دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

پیروزی های بی خاصیت


پیروزی های بی خاصیت
بازی با غنا هم مشابه اکثر دیدارهای دوستانه ای بود که در این سال ها برای تیم ملی ایران تدارک دیده شده بود. همیشه کارمان این بوده قبل از بازی، حریفانمان را در بوق و کرنا کنیم که بیایید ببینید ما با کی بازی داریم.
در مورد همین غنا گفته می شد که قرار است با تیم نوزدهم فیفا و تیمی که در مرحله یک هشتم نهایی جام جهانی حضور داشته بازی کنیم و از حضور ستارگان این تیم در تهران خبر داده می شد. هنگامی که غنا وارد ایران شد و متوجه شدیم که نه از اسین خبری است و نه از آپیا. مدعی شدیم درست است که نامداران غنا به تهران نیامدند اما در ترکیب این تیم ۸ نفر از بازیکنان جام جهانی حضور دارند اما آنچه پنجشنبه در ورزشگاه آزادی دیده شد خلاف تمامی این ادعاها بود. تیمی که مقابل ایران قرار گرفت هیچ شباهتی به تیم ملی غنا نداشت و حتی کلود لروی سرمربی فرانسوی این تیم برای خودش کسر شأن می دانست که در این بازی روی نیمکت بنشیند.
به هر حال این بازی را به راحتی آب خوردن بردیم تا قدرتمان را به رخ خودمان بکشیم همانطور که در سال های قبل با بردن تیم های نصفه و نیمه کاستاریکا، بوسنی و... این کار را انجام داده بودیم. این یک واقعیت است که در این چند ساله فدراسیون فوتبال هرگز نتوانسته یک تیم قدرتمند را به تهران بیاورد و حتی تیم هایی مثل غنا و کاستاریکا هم به خودشان زحمت نداده اند که ستارگانشان را به تهران بیاورند و در آن سو ما با شکست دادن این تیم های ضعیف و بی کیفیت از بردهایمان حماسه ساخته ایم اما واقعیت این است که انجام اینگونه بازی ها با تیم های درجه سه هیچ فایده ای برای فوتبال ایران نداشته و نخواهد داشت.
همان طور که بازی با تیمی مثل بوسنی و کاستاریکا به تیم ملی ایران برای حضور موفق در جام جهانی کمک نکرد و در آلمان مشخص بود که مشکل بزرگ تیم ما نداشتن بازی های دوستانه با کیفیت بوده است. بازی با امثال تیم «ب» غنا و تیم ناشناخته جامائیکا هیچ کمکی به تیم ملی کنونی نخواهد کرد و این بار هم تیم ملی ایران بدون انجام یک بازی تدارکاتی درست و حسابی پای به یک تورنمنت معتبر خواهد گذاشت.
در واقع این مشکل همیشگی فدراسیون فوتبال ایران بوده که از ترتیب دادن بازی با یک تیم قدرتمند عاجز بوده و حتی نتوانسته تیم های درجه دومی که به ایران می آیند را هم راضی کند تا با تمام قوا به تهران سفر کنند.
برای همین بازی با غنا به این تیم کلی پول داده شده و تمامی هزینه های سفر غنا به ایران از سوی فدراسیون فوتبال پرداخت شد اما در نهایت آنها با عده ای بازیکن جوان و گمنام به تهران آمدند و این همه هزینه موجب شد که تیم ملی یک بازی مفید انجام دهد. جالب اینکه همیشه این بازی های بی خاصیت تیم ملی را هم بازی های بزرگ جلوه می دهیم و آنچنان از گل زدن به این تیم های عجیب و غریب لذت می بریم گویی جام جهانی را فتح کردیم.
در این سال ها تنها تیمی که با تمام قدرت به تهران آمد آلمان بود که آن هم از صدقه سر زلزله بم بود. یکی از مشکلات همیشگی ورزش ایران این است که کارهای کوچک مان را بزرگ جلوه می دهیم و همین خوش خیالی و فریب دادن خودمان باعث می شود که در میدان های اصلی با مشکل روبه رو شویم. وقتی با کره بازی می کنیم می گوییم که با تیم چهارم جهان بازی داریم، به مصاف کرواسی می رویم و سوم شدن این تیم در جام جهانی ۱۹۹۸ را به رخ می کشیم و حتی هنگام بازی با بلاروس جست وجو می کنیم تا در تاریخ این تیم یک نتیجه خوب پیدا کنیم و اعلام کنیم امروز با تیمی بازی داریم که موفق شده فلان تیم را شکست دهد، تجربه این چند ساله نشان داده که بردن این تیم ها چیزی عاید تیم ملی ایران نمی کند.
ایران قبل از جام جهانی پنج گل به تیم بی انگیزه و کم اعتبار بوسنی زد و آن پنج گل این تصور را پیش آورد که تیم ملی ایران با آمادگی کامل پای به جام جهانی می گذارد اما در جام جهانی متوجه شدیم که فاصله فوتبال ایران با فوتبال دنیا در چه حد است و بوسنی چه حریف بی خاصیتی بوده است. در واقع به دفعات دیده شده که کسب نتایج خود در چنین بازی ها و تورنمنت هایی را یک موفقیت غرورآفرین قلمداد کرده ایم اما حقیقت چیز دیگری بوده است. قهرمانی در بازی های آسیایی و رقابت هایی مثل غرب آسیا یک افتخار بزرگ برای فوتبال ایران محسوب نمی شود اما ما با بزرگنمایی از این موفقیت ها یک حماسه می سازیم و حاصل این بزرگنمایی ها این شده که از آخرین قهرمانی ایران در آسیا ۳۱ سال می گذرد و طلسم حضور ایران در المپیک به یک طلسم ۳۶ ساله تبدیل شده است.
واقعیت این است که تیم ملی ایران روز پنجشنبه یک تیم درجه سه آفریقایی را شکست داد نه تیم نوزدهم رده بندی فیفا و تیمی که در مرحله یک هشتم نهایی جام جهانی حاضر بوده. همچنین تیم ملی روز دوشنبه برابر تیمی قرار می گیرد که یک تیم حداکثر درجه سوم است. اگر بخواهیم باز هم از این پیروزی ها یک افتخار بزرگ بسازیم ثمره اش این خواهد شد که با خوش خیالی به مالزی می رویم و بدون اینکه از کیفیت واقعی تیم مان باخبر باشیم در جام ملت ها شرکت می کنیم.
متاسفانه این بار هم بدون اینکه عیار تیم ملی به خوبی مشخص شود وارد یک تورنمنت معتبر می شویم و حتی خود قلعه نویی هم به خوبی نمی داند تیمش چه کیفیتی دارد. مربیان تیم ملی برای اینکه تیم با کسب یک پیروزی روحیه بخش به مصاف ازبکستان برود تیم ضعیف مالدیو را به عنوان آخرین حریف تدارکاتی تیم ملی در نظر گرفتند غافل از اینکه دو حریف دیگر ایران هم برای خودشان یک پا مالدیو بودند.
مهدی زعیم زاده
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید