شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


تخصصی که نداریم


تخصصی که نداریم
سیدمحسن یوسفیفرانسیس فورد کاپولا در جایی گفته «نمایش فیلم برای من مهم تر از تولید آن فیلم است.» هر اثر فرهنگی به هر اندازه که زحمت و هزینه برده باشد، وقتی کامل می شود که در نحوه عرضه آن نیز دقت و هوشمندی به خرج رود. این هوشمندی یک اتفاق نیست که گاهی به طور ذوقی از پدیدآورندگان یا مسوولان توزیع آثار فرهنگی سر زند، بلکه یک تخصص جدی و حرفه یی است. این تخصص که در کشور ما وجود خارجی ندارد، در مهم ترین و گسترده ترین عرصه آثار فرهنگی یعنی سینما و تلویزیون رنگ جدی تر به خود می گیرد.
به طور مثال در سینمای امریکا کمیته تخصصی اکران فیلم در تمام کمپانی های معظم وجود دارد. این کمیته ها هم با انجمن سینماداران امریکای شمالی و هم با یکدیگر در تعامل هستند. کمپانی یونیورسال کمیته یی ۳۵ نفره دارد که دارای تخصص های مختلف مردم شناسی، جامعه شناسی، روان شناسی، اقتصاد و سینما هستند.
حتماً هنگام خواندن اخبار تولید هالیوود متوجه شده اید که تاریخ دقیق و نحوه اکران فیلم را نیز در آستانه تولید مشخص کرده اند. یعنی آنها قبل از شروع فیلمبرداری روز شروع اکران و طبقه نمایش فیلم و تعداد سالن ها را می دانند.
این اتفاق با عرض شرمندگی در کشورهایی مثل هند، هنگ کنگ، ژاپن، چین و اروپای غربی هم می افتد و ایران تنها کشور جهان است که هم در حوزه سینما و تلویزیون تولید کمی مناسبی دارد و هم فاقد این تخصص است. معضلات پیچیده اکران سینماهای کشور شاهدی بر این فقدان است. در تلویزیون هم این روند انجام می گیرد.
شبکه بی بی سی وقتی یک سریال می سازد، دقیقاً از تاریخ شروع پخش و ساعت نمایش آن هم خبر می دهد.
در تلویزیون کشور ما برای تایید فیلمنامه ها سه شورای تخصصی گروه فیلم و سریال، طرح و برنامه شبکه و طرح و برنامه معاونت سیما هر کدام به طور مجزا متن ها را مورد بررسی کامل و اصلاح قرار می دهند.
با زحمت فراوان و بودجه محدودی که به زحمت فراهم شده، مراحل طاقت فرسای تولید یک سریال صورت می گیرد اما در هنگام نمایش هیچ شورایی که بتواند کنداکتور(زمان پخش) مناسب این مجموعه را تعریف کند، وجود ندارد.
سریال ها بدون در نظر گرفتن شرایط روز، مجموعه های در حال پخش دیگر و پتانسیل کارها پخش می شوند. هنوز نمی دانیم که فلان مجموعه اصلاً به درد پخش هفتگی می خورد یا شبانه؟
بسیاری از مجموعه ها در پخش هفتگی به دلیل جنس کار صدمه می خورند و لازم است شبانه پخش شوند که در همه جای دنیا هم چنین مجموعه هایی داریم. بالعکس بسیاری دیگر با پخش شبانه خراب می شوند. هیچ گروهی نیست که بتواند این مورد را بررسی کرده و تشخیص دهد.
اخیراً هم که به مدل عجیب و غیرمتداول پخش یک شب در میان(سریال ساعت شنی) رسیده ایم.
مورد دیگری که در جدول پخش مجموعه ها باید به آن توجه شود، سایر مجموعه های در حال پخش است. همین امسال پخش همزمان دو مجموعه مدارصفردرجه و سال های برف و بنفشه که از مشترکات بسیار و ژانر مشابه بهره می بردند، به هر دو کار لطمه زد. یا به عنوان نمونه طی ۶ ماه تابستان و پاییز امسال ۸ سریال از مجموع ۱۵ سریال ایرانی با قالب مشترک پلیسی خانوادگی به طور هفتگی روی آنتن بودند. گویی این ژانر به عنوان گونه سال انتخاب شده است. در حالی که پخش چند مجموعه طنز، تاریخی، سیاسی و اجتماعی یا صرفاً پلیسی یا ملودرام و جابه جایی این مجموعه های مشابه می توانست تنوع صحیحی به وجود آورد.
حتماً پاسخ مسوولان پخش این خواهد بود که ما از همین سریال های موجود می توانستیم استفاده کنیم و سریال دیگری آماده پخش نداشتیم. این همان چیزی است که باید از آن به عنوان عذر بدتر از گناه نام برد، چرا که این کمیته نداشته تعیین کنداکتور در سیما کارش را باید از زمان تولید این مجموعه ها آغاز کند. حتی این کمیته در صورت تشکیل، باید بتواند بر تقدم و تاخر آغاز تولید مجموعه ها نظر دهد و با توجه به کنداکتوری که باید ۶ ماه یا ۹ ماه بعد ببندد، تصمیم بگیرد.
اگر قرار باشد این تصمیم گیری در لحظه آخر صورت پذیرد، طبعاً دایره انتخاب بسیار محدود است. نتیجه این می شود که درست پس از یک ماه متوالی(ماه رمضان) که بیننده هر شب با سریال اغما در فضای بیمارستان و دنیای پزشکان سیر کرده، حالا بلافاصله باید شاهد پخش دو مجموعه مشابه حلقه سبز و روزگار قریب باشد.
در واقع دو مجموعه پرهزینه سیما که سال ها برای تولید آن زحمت کشیده شده در بدترین شرایط پخش می شود. همین که تلویزیون مجموعه هایی از حاتمی کیا، عیاری، تبریزی و فخیم زاده را با هم پخش کند و تازه با سریال های شبانه و یک شب در میان پربیننده هم زمانش کند، خود نوعی بی برنامگی است، چرا که جنس مجموعه های نامبرده(حداقل کارهای حاتمی کیا، عیاری و تبریزی) بسیار مشابه است و هر سه از فضای سنگین تری نسبت به مجموعه های مخاطب عام برخوردارند.
پخش این مجموعه ها باید باحوصله و لابه لای مجموعه های با سطح سلیقه عموم پخش شود، چرا که نمایش همزمان آنها نوعی زدگی و مخاطب گریزی به دنبال دارد. بالا بردن سطح سلیقه تماشاگر هم کاری ساده و ناگهانی نیست و مستلزم یک برنامه دقیق، تدریجی و زمانبر است.
ته ماجرا هم اینکه می توانید «نداشتن کمیته تخصصی نمایش» در سینما و تلویزیون کشور را بگذارید به حساب همه نداشته های دیگرمان و بگویید «اینم روش».
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید