سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

گذری بر آرا و اندیشه‌های میرزای نائینی(ره)


گذری بر آرا و اندیشه‌های میرزای نائینی(ره)
دوره مشروطیت، یکی از خواندنی‌ترین فصول تاریخی جامعه ایران از حیث تاثیر و تاثر حوزه‌های فکری و سنتی و مدرن به شمار می‌رود. انقلاب مشروطیت، در عین حالی که پاسخی به نیازها و شرایط حاکم بر ایران بود، نتیجه فرآیند تحولات فکری رو به رشدی بود که از جهان غرب وارد ایران شد در قالبی ساختار شکنانه، منطق نوینی را بر مناسبات سیاسی و اجتماعی جامعه ایران حاکم گردانید. نسبت اندیشه دینی شیعی با نظام و اندیشه سیاسی جدید که بر شاخص‌های چون عقل‌گرایی، علم، قانون و حقوق اساسی و غیر تاکید می‌ورزید، از جمله پرسش‌های مهمی بود که فراروی اندیشمندان دینی قرار گرفت. تامل در این پرسش و مانند آن، دوره‌ای از نواندیشی فکری و به نوعی بازآفرینی دینی را به وجود آورد. طیف وسیعی از علمای شیعه کوشیدند که راهی برای تبیین وتوضیح فقهی حکومت مشروطه بیابند. علامه میرزای نائینی یکی از برجسته‌ترین آنان بود که در اثر مشهور خود (تنبیه الامه و تنزیه المله) کوشید به پرسش‌های مختلف پیرامون مشروطیت در قالبی استدلالی پاسخ دهد.
● نائینی و بحث مشروطه
میرزا محمد حسن نائینی در سال ۱۲۷۷ در نائین به دنیا آمد. وی در سال ۱۳۰۳ در سامرا نزد میرزای شیرازی صاحب فتوای تحریم تنباکو به تحصیل پرداخت. در آن جا بود که با اندیشه‌های سیاسی میرزا و مبارزات سیدجمال الدین اسدآبادی آشنا شد. پس از مرگ میرزای شیرازی و بعد از اقامتی کوتاه در کربلا، به نجف رفت و به حلقه شاگردان آخوند خراسانی پیوست. او در عراق و در جریان نهضت مشروطه متن تلگراف‌ها و بیانیه‌های عمومی خراسانی، طهرانی و مازندرانی را پیرامون انقلاب مشروطیت انشا می‌کرده است. در مرحله پس از مشروطه، او در سیاست عراق درگیر شد و در راه به دست آوردن استقلال عراق کوشید که این مسئله به تبعید نائینی به ایران انجامید. او دارای تالیفاتی چند در فقه و بویژه علم اصول است اما کتاب سیاسی او یعنی “تنبیه المله و تنزیه الامه” که تئوری پردازی برای مشروطه اسلامی است و توسط مجتهدی بزرگ نگاشته شده بسیار نام‌آور است. او در مقدمه کتاب درباره آزادی، برابری، قانون اساسی و مجلس ملی سخن می‌گوید، سپس به نفی استبداد می‌پردازد و به نظر او نظام مشروطه‌ای بهترین نوع حکومت‌های ممکن به شمار می‌آید.
نائینی در نظریه خود ضمن حفظ مبانی سنتی و اعتقادی شیعه از دیدگاهی نو به مقوله دولت و مدیریت اجتماعی نگریسته است و برای نخستین بار کوشیده است که مفاهیم حقوق اساسی، بحث آزادی‌های سیاسی، مساوات و قانون و قانونگذاری و امثال آن را که جزئی از ادبیات سیاسی نوین جهان به شمار می‌آمد، براساس استدلال‌های فقی و اصول فقهی از متون اسلامی استخراج کند. بدین لحاظ “نظریه دولت مشروطه” وی نقطه اساسی در سیر نظریه دولت در فقه شیعه به حساب می‌آید و خود حکایت از یک برداشت جدید دینی دارد که فقهای نوین را در منظر فقهای شیعه گستراند. او نیز در برداشت خود از نظریه مشروطه، تحت تاثیر اندیشمندان و نوگرایان جهان اسلام قرار داشت و کمتر به منابع اصلی اندیشه دموکراسی و مشروطه طلبی غربی دست یافت. لذا به نظر برخی از پژوهشگران تعرف کامل بر منابع اولیه دموکراسی غربی نیافت و آگاهی او محدود به نوشته‌های عربی و فارسی‌ای بود که بیشتر آن منابع، توجهی به نقاط اساسی اختلاف میان اسلام و مشروطه دموکراسی نداشته است.
نائینی در رساله خود - تنبیه الامه و تنزیه المله- با تحلیلی از تاریخ اسلام بیان می‌کند که اسلام براساس آزادی، عدالت، حکومت نوع مردم و شورا استوار است و در زمان پیامبر (ص) و بویژه در عهد حکومت حضرت علی (ع) نیز چنین بوده است، ولی حکومت امویان آن را به سلطنت مطلقه تبدیل کرده و آن را جزء عوامل اصلی انحطاط مسلمانان می‌داند او نیز مانند همه فقهای شیعه، اندیشه سیاسی دیرین شیعه مبنی بر انحصاری بودن حق ولایت معصومان (ع) را می‌پذیرد و معتقد است که در عصر غیبت شرعا و عقلا به اقتضای ضرورت تامین عدالت و مساوات، محدود کردن قدرت سلطنت به قدر امکان واجب است. هر چند باید تصریح کرد که وی بهترین شیوه حکومت علی (ع) در زمان خود را مشروطه می‌‌داند، نه به آن معنا که یک نظام عالی و مطلقا خوب و مشروع باشد.
از جمله مبانی بنیادین و اساسی اندیشه نائینی مبارز علیه استبداد است. وی در رساله خود با هرگونه برداشتی از اسلام، که توجیه کننده استبداد و حاکمیت استبدادی باشد، و به تعبیر خود “استبداد دینی” به شدت مخالفت می‌ورزد و می‌کوشد که مستدلا اصول و مبانی مشروطه را از قرآن و سنت پیامبر (ص) و بویژه فرامین امام علی (ع) اخذ کند و آن را از ضروریات اسلام در عصر غیبت قلمداد کند. وی‌ آنچه را که از قانون، آزادی، مسائل مربوط به کشورداری و حقوق اساسی وارد جهان اسلام شده است خودی و از اصول اساسی اسلام می‌داند و اضافه می‌کند شهروندان (مسلمان و غیر مسلمان) باید از برابری سیاسی برخوردار باشند که البته این سخن در نوع خود بسیار مهم است، زیرا وی تنها مجتهدی است که در آن زمان قائل به چنین نظری شده است.
نائینی قوام حکومت مشروطه را در تدوین قانون اساسی و نیز نظارت توسط نمایندگان مجلس برای ممانعت از استبداد می‌داند. کوشش‌های نائینی و همفکران او در فرآیند تاریخی اندیشه سیاسی شیعه به بیان نوعی مشروعیت الهی و مردمی منتهی شد هر چند که بدون شک وی مبانی حکومت مورد نظر خود را در چارچوب نظر به ولایت فقیه بیان کرد زیرا وی از جمله مجتهدانی است که ولایت فقیه را در حیطه امور حسبیه مورد نظر قرار داده است. البته علی‌رغم پذیرش گستردگی ولایت فقها، هیچ گاه چنین اقتداری را برای فقیه درخواست نمی‌کند و در این موارد تصدی شخص مجتهد را به صورت مستقیم لازم شمرده است و اذن او را کافی می‌داند و می‌کوشد فقیه این قدرت خود را به نمایندگان مردم تفویض کند که هم حکومت و هم قانونگذاری مشروع شود.
حسین محمدی
منبع : روزنامه رسالت