جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

حل مشکل یا رفع تکلیف!؟


حل مشکل یا رفع تکلیف!؟
در پانزدهمین روز پس از انتخابات و درحالی که مهلت مورد درخواست شورای نگهبان برای ادامه بررسی شکایت‌های انتخاباتی به پایان رسید، فاز جدیدی از مراحلِ پس از انتخابات آغاز شد. ورود به فاز جدید توسط عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان اعلام شد که در دو هفته گذشته بارها برای توصیف انتخابات دهم، از عبارت »سالم‌ترین انتخابات« استفاده کرده و وجود هرگونه تخلف در این انتخابات را تکذیب نموده است.
به موجب اطلاع‌رسانی سخنگوی مطمئن شورای نگهبان، هیئتی ۶ نفره برای نظارت بر مراحل بازشماری آرا و بررسی اقدامات صورت گرفته قبلی تشکیل شده است که اغلب اعضای آن، برای مردم شناخته شده هستند. اما به نظر می‌رسد این خبر تا این مرحله، فاقد خاصیت آرامش‌بخشی و قانع‌کنندگی باشد. زیرا اولا اعلام آن توسط کسی بوده است که در دو هفته گذشته، سخنان او هیچ‌گاه موجب آرامش معترضان و حامیان آنها نشده و ثانیا ترکیب هیئت، فاقد هر نوع نشانه‌ای از حضور افراد بی‌طرف - از نظر دسته‌بندی‌های سیاسی- می‌باشد.
اعضای هیئت ۶ نفره، فارغ از موضع‌گیری‌های ایام اخیر، تماما وابسته به جناح موسوم به اصولگرا هستند ضمن آنکه بعضی از آنها تاکنون به صراحت، عدم بی‌طرفی خود را آشکار ساخته‌اند و به مدد رسانه موسوم به ملی، هر نوع شبهه در خصوص »عدم بی‌طرفی« خود را برطرف نموده‌اند. یکی از اعضای موثر هیئت ویژه، غلامعلی حدادعادل است. او اگرچه از سالیان گذشته در میان نخبگان فرهنگی و اجتماعی، شناخته شده بود اما معروفیت عمومی خود را مدیون انتخابات پر سر و صدای مجلس ششم است.این معروفیت، تنها به دلیل جابه‌جایی ردیف منتخبان پس از ابطال حدود هفتصد هزار از آرای رای‌دهندگان تهرانی نبود. بلکه همراهی و هم‌زبانی با عده‌ای از اصولگرایان از جمله محمود احمدی‌نژاد در طرح ادعاهایی بدیع علیه روند انتخابات مجلس ششم بر معروفیت او افزود. در آن زمان، فاصله رای محمود احمدی‌نژاد با آخرین منتخب از حوزه انتخابیه تهران، در حدی نبود که حتی ابطال ۷۰۰ هزار رای موجب تغییر موثر رتبه او شود. اما حدادعادل وضعیت بهتری از احمدی‌نژاد داشت و توانست در یکی از آخرین رتبه‌ها قرار گیرد و به مجلس راه یابد. ‌ ‌
در آن ایام، حضور بی‌سابقه تهرانی‌ها در انتخابات و اختلاف‌نظر مجریان و ناظران، موجب تاخیری دو سه روزه در اعلام نتایج شد. این تاخیر موجه، اعتراض احمدی‌نژاد را برانگیخت و به خود حق داد هدف این تاخیر را »نوعی دست‌کاری در انتخابات« بداند. حدادعادل هم برای آنکه به زعم خود وجود تقلبات گسترده در انتخابات را ثابت کند ادعا کرددر حوزه‌ای که خود و خانواده‌اش رای داده‌اند آرای آنها خوانده نشده است.
