چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

انوار امام حسن عسکری علیه السلام


انوار امام حسن عسکری علیه السلام
●جغرافیای اسلام
از روزی كه رسول گرامی اسلام آئین حیات بخش خویش را به جهانیان عرضه نمود، این دین آسمانی و جاویدان به سرعت در حال گسترش بود و در مدت ۲۳ سال رسالت حضرت پیامبراكرم صلی ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله ‏و سلم ندای توحیدی اسلام از اقصا نقاط عربستان به خارج از آن كشیده شد. استقبال بی‏نظیر تشنگان عدالت و معنویت در شام، یمن، ایران، روم، مصر و حبشه، آئین محمد صلی ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله ‏و سلم را به عنوان یك مكتب جهانی مطرح كرده و در اندك زمانی مرزهای جغرافیایی را در نوردیده و به گوش جهانیان رسانید. سه سال قبل از رحلت آن حضرت سفیران اسلام، جهانی بودن آن را به عالمیان عرضه كردند و خداوند متعال به صراحت به پیامبر صلی ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله دستور دادند كه به همه اعلان كند كه: «یا اَیُّهَا النّاسُ اِنّی رَسُولُ اللهِ اِلَیْكُمْ جَمیعاً»(۱)؛ ای مردم! من فرستاده خدا به سوی همه شما هستم .
بعد از رحلت پیامبر صلی‏ الله ‏علیه ‏و ‏آله، جانشینان آن حضرت و پیشوایان معصوم علیهم‏السلام هر یك در عصر خود در مناطق مهم و حیاتی دنیای اسلام همچنان نفوذ داشتند و علی‏رغم فشارهای امویان و عباسیان، ارتباط محكم خود را با دوستداران و شیفتگان معارف قرآن و اهل‏بیت علیهم‏السلام حفظ می‏كردند.
در عصر امام رضا علیه‏السلام كشورهای زیادی در قلمرو جهان اسلام قرار داشت. ایران، افغانستان، سند، تركستان، قفقاز، تركیه، عراق، سوریه، فلسطین، عربستان، سودان، الجزائر، تونس، مراكش و اسپانیا(اندلس)، بخشی مهمی از قلمرو جهان اسلام در آن عصر به شمار می‏آید. زمانی كه امام رضا علیه‏السلام با فشار حكومت وقت از مدینه به مرو ـ پایتخت آن روز جهان اسلام ـ وارد شد، ارتباط آن حضرت با بسیاری از سران ملیت‏های مختلف اسلامی و حتی غیر اسلامی افزایش یافت.
خلفای عباسی برای جلوگیری از نفوذ امامان معصوم علیهم‏السلام در میان مسلمانان، از هر فرصت و وسیله‏ای سود جستند. اِعمال فشار و محدودیت كم‏سابقه، مهم‏ترین حربه آنان بود. این فشارها بعد از شهادت امام رضا علیه‏السلام در عصر امام جواد، امام هادی و امام عسكری علیهم‏السلام به اوج خود رسید. از آنجایی كه شنیده بودند «مهدی موعود علیه‏السلام » كه طومار حكومت ستمگران را در هم خواهد پیچید و حكومت عدل جهانی تشكیل خواهد داد، از نسل حضرت عسكری علیه‏السلام است، آن حضرت را بیشتر در تحت مراقبت و محدودیت قرار داده بودند؛ به طوری كه امام یازدهم در میان سایر ائمه اطهار علیهم‏السلام از كوتاه‏ترین زمان برای امامت و رهبری شیعیان برخوردار بوده است. چرا كه امام علی علیه‏السلام در حدود ۳۰ سال، امام حسن علیه‏السلام ۱۰، امام حسین علیه‏السلام ۱۱، امام سجاد علیه‏السلام ۳۵، امام باقر علیه‏السلام ۱۹، امام صادق علیه‏السلام ۳۴، امام كاظم علیه‏السلام ۳۵، امام رضا علیه‏السلام ۲۰، امام جواد علیه‏السلام ـ با این كه كوتاه‏ترین عمر را داشت ـ ۱۷، امام هادی علیه‏السلام ۳۳ و امام عسكری علیه‏السلام فقط ۶ سال (۲۵۴ تا ۲۶۰ ق.) امامت امت را عهده‏دار گردیدند.
با این اوصاف، امام عسكری علیه‏السلام در این مدت كوتاه برای نفوذ در افكار و اندیشه‏های مسلمانان و انسان‏های تشنه معارف و معنویت از هیچ كوششی فروگذار نبودند و با مناطق مختلف جهان اسلام ارتباط برقرار كرده و مردم مشتاق را راهنمایی می‌نمودند.
در عصر حضرت عسكری علیه‏السلام شهرها و مناطقی چون: بغداد، نیشابور، قم، ری، بلخ و سمرقند از رهبری‏های آن برگزیده الهی برخوردار بودند.در این نوشتار، افق رهبری و امامت آن حضرت را در شهرهای جهان اسلام، به نظاره می‏نشینیم .
●غرب ایران
نگاهی به زندگانی حضرت عسكری علیه‏السلام نشان می‏دهد كه آن حضرت در نقاط مختلفی از جهان اسلام نفوذ داشته و شیعیان و دوستداران حضرتش با تلاش‏های فراوان و اهتمام، به حضورش رسیده و یا به وسیله نامه و پیك با آن بزرگوار به گفت وگو می‏پرداختند. گزارش زیر، یكی از این موارد را نشان می‏دهد:
مردی از علویان در زمان امام عسكری علیه‏السلام برای كار و امرار معاش به سوی غرب ایران و بخش‏های كوهستانی (جبل) سفر كرد. در آنجا شخصی از اهالی سرپل ذهاب (حلوان) از دوستداران امام عسكری علیه‏السلام با وی ملاقات نموده و از مرد علوی پرسید:
از كجا آمده‏ای؟!
از سامرا.
آیا در سامرا فلان محله و فلان كوچه را می‏شناسی؟
آری.
از حسن بن علی علیهما‏السلام خبر داری؟
نه.
برای چه به اینجا آمده‏ای؟
برای كسب درآمد و امرار معاش.
من پنجاه دینار به تو می‏دهم، آن را بگیر و مرا در سامرّا به خانه حسن بن علی علیهما‏السلام برسان.
مرد علوی پیشنهادش را پذیرفته و او را در سامرّا به محضر امام حسن عسكری علیه‏السلام آورد. امام در صحن منزل خود نشسته بود كه آن مرد به همراه مرد علوی وارد شد. امام به وی نگاهی كرده، فرمود:
آیا تو فلانی هستی؟
بله.
پدرت برای تو در مورد ما وصیتی كرده و تو آمده‏ای آن را ادا كنی! چهار هزار دینار به همراه توست، آن را بیاور!
آری، چنین است.
و آنگاه اموال را به امام پرداخت و سپس امام رو به مرد علوی كرده، فرمود:
تو به ناحیه جبل در ایران رفته بودی تا درآمدی كسب كنی و این مرد، پنجاه دینار به تو پرداخت تا او را نزد ما آوری و ما نیز به تو پنجاه دینار دیگر می‏پردازیم.(۲)
●خراسان
امام عسكری علیه‏السلام بیشترین نفوذ را در منطقه خراسان ـ به ویژه شهر نیشابورـ داشته است. فضل بن شاذان، از شخصیت‏های برجسته نیشابوری است كه پیشوای یازدهم تألیفات وی را تأیید نموده و در مورد برخی از احادیث او نوشته است: «صحیح است و شایسته است كه به مطالب آنها عمل شود.» امام عسكری علیه‏السلام در مورد این شخصیت خراسانی فرمود: «اَغْبِطُ اَهْلَ خُراسانَ لِمَكانِ الْفَضلِ بن شاذان(۳)؛ من بر مردم خراسان غبطه می‏خورم كه فضل بن شاذان در میان آنهاست.»ابراهیم بن عبده یكی دیگر از سرشناسان شیعه در نیشابور است كه امام یازدهم وی را به عنوان وكیل خویش برگزید.
در بخشی از نامه امام عسكری علیه‏السلام به اهل ‏نیشابور آمده است:
«من ابراهیم بن عبده، را به عنوان نماینده خویش در نیشابور نصب كردم؛ تمام آن مناطق موظفند وجوهات شرعی و حقوق واجب خود را به او بپردازند. و او را امین و مورد اعتماد خویش در میان شیعیان آنجا قرار دادم.»(۴)
داود بن ابی‏زید، حمدان بن سلیمان، ابراهیم بن محمد، العمركی و محمد بن احمد(۵) از دیگر بزرگان و محدثان نیشابور هستند كه در ردیف اصحاب امام حسن‏ عسكری علیه‏السلام به شمار می‏آیند.
●بلخ
شهر بلخ نیز در عصر امام حسن عسكری علیه‏السلام مورد توجه آن حضرت بود. در این باره، ابن بابویه قمی می‏نویسد:
شخصی از اهالی بلخ مقداری وجوهات نقد و نامه‏ای را كه حاوی سؤالات شرعی بود، در سامرّا به محضر امام عسكری علیه‏السلام ارسال داشت. وی در روی نامه با انگشت خود چیزهای نامرئی نوشت كه اساساً خطی در آن دیده نمی‏شد. او به حامل نامه تأكید كرد كه: این مال را به سامرّا ببر و هر كس از قصه آن گزارش داد و وجوهات نامه را مشخص كرد، به او تحویل بده.
پیك مرد بلخی به سامرّا آمد و نزد جعفر برادر امام عسكری علیه‏السلام رفت و ماجرا را بیان كرد. جعفر از وی پرسید: آیا تو «بداء» را قبول داری؟ حامل نامه گفت: بلی. جعفر گفت: برای فرستنده این اموال، بداء حاصل شده و به تو دستور داده كه اموال را به من بدهی. این جواب، حامل نامه را قانع نكرد. لذا از نزد جعفر رفت و به دنبال اصحاب امام عسكری علیه‏السلام می‏گشت تا این كه رقعه‏ای از سوی حضرت صاحب علیه‏السلام بیرون آمد و قصّه اموال و مطالب نامه را بیان كرد و او را راهنمایی نمود.(۶)عبدالعزیز بلخی نیز از شیعیان برجسته آن سامان است كه در سامرّا به حضور امام عسكری علیه‏السلام رسیده و با حضرت از نزدیك گفت و گو نموده است.(۷)●جرجان (گرگان)
گرگان (استرآباد) از ایام گذشته، منطقه تاریخی و مذهبی بوده است. و مُعَرّب آن جرجان می‏باشد.طبق روایتی كه علامه مجلسی نقل می‏كند، حضرت عسكری علیه‏السلام در عصر خویش به گرگان تشریف آورده و با دوستان و یاران بی‏شمار خویش دیدار داشته است.
جعفر بن شریف جرجانی می‏گوید:
در یكی از سال‏ها كه به حج می‏رفتم، در سامرّا به زیارت امام حسن عسكری علیه‏السلام نائل شدم. در آن سفر، شیعیان گرگان اموال زیادی را در اختیار من گذاشته بودند تا به امام علیه‏السلام برسانم. بعد از تحویل اموال، عرض كردم: شیعیان شما در گرگان سلام رساندند. امام فرمود: آیا بعد از انجام حج به گرگان بازخواهی گشت؟ گفتم: بله. امام فرمود:
از امروز تا صد و هفتاد روز دیگر و در روز جمعه، سوم ماه ربیع الآخر و در ساعت‏های اول روز به شهر خود بازخواهی گشت. من نیز در آخرین ساعات آن روز برای دیدار با دوستان و شیعیان‏مان به گرگان خواهم آمد. به آنان این خبر را برسان.
در غیاب تو، نوه‏ات متولد می‏شود. او را صلت بن شریف بن جعفر بن شریف نام گذار. به زودی خداوند او را به حد كمال می‏رساند و او از دوستان ما می‏باشد. برو به سلامت! خداوند تو را سالم به خانواده‏ات باز خواهد گرداند.
●امام عسكری علیه‏السلام در گرگان
جعفر بن شریف می‏گوید:
از محضر امام مرخص شدم و بعد از انجام مراسم حج، در همان روز جمعه كه امام فرموده بود، به وطن رسیدم. یاران و دوستانم به استقبال و تهنیت آمدند و من به همه آنان سلام و وعده امام را اعلام كردم و گفتم: كه امام در پایان امروز به اینجا خواهد آمد، سؤالات و حاجات خود را آماده كرده و از امام علیه‏السلام بخواهید.
شیعیان بعد از اقامه نماز ظهر و عصر در منزل من اجتماع كرده بودند كه ناگاه بدون این كه ما ملتفت باشیم، امام را در میان خود یافتیم. حضرت فرمود:
من به جعفر بن شریف وعده داده بودم كه در این ساعت نزد شما خواهم آمد. نماز ظهر و عصر را در سامرّا خواندم و به میان شما آمدم تا با شما تجدید عهد كرده و مشكلاتتان را رفع نمایم. اكنون هر نوع حاجت و سؤالی دارید، بگویید.
نضربن‏ جابر، اولین كسی بود كه گفت: ای فرزند رسول خدا! پسرم نابینا است، شفای او را می‏خواهم. امام فرمود: او را بیاور! حضرت با دستان مباركش چشمان پسر را مسح كرد و او در همان لحظه شفا یافت. آنگاه شیعیان گرگان یكایك آمده، حاجات خود را از امام خواسته و همگی حاجت روا شدند. امام عسكری علیه‏السلام در همان روز به سامرّا بازگشت.(۸ )
●سمرقند
شیخ طوسی می‏نویسد:
حسین بن اشكیب مروزی، كه در سمرقند مقیم بوده است، یكی دیگر از یاران حضرت عسكری علیه‏السلام است. وی دانشمندی متكلم و پدیدآورنده كتاب‏های متعدد می‏باشد.(۹)
این سخن شیخ طوسی، بیانگر وسعت دامنه رهبری پیشوای یازدهم ـ در دورترین نقاط جهان اسلام در آن عصر ـ می‏باشد كه در اثر نفوذ معنوی آن حضرت، عالمان برجسته‏ای از جهان اسلام به وی عشق ورزیده و با آن حضرت در تماس بوده‏اند.
●یمن
ابوهاشم جعفری، یكی از یاران آن حضرت، نقل می‏كند:
در محضر امام عسكری علیه‏السلام بودم كه جوانی زیباروی، بلند قامت و درشت اندام از اهالی یمن به حضورش آمد. از خودم پرسیدم: این مرد كیست؟ كه امام فرمود: این، فرزند امّ‏غانم است، همان زن اعرابی كه دارای «سنگریزه» بود و پدران من به آن مُهر زده‏اند. آنگاه امام عسكری علیه‏السلام به آن مرد فرمود: آن سنگریزه‏ها را بیاور. او سنگریزه‏هایی در مقابل امام گذاشت و حضرت یكی از سنگ‏ها را كه یك سویش صاف بود، با انگشتر خویش مُهر زد.(۱۰)
شیخ طوسی ارتباط نزدیك شیعیان یمن با امام عسكری علیه‏السلام را چنین گزارش كرده است:
روزی در شهر سامرّا به امام خبر دادند كه گروهی مسافر گردآلود، اجازه ورود می‏طلبند. امام فرمود: آنها از شیعیان یمنی ما هستند. آنگاه به خادم خویش امر فرمود: برو و عثمان بن سعید عمری را اینجا بیاور. وقتی كه عثمان بن سعید آمد، حضرت به وی فرمود: «ای عثمان! تو وكیل و مورد اعتماد ما هستی؛ از این برادران یمنی، اموال را تحویل بگیر كه از كشور خود آورده‏اند.»(۱۱)
●اهواز
اهواز نیز از جمله شهرهایی است كه حضرت عسكری علیه‏السلام با مردم آنجا ارتباط نزدیك داشت و در این راستا امام علیه‏السلام ابراهیم بن مهزیار اهوازی را به عنوان نماینده خود در این شهر منصوب كرده بود. او وظیفه داشت با دریافت پاسخ‏های مسائل شرعی و رفع مشكلات اجتماعی و ارسال وجوهات مردم به امام عسكری علیه‏السلام، ارتباط اهالی آن شهر را با آن حضرت در سامرّا حفظ نماید. در این خصوص، شیخ مفید می‏گوید:
ابراهیم بن مهزیار اهوازی، مؤلف كتاب البشارات و برادر علی بن مهزیار معروف، شاخص‏ترین وكیل امام در اهواز بود. ابراهیم اموال زیادی از بیت المال را در اختیار داشت و قرار بود آنها را به محضر امام علیه‏السلام برساند. هنگامی كه پیشوای یازدهم به شهادت رسید، ابراهیم نیز بیمار شد و به فرزندش محمد سفارش كرد كه: این اموال، متعلق به حجت الهی است و باید به دست حضرت صاحب علیه‏السلام برسد. محمد نیز به عراق رفته و آن اموال را به نماینده حضرت صاحب الزمان علیه‏السلام تحویل داد.(۱۲)
آیهٔ‏الله العظمی خوئی می‏نویسد:
احمد بن محمد حضینی نیز از دوستان سرشناس امام عسكری علیه‏السلام در اهواز بود.(۱۳)●آذربایجان
قاسم بن علاء، از یاران نزدیك امام عسكری علیه‏السلام و وكیل آن حضرت در منطقه ران (در فاصله میان مراغه و زنجان) بود.
محمد بن احمد صفوانی می‏گوید:
من با قاسم بن علاء در سن صد و هفده سالگی دیدار كردم. او با امام هادی و امام عسكری علیهماالسلام ملاقات‏هایی داشته و از ناحیه مقدسه حضرت صاحب الزمان علیه‏السلام توقیع دریافت كرده بود و نامه‏های حضرت مرتب بر وی ارسال می‏شد.(۱۴)
از این روایت، معلوم می‏شود كه حضرت عسكری علیه‏السلام در ناحیه آذربایجان نفوذ داشته و وكیل تام الاختیار معین كرده بود.
همچنین احمد بن ابراهیم، موسوم به «ابوحامد مراغی» از افرادی است كه در رجال شیخ طوسی به عنوان صحابی حضرت عسكری علیه‏السلام معرفی شده است. روایات متعددی از این راوی آذری در كتاب‏های حدیث به چشم می‏خورد. از جمله در رجال كشی روایتی آمده است كه مقام ارجمند ابوحامد مراغی را نشان می‏دهد.(۱۵)
●شهر مقدس قم
در قم، امام یازدهم علیه‏السلام احمد بن اسحاق را به عنوان نماینده رسمی خویش برگزید. شیعیان، مرتب در مسائل شرعی و وجوهات به او رجوع نموده و سؤال می‏كردند. او برای این كه در مورد امام بعدی اطلاعات بیشتری كسب كند و جانشین حضرت عسكری علیه‏السلام را شناخته و به اهل قم اطلاع دهد؛ به شهر سامرّا سفر كرده و به محضر امام حسن عسكری علیه‏السلام شرفیاب شد.
احمدبن اسحاق از امام پرسید: ای پسر رسول الله! حجت خدا بعد از شما كیست؟ امام به درون خانه رفته و لحظه‏ای بعد، كودكی سه ساله را كه رخسارش همچون ماه شب چهارده می‏درخشید، در آغوش گرفته و بیرون آورد و فرمود:
«ای احمد بن اسحاق! اگر در نزد خداوند متعال و ائمه اطهار علیهم‏السلام مقامی والا نداشتی، فرزندم را به تو نشان نمی‏دادم. این كودك، هم نام و هم كنیه رسول الله است. او زمین را بعد از آن كه از ظلم و ستم پر شود، مملو از عدالت خواهد كرد.»(۱۶)
سعدبن عبدالله اشعری، احمد بن ادریس، علی بن بابویه (پدر شیخ صدوق)، عروهٔ الوكیل، عبدالله بن جعفر حِمْیَری و محمد بن ابی‏صهبان، از دیگر شیعیان و محدثانی هستند كه از شهر قم با امام عسكری علیه‏السلام در تماس بوده‏اند.(۱۷)
●بغداد
بغداد، از مناطقی بود كه امام عسكری علیه‏السلام در آنجا نفوذ داشت و افراد متعددی از آن با امام علیه‏السلام تماس گرفته و مشكلات مادی و معنوی خود را حل می‏كردند.
حسن بن ظریف ـ از ساكنان شهر بغداد ـ می‏گوید:
در ذهن من دو سؤال بود كه می‏خواستم به صورت مكاتبه‏ای از امام عسكری علیه‏السلام بپرسم. هنگام نگارش نامه، یكی از سؤال‏ها را فراموش كرده و تنها یك سؤال از آن حضرت پرسیدم.
وقتی جواب نامه‏ام آمد، با كمال تعجب دیدم كه حضرت عسكری علیه‏السلام به هر دو سؤال من پاسخ داده است!(۱۸)
علی بن عبدالله بغدادی نیز از یاران امام یازدهم در شهر بغداد است.(۱۹) از این شخصیت فرزانه در باب «زیارات ائمه علیهم‏السلام » روایاتی نقل شده است.
از دیگر شخصیت‏های اهل بغداد، كه امام عسكری علیه‏السلام با آنان رابطه داشته، ابوسهل اسماعیل بن علی نوبختی است. او از متكلمان و دانشمندان سرشناس بغداد بود. نجاشی از او به بزرگی یاد كرده و كتاب‏های متعدد وی را نام برده است.
ابن ندیم نیز در مورد این صحابی گرانقدر می‏نویسد:
ابوسهل، كتاب‏های بسیاری تألیف كرده است. موضوعات آثار قلمی وی در علم كلام، فلسفه و اعتقادات است. و برخی از كتاب‏های او در ردّ مخالفان و گروه‏های باطل نوشته شده است.(۲۰)
پی‏نوشت‏ها:
۱. اعراف / ۱۵۸.
۲. كشف الغمّه، ج ۳، ص ۳۰۷.
۳. وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۱۰۱.
۴. رجال كشّی، ج ۲، ص ۷۹۷.
۵. رجال شیخ طوسی، ص ۴۰۲.
۶. الامامهٔ والتبصرهٔ، ص ۱۴۱.
۷. سیره پیشوایان، ص ۶۲۵.
۸. بحارالانوار، ج۵۰، ص ۲۶۴.
۹. رجال شیخ طوسی، ص ۳۹۸.
۱۰.كشف‏الغمّه، ج ۳، ص ۲۹۵/ بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۳۰۱.
۱۱. الغیبهٔ، شیخ طوسی، ص ۳۵۶.
۱۲. ر.ك: الارشاد، ج ۲، ص ۳۵۶/ معجم رجال الحدیث، ذیل ابراهیم بن مهزیار.
۱۳. معجم رجال الحدیث، ج ۳، ص ۱۲۴.
۱۴. الغیبهٔ، ص ۳۱۰.
۱۵. رجال كشّی، ج ۲، ص ۸۱۶.
۱۶. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۳.
۱۷. ر.ك: رجال شیخ طوسی، شرح حال یاران امام یازدهم(ع).
۱۸. معجم رجال الحدیث، ج ۵، ص ۳۵۹.
۱۹. رجال شیخ طوسی، ص ۴۰۰.
۲۰. دائرهٔ‏المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۵۸۳ـ ۵۷۹.
منبع:
مجله كوثر، شماره ۶۰.
منبع : تبیان