جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

احترام مادرشوهر و عروس دست خودشان است


احترام مادرشوهر و عروس دست خودشان است
وقتی دو نفر با هم ازدواج می‌کنند گستره وسیعی از ارتباطات آنان آغاز می‌شود. بخش عمده‌ای از این ارتباطات به روابط زن و شوهر مربوط می‌شود، بخشی دیگر مربوط به گستره ارتباطات آنان با دوستان و آشنایان‌شان و بخش اعظمی از این ارتباطات به روابط بین دو خانواده و خصوصاً خانواده زن و شوهر مربوط می‌شود. با افزایش این ارتباطات، شرایط رفتاری، روانی و ارتباطی بین زن و شوهر نیز به نسبت تغییر خواهد کرد. در دوران نامزدی این ارتباطات محدودتر است و نامزدها بیشتر به روابط روانی و رفتاری خود بها می‌دهند، اما در دوران عقد و خصوصاً پس از ازدواج روابط با دیگران نیز وارد زندگی این افراد می‌شود. [رابطه عروس و مادرشوهر ] یک نوع از این روابط، رابطه مادرشوهر و عروس است. این‌ رابطه‌ای است که حتا قبل از به دنیا آمدن فرد در جامعه ما تعریف شده است. مریم حسینی، روانشناس در این باره می‌گوید: «از سال‌ها پیش که نوع خانواده گسترده در جامعه ما رواج داشت عروس‌ها و مادرشوهر و پدرشوهر و‌‎.‎.‎. در کنار هم زندگی می‌کردند.
توجیه عقلی و منطقی این ماجرا مربوط می‌شود به زمانی که دختران در سنین پایین ازدواج کرده و راه و رسم زندگی و خانه‌داری را خوب بلد نبودند، به همین دلیل خانواده ترجیح می‌داد تا زمانی که افراد توانایی استقلال در زندگی را پیدا کنند، در کنار والدین شوهر زندگی خود را ادامه دهند، اما به دلیل شرایط جامعه حتا پس از استقلال زن و شوهر زندگی مستقل عروس و پسر خانواده میسر نمی‌شد و بدین ترتیب با گذشت ایام و توسعه فرهنگ و متمدن‌تر شدن جوامع خصوصاً آموزش‌ها و بالا رفتن سطح دانش افراد، این شرایط زندگی نه تنها مقبول زوج‌های جوان نبود، بلکه آنان این شکل زندگی را به ضرر زندگی مستقل و رو به رشد خود می‌دیدند، لذا اصرارهای خانواده شوهر به زندگی خانوادگی گسترده را حمل بر دخالت‌های خانوادگی می‌دانستند. با گذشت سال‌ها و فرهنگی شدن اوضاع جامعه این شرایط تغییر کرده و خانواده‌ها خود بر استقلال فرزندانشان اصرار دارند، اما آنچه که متاسفانه در روابط عروس و مادرشوهر در جامعه ما جا افتاده یک رابطه مخدوش شده عروس و مادر شوهر است، در حالی که ممکن است واقعاً این شکل رابطه وجود نداشته باشد، ولی باور عمومی بر این محور قرار گرفته است که مادر شوهر همیشه یک نوع روابط دخالت‌جویانه را رواج می‌دهد. با این دیرینه‌شناسی از روابط خانوادگی عروس با خانواده شوهر باید گفت امروزه این شکل روابط رو به زوال است، اما آنچه که بیشتر از هر چیز باید مورد تاکید قرار گیرد دور ریختن افکار ناکارآمد است. روانشناسان شناختی معتقدند افکار ناکارآمد جلوی پیشرفت روند فکر سالم و کارآمد را می‌گیرد. مریم حسینی در این باره می‌گوید: افکار ناکارآمد باعث می‌شود که فرد قدرت فکر کردن، تشخیص، تصمیم‌گرفتن و حتا کارآمد صحبت کردن خود را از دست بدهد و یا با مشکلات روانی و رفتاری عدیده‌ای روبه‌رو شود.
دکتر اچ. بی مایسن، روانشناس دانشگاه نیوزیلند درباره شکل‌گیری یک رابطه موفقیت‌آمیز و مطلوب می‌گوید: هر رابطه‌ای از سه عنصر تشکیل می‌شود؛ صمیمیت، دوست داشتن و تعهد. این سه عنصر در صورت حضور در یک رابطه باعث به‌وجود آمدن یک رابطه موفقیت‌آمیز همراه با عشق و دوست داشتن می‌شود. حسینی با اشاره به این مساله می‌گوید: اولین نکته‌ای که باید بین عروس و مادرشوهر در نظر گرفته شود، احترام گذاشتن به یکدیگر است؛ زیرا رابطه‌ای که همراه با احترام باشد، هرگز مخدوش نخواهد شد. وی می‌گوید: خوشبختانه افراد جامعه ما به حدی از فرهنگ و تمدن رسیده‌اند که جایگاه ویژه احترام را بین خود و خانواد‌شان دریابند، ولی گاهی در بعضی خانواده‌ها دیده می‌شود با این‌که به این مساله معترف هستند، ولی رعایت لازم و کافی را در این زمینه نمی‌کنند. خانواده شوهر معمولاً انتظار ندارند که عروس را در مقابل خود ببینند خصوصاً خانواده‌های امروزی که معتقدند عروس‌شان مثل دخترشان است. حسینی در این باره می‌گوید: به خاطر همان اولین اصل، یعنی اصل احترام باید زن با همسرش صحبت کند و به نوعی وی را متقاعد کند که او با خانواده‌اش در مورد زندگی‌شان صحبت کند، چون به هرحال در زندگی اتفاقاتی می‌افتد و یا فرد خواسته‌هایی دارد که ممکن است اگر عروس آن خانواده به‌طور مستقیم مطرح کند برداشت آن خانواده از آن خواسته برداشتی ناموزون باشد و در نتیجه در این میان سوءتفاهم‌ها شکل می‌گیرد و رابطه احترام‌آمیز میان عروس و خانواده شوهر مخدوش می‌شود.

‌نسرین زارعی
منبع : روزنامه تحلیل روز