شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


بناهای هرات در عصر تیموری


بناهای هرات در عصر تیموری
به طور کلی در مورد افغانستان و سابقه تاریخی آن مطالعات اندکی صورت گرفته است ، بطوریکه کشور افغانستان برای بسیاری از جهانیان و حتی ایرانیان که در همسایگی آن زندگی می کنند ، ناشناخته مانده است ، این مساله عوامل بسیاری دارد ، شاید بتوان یکی از عوامل اصلی این امر را نا امنی ناشی از جنگ دانست ، سرنوشت هرات ، نقطه ای که از لحاظ تاریخی بسیار مهم می باشد ، نیز به سرنوشت افغانستان گره خورده است ، و این شهر که روزگار در مسیر جاده ابریشم قرار داشته و بخاطر اهمیت سوق الجیشی خود در طول زمان مورد توجه حکام قرار گرفته ، به فراموشی سپرده شده است .
هرات ، این کهن شهر ، در گذر تاریخ وابستگی نزدیکی با کشور ایران داشته است ، چرا که در گذشته بخشی از خراسان بزرگ محسوب می شده است و امروزه متاسفانه بعلت وجود مرزهای سیاسی از اصل خود وامانده است و گرنه از لحاظ فرهنگی استان خراسان با هرات امروزی مرزی را نمی شناسد ، مع الوصف با این مقدمه کوتاه ، نگاهی به آثار تاریخی آن خواهیم داشت .
این طور به نظر می رسد که تاریخ هرات در دوره قبل از مغول چندان جالب توجه نیست ، اما بارتولد در کتاب " تذکره جغرافیای تاریخی ایران " می نویسد : « مسلمانان اسکندر کبیر را بانی هرات و مرو می دانستند واحتمال می دهد روایات مورخان یونان راجع به بنای شهر اسکندریه در ولایت " آریا " موید این مطلب است » . (۱)
بنظر می رسد منظور از روایات مورخان یونان که بارتولد به آن اشاره نموده است ، همان شهر " ارتاکوان " ( آرتاگوان ) باشد ، او می نویسد : « به عقیده توماشک شهر آرتاکوان درجای ارگ هرات واقع بوده است ، که بعدها در زمان سلسله کرت ( قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی ) به اسم اختیار الدین معروف گردید » .(۲)
اما برخی از محققین معتقدند شهر آرتاگوان در ایران می باشد ، ( از جمله دکتر بلد و ژنرال سرپرسی سایکس انگلیسی ) قلعه کوه قاین واقع در جنوب خراسان را همان شهر می دانند که در دوره هخامنشیان در مقابل لشکریان اسکندر مقدونی مقاومت و ایستادگی کرد .
بهرحال اگر اسکندر مقدونی را بانی هرات بدانیم این شهر نمی تواند همان آرتاگوان باشد ، وبه نظر می رسد که شهر آرتاگوان دوره هخامنشی در جایی دیگر قرار گرفته باشد .
از سرنوشت هرات در دوره اشکانی و ساسانی اطلاع چندانی در دست نیست، ولی در صدر اسلام بخصوص در دوره سامانیان هرات یکی از بلاد خراسان بوده است ، در این دوره طول و عرض شهر یک فرسخ و مانند سایر شهرهای دوره اسلامی دارای شهرستان ( شارستان . اصل شهر ) ، ربض ( محلات خارج ) و کهندژ ( ارگ ) بوده است ؛ ولی آنطور که پیداست اهمیت فرهنگی وسیاسی هرات بعد از ایلخانان مغول نمود پیدا می کند ، درسال ۱۲۲۲م شهر هرات مورد محاصره تولوی مغول قرار گرفت ، منتها لشکریان مغول در زمان چنگیز خان در خراسان متوقف نشدند ، و در زمان سلطنت اوغدی مغولها مجبور شدند که باردیگر این ولایت را تصرف کنند ، بدین جهت ولایت خراسان مورد خرابی و ویرانی جدید واقع شد ، اما هرات قبل ازسایر بلاد خراسان ترمیم یافت .
در زمان سلطنت منکو ( ۱۲۵۱ /۱۲۵۹م ) شمس الدین محمد کرت که قبلا غور و قلعه ی خیسار را متصرف بوده ، شهر هرات را به چنگ خویش درآورد ، شمس الدین موسس سلسله کرت گردید ، بنابراین دوباره در هرات سلسله غوری الاصل استوار شد .
رونق هرات بعنوان مهمترین شهر خراسان از این تاریخ شروع می شود ، سلسله کرت در تمام مدت استیلای مغول درایران سلطنت می کرد .
در قرن سیزدهم وچهاردهم میلادی فخرالدین کرت ارگ کنونی هرات را که درسمت شمالی شهر واقع شده و در آن زمان به اختیارالدین معروف بود ، بنا نهاد ، و نیز در دوره سلاطین کرت قلعه دست نیافتنی امان کوه و یا اشکلجه در چهار فرسخی جنوب شهر بنا شد .
مقتدرترین سلاطین آل کرت ، معزالدین حسین ( ۱۳۳۱/ ۱۳۷۰ م ) بود که سقوط مغولهای ایران در زمان وی واقع گردید ، معزالدین تا سال ۱۳۵۶ میلادی ظاهرا مطیع آخرین پادشاه سلسله طغاتیمور مغولهای ایران بود ، وپس از فوت سلطان مغول پادشاه مستقلی شد ، و تازمان مرگ در فرمانروایی باقی بود .
درسال ۱۳۸۰ میلادی زمان قیاس الدین پیرعلی فرزند معزالدین هرات به تصرف تیمور درآمد ، ولی هرات بسرعت از خرابی های وارده قد علم کرد و پایتخت خراسان شد ، چند سالی میران شاه پسر تیمور در این مملکت حکمفرمایی کرد و ازسال ۱۳۹۷ میلادی شاهرخ پسر دیگر تیمور در مسند سلطنت هرات قرار گرفت .
در سال ۱۴۱۵ میلادی شاهرخ استحکامات هرات را که تیمور خراب کرده بود ترمیم کرد ، (۳ ) به دستور شاهرخ میرزا در هرات عمارات و ابنیه فراوانی ساخته شد ، و عمران و آبادانی آن در دوره های بعد و به دستور امیران دیگر تیموری علی الخصوص سلطان حسین بایقرا ادامه پیدا کرد .(۴)
دوره تیموریان از درخشانترین ادوار تاریخی هرات است ، نام شاهرخ وسلطان حسین بایقرا تا به امروز در خاطره ساکنان هرات باقی مانده است ، (۵) شاهرخ بعد از مرگ تیمور در سال ۸۰۷ هـ ق هرات را رسما بعنوان پایتختی دولت تیموری برگزید ( ۶) و از هنرمندان سراسر ایران جهت آبادانی این شهر دعوت بعمل آورد ، بطوریکه قوام الدین شیرازی که درهندسه و نجوم دست داشته ، واورا استاد عصرخود می خواندند ،علاوه بر مدرسه هرات ، مسجد گوهرشاد هرات و مزار گازرگاه در نزدیکی آن شهر را با مهارت و استادی بنا نهاد ( ۷)
بدنه بسیاری از ابنیه و آثار معماری دوران تیموریان باقی مانده درسمرقند وهرات را کاشیهای معرق و یکرنگ زینت داده اند که همگونی و نمونه کاملا مشابهی در شهرهای تبریز ، اصفهان ، یزد و مشهد دارند ، وبی تردید توسط هنرمندان ایران ساخته و نصب شده اند ، اما دریغ که نام ونشانی از آنها در دست نداریم .(۸)
حال که اشاره کوتاه به سرگذشت تاریخی هرات داشتیم اینک به توصیف بعضی از بناهای منسوب به تیموریان می پردازیم :
●قلعه اختیارالدین :
اصل این قلعه متعلق به آل کرت می باشد ، درسال ۸۱۰ هجری شاهرخ قلعه را با آجر بازسازی کرده است و آنرا با پوشش تزیینی عالی زینت بخشیده است ، تنها تزیینی که می توان با اطمینان تاریخ آنرا در قرن نهم هجری دانست ، پوشش تزیینی کاشی بروی دیوار مجاور و برجهای این بنا می باشد ، که ثابت می کند تصاویر خیال انگیز قلاع تیموری درنقاشی این دوره درکل ساخته خیال نبوده است ، تزیین روی برج شامل یک نوار پهن کاشی می باشد که بروی آجر لخت زیر آن قرار گرفته است ، و به نظر می رسد که یک کتیبه بزرگ کوفی در بالای آن قرار داشته است که متاسفانه امروزه اثری از آن وجود ندارد ، این نوار پهن به خانه های کوچک هندسی توسط خطوط آبی سیر و نقطه های سفید تقسیم شده است که شباهت به رشته های مروارید دارد ، داخل هر خانه اسامی بزرگان دینی با خط کوفی هندسی نوشته شده است .(۹)
●مصلای هرات :
مصلی، مکانی است که در اعیاد بزرگ مذهبی مسلمانان در هوای آزاد برای ادای نماز درآن مکان گرد هم می آیند ، متاسفانه مصلای هرات در سال ۱۸۵۵ میلادی توسط عبدالرحمن خان بواسطه اصرار انگلیسیان ویران گردید ، و امروزه دیگر اثری از آن برجای نمانده است ، خوشبختانه سه نمونه دیگر از این نوع مصلی در ایران وجود دارد ، دو مصلی در مشهد و یک مصلی در سبزوار که احتمالا متعلق به دوره سربداران می باشد (۱۰) ، بطور عام، ساختمان آن از یک ایوان بزرگ ، شبیه شبستان و یک گنبد خانه و دو مناره در اطراف آن تشکیل می شود بنابراین، می توان مصلای هرات که تقریبا هم دوره این بناها است بازسازی نمود ، بارتولد می نویسد :
« مصلای هرات در شمال غربی شهر واقع و معروف به مصلی ( محل نمازگزاردن ) بود ، و بطور کلی در حوالی شهرهای بزرگ محلی را که مسلمین برای برگزار کردن دو عید بزرگ یعنی عید فطر و عید قربان در دهم ذی الحجه جمع می شوند ، مصلی می گفتند».(۱۱)
درحال حاضر در مجموعه مصلای هرات از مسجد و مدرسه گوهرشاد ، دو مناره و آرامگاه گنبد وار برجای مانده است .
●مسجد جامع گوهرشاد :
ساختمان های عصر تیموری نموداری گویایی از اوج هنر در آن عهد و پیشرفت ذوقی هنرمندان هرات است ، عالی ترین نمونه هنر معماری این عهد را باید مسجد گوهرشاد خاتون دانست ، که به نام بانی آن همسرشاهرخ ، مشهور شده است ، این مسجد با ابعاد ۵/۶۳× ۱۱۶ از بناهای مجموعه مصلای هرات می باشد و ساختمان آن در اوایل سال ۸۲۱ هجری قمری آغاز گردید و نزدیک به دوازده سال ساخت آن به درازا کشید ، این مسجد از شاهکارهای معمار نامدار عصر تیموری ، استاد قوام الدین شیرازی است .
آثار تعمیرهایی که در کتیبه های گوناگون این مسجد به گوش می خورد ، حکایت از دگرگونی های اوضاع و نابسامانیهای مردم خراسان دربرابر هجوم ازبکان می کند ، ایوان باشکوه و کتیبه کاشی آن که ظاهرا به خط بایسنقر میرزا بروی زمینه آبی رنگ با حروف سفید نوشته شده است عالی ترین نمونه هنر کاشی سازی و خوشنویسی ، هردو را نشان می دهد ، نقش های زرد روشن و تضاد آن با سبز تیره رنگ که بعدا در اصفهان و سایر شهرها رواج یافت ، بروی گنبد پیازی شکل این مسجد تاریخی ، دلفریب و خیال انگیز است (۱۲)
آرایش فضای آستانه ورودی این مجموعه کاملا از نوع بناهای تیموری است که حیاط در وسط عمارت قرار دارد ، به احتمال قوی کاشی کاری معرق این مسجد پس از مرگ گوهرشاد توسط سلطان حسین بایقرا صورت پذیرفته است ( ۱۳) .
●گازرگاه ، مرقد خواجه عبدالله انصاری :
مزار خواجه عبدالله انصاری در منطقه ی گازرگاه هرات با ابعاد ۸۴×۵۱ متر واقع شده است ، این بنا درسال ۸۳۲هـ ساخته شده است ، و لحاظ طاق وتویزه با مزار شیخ احمد جام و از نظر طرح و پوشش تزیینی به شیوه طاق زنی قابل مقایسه با مدرسه غیاثیه خرگرد خواف و مسجد گوهرشاد هرات می باشد .( ۱۴ )
در تزیینات این بنا کمال دقت بکار برده شده است ، که تمام بنا در سراسربخشهای گوناگون احساس وحدتی داده می شود ، همان ازاره ی مرمرمعرقی که بروی نما قرار گرفته است در اطراف سردر ورودی بچشم می خورد ، و همه حیات را دور می زند ، همان قسمتهای نمایان قوسهای حیاط با یک نوع طرح ستاره ای با شیوه ترصیع تزیین گشته ، این طرحهای تزیینی از صفحات کاشی معرق که در داخل یک زمینه سفال بی لعاب کارگذاشته شده تشکیل گردیده است ، (۱۵ )
در مجموعه خواجه عبدالله انصاری در گازرگاه بناهای دیگر نیز واقع شده است که صرفا به ذکر نام آنها اکتفا می شود ، از جمله این بناها می توان به آرامگاه کوچک میرزا و خانقاه زرنگار خانه نیز اشاره کرد .
از آنجا که این مقاله در حدی نیست که بتوان به تمام بناهای دوره تیموری و یا توضیحات کامل آن اشاره کرد صرفا به اسامی تعداد دیگر از بناهای این دوره در هرات بسنده می کنیم . از جمله این بناها به زیارتگاه شیخ زین الدین خوافی ـ مسجد حوض کرباس ( غلور ) ـ زیارتگاه عبدالله بن معاویه ، آرامگاه عبدالله الوحید ( فیروزآباد هرات ) ، مجموعه سلطان حسین بایقرا شامل مدرسه و خانقاه ، زیارتگاه ابوالید ،( آزادان ) خانقاه غوردرویشان ، زیارتگاه امام شش نور می توان اشاره کرد .(۱۶)
بی دلیل نیست ابن بطوطه شهر هرات را در دوره تیموری آبادترین شهر خراسان شمرده است ، شاهرخ مدت ۴۳ سال ( ۸۵۰ ـ ۸۰۷ هـ) در این شهر پادشاهی کرد ، و درعوض این مدت از هیچ گونه کوش در راه ترمیم خرابی ها و تشویق فضلا و هنرمندان مضایقه ننمود و دراثنای این ۴۳ سال که پسر ارشد شاهرخ ، الغ بیک حکمرانی می کرد ، سمرقند و هرات کانون علم و هنر دنیای اسلامی شد ، شعر دوستی و هنرپروری شاهرخ موجب رستاخیزی در هنر ایران عهد تیموری بود و هرات میعادگاه پیکرنگاران ، موسیقی دانان ، خوشنویسان ، معماران ، فلزکاران ، آبگینه و چینی و کاشی سازان گردید ، بزرگترین دانشمندان وریاضی دانان و اخترشناسان جهان اسلامی روبه سمرقند و هرات نهادند و در آنجا رصد خانه ی تاسیس شد که حداقل تا یکصد سال مهمترین مرکز اخترشناسی جهان بود.(۱۷)
حسن نامی کارشناس ارشد اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری خراسان
منابع و مآخذ :
۱ ـ و . بارتولد ، تذکره جغرافیای تاریخی ایران ، ترجمه حمزه سردادور ، انتشارات توس ، ج سوم ، مشهد ۱۳۷۲ ص ۷۶
۲ ـ بارتولد ، همان منبع ،
۳ ـ بارتولد همان منبع ص ۸۶ ـ ۹۰
۴ ـ لباف خانیکی رجبعلی ، فرهنگ وتمدن هرات و سمرقند در عصر تیموری ، خراسان پژوهی ، فصلنامه مرکز خراسان شناسی ، سال اول ، شماره دوم ، انتشارات آستان قدس رضوی ، مشهد ۱۳۷۷ ص ۶۳
۵ ـ بارتولد ، همان منبع ص ۹۲
۶ ـ لباف خانیکی همان منبع ، ص ۴۷
۷ ـ لباف خانیکی ؛ همان منبع ، ص ۶۳
۸ ـ لباف خانیکی ، همان منبع ، ص ۶۳
۹ ـ دونالد ویلبر و لیزا گلمبک ، معماری تیموری در ایران و توران ، ترجمه کرامت الله افسر و محمد یوسف کیانی ، سازمان میراث فرهنگی کشور ، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، ج اول ، تهران ۱۳۷۴ صص ۴۱۵ و ۴۱۶
۱۰ ـ ر . ک . دونالد ریلبر ، همان منبع ، ص ۴۱۷
۱۱ ـ بارتولد ، همان منبع ، ص ۹۲
۱۲ ـ طاهری ابوالقاسم ، جغرافیای تاریخی خراسان از نظر جهانگردان ، انتشارات شورای مرکزی جشن شاهنشاهی ایران ، تهران ، ۱۳۴۸ صص ۱۴ و۱۵
۱۳ ـ دونالد ویلبر و ولیزا گلمبک ، همان منبع ، ص ۴۲۲
۱۴ ـ دونالد ویلبر و لیزا گلمبک ، همان منبع ، ص ۴۲۸
۱۵ ـ دونالد ویلبر ولیزا گلمبک ، همان منبع ، ص ۴۲۷
۱۶ ـ دونالد ویلبر و لیزا گلمبک ، همان منبع ، صص ۴۲۵ ـ ۴۴۵
۱۷ ـ طاهری ابوالقاسم ، همان منبع ، صص ۱۲ و ۱۳
منبع : مسافران


همچنین مشاهده کنید