شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


دوستانی با شخصیت های متفاوت


دوستانی با شخصیت های متفاوت
یك جمله فلسفی از گذشته‌های دور به جا مانده كه می‌گوید: انسان موجودی اجتماعی است! و نتیجه منطقی این گفته كه همه به نوعی آن را قبول دارند (البته همین نكته خودش جای بحث دارد!) این است كه یك موجود اجتماعی در قالب اجتماع و گروه می‌تواند یك زندگی عادی و سلامت را دنبال كند. به طور ساده همه ما نیاز به روابطی داریم كه در آنها احساس آرامش، دوست داشتن و دوست داشته شدن كنیم و بهترین نوع این روابط در قالب اجتماع دوستی‌هایی است كه بین افراد مختلف به شكل‌ها و دلایل گوناگون شكل می‌گیرد. اصولاً كسی وجود ندارد كه نیاز انسان به دوست را انكار كند و همه ما كمابیش گروهی دوست دور و بر خودمان داریم كه جنبه‌های مختلف زندگی‌ را با آنها تجربه می‌كنیم. این دوستان می‌توانند همكلاسی‌های دوران مدرسه یا دانشگاه، همكاران و یا هر فرد دیگری را شامل شوند. مهم این است كه روابط دوستانه زمانی شكل می‌گیرند كه نقاط اشتراك افراد به حدی است كه آنها را به هم نزدیك كند. اما واقعاً كدام یك از ما می‌تواند ادعا كند كه هیچ وقت در انتخاب دوستانش اشتباه نكرده است؟ اگر شما متوجه این اشتباه خود شوید، زمانی كه دوستان عزیز شما شروع به ایجاد مشكل و دردسر برای شما می‌كنند، اعصابتان را به هم می‌ریزند و رفتارهای آنها شكل آزاردهنده‌ای به خود می‌گیرد، چه می‌كنید؟
نكته‌ای كه در اینجا وجود دارد این است كه در روابط نزدیك همیشه گذشت و بخشش یك نكته مهم محسوب می‌شود. اما واقعاً این بخشش تا كجا و به چه بهایی باید انجام شود؟ اگر دوست شما جای برادری را كه هیچ وقت نداشته‌اید بگیرد، آیا توجیه منطقی وجود دارد كه به هر قیمتی شده او را در زندگی خود حفظ كنید؟ دوست یا آشنا؟ به طور حتم همگی اعتراف می‌كنند كه دوستان خوب هم خیلی كم هستند و هم خیلی ارزشمند. حتی اگر شما سه تا دوست خوب داشته باشید، شاید بتوان به جرأت گفت كه فرد خیلی خوش‌شانسی در زندگی‌تان به حساب می‌آیید، چون بین دوست خوب و آشنایان صرف، تفاوت فراوانی وجود دارد. آشنایان می‌آیند و می‌روند و معمولاً تأثیر چشمگیری بر زندگی شما نمی‌گذارند، در حالی كه دوستان خوب معمولاً در سختی‌ها و بالا و پایین‌های زندگی شما را تنها نمی‌گذارند و به یاری‌تان می‌شتابند. به همین دلیل است كه ما همیشه سعی می‌كنیم نكات خوب و بد دوستانمان را با یكدیگر ببینیم و در واقع تحمل بیشتری نسبت به آن دسته از رفتارهایشان كه برایمان چندان خوشایند نیست نشان دهیم، با این تصور كه خوبی‌های آنها فراتر از بدی‌هایشان است و به هرحال ارزش این تحمل و چشم‌پوشی را دارد. اما از منظر دیگری، با این كار شما به دوستانتان اجازه می‌دهید كه وجود شما را یك مورد محرز تلقی كرده و هیچ وقت حتی به این موضوع فكر هم نكند كه ممكن است بعضی از اخلاق‌های او شما را به‌طور مداوم تا سر حد جنون آزار بدهد. خوب آیا این واقعاً معنای دوستی واقعی است؟ بعید است جواب كسی به این سوال مثبت باشد... ! بنابراین اگر شما چنین كسانی در جمع دوستانتان دارید، شاید واقعاً وقتش رسیده باشد كه موضوع را به‌طور جدی مورد بررسی قرار دهید. سمی و خطرناك اگر به مجموعه دوستانتان نگاه كنید، به‌طور قطع خواهید توانست با یك نگاه دقیق‌تر جایگاه افراد را در این مجموعه مشخص كنید، مثلاً یك نفر معمولاً دیگران را می‌خنداند، یكی دیگر اینشتین دوستان‌تان محسوب می‌شود و به همین ترتیب افراد دارای شخصیت‌های متفاوتی هستند كه به آنها جایگاه ویژه‌ای در دوستی‌ها می‌دهد.
اما اگر دوستان شما دارای ویژگی‌های زیر هستند، بهتر است واقعاً نسبت به جایگاه آنها در میان جمع دوستان‌تان تجدید نظر كنید:
۱) كسی كه وانمود می‌كند دوست شماست و در این میان تنها به نفع شخصی خودش می‌اندیشد، معمولاً به پول، ماشین و ارتباطات اجتماعی شما نیازمند است و برای رسیدن به آنچه می‌خواهد سعی می‌كند تا جایی كه می‌تواند خوب جلوه كند. اما وقتی به خواست‌های خودش می‌رسد، ناپدید می‌شود و شما را كاملاً فراموش می‌كند.
۲) افرادی هستند كه بیش از حد خودشان را جدی می‌گیرند، به‌طوری كه همیشه درباره خودشان حرف می‌زنند و اصولاً‌ آنچه شما برای گفتن دارید اهمیت خاصی برای آنها ندارد. آنها تا زمانی دوست شما هستند كه شما به آنها توجهی را كه دوست دارند بدهید و در غیر اینصورت وجود شما را كاملاً نادیده خواهند گرفت.
۳) آیا دوستانی دارید كه همیشه از شما پول قرض می‌گیرند، همیشه لباس‌های شما را می‌پوشند، غذای شما را می‌خورند و البته هیچ وقت هم برای جبران آنها تلاشی نمی‌كنند؟
۴) دوستانی كه همه جا مانند سایه شما را تعقیب می‌كنند و مثل كنه به شما می‌چسبند. آنها چنانچه شما را پیدا نكنند، به همه جا و همه كس تلفن می‌زنند تا سراغ شما را بگیرند و معمولاً تا آنجا پیش می‌روند كه در حضور آنها به شما احساس خفگی دست می‌دهد.
۵) دوستانی كه هیچ وقت نمی‌توانید به حرف‌هایشان اعتماد كنید نیز از مجموعه دوستانی هستند كه باید جداً راجع به آنها فكر كرد. آنها درست در لحظه آخر برنامه‌ها را به هم می‌ریزند، هیچ وقت به قول‌هایشان عمل نمی‌كنند، هیچ وقت سروقت حاضر نمی‌شوند و در كل در هیچ موردی نمی‌توان به آنها اعتماد و اطمینان داشت.
پایان خوش به‌طور جدی اگر شما دوستانی مانند آنچه گفته شد در میان دوستانتان دارید، به‌طوری كه رابطه با آنها برای شما بیشتر شبیه یك دردسر شده است تا یك رابطه مفید و سازنده، وقتش رسیده كه یا رابطه را قطع كنید و یا در حد امكان آن را تعدیل نمایید. چون در غیر اینصورت تأثیرات سوء‌ فیزیكی، احساسی و روانی چنین روابطی بسیار مخرب خواهند بود. البته شاید شما واقعاً نخواهید رابطه را به یكباره قطع كنید. در این شرایط بهتر است كم‌كم به شكلی به دوستان نشان دهیم كه آستانه تحمل ما كم‌كم دارد نزدیك می‌شود و بهتر است هوای خودشان را داشته باشند. در واقع بهتر است قطع كردن چنین روابطی در چند مرحله انجام شود. بدین ترتیب احتمال اینكه فرد مورد نظر شما متوجه شرایط شده و سعی در تصحیح آنها كند وجود دارد و چه كسی دوست ندارد روابطش را حفظ كند؟
▪ مرحله اول) سعی نكنید همیشه در دسترس باشید، چه به لحاظ احساسی و یا هر جنبه دیگر. یعنی وقتی بیرون می‌روید، سعی نكنید دائماً شما او را مهمان كنید، سعی نكنید نسبت به او لطف‌های مداوم كنید، بعضی از تلفن‌های او را جواب ندهید و همیشه به حرف‌هایش گوش ندهید. هركاری كه فكر می‌كنید می‌تواند به او نشان دهد شما از این شرایط خسته شده‌اید می‌تواند در این مرحله مفید باشد. این احتمال زیاد است كه با حس كردن تفاوت‌های ایجاد شده دوست شما متوجه موضوع شده و شرایط را اصلاح كند، ولی در غیر اینصورت...
▪ مرحله دوم) خیلی مؤدبانه برای دوستتان توضیح دهید كه شما از اینكه دائما‌ً او را در موقعیت‌هایی قرار دهید كه به‌طور یك‌جانبه برای او نفع داشته باشد خسته شده‌اید و شرایط باید تغییر كند. خیلی دوستانه و صمیمی به او بگویید كه نیازها و خواست‌های شما درست به اندازه نیازها و خواست‌های او اهمیت دارند و وقت آن رسیده كه شما نیز كمی احترام و توجه دریافت كنید. وقتی با چنین صراحتی صحبت می‌كنید، معمولاً دوستی كه این رابطه برایش ارزشمند است، سعی می‌كند اشتباهات را جبران كرده و تغییر كند. اگر چنین تغییری اتفاق بیفتد، طبیعی است كه شما نیز یك رابطه بسیار دوستانه و صمیمی را دنبال خواهید كرد و اگر این اتفاق نیفتد، وقت آن است كه اقدام جدی‌تری صورت بدهید.
▪ مرحله سوم) در این مرحله باید به دوستتان بگویید كه كاملاً از شرایط خسته شده‌اید و نیاز دارید برای مدتی از او دور باشید. آماده باشید كه حداقل برای چند ماه ارتباطتان را كاملاً با او قطع كنید. ممكن است دوست شما برای حفظ این رابطه تلاشی انجام بدهد و یا هیچ اقدام مفیدی نكند. در واقع در این شرایط رابطه یك بار دیگر مورد آزمون قرار می‌گیرد. معمولاً زمانی كه دور از شما سپری شود، این امكان را به دوستتان می‌دهد كه به اشتباهاتش فكر كرده و پی ببرد. البته این نكته را نیز نباید ناگفته گذاشت كه چنین اقدامی می‌تواند تبعاتی در پی داشته باشد؛ مانند اینكه بعضی دیگر از دوستانتان نیز به جانبداری از او روابطشان را با شما كمرنگ‌تر كنند. بنابراین توصیه منطقی این است كه قطع یك رابطه حتی برای یك مدت محدود باید واقعاً آخرین گزینه شما برای اصلاح یك رابطه تلقی شود. البته در شرایطی كه چنین كاری برای محافظت كردن از زندگی شخصی شما لازم است، باید حتماً انجام شود و در واقع دوستی كه ببیند رابطه‌اش با شما تأثیرات منفی بر زندگی‌تان دارد و هیچ اهمیتی به این موضوع ندهد، همان بهتر است كه از دایره دوستانتان خارج شود. بهتر است به جای قلب‌تان با عقل‌تان درباره این مسائل فكر كنید و در این صورت نتایجی كه می‌گیرید بهتر و موفقیت‌آمیزتر خواهند بود.
علی خویی
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید