یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


کتابخانه مرحوم آرام کجاست ؟


کتابخانه مرحوم آرام کجاست ؟
«آرام، متین، كم ادعا و پراثر» ؛ این صفاتی است كه مرحوم استاد احمد بیرشك درباره مرحوم استاد احمد آرام به كار می برد و او را یكی از نوادر روزگار می داند.
شاید از خود بپرسید كه ما چرا یكباره به یاد استاد آرام افتاده ایم و سعی كرده ایم یك بار دیگر یادی از او بكنیم.
قضیه از این قرار است كه پس از درگذشت استاد، فرزندان ایشان تصمیم می گیرند برای پاسداشت هرچه بیشتر از دستاوردهای علمی مكتوب پدر راهی مناسب جست وجو كنند وعلاوه بر خدمتی فرهنگی، در محافظت از این آثار توسط مراجع فرهنگی كوشش نمایند.
خوشبختانه خیلی زود تفاهم لازم میان خواهرها و تنها برادرشان یعنی ابوالحسن شكل می گیرد و ایشان به وكالت از طرف بقیه، رایزنی ها را آغاز می كنند.
او خیلی زود به بسیاری از مراكز فرهنگی مراجعه می كند و یا با مكاتبات متعدد درخواستش را مبنی بر اهدای حدود ۸ هزار جلد كتاب و وسایل شخصی استاد به امید نگهداری صحیح عنوان می نماید.
وی در این باره می گوید: «به جاهای زیادی سر زدم و یا مكاتبه كردم كه از آن میان می شود به كتابخانه های دانشگاه تهران و تبریز، دایره المعارف اسلامی و چند جای دیگر اشاره كرد، اما تقدیر آنچنان بود كه آخر الامر كتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران عهده دار این مسئولیت شود.
باید این را بگویم كه این طرح با چنان استقبالی از سوی مسئولان كتابخانه ملی مواجه شد كه بنده هنوز هم متشكرم» .
آقای ابوالحسن آرام كه مهربانی اش، مهربانی های پدر را به یاد می آورد در ادامه می گوید: «در جلسه ای كه در فروردین ماه سال ۱۳۸۱با حضور جمعی از اساتید و فرهنگیان تشكیل شد، قرار را بر این گذاشتیم كه مجموعه كتاب های استاد به علاوه تعدادی از لوح های تقدیر و مقادیری از وسایل شخصی ایشان در گوشه ای از ساختمان جدید التأسیس كتابخانه ملی به نمایش گذاشته شود و مورد استفاده قرار گیرد، ظاهراً طرح اولیه مسئولان این كتابخانه ایجاد غرفه هایی برای اینگونه كارها بود. بنده هم با توجه به اینكه مرحوم پدرم در طول عمر به هیچ وجه به جنبه مادی آثارش توجه نداشت، صرفاً برای ماندگاری آثار ایشان و راضی شدن روحشان، تمام پیشنهادات را پذیرفتم و خیلی زود كار نقل و انتقال شروع شد» .
ابوالحسن آرام با صبر و متانت تمام دعوتنامه ای با سربرگ كتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران نشان می دهد كه خطاب به آقایان دكترغلامعلی حداد عادل، دكتر سیدجعفر شهیدی، دكتر مهدی محقق، دكتر عبدالله نورانی، دكتر شفیعی كدكنی، دكتر پرویز اتابكی، دكتر همایون پور، دكتر بهزادیان نژاد، مهندس سحابه، محجوب، باقرزاده، ابراهیم زاهدی مطلق، پیروز سیار، كریمیان، محمدرضا روان، كیوان سپهر و شفیعی ها نوشته شده است.
متن دعوتنامه این است: «باعرض سلام، به استحضار می رساند خانواده محترم شادروان استاد احمد آرام كتابخانه شخصی ایشان را به كتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران اهدا نموده اند، لذا خواهشمند است در مراسمی كه به منظور تجلیل از این اقدام ارزشمند فرهنگی تشكیل می شود، حضور به هم رسانید» .
این دعوتنامه كه با امضای آقای كاظم موسوی بجنوردی رئیس وقت كتابخانه ملی و در تاریخ ۳۱/۲/۱۳۸۱ تنظیم شده، نشان از اهمیت این اقدام بی نظیر دارد؛ یعنی اتفاقی كه می شود از آن به عنوان یك جشن فرهنگی یاد كرد.
مداركی كه آقای ابوالحسن آرام به عنوان نمونه عرضه می كند قبل از هر چیز، دیگر نشان از قدرشناسی مسئولان كتابخانه ملی و سراسر آكنده از احترام و ارادت است، احترام و ارادتی كه ریشه در شناخت جوانب علمی استاد دارد.
در نامه دیگری كه با مهر بخش مبادلات كتابخانه ی ملی جمهوری اسلامی خطاب به آقای ابوالحسن آرام نوشته شده چنین آمده است: «با اهدای سلام: برای كتابخانه ملی مایه مباهات است كه حافظ میراث فرهنگی دانشوران و فرهیختگان این مرز و بوم باشد. به همین منظور، ضمن استقبال و تجلیل از تصمیم جنابعالی در انتقال مجموعه كتاب ها و سایر اشیاء مرحوم آرام به كتابخانه ملی به اطلاع می رسانیم این مجموعه به كتابخانه ملی (ساختمان جدید التأسیس) منتقل شده و در قسمت هایی كه برای آن مجموعه اختصاص خواهد یافت، حفظ خواهد شد» . تاریخ این نامه ۳۱/۱/۱۳۸۱ و با امضای دكتر فریبرز خسروی، معاون پردازش و پژوهش است. از خلال این نامه استنباط می شود، ۶هزار جلد كتاب منتقل شده به خارج از منزل استاد صحیح و سالم هستند و برخلاف تصور دوستداران استاد به قول معروف مفقود نشده اند.
ابوالحسن آرام می گوید: «تمام دارایی معنوی پدرم همین كتاب ها بود، او در طول زندگی اش حدود ۲۰۰كتاب علمی به چاپ رساند و تا جایی كه من یادم می آید همیشه دوست داشت كه حاصل رنج هایش به درد آیندگان بخورد، همه می دانند كه این رجل فرهنگی كه به حق خدمات ارزنده ای به فرهنگ كشورش كرده حق دارد كه آثارش ولو تا مدتی محدود باقی بماند و این حركت به خودی خود باعث دلگرمی اهالی فرهنگ خواهد شد» .
او می گوید: «در رایزنی های اولیه قرار بر این شد كه تمامی دارایی معنوی استاد در جایی یا غرفه ای نگهداری شود، اما عذر مسئولان كتابخانه ملی موجه بود؛ آنها معتقد بودند كه این كار به خودی خود به یك كادر اداری نیاز دارد و به لحاظ هزینه های مختلف فعلاً میسر نیست. در آخر به این نتیجه رسیدیم كه فقط آثار تألیفی استاد مورد عنایت بیشتر قرار گیرد و مابقی كتاب ها به اشكال دیگر مورد استفاده قرار گیرند.
چهار سال گذشت
موضوعی كه باعث تنظیم این گزارش شد، همان دل نگرانی های اصولی علاقه مندان به آثار احمد آرام است، دوستانی كه همواره این سؤال را مطرح می كنند كه چرا بعد از این همه قول و قرار هیچ اقدامی صورت نگرفته است؟ سؤالی كه ما را بنا به حس اطلاع رسانی به دنبال خود می كشاند.
این سؤال كه چرا بعد از چهار سال هنوز هیچ حركتی جهت نگهداری از حاصل عمر یك اندیشمند (به تمام معنا) نشده، سؤالی نیست كه بشود به راحتی از خیر جواب دادنش بگذریم.
بسیاری از دوستان معتقدند كه اگر بنا بود این آثار درگوشه عزلت نگهداری شوند بهتر نبود كه دست نخورده باقی می ماندند و از این خانه به خانه منتقل نمی شدند؟
آیا نباید هرچه سریع تر برای این مسئله مهم فكری بكنیم؟ آیا نباید درصورت عملی نبودن طرح اولیه، ترتیب مناسب دیگری اتخاذ شود كه اصل نظر و قضیه محفوظ بماند؟ آیا نباید به صورت مسالمت آمیز راهی پیدا كرد؟ آیا...
نكته حساس در این میان آن است كه بسیاری از آثار استاد آرام كه بدون هیچ چشمداشتی به ساختمان جدید كتابخانه ملی منتقل شده اند در ردیف آثار نایاب قرار دارند و به دلیل گذشت سالیان دراز از تاریخ چاپ، به شدت آسیب پذیرند، به نظر نمی رسد كه بیرون كشیدن خانواده و علاقه مندان از این نگرانی انسانی كاری دشوار باشد، بدون شك هستند دوستانی كه حاضرند چندین روز از وقت خود را به گردگیری و جا دادن این آثار در مكانی آبرومند صرف كنند و بدون شك به این كار به چشم یك پروژه ملی بنگرند.
در یك جمله باید گفت كه احترام به آثار شخصیتی چون احمد آرام احترام به بخش مهمی از ارزش های فرهنگی كشور است و مسئولان فعلی كتابخانه ملی نباید بیش از این درنگ كنند، شخصیتی كه اعتقاد داشت انسان از هر چیزی كه خدا به او داده است باید انفاق كند.
او علم و دانش خودش را نیز نعمتی الهی می دید كه باید آن را انفاق می كرد، چنان كه برای بسیاری از كتاب هایش هیچ حق التألیفی نگرفت.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره احمد آرام فرموده اند:« شمار آثار منتشر شده آن مرحوم و تنوع موضوعات آن و گسترش دامنه مستفیدان از آن آثار، در دل هر كسی كه خدمات فرهنگی را گرامی و ارجمند می دارد، شأنی والا برای پدید آورنده آن می آفریند و او را به تكریم و قدرشناسی از آن سرچشمه بركت وادار می سازد.»
●حرف آخر
استاد احمد آرام متولد سال ۱۲۸۱ و متوفی به سال۱۳۷۷ در طول عمر علمی خود آثاری چون تكامل فیزیك، پندار گسترش پذیری بی پایان، خدا و انسان در قرآن، كیمیای سعادت، تاریخ اسلام كمبریج، هگل و مبادی اندیشه معاصر، فلسفه علم كلام، زندگینامه دانشمندان اسلامی، تاریخ تمدن، نسبیت برای همه، معماهای منطقی و ریاضی، اصول علم هیأت، علم به كجا می رود، متفكران اسلام، راهنمای پزشكی خانواده، در سایه قرآن، بحثی در قضیه فیثاغورث، فقر تاریخی گری، تكامل فیزیك، پیدایش و مرگ خورشید، حدس ها و ابطال ها، اثبات وجود خدا، الحیاه، در سایه قرآن، كلیدهای خوشبختی و صدها اثر ارزنده دیگر را به یادگار گذاشت.
آن گونه كه در كتاب« احمد آرام »به قلم ابراهیم زاهدی مطلق آمده علاقه او به كار به حدی بوده است كه پس از هر وعده نماز، دستنویس ها را از زیر سجاده اش بیرون می كشیده و مشغول به كار می شده است...
رسول آبادیان
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید