یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

برگی از تاریخ (۲۱ اردیبهشت) (۱)


برگی از تاریخ (۲۱ اردیبهشت) (۱)
امروز ، بیست و یکم اردیبهشت ماه ۱۳۸۶ هجری شمسی ، برابراست با ۲۳ربیع الثانی ۱۴۲۸قمری و ۱۱ می ۲۰۰۷ میلادی . رویدادهای مهمی که در طول تاریخ ، درچنین روزی ، بوقوع پیوسته از این قرارند:
● پایتخت شدن قسطنطنیه
۶۷۷ سال پیش در چنین روزی در سال ۱۳۳۰ میلادی ، قسطنطنیه ( استانبول فعلی ) پایتخت جدید امپراطوری روم شرقی شد .
در سال ۳۹۵ میلادی تئودور کبیر امپراتور روم ، کشور خود را میان دو پسرش تقسیم کرد و بدین ترتیب، دو کشور به نام‌های روم شرقی و روم غربی پدید آمد.
بنیان‌گزار این شهر قسطنطین (معرب کلمه‌ی کنستانتین) بود که در ۲۷۴ میلادی متولد شد و در ۳۳۷ میلادی از دنیا رفت.
وی نخستین امپراتور روم بود که آئین مسیحیت را پذیرفت و آن را دین رسمی کشور روم اعلام کرد و کلیسا را با دولت پیوند داد.
وی پس از پیروز بر دشمنانش، در سال ۳۳۰ پایتخت خود را به دهکده‌ی بیزانطیوم (قسطنطنیه) -که در حاشیه‌ی تنگه‌ی بسفر قرار دارد- انتقال داد و آن را وسعت بخشید؛ ساختمان‌های زیادی در آن ساخت.
حاکمان امپراتوری روم شرقی همیشه بر این مطلب تاکید داشتند که دولت بیزانس (دولت روم شرقی) دولتی است شرقی. قسطنطنیه تا سال ۱۴۵۳ پایتخت امپراتور روم شرقی محسوب می‌شد.
در این سال، از سپاهیان دولت عثمانی به فرماندهی سلطان محمد فاتح شکست خوردند و قسطنطنیه تصرف شد و بدین ترتیب، به عمر امپراتوری هزارساله‌ی روم شرقی خاتمه داده شد. شهر قسطنطنیه پس از تصرف توسط نیروهای عثمانی، اسلامبول (یعنی شهر اسلام) خوانده شد.
این شهر هم‌اکنون یکی از شهرهای مهم و زیبای کشور ترکیه محسوب می‌شود که در کنار تنگه‌ی بسفر (تنگه‌ای که دریای سیاه را به دریای مرمره وصل می‌کند) قرار دارد.
اسلامبول یا استامبول در بخش اروپایی ترکیه است و حلقه‌ی ارتباطی آسیای صغیر با اروپای شرقی به شمار می‌آید.
● درگذشت ملا احمد نراقی
۱۸۳سال پیش در چنین روزی در سال ۱۲۴۵ قمری ، آیت الله ملا احمد نراقی ، ستاره فروزان آسمان فقه و فقاهت ، در اثر بیماری وبا كه نراق و كاشان و اطراف آن را فراگرفته بود چشم از جهان فروبست.
این عالم بزرگوار در چهاردهم جمادی الثانی سال ۱۱۸۵ قمری ، در خاندان علم و فضیلت در نراق از توابع کاشان دیده به جهان گشود.
پدرش حاج ملا مهدی بن ابو‏ذر از استادان علوم اسلامی در روز گار خویش بود . احمد دوران نوجوانی و جوانی را در شهر كاشان و در محضر پدر بزرگوارش محقق نراقی به تحصیل دوره‏ های مقدمات، سطح و خارج گذراند. پس از فراگیری مقدمات علوم نزد پدر ، به سمت گسترش یافته های علمی خود پرداخت و در این مسیر از محضر بزرگانی چون علامه بحر العلوم ، شیخ جعفر کاشف الغطاء ، میرزا مهدی شهرستانی و وحید بهبهانی در در نجف اشرف و کربلای معلا بهره جست . وی در سال ۱۲۰۵ قمری ( در سن ۲۰ سالگی ) به درجه اجتهاد نائل آمد . پس از در یافت درجه اجتهاد به زادگاه خویش بازگشت و به تدریس و تربیت شاگردان بسیار همت گمارد .
ملا احمد نراقی در بین علمای قرون اخیر از جایگاه خاصی برخوردار است وی در علوم مختلف، اصول فقه، حدیث، رجال، درایهٔ، ریاضیات، نجوم، حكمت، كلام، اخلاق، ادبیات و شعر سرآمد علمای زمان خود بوده است. وی از همان دوران جوانی مسئولیت مرجعیت و ریاست و زعامت دین و دنیای مردم كاشان و قسمتهای وسیعی از ایران را بر عهده داشت و كلمات معاصرین و علمای پس از وی شاهد بر این مطلب می‏باشد.
از او آثار بسیاری به جای مانده است که از میان آنها می توان به مستند الشیعه فی احکام الشریعه، عوائد الایام، طاقدیس، عین الاصول، شرحی بر تجرید الاصول، معراج السعاده، اسرار الحج، اجتماع امر و نهی، اساس الاحکام، سیف الامه، مناهج الاصول، مفتاح الاحکام، خزائن و یک دیوان شعر فارسی اشاره کرد . تالیفات مرحوم نراقی، هم در زمان خودش و هم پس از او مورد عنایت و مراجعه علمابوده، به طوری كه فقیه بزرگ شیعه مرحوم «سید كاظم یزدی‏» صاحب «عروه‏» - رضوان الله تعالی علیه - همیشه سه كتاب مهم فقهی در نزدش عزیز و مورد مراجعه‏بوده كه یكی از آنها مستند مرحوم نراقی است .
كتاب طاقدیس ایشان كه به سبك و روش مثنوی ملای رومی است، شامل قصص‏و داستانهای اخلاقی و تربیتی است كه با نظمی شیوا و دلنشین به رشته تحریر در آمده.او دراشعارش به صفایی تخلص می‏كرده. این ابیات از اشعار نغز اوست:
ساقی به یاد یار بده ساغری ز می
از آن گنه چه باك كه باشد به یاد وی
من ژنده پوش یارم و دارم به جان او
ننگ از قبای قیصر و عار از كلاه كی
تا كی دلا به مدرسه طامات طرهات
بشنو حدیث‏یار دو روزی ز نای نی
□□□
زخم دل را مرهمی جستم طبیبی دید و گفت
زخم شست قاتلی هست این ندارد مرهمی
آدمی زادی كه می‏گویند، اگر این مردمند
ای خوشا جایی كه در آنجا نباشد آدمی
پس از وفات بدن مطهر او به نجف اشرف منتقل و در جانب صحن مرتضوی و پشت سر مبارك مولی الموحدین علی بن ابی طالب (ع) و در كنار قبر پدر بزرگوارش به خاك سپرده شد.
روحش با اولیاءالله محشور باد.
● استقلال لوكزامبورگ
۱۴۰ سال پیش در چنین روزی در سال ۱۸۶۷ میلادی ، قدرت های اروپایی در اجلاس خود باردیگر و برای سومین بار در طول قرن نوزدهم ، مهر تایید بر استقلال دوك نشین «لوكزامبورگ» گذاردند.
مبارزات استقلال طلبانه مردم این سرزمین از سمپتامبر ۱۸۱۵ میلادی از زمانیكه لوكزامبورگ به اجبار عضو فدراسیون آلمان شد ، آغاز شده بود .آلمانی ها در زمان جنگهای اول و دوم این كشور را اشغال كردند و سال ۱۹۴۲ میلادی به مدت ۳ سال لوكزامبورگ جزء خاك آلمان محسوب می شد .
این كشور دو هزار و پانصد كیلومتر مربعی با پانصد هزار جمعیت میان فرانسه، آلمان و بلژیك قرار گرفته و با این كوچكی، از موسسان اتحادیه اروپا و پیشگامان عضویت در «ناتو» بوده است.
لوكزامبوگ كه دارای حكومت پارلمانی است (تعیین رئیس دولت از سوی پارلمان) و یك دوك (پرنس) بر آن ریاست می كند ، هیچیك از مشكلات كشورهای دیگر اروپا از جمله تورم، بیكاری و نارضایتی عمومی و در نتیجه اعتصاب عمومی و تظاهرات خیابانی نداشته است.
لوكزامبورگ در سال ۹۶۳ میلادی به عنوان یك دژ نظامی نام خود را در تاریخ به ثبت رساند و چون دژی مستحكم بود، در اطراف آن آبادی های متعدد ساخته شد. در سال ۱۸۱۵ كه كنگره وین در صدد تاسیس كشورهای كوچك در اطراف فرانسه برآمد تا ناپلئون دیگری به دنیا نیاورد، به لوكزامبورگ نیز استقلال كامل داده شد و به صورت یك كشور بی طرف همانند سویس درآمد، ولی دو جنگ جهانی قرن بیستم به لوكزامبورگی ها آموخت كه قوانین و میثاقهای بین المللی در برابر اراده فاتحان و قدرتمداران دیوارهایی كوتاه بیش نیستند و با همین فلسفه، پس از جنگ جهانی دوم به ناتو پیوست .
منبع : تبیان


همچنین مشاهده کنید