سرنوشت این دو مدعی به گونه‌ای رقم خورد که یکی از آنها در کرسی ریاست جمهوری بنشیند و در هنگام برگزاری نخستین انتخابات مجلس در دوره مسئولیت خویش،به نصیحت اخلاقی حذف‌شدگان از انتخابات بپردازد که »این درست نیست که هر وقت کسی شکست می‌خورد سلامت انتخابات را زیر سوال ببرد«. دومی نیز که گویی ادعاهای خود در انتخابات مجلس ششم را فراموش کرده است، عدم اعتراض خویش به آن انتخابات را به عنوان الگویی از تمکین در برابر نتایج رسمی انتخابات، به معترضان انتخابات دهم ریاست جمهوری عرضه کرد. نکته جالب در این میان، گفتگوی حدادعادل با شبکه دوم سیما بود که در آن، موضع‌گیری‌های صریح علیه معترضان و حمایت از نتیجه رسمی انتخابات به صورت شفاف وجود داشت که پخش مجدد همان گفتگو ، بر جذابیت خبرهای انتخاباتی افزود! ‌ ‌
البته حدادعادل هم مانند بسیاری از سران جناح موسوم به اصولگرا، در سال‌های اخیر برای اثبات بی‌طرفی خود تلاش نکرده و بر ابراز مخالفت قاطع خود با اصلاح‌طلبان، اصرار داشته است. در نخستین روزهای پس از گزینش حدادعادل برای نشستن بر کرسی ریاست مجلس، دو نقل قول از او به رسانه‌ها راه یافت: تبدیل ایران به ژاپن اسلامی و خروج اززیر آوار مجلس ششم! او پس از دو سال انتساب شعار ژاپن اسلامی به خود را تکذیب کرد اما ظاهراً توصیف او از مجلس ششم، هیچ‌گاه موجب پشیمانی او نشده است؛ همان طور که به نظر می‌رسد او هیچ‌گاه از اظهارنظرهایی که اخیرا در مورد کاندیداهای معترض انتخابات ریاست جمهوری داشته است، پشیمان نخواهد شد. ضمن آنکه لطف رسانه ملی در پخش این ادعاها طی دو نوبت، امکان تعدیل یا تکذیب را نیز منتفی کرده است. ‌ ‌
حدادعادل و ادعاهای او نسبت به اصلاح‌طلبان در ۵‌‌‌‌‌‌ سال اخیر، یک نمونه است اما همین نمونه می‌تواند انگیزه‌ها و پیامدهای تشکیل هیئت ویژه را با تردیدهای اساسی مواجه سازد. این تردیدها آنگاه تقویت می‌شود که از میان گفتگوهای انتخاباتی، اظهارات کاملا جهت‌دار حداد عادل به صورت تکراری به سمع و نظر مردم می‌رسد تا مبادا مستمعان خبر تشکیل هیئت ویژه، دچار امیدواری کاذب نسبت به دستاوردهای احتمالی از بررسی‌های این هیئت شوند.
در شرایط فعلی، هیچ‌کس گمان نمی‌کرد حتی اصلاح‌طلبانی که مورد کینه علنی اصولگرایان نیستند در ترکیب هیئت ویژه جای بگیرند. اما این توقع، چندان زیاده‌خواهانه نبود که اصولگرایانی موجه‌تر، پرسابقه‌تر و باتجربه‌تر برای به عهده گرفتن این مسئولیت، انتخاب شوند. در ترکیب هیئت ویژه حتی یک نفر حضور ندارد که دارای تجربه انتخاباتی باشد.
در حالی که اصولگرایان، شخصیت‌هایی همچون ناطق‌‌‌نوری در میان خود دارند که علاوه بر تصدی ۲۰ ساله مسئولیت بازرسی ویژه رهبری، اجرا کننده انتخابات گوناگون در کسوت وزیر کشور بوده است. جای سایر وزرای کشور اصولگرا همچون علی محمد بشارتی نیز در این هیئت خالی است. اگر قرار بود از روسای اصولگرای برخی نهادهای انقلابی یا چهره‌های برجسته اصولگرا در مجلس نیز استفاده شود افراد زیادی وجود داشتند که به موضع‌گیری صریح علیه یک طرف ماجرای اخیر- اصلاح‌طلبان- مشهور نباشند.
اما همان‌گونه که ظاهرا رسانه ملی از افشای مکرر دیدگاه بعضی اعضای هیئت واهمه‌ای ندارد برخی حامیان تشکیل هیئت هم علاقه‌ای ندارند تا حداقل برای دوره بررسی‌ها، امید زیادی در دل معترضان ایجاد کنند. بر همین اساس این سوالِ کاملا سرنوشت‌ساز قابل طرح است که »عده‌ای به دنبال حل مشکل هستند یا رفع تکلیف؟« پاسخ عملی به این پرسش می‌تواند رفع‌کننده نگرانی بسیاری از علما، مراجع و نخبگان باشد که با صراحت یا تلویحا نسبت به باقی ماندن آتش در زیرخاکستر، هشدار داده‌اند.
منبع : روزنامه آفتاب یزد