دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

احمد شاملو


احمد شاملو
‌”شاملو‌“ در صبح روز ۲۱ آذر سال ۱۳۰۴ در‌”تهران‌“متولد شد، پدرش افسر ارتش بود و برای مأموریت به شهرهای‏مختلفی منتقل می‏شد. به همین علت، ‌”شاملو‌“ دوران‏کودکی را در شهرهائی چون رشت، سمیرم، اصفهان، آباده‏و شیراز گذارند.
دوره دبستان را در شهرهای خاش، زاهدان، مشهد وبخشی از دوره دبیرستان را در بیرجند، مشهد و تهران‏سپری نمود. از همان دوران کودکی به دلیل سفرهای زیاد،استقامت و ایستادگی را آموخت و پستی و بلندی‏های‏زندگی را شناخت. او از سال سوم دبیرستان، به شوق‏تحصیل دستور زبان آلمانی، به دبیرستان صنعتی رفت ؛ولی به علت انتقال پدرش به گرگان، پس از یک سال‏مجبور به ادامه تحصیل در آن جا شد. در این سال‏ها که‏او ۱۷ ساله بود، به علت فعالیت‏های سیاسی در تهران،دستگیر و به زندان منتقل شد. در سال ۱۳۲۴ از زندان‏آزاد شده و برای بیان دردهای جامعه، به شعر و روزنامه‏نگاری پناه برد و همین باعث شد که بیش از پیش، درجریان‏های سیاسی قرار گیرد و دوباره راهی زندان شود.‌”شاملو‌“ به قصه‏نویسی، فیلمنامه‏نویسی، شعر و روزنامه‏نگاری علاقه نشان داد و باورها، علاقه‏ها و دانسته‏های‏خود را در این قالبها به شیواترین نحو بیان داشت. باداستان‏های کودکانه، دردهای جامعه را به تصویر کشید وکلمه‏ها را در قالب شعر به شکوفائی رساند. سال‏ها بعدیعنی در سال ۱۳۴۱ با ‌”آیدا‌“ آشنا شده و در سال ۱۳۴۳با او ازدواج کرد و این عشق باعث به وجود آمدن بسیاری‏از اثرهای ناب ‌”شاملو‌“ چون ‌”آیدا در آینه‌“ شد. ‌”شاملو‌“نه تنها در ایران درخششی جاودانه یافت، بلکه در خارج ازکشور نیز آوازه‏اش پیچیده بود.
ناگفته نماند که ‌”شاملو‌“ مترجمی توانا نیز بود و اثرهائی‏چون سه نمایشنامه از ‌”فدریکو کاریسالورکا‌“، ‌”گیل‏گمش‌“، ‌”دن آرام‌“ را به صورت شیوا و روان ترجمه کرده ‏است.
سرانجام در غروب روز یکشنبه ۲ مرداد ۱۳۷۹ ساعت ۹ در منزلش واقع در ‌”دهکده‌“، روح‏اش پرواز کرد و ازشکنجه‏های تن، آزاد شد.
رفت ولی صدای پر صلابت او در میان ما هم چنان‏جاری‏ست.
یاد و خاطره‏اش هم‌چنان زنده و شعرها و داستان‏های‏زیبایش ورد زبان‏ها.

به انتخاب: محمدرضا مظفریان
منبع : مجله شادکامی و موفقیت


همچنین مشاهده کنید