چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


روزنامه نگاران محروم تر از ۹۵ درصد ایرانیان


روزنامه نگاران محروم تر از ۹۵ درصد ایرانیان
رییس جمهور محمد خاتمی در جریان گزارش عملکرد دولت خود در شهریور سال ۸۱ آماری را بیان کرد که حکایت داشت ۹۵ درصد جمعیت ایران مشمول بیمه هستند.
شنیدن این آمار برای روزنامه نگاران معنایی خاص داشت چرا که اغلب روزنامه نگاران ایرانی بویژه روزنامه نگارانی که در پی توسعه مطبوعات پس از سال ۱۳۷۶ پا به حیطه این حرفه گذاشته بودند در محیط هایی کار می کردند که بیمه نشدن در آنها امری عادی محسوب می شد.
با این حساب می شد نتیجه گرفت که اکثر اعضای یکی از نخبه ترین اقشار اجتماعی ایران اهالی مطبوعات جزو ۵ درصد جمعیت این کشور محسوب می شوند که از هیچ نوع بیمه ای استفاده نمی کنند .
بسیاری از روزنامه نگاران ایرانی پس از سال ها روزنامه نگاری و اندوختن توشه ای تلخ از ناامنی های شغلی این حرفه و دشواری های ذاتی آن و علی رغم جایگاهی که اجتماع امروز ما برای آن قایل است هنوز فاقد هر نوع از انواع پوشش های بیمه ای هستند و این مساله البته میان روزنامه نگاران جوان شدیدتر است .
تکثر مطبوعاتی که بعد از دوم خرداد ۷۶ رخ داد جمع کثیری از روزنامه نگاران جوان را به عرصه مطبوعات کشاند . هر چند دیر نپایید که شرایط نامتعادل اجتماعی – سیاسی گربانگیر روزنامه نگارانی شد که در اوج ناپایداری حیات نشریه خود بیشترین آسیب را پذیرفتند . در این میان البته پیش کسوتانی نیز هستند که بیمه نبودن آنها ناخواسته مرهمی خواهد بود برای آنان که جوان ترند و این این موهبت بی بهره .
کیست باور کند روزنامه نگاری ۴۳ ساله که ۲۵ سال از عمر مطبوعاتی اش می گذرد و تالیفاتش در حوزه روزنامه نگاری ۴۷ نسخه ، به عبارتی بیشتر از سال های زندگی اوست بیمه نباشد وقتی شنیدم سید فرید قاسمی هم که در دومین جشنواره مطبوعاتی مجلدی از روزنامه دانش را به ما که در آن زمان دانشجویان پایه یک رشته روزنامه نگاری و بی تجربه از دغدغه های فعالیت در این عرصه بودیم هدیه کرد با این پیشینه مطبوعاتی فاقد هرگونه حمایت از سیستم های بیمه ای این کشور است به سختی باور کردم . به راستی از چه کسی باید گلایه مند بود که امروز روزنامه نگاران ایرانی باید برای حداقل هایی چون بیمه چانی زنی کنند اگر چه بودند کسانی که در سال های نخست انقلاب با شغل روزنامه نگاری بازنشسته شدند در آن زمان سندیکای نویسندگان و روزنامه نگاران این قدرت را داشت که کارفرما را موظف به بیمه روزنامه نگار کند و از آنجا که سندیکای مذکور ارتباط نزدیک با سازمان تامین اجتماعی و وزارت کار داشت مشکلی در رابطه با بیمه روزنامه نگاری افتادم که روزنامه نگاران ایرانی در مغضوبین روی زمین می خواند او که اساسا تصوری از بیمه در ذهن خود نداشت می گفت بعد از خرداد ۷۶ هر زمان روزنامه ای که در آن کار می کردم خواست به ثبات برسد تعطیل شد بنابراین تنها چیزی که به ذهنمان خطور نمی کرد بیمه بود به راستی این وضعیت تا کی باید ادامه پیدا کند ؟
● مانند کارگران فصلی
۱۵ سال که در مطبوعات قلم می زند و این روزها حضور هر روزه او در ستون مخصوصش نگاه زنان بسیاری را شگفت زده کرده است او شادی صدر روزنامه نگاری است که در طی ۱۵ سال فعالیت مطبوعاتی خود تنها دو سال بیمه بوده است من به عنوان روزنامه نگار هر اندازه پول به دست بیاورم نه هیچ پس اندازی دارم و نه هیچگونه امنیت شغلی چرا که هر روز ممکن است یکی از این روزنامه ها تعطیل شود کارفرمایان ما نیز طبیعتا تا آن جا که می توانند از نیروی حق التحریری استفاده می کنند تا زیر بار بیمه بیکاری نروند . فشار مضاعف این شرایط بر کسانی که سابقه بیشتری دارند تحمیل می شود زیار برای آنها که تازه کارند پذیرش هر کاری منطقی تر است و این بریا روزنامه نگار با سابقه در طول زمان هاله ای ایجاد می شود که بخشی از آن سیاسی است بنابراین با گذشت زمان دیگر نمی تواند در هر جایی مشغول کار شود . اینها قدرت انتخاب را برای او کم می کند وی آنچه روزنامه نگار طی مدت حضورش در روزنامه دریافت می کمد را غیرقابل توجه توصیف کرده و می گوید :
تازه امروز ما جوانیم اما آیا ۲۰ سال دیگر این انرژی و توان امروز بریا کار کردن را داریم ؟ من شخصا می دانم که دیر یا زود وارد کار وکالت می شوم چون در این کار است که تامین دارم .
در همین راستا صحبت های سعید رضوی فقیه عضو هیات مدیره انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران شنیدنی است : طی چند سال گذشته که به طور تمام وقت به حرفه روزنامه نگاری اشتغال داشته ام به تمام وقت به حرفه روزنامه نگاری اشتغال داشته ام به جز دوران انتشار روزنامه صبح امروز و تابستان گذشته که در زندان بودم چون زندانیان بیمه هستند هیچگاه بیمه نبوده ام . طبیعتا این مساله هم امنیت اقتصادی من و خانواده ام را به جهت بالا بودن ریسک کاری در جرفه روزنامه نگاری و به خصوص در مورد روزنامه های اصلاح طلب تحت تاثیر قرار می دهد و هم مقوله بهداشت و درمان ما را . لازم به ذکر است که طی پنج سال گذشته در روزنامه های صبح امروز ، بهار ، دوران امروز ، نوسازی و نوروز مشغول به کار بوده ام که همگی تعطیل و توفیق موقت شده اند .
رضوی به تلخی می افزاید :
روزنامه نگاران هیچ فرقی با کارگران فصلی و دست فروش ها ندارند و یک روز بیکاری شان معادل است با اختلال یک روزه در معیشت آنان بدون بهره مندی خود و خانواده شان از بیمه خدمات درمانی که از ابتدایی ترین نیازها در زندگی پر حادثه امروزی است مناعت طبع روزنامه نگاران به آنها کمتر اجازه می دهد که مسایلی تا این حد پیش پا افتاده و در عین حال مهم و زیربنایی را رد کنار دغدغه های شریف تر نظیر آزادی بیان و حقوق دیگر شهروندان مطرح کنند . اما به هر حال روزنامه نگاران هم مثل دیگران در ایام بیکاری یا بازنشستگی و از کارافتادگی خود هزینه هایی دارند و گاهی هم بیمار می شوند . اگر خود آنها به خاطر آرمان های شریف و متعالی شان به این گونه نیازها بی توجهند ، اما اعضای خانواده شان چه گناهی کرده اند ؟
زهرا حاج محمدی نیز با ۱۱ سال سابقه کار در سرویس فرهنگ و هنر مطبوعات ، طی این مدت فعالیت تنها ۲ سال بیمه بوده است . او نیز بر این نکته تاکید دارد که :
من هم اکنون با ۱۱ سال سابقه کار در واقع ۲ سال سابقه کار ثبت شده در بیمه دارم و ناتوان از آن هستم که ۹ سال ما به التفاوت را پر کنم . او می گوید : یکی از اجحاف های بزرگی که نسبت به خبرنگاران شده مساله بیمه آنها بوده است من نوعی شاید تا ۱۰ سال دیگر بتوانم به این صورت کار کنم اما اگر روزی قرار باشد به هر دلیلی دست از فعالیت بکشم چگونه خود را تامین خواهم کرد ؟ بنابراین لابد باید بتوانم آن اندازه پس انداز کنم تا بعدها از آن استفاده کنم که این امر هم غیر ممکن است . امروزه شاد ۸۰ درصد مطبوعات بیمه قانونی را برای روزنامه نگاران خود مهیا نکرده اند .
وی که دی ماه سال گذشته نیاز به یک عمل جراحی پیدا کرد مجبور شد هزینه این عمل را یک میلیون و پانصد هزار تومان بود شخصا بپردازد و تنها از آنجا که به واسطه پدرش بیمه درمانی بود توانست ۱۰۰ هزار تومان از بیمه دریافت کند واقعیت این است که برای بسیاری از روزنامه نگاران خدمات بالای درمانی مشکلی جدی محسوب می شود .
اسماعیل آزادی بازرس انجمن از روزنامه نگارانی است که سال گذشته برای درمان دیابت پسرش مجبور شد هزینه گزافی را بپردازد و این در شرایطی بود که او مشمول هیچ بیمه ای نبود . او علی رغم داشتن ۴۴ سال سن تا به حال تنها ۱۱ ماده سابقه بیمه دارد . وی می گوید : یک ماه کسری بیمه من برای تعلق گرفتن در حوزه بیمه خویش فرما باعث شد که من نتوانم حتی شخصا در این زمینه اقدام کنم .
در همین حال حسین باستانی که مسئولیت دبیری انجمن صنفی روزنامه نگاران را به عهده گرفته است از این قاعده مستثنی نیست . او که در ۱۲ روزنامه تعطیل شده یادداشت نویس سیاسی و عضو شورای سردبیری بوده ، تاکنون چیزی به اسم دفترچه بیمه نداشته . به گفته وی : سال گذشته دکتر تشخیص داد سینوس هایم باید جراحی شوند اما وقتی متوجه شدم که هزینه عمل و خرج بیمارستان برای کسانی که بیمه نیستند چقدر سنگین است تصمیم گرفتم دکترم را عوض کرده و نزد دکتری بروم که معتقد بود مشکل من با دارو قابل کنترل است . هر چند قضیه عمل جراحی من بنا به تشخیص دکتر جدید منتفی شد ولی هنوز هم برخی اوقات که آثار بسیار شدید ناراحتی سینوس هایم به سراغم می آید به شک می افتم که شاید حق با پزشک اول بوده ؛ و البته فورا به این شک مضر غلبه می کنم .
وی نیز در طول فعالیت مطبوعایت خود ۷ ماه بیمه بوده است . البته او می گوید : هم اکنون با همکاری مدیریت روزنامه ای که در آن کار می کنم در حال پیگیری مساله بیمه ام هستم تا از طریق روزنامه بیمه شوم . ولی هنوز مراحل اداری آن در شعبه مربطه در سازمان تامین اجتماعی کاملا طی نشده است . امیدوارم قبل از آن که نتیجه بگیرم روزنامه تعطیل نشود .
ژیلا بنی یعقوب روزنامه نگاری دگیری که ۱۲ سال کار حرفه ای مطبوعاتی را با خود یدک می کشد ، مقایسه جالبی را ارایه می دهد :
من در طی ۱۲ سال کار حرفه ای ۷ سال آن را که مربوط به قبل از دوم خرداد ۷۶ بوده بیمه بوده ام اما در این ۵ سالی که در روزنامه های بعد از سال ۷۶ کار کردم تنها یک سال و نیم بیمه بوده ام . وی خود را نیز در این قضیه بی انگیزه دانسته و می گوید :
از یک سو تعلل روزنامه ها در ارائه مدرک که معمولا تا مراحل اداری طی شود روزنامه تعطیل می شود و از سوی دیگر بی انگیزه بودن من برای پیگیری بیمه باعث شد از این امر غافل شوم را که با خود فکر می کردم چانه زنی به خاطر این کار آن هم در روزنامه ای که معلوم نیست تا کی دوام بیاورد معلوم نیست چقدر فایده داشته باشد . او هم نتیجه می گیرد :
با توجه به ناامنی شغلی روزنامه نگاران و روزنامه هایی که پیوسته باز و بسته می شوند روزنامه نگاران برای بیمه خود به یک مرجع ثابت نیازمندند .
● بازنشستگی را فراموش نکنیم !
امید معماریان روزنامه نگار ۲۹ ساله از زاویه متفاوتی به موضوع نگاه می کند :
اگر چه بیمه نبودن مشکلات متعددی را ایجاد می کند که یکی از آن موراد در حال حاضر در تامین هزنیه های پزشکی خود را نشان می دهد . اما به عقیده من مهمتر از آن بحث بازنشستگی است یک روزنامه نگار با این شغل سخت و دشوار وقتی با بازنشستگی می رسد دیگر توان تولید ندارد و شغل او هم به گونه ای نیست که آدم بتواند پس انداز قابل توجهی برای بازنشستگی اش داشته باشد و آن در دوران به مراتب گذران زندگی در کهولت برایش سخت تر خواهد شد .
معماریان یادآوری می کند :
الان غالب روزنامه نگاران بیش از ۱۲ ساعت در روز کار می کنند و این تازه کاری است که در بیرون انجام می دهند و اکثر آنها در منزل نیز یا مشغول ترجمه اند و یا در حال تهیه گزارش ، این کار شبانه روزی آسایش خانواده و فرم های زندگی اجتماعی را به هم می ریزد چون یک روزنامه نگار به خاطر نبود ایمنی معمولا اغلب سفارشات مطبوعاتی را قبول می کند و چنان درگیر کار و استرس می شود که زودتر دچار عوارض قلبی ، عروقی و عصبی می گردد جالب این که این شغل اصلا مرخصی ندارد اگر کسانی از تامین اجتماعی برخودارند و در سال یک ماه مرخصی دارند اما بریا یک روزنامه نگار چنین چینزهایی اصلا وجود ندارد و با این کار مداوم تازه به کهولت می رسد و آن وقت است که تازه متوجه می شود چه شرایط نامطمئنی دارد .
اسماعیل آزادی نیز معتقد است :
بیمه روزنامه نگاران باید بتواند آینده آنها را تامین کند زیرا آنها توان انجام کار را زودتر از سایر مشاغل از دست می دهند و این به خاطر مشخصه های خاص این حرفه است که آن را از جمله مشاغل سخت محسوب کرده است و همین موضوع ضرورت بازنشستگی روزنامه نگاران را حیاتی می کند . وی در ادامه می گوید :
بیمه خدمات درمانی را به راحتی می توان مهیا کرد اما دستگاه های مسئول باید تامین آینده روزنامه نگاران از جمله بازنشستگی و جبران اتفاقات بعدی را که برای آنها متصور است در نظر بگیرند علاوه بر آن این بیمه نباید ابزاری برای مدیران مطبوعات شود تا از بیمه کردن روزنامه نگاران شانه خالی کنند . این فرآیند باید برای روزنامه نگارانی که آزاد کار می کنند در نظر گرفته شود . به میدران مطبوعات فشار آورده شود تا نیروهای خود را بیمه کنند.
● هشدار
علی رغم تمامی این ضرورت ها و نیازها ، باور کردنی نیست وقتی دبیر انجمن از عدم استقبال عملی روزنامه نگاران عضور انجمن از طرح بیمه پدیدآورندگان آثار فرهنگی و هنری که انجمن دو ماهی است که از اعضای خود دعوت کرده برای آن ثبت نام کنند ، خبر می دهد . این طرح به روزنامه نگاران امکان می دهد که برای بیمه طرف قرارداد وزارت ارشاد و نه نشریه محل کار خود باشند و در نتیجه حتی اگر روزنامه نگاری ده بار هم از کار بیکار شده یا نشریه ای که در آن کار می کند تعطیل گردد ، کماکان بیمه خوهد بود . باستانی می گوید :
با وجود همکاری بسیار موثر اداره کل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد در این زمینه میزان مراجعه همکاران ما به انجمن برای استفاده از فرصت طلایی ایجاد شده بسیار ناچیز بوده است . در حالی که اعلام کردیم برای برخورداری از این بیمه تنها کافی اس افراد عضو انجمن صنفی باشند و با حضور در دفتر انجمن نام نویسی کنند . وی بیشتر متعجب از روزنامه نگارانی است که با تلفن های متعدد خود به وی مشتاقند بدانند برای مثال آیا بدون مراجعه به انجمن و از طریق تلفن می توانند ثبت نام کنند یا نه ؟ این سوال آنها حکایت از آن دارد که از فراخوان انجمن در خصوص ثبت نام برای بیمه شدن خبر دارند ، اما این قدر حاضر نیستند که برای این مساله مهم شخصی خود وقت گذاشته و با حضور در انجمن نام نویسی کنند .
حسین باستانی سخن آخر خود را در این هشدار خلاصه می کند :
اگر میزان استقبال برای ثبت نام در این حد باشد ، انجمن هیچ امکانی برای چانه زنی جهت افزایش سهمیه روزنامه نگاران از طرح بیمه پدیدآورندگان آثار فرهنگی و هنری نخواهند داشت . زیرا این طرح تاکنون در مورد روزنامه نگاران به اجرا درنیامده است و امکان عملی شدن آن در هر صنف بستگی به میزان استقبال صنف مذکور دارد .
در صورت که پیگیری و استقبال روزنامه نگاران کمرنگ باشد این طرح نیز روی کاغذ باقی خواهد ماند و در عوض بودجه قابل استفاده برای بیمه روزنامه نگاران نصیب سایر صنف های پدیدآورنده آثار فرهنگی – هنری خواهد شد که استقبال بیشتری در این خصوص به خرج داده اند.
نویسنده: مریم مرتضوی
منبع: سایت انجمن صنفی روزنامه نگاران
منبع : پایگاه اطلاع رسانی علوم ارتباطات ایران