یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

اعتراف بزرگ !


اعتراف بزرگ !
« یدیعوت آحارنوت » یک روزنامه پرتیراژ اسرائیلی اخیرا در سرمقاله خود با اشاره به شکست های مکرر برنامه های جرج بوش رئیس جمهوری آمریکا برای انزوای دو کشور ایران و سوریه اعتراف کرد اسرائیل جنگ ۳۳ روزه را با تائید آمریکا و حمایت کشورهای عربی باصطلاح میانه رو علیه لبنان تدارک دید اما دو سال پس از این جنگ بر همگان اثبات شد که ایران سوریه حزب الله و حماس پیروز آن بودند و در مقابل کشورهای عربی میانه رو همچون اردن ـ عربستان ـ مصر و ... به همراه آمریکا واسرائیل در صف شکست خوردگان قرار گرفتند.
این روزنامه در نتیجه گیری خود تاکید دارد بر باد رفتن افکار و تصورات جرج بوش در خاورمیانه به دنبال پیروزیهای مکرر دو کشور سوریه وایران سبب شده که اکنون کاخ سفید با تغییر مواضع خصمانه خود علیه تهران و دمشق راه مذاکره و دوری از خطر را در پیش بگیرد و باایجاد چرخش در دیدگاه های غیرمنطقی خود منافع منطقه ای خود را از طریق تعامل با این دو کشور دنبال نماید. ترجمه مقاله روزنامه اسرائیلی « یدیعوت آحارنوت » در ذیل آمده است :
منطقه خاورمیانه از زمانی که « جرج بوش » رئیس جمهور آمریکا طی سخنرانی حساس خود بحث « محور شرارت » در این منطقه را مطرح کرد تغییرات زیادی به خود دیده است و جبهه به اصطلاح « میانه رو » شامل رژیم صهیونیستی و اتحاد کشورهای عربی و در راس آنها مصر و عربستان در مقابل جبهه ای که آمریکا آنرا « تندرو » می خواند شکست خورده است و در حالی که انتظار می رفت جبهه میانه روی متشکل از ایران سوریه حزب الله و جنبش مقاومت اسلامی « حماس » در مقابل مجازات های اقتصادی انزوای سیاسی و عملیات های نظامی شکست بخورند آنها با سربلندی و پیروزی از این میدان خارج شدند و حال جبهه میانه رو باید در اندیشه تغییر سیاست های خود براساس واقعیت های منطقه باشند.
تلاش آمریکا و رژیم صهیونیستی برای حذف و نابودی جنبش حماس از نوار غزه یا وادار کردن آن به پذیرش شروط کمیته چهار جانبه بین المللی نتیجه ای جز ناکامی به همراه نداشت و موافقت رژیم صهیونیستی با توافقنامه آرام سازی که تا حد زیادی ناشی از ترس این رژیم از حمله نظامی به نوار غزه بود پیروزی بزرگی را به نام جنبش حماس رقم زد. این توافقنامه علاوه بر اعطای مشروعیت سیاسی به جنبش حماس و تضعیف موضع جامعه بین المللی در زمینه عدم گفتگو با این جنبش به این جنبش امکان داد که با افزایش قدرت نظامی خود در حال حاضر به تهدیدی جدی برای مراکز شهری و پایگاه های نظامی این رژیم تبدیل شود.
جنگ رژیم صهیونیستی با حزب الله که با حمایت همه جانبه آمریکا و جبهه میانه روی عربی از این رژیم همراه بود نتوانست نتیجه ای جز شکست برای این رژیم به دنبال داشته باشد و در مقابل جنبش حزب الله علاوه بر افزایش بی سابقه توان نظامی خود توانسته است موضع سیاسی خود را نیز نسبت به زمان قبل از جنگ ۳۳ روزه سال ۱۳۸۵ تقویت کند و در حال حاضر به وزنه ای سنگین و مهم در عرصه داخلی لبنان و حتی در عرصه بین المللی تبدیل شود. « سیدحسن نصرالله » دبیر کل جنبش حزب الله لبنان با موفقیت در زمینه های سیاسی مذهبی و ملی در داخل لبنان اکنون به رهبر بلا منازعی در لبنان تبدیل شده است که حتی دولت لبنان نیز وی را قبول دارد و هیچ اعتراض و مخالفتی نسبت به وی ابراز نمی دارد.
از سوی دیگر « بشار اسد » حامی حزب الله در سوریه نیز دوران موفقیت آمیزی را سپری می کند و در حالی که دولت های مصر و عربستان پس از ترور « رفیق حریری » نخست وزیر اسبق لبنان منتظر شکست و سقوط وی بودند اما وی توانست با تبرئه خود از دست داشتن در این مساله و خارج کردن نیروهای سوری از لبنان به فردی میانجی تبدیل شود که لبنان بدون موافقت وی نمی تواند دولت یا رئیس جمهور خود را انتخاب کند. دولت اسد از سوی دیگر با واسطه قرار دادن ترکیه برای مذاکرات غیر مستقیم خود با مقامات صهیونیستی سعی دارد روابط خود با کشورهای اروپایی را گسترش دهد و این در حالی است که اسد خود به خوبی از این مساله آگاه است که با توجه به ضعف سیاسی « ایهود اولمرت » نخست وزیر رژیم صهیونیستی این مذاکرات غیر مستقیم نمی تواند نتیجه چندان مهمی را در پی داشته باشد. دولت آمریکا در راستای تلاش های بی نتیجه خود برای برقراری روابط با کشورهای خاورمیانه اخیرا با دیدار « دیوید وولش » معاون وزیر امور خارجه آمریکا در امور خاورمیانه و « ریاض الداودی » مشاور حقوقی رئیس جمهور سوریه موافقت کرده است .
دولت آمریکا بر خلاف موضع اصلی خود مبنی بر عدم مذاکره با ایران در صورت عدم توقف غنی سازی اورانیوم از سوی تهران « ویلیام برنز » معاون وزیر امور خارجه خود را برای مشارکت در مذاکرات اتحادیه اروپا با ایران در ژنو اعزام کرد و از طرف دیگر برای اولین بار از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران قصد دارد ضمن تاسیس دفتر حافظ منافع خود در تهران دیپلمات هایی را به این کشور گسیل کند. این دو اقدام دولت آمریکا به منزله تغییر اساسی سیاست های این کشور در منطقه خاورمیانه به شمار می رود و به نوبه خود از هرگونه اقدام نظامی رژیم صهیونیستی در منطقه جلوگیری می کند. آمریکا که در حال حاضر در باتلاق عراق و افغانستان گرفتار شده است نمی خواهد جبهه مخالف دیگری برای خود ایجاد کند.
حال بوش پس از پی بردن به شکست سیاست های خارجی خود تصمیم گرفته است که دیگر خود را از منافع ارتباط با ایران و سوریه بی نصیب نگذارد.
این دو کشور کلید امنیت و آرامش منطقه خاورمیانه هستند و از سوی دیگر نقش و نفوذ غیر قابل انکاری در لبنان و فلسطین دارند و می توانند با تغییر مواضع جنبش های حماس و حزب الله به راحتی منطقه خاورمیانه را به محیطی ناامن برای آمریکا تبدیل کنند. علاوه بر این برقراری روابط میان آمریکا و ایران تنها راهی است که می تواند به رویای آمریکا در جلوگیری از شکل گیری ایران هسته ای جامه عمل بپوشاند.
واقعیت این است که اوضاع کلی منطقه خاورمیانه به سوی آرامش سیاسی پیش می رود که این مساله باعث بر باد رفتن تصورهای نادرست بوش مبنی بر وجود « محور شرارت » در منطقه خاورمیانه است که به ادعای وی همواره سعی در مشکل آفرینی برای دولت آمریکا در منطقه خاورمیانه دارند.
سوریه و ایران نیز به نوبه خود به هیچ وجه خواهان انزوای سیاسی در جامعه بین المللی نیستند بلکه سیاست های این دو کشور به شکلی است که امکان بحث درباره اهداف مورد نظر آنها در مذاکرات فیما بین با آمریکا را می دهد و علی رغم اینکه این دو کشور می توانند در صورت نیاز منطقه خاورمیانه را به سوی ناامنی سوق دهند اما به نظر می رسد که تمایل بیشتری به فراهم شدن امکان گفتگو با آمریکا را دارند.
منبع : مرکز اطلاع رسانی فلسطین
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی