یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


پشت دیوارهای مردانه بازار


پشت دیوارهای مردانه بازار
● بررسی موانع اشتغال زنان از نگاه کارشناسان
صبح زود است. شهر تازه بیدار شده و مردم آن راه افتاده اند بروند سر کارهای شان. اتوبوس می ایستد، در ته اتوبوس دیگر جایگاه زنان خالی نیست تا مردهای خواب آلود از میله جداکننده رد شوند و روی صندلی آنها چرتی بزنند.
دیگر آن جایگاه کوچک گنجایش حجم زنان شاغل را ندارد.
از چندین سال قبل با توجه به آمار جمعیت جوان کشور و آمار فزاینده پذیرفته شدگان دختر در دانشگاه ها، کارشناسان متعددی وقوع حادثه به اصطلاح سیل هجوم زنان به بازار کار را پیش بینی کرده بودند. این حضور با نگاه به آمار اشتغال به طور واضح تری نمایان می شود. از میان سال های ۸۰ تا ۸۳ نرخ مشارکت اقتصادی زنان از ۸۷/۱۱ تا ۴/۱۱ در نوسان بوده اما ناگهان در سال ۸۴ به ۱/۱۷ درصد افزایش یافته است (مرکز آمار ایران).
عوامل متعددی باعث رشد جمعیت زنان شاغل شده است؛ کارشناسان جمعیت شناسی، جوان بودن جمعیت کشور را یکی از دلایل این رشد به حساب می آورند؛ آنها معتقدند که نرخ اشتغال زنان بیشتر در سنین ۱۸ تا ۲۹ سالگی به وجود می آید زیرا عواملی همچون ازدواج و تولد فرزند مانع ادامه کار زن می شود،از عوامل تشدیدکننده دیگر این پارامتر بالا رفتن سن ازدواج دختران در ایران است. خانم نجمه سادات ۲۵ سال دارد و به صورت پروژه یی با یک شرکت تحقیقاتی همکاری می کند. او معتقد است اگر بعد از ازدواج همسرش توانایی تامین نیازهای مادی اش را داشته باشد تمایلی به کارکردن ندارد؛ او دوست دارد فعالیت های اجتماعی اش را در NGOها و سایر اجتماعاتی که دوست دارد، پر کند و به خانه و زندگی اش برسد.
بالارفتن سن ازدواج و برهم خوردن میزان تناسب جمعیتی زنان و مردان در ایران احتمال به تجرد قطعی رسیدن دختران را زیادتر کرده است. در فاصله سن بلوغ تا ازدواج، دختران سعی می کنند با کارکردن علاوه بر کمک به اقتصاد خانواده به واسطه ارتباطات کاری و حضور در اجتماع شانس ازدواج خود را نیز بیشتر کنند.
زهره ۲۲ سال دارد و منشی مطب دکتر است. او می گوید؛ «پدرم مخالف کارکردن من بود اما بعد از اینکه سه سال متوالی در کنکور دانشگاه موفق نشدم و در خانه بیکار نشستم به آن رضایت داد.»
از عوامل دیگر افزایش مشارکت زنان برطرف شدن برخی موانع فرهنگی در جامعه است، این موانع گاهی به علت شرایط اجتماعی برطرف شده اند و مواردی نیز با فشار و اصرار زنان. زمانی که آقای خاتمی در دانشگاه تهران در ۱۶ آذرماه سال ۷۷ اعلام کرد که بیش از ۵۱ درصد پذیرفته شدگان کنکور سراسری سال گذشته دختران و زنان بوده اند، نشانه هایی از حرکت زنان در کسب فرصت ها و امکانات در عرصه عمومی جامعه مشاهده شد، این رشد و حرکت روبه جلو باعث شد تا حدودی موانع فرهنگی حضور زنان در اجتماع رفع شود. اما در این میان عوامل اقتصادی را نیز نمی توان نادیده گرفت.
مینا ۳۳ سال دارد. او در یک مهدکودک مشغول به کار است و یک پسر ۷ ساله دارد، شوهر او کارگر یکی از کارخانه های اطراف تهران است. او می گوید؛ «قبل از ازدواج هم کار می کردم اما بعد شوهرم با کارکردن من مخالفت کرد، چند سال بعد با بزرگ تر شدن پسرم و به وجود آمدن مشکلات اقتصادی بیشتر او به کارکردن من رضایت داد و حالا با اینکه حقوق چندانی ندارم اما بالاخره کمک خرج خانواده ام هستم.»
در طول تاریخ زنان همیشه در کنار خانواده خود در تولید اقتصادی نقش داشته اند، چه در خانواده های روستایی و چه در کارگاه های سنتی شهری. با جدا شدن محل کار از خانه، زنان به علت وظایفی که برعهده داشتند مجبور به ماندن در خانه شدند. تا اوایل قرن بیستم میزان اشتغال زنان در تمام طبقات از آمار پایینی برخوردار بود، اما با شروع جنگ جهانی این الگو شکست و طی سال های جنگ، زنان بسیاری از کارهایی را انجام دادند که پیش از آن به عنوان قلمرو انحصاری مردان در نظر گرفته می شد. اما قبل تر از آن رشد انقلاب صنعتی و پیشرفت تکنولوژی زمینه را برای کار زنان فراهم کرده بود، کار با ماشین نیاز به قدرت بدنی بالا را از نیروی کار حذف کرده بود و زنان می توانستند با نظارت و کنترل دقیق ماشین آلات، توانایی های خود را به کارفرماهای شان نشان دهند.
دکتر نظام بهرامی کمیل جامعه شناس در مورد تحولات بازار کار در جهان امروز و ایران می گوید؛ «در جوامع پساصنعتی یا شبکه یی با توجه به رشد تکنولوژی و ارتباطات، عموماً کارها به شکلی درمی آیند که دیگر نیاز نیست فرد در محل کار خود حضور داشته باشد، با کمک کامپیوتر و اینترنت کارها به صورت نیمه وقت و موقتی
در می آیند و حالت شناور پیدا می کنند، پس این گردش بازار کار به سوی نیمه وقت بودن و موقتی بودن عرصه را برای ورود زنان مهیا می سازد.»
اما کسانی هستند که مخالف حضور زنان چه در عرصه تحصیل و چه در عرصه بازار کار هستند، استدلال آنها این است که جامعه برای آموزش فردفرد خود هزینه می کند که این هزینه سرمایه اجتماعی آن جامعه است. زنان به نسبت کمتری از مردان بعد از اتمام تحصیلات شان از تخصص خود بهره می برند، شاید یکی از دلایل سهمیه بندی جنسی برای کنکور همین امر باشد.
خانم تقی پور ۵۵ سال دارد.
او چادرش را روی چانه اش گرفته و در حالی که به دختران آرایش کرده که در مترو درباره اوضاع و احوال کارشان با هم صحبت می کنند چشم دوخته، می گوید؛ «زن ها بازار کار را اشغال کرده اند و جا را برای مردان تنگ تر؛ زن ها حاضرند با حقوق کمتر کارهای بیشتری انجام بدهند و برای همین دیگر کار گیر مردها نمی آید و پسر من با وجود اینکه مدرک مهندسی دارد، بیکار مانده است.»
در کشور ما با وجود نرخ بالای بیکاری برای مردان، هجوم زنان به بازار کار این آمار را تشدید می کند و این امر مسوولان کشور را در این رابطه با مشکلات بیشتری روبه رو می سازد.از دیگر دلایلی که مخالفان کار زنان عنوان می کنند، تاثیرات منفی است که کار زنان بر نهاد خانواده می گذارد. آمارها نشان می دهند که آمار اشتغال زنان با آمار طلاق از همبستگی مستقیمی برخوردار است، همچنین با میزان باروری و موالید رابطه عکس دارد.
دکتر بهرامی در این رابطه معتقد است؛ «بالارفتن نرخ طلاق در میان زنان شاغل به این دلیل است که داشتن درآمد و استقلال اقتصادی گزینه های بیشتری را برای انتخاب در اختیار زنان شاغل قرار می دهد که یکی از آنها می تواند طلاق یا عدم ازدواج مصلحتی باشد. » او می گوید؛ «درست است که کار زنان می تواند آن پیوند عاطفی و محیط عاطفی را که مادران در خانه به وجود می آورند کمتر کند، اما بنا به این دلایل نمی توان زنان را از حقوق انسانی خویش که حق انتخاب و پیشرفت است، محروم کرد.»
مخالفان دیگر کار زنان، مردان کارگر هستند. عده یی از آنها معتقدند تن دادن به مزدهای پایین و عدم شرکت در اتحادیه ها و سندیکاهای کارگری دست کارفرمایان را برای سوءاستفاده و بهره وری ارزان از کار زنان باز گذاشته است و این آمادگی زنان برای جایگزینی در بازار کار شرایط را برای مردان دشوار می سازد و باعث شده که مردان قدرت چانه زنی و مقاومت در برابر کارفرمایان را از دست بدهند.
با تمام این مخالفت ها زنان جای خود را در بازار کار دنبال می کنند و در مسیر خود با موانع متعددی نیز برخورد می کنند، اولین مانع پیش روی آنها به دست آوردن مکانی امن و متناسب با حیثیت اجتماعی آنها است. منصوره کارشناس ارتباطات است اما در فروشگاه دایی خود به امور اداری و جوابگویی به تلفن ها مشغول است. او می گوید؛ «یک سال تمام به دنبال کاری مرتبط با رشته تحصیلی ام گشتم اما جدا از مشکلاتی که در پیدا کردن محیط مطمئن داشتم دستمزد چندانی هم به من تعلق نمی گرفت و مجبور شدم در کنار خانواده ام به کاری غیرمرتبط با رشته تحصیلی ام مشغول شوم، زیرا اولین اولویت برای من و خانواده ام کارکردن در محیط امن و مطمئن بود.»سوءاستفاده جنسی کارفرمایان مرد از کارمندان زن خود مساله یی است که در اکثر کشورهای دیگر نیز ما شاهد آن هستیم، از رئیس جمهور امریکا گرفته تا رئیس بانک جهانی درگیر همین مساله بوده اند.
حمیدرضا کائینی وکیل دادگستری در این رابطه می گوید؛ «آمار مشخصی از شکایات کارکنان زن از کارفرمایان متجاوزشان در دست نیست.» او معتقد است تعداد بی شماری از این قربانیان اقدام به شکایت نمی کنند آن هم به دلیل حفظ آبرو و حیثیت، دلایل دیگری هم برای این عدم شکایت می تواند وجود داشته باشد مثل ترس نسبت به از دست دادن کار، عدم اجازه خانواده به ادامه فعالیت در هر موسسه دیگری و در اندک مواردی طمع به دست آوردن جایگاه شغلی بهتر یا پیشرفت کاری.نوع دیگر سوءاستفاده جنسی که از زنان به عمل می آید استفاده از جذابیت های ظاهری آنان در تبلیغات و جذب مشتری است.
در کشورهای صنعتی استفاده از تصویر زنان در تابلوها و فیلم های تبلیغاتی گاهی به حدی می رسد که صدای اعتراض افکار عمومی را نیز درمی آورد، این در حالی است که در کشورهای غربی این جذابیت ها به عنوان یک ارزش جا افتاده است و والدین آنجا دختران خود را از کودکی تا بلوغ در مسابقات زیبایی به نمایش می گذارند.
اما در جامعه ما نیز کارفرمایان بی شماری هستند که ادعا دارند استفاده از کارمندان زن با ویژگی های فیزیکی خاص، فروش و جذب مشتری آنان را چندین برابر می کند. داشتن این ویژگی ها برای زنان یکی از اصلی ترین عوامل کسب شغل و حتی پیشرفت در مسیر شغلی شان می شود.مانع دیگر اشتغال زنان وجود پیش فرض های غلطی است که در ذهن عامه مردم درباره عدم وجود توانایی زنان در انجام بعضی امور وجود دارد.
خوشبختانه در حال حاضر اکثریت مردم، زنان را به عنوان پزشک می پذیرند. اما تا چند دهه قبل این شغل از دید مردم برای زنان غیرقابل تصور بود، هنوز هم مشاغل بی شماری است که در انجام آن کافرمایان و مشتریان از اعتماد کردن به یک زن خودداری می کنند. آنها دوست دارند زنان باز هم مشغول همان مشاغلی شوند که جزء وظایف سنتی آنها در خانه نیز بوده است، مثل پرستاری، خیاطی، آشپزی، مربی کودک یا در نهایت معلمی.
از مشکلات دیگر زنان توقع انجام کارهای منزل از سوی خانواده است، هر زنی در هر مرتبه شغلی که باشد از او انتظار می رود در انجام امور منزل نیز چیزی کم نگذارد و کوشا باشد زیرا در فرهنگ ما این طور جا افتاده است که وظیفه اصلی یک زن انجام امور منزل است و در صورت انجام درست این امور اجازه دارد به کار بیرون از خانه بپردازد.
در قوانین هم این نکته به صلاحدید شوهر وانهاده شده است که اگر او رضایت داشت زن به ادامه فعالیت خود بپردازد و با وجود این شرایط پیشرفت شغلی زنان به سختی امکان پذیر می شود و اگر هم میسر شود با ضعیف شدن بنیه زن تحقق می یابد، عموماً زنان شاغل کمتر به پست های مدیریتی بالا دست راه پیدا می کنند زیرا سلسله مراتب جامعه این راه را برای آنها نمی گشاید و با وجود این شرایط نمی توان انتظار داشت ما به این زودی در کابینه دولت شاهد حضور زنان فعال باشیم.
محمدهادی ربانی
فرید میرموسوی
منبع : روزنامه اعتماد