یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

در حسرت صدای پای دوست


در حسرت صدای پای دوست
از پس کوچه های سرد و مه آلود نبودن، صدای پایی دلنشین به گوش می رسد.
او می آید و با آمدنش خزان دل را رنگ زندگی می بخشد. صدای پای عدل خدا چشم های منتظر کودک یتیم را شوق می بخشد، برای لحظه ای عمیق عطر جانبخش حضور مرد خدا، دل او را گرم می کند.
اما افسوس که همه رادمردی های او در چاه نخلستان، خاطره علی (ع)را شفاف بیان نمی کند.
او نیست و دیگر نمی آید، چشمان منتظر کودک یتیم در انتظار باقی می ماند. کودک می داند که شیر شفا در دستان کوچک او نمی تواند جای زخم زمانه را در دل التیام دهد.
مرد مردستان طه برای همیشه رفت.
کودکان یتیم بار دیگر درد فراق پدر را چشیدند؛ شاید زمانی از قفس تن رها شدند تا با او همنشین شوند.

[زهرا ضربتی]
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید