چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا


هراس آمریکا از چین


هراس آمریکا از چین
چین شباهت چندانی به یك غول بدهیبت چون كینگ‌كونگ ندارد. اما نشانه‌گیری به سوی آن ایده بسیار بدی است.
اگر فهرست میهمانان ارزش یك جلسه را تعیین می‌كند، برگزاری جلسه گفت‌وگوی اقتصادی استراتژیك بین چین و آمریكا در روز ۲۲ماه مه یك موفقیت بزرگ محسوب می‌شود.
تقریبا نیمی از كابینه چین به سوی واشنگتن دی‌سی لشكركشی كرده‌اند تا برای دومین بار در سال‌جاری در جلسه مباحثات شش ماه یكبار كه بین بزرگ‌ترین اقتصاد جهان و پرشتاب‌ترین اقتصاد جهان برگزار می‌شود، شركت كنند. این سری مباحثات كه پیشنهاد آن توسط هانك پاولسون، وزیر خزانه‌داری آمریكا مطرح شد، تا حدود زیادی پادزهری بود برای درمان بیماری «آسیاترسی» كه به تازگی در میان سیاستمداران آمریكایی شیوع یافته است. البته این پادزهر هم عمل نكرد.
سخت‌گیری به پكن در كنگره آمریكا به یك اولویت كاری تبدیل شده است. نمایندگان هر دو حزب در كنگره آمریكا با اشاره به مازاد تجاری فزاینده چین این كشور را متهم به ارزش‌گذاری مصنوعی بر پول خود كردند و آن را یك متخلف در زمینه تخصیص یارانه برای صادرات و حقوق دارایی‌های معنوی نامیدند و معتقدند چین از همه قوانین تجاری سرباز می‌زند. حمله‌كنندگان به چین دوازده لایحه را علیه این كشور در كنگره جدید ارائه كرده‌اند. تهدیدآمیزترین این لوایح آن دسته از لایحه‌هایی را در برمی‌گیرد كه ارزش پایین پول چین را یارانه‌ای غیرقانونی برای صادرات این كشور می‌داند و بنابراین به شركت‌های آمریكایی اجازه می‌دهد به دنبال وضع تعرفه‌های جریمه‌ای بر واردات چین باشند.
اما سیاست در پكن كمتر باز است و جو موجود در چین هم به اندازه آمریكا ناامیدكننده است. به دلیل آنكه هیچ نظام انتخاباتی در چین وجود ندارد، رهبران كمونیست چین نیاز دارند بیش از اغلب نمایندگان كنگره آمریكا به منافع اقتصادی خود فكر كنند.
چینی‌ها كه نگران معضل بیكاری كشورشان هستند، در مورد افزایش ارزش پول كشورشان، یوآن، نیز نگران آنند كه سریع‌تر از روند كنونی دستخوش افزایش شود و مانند همه حكومت‌های دیكتاتوری، نیاز است كه این كار دشوار به نظر رسد. با شرایط موجود برای كنگره پنج‌ساله حزب كمونیست به نظر نمی‌رسد هوجینتائو، رییس‌جمهور چین در برابر فشارهای آمریكا در مورد یوآن یا هر موضوع دیگری تسلیم شود.
● درس‌های ژاپنی:
خوشبختانه هیچ یك از جنگ‌های تجاری شبیه هم نیستند. به نظر می‌رسد رهبران كنگره آمریكا از عمل كردن در چارچوب قوانین سازمان تجارت جهانی (WTO) سرباز می‌زنند چون این قوانین جنبه و اندازه هر مانعی را كه آمریكا می‌تواند برای تجارت چین به وجود آ‌ورد محدود می‌سازد و انتظار می‌رود سایشی در روابط تجاری سالانه بیش از ۳۰۰میلیارد دلاری این دو كشور به وجود آید. اگرچه تنش‌های امروز چندان نتایج هولناكی بر جای نگذاشته است، اما تبعات پرهزینه‌ای بر جای می‌گذارد و شاید تبعات واقعی بیش از هزینه‌ها باشد.
یكی از این دست‌نگرانی‌های آمریكا مربوط می‌شود به ترس این كشور از ژاپن در دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ میلادی، در آن زمان افزایش مازاد تجاری ژاپن و منابع روز افزون ذخیره ارزی این كشور اثباتی بود بر ادعای آمریكا مبنی بر اینكه این كشور ارزش پول خود را به طور مصنوعی كنترل می‌كند. این ترس روانی آمریكا هنگامی به اوج خود رسید كه نرخ بیكاری در آن افزایش یافت. به خصوص وقتی كه ژاپنی‌ها شروع كردند به خرید سهام مراكز معروفی چون مركزراكفلر. اما واقعیت این بود كه حباب اقتصادی ژاپن در نهایت سرنوشتی جز تركیدن در انتظارش نبود. ولی پیش از تركیدن حباب اقتصادی ژاپن این تفكر حمایت از صنایع داخلی بود كه در این كشور دچار فروپاشی شد. حتی تنش اقتصادی بین این دو كشور به حدی رسید كه بر اتحاد امنیتی آمریكا و ژاپن تاثیر گذاشت.
اما تنش با چین بسیار ضعیف‌تر از آنچه در مورد ژاپن روی داد هست. اقتصاد چین به مراتب بازتر از ژاپن است. اگرچه كه بسیار ضعیف‌تر از اقتصاد آن هنگام ژاپن است، اما از سریع‌ترین رشد در میان بازارهای صادركننده به آمریكا برخوردار است و در مقایسه با دهه ۸۰ هم اكنون سازمان تجارت جهانی به عنوان قطبی مهم در حل مناقشات تجاری عمل می‌كند. ولی به لحاظ منطقی اگر موضوع را مورد بررسی قراردهیم متوجه می‌شویم كه نرخ بیكاری در آمریكا رو به فزونی است كه عامل آن هم وضعیت بخش مسكن در این كشور است. از دید رای‌دهندگان آمریكایی چینی‌ها یك رقیب مهم محسوب می‌شوند چون در بسیاری از جدول‌های اقتصادی جایگاه آمریكا را از صدر به پایین تنزل داده‌اند، مدال‌های المپیك را به خود اختصاص می‌دهند و شركت‌های بزرگ آمریكایی را می‌خرند. از همه نگران كننده‌تر خطرات استراتژیكی است كه آنها برای آمریكا به وجود می‌آورند. ژاپن برای آمریكا یك متحد در آسیا محسوب می‌شد اما چین به صورت بالقوه یك رقیب نظامی است. تنش‌های تجاری بین این دو كشور می‌تواند باعث شود آمریكا به راحتی چین را یك رقیب برای خود بداند و نه یك شریك. اگر سیاست‌های چین تهدیدی واقعی برای سلامت اقتصاد آمریكا محسوب می‌شد، خطرات ژئوپلتیكی هم قابل درك بود. اما واقعیت این است كه چنین شرایطی وجود ندارد. تخطی چین از قوانین حقوق مالكیت معنوی برای شركت‌های آمریكای هزینه‌ای به مراتب كمتر از آنچه بسیاری تصور آن را دارند، به بار آورده است.
درست است كه دی‌وی‌دی‌های غیر اصلی و كپی شده در بازارهای شانگهای به قیمت بسیار ارزان عرضه می‌شود اما اگر هالیوود به فروش دی‌وی‌دی‌ اصلی فیلم‌های خود با قیمت اصلی اقدام كند به سرعت متوجه خواهد شد كه اغلب چینی‌ها استطاعت خرید آنها را ندارند. همین موضوع در مورد یوآن با ارزش بالاتر هم صادق است. اگر ارزش یوآن افزایش یابد، این رویداد تاثیر چندان شگرفی بر كسری تجاری آمریكا نخواهد گذاشت.
● معایب بیشتر، محاسن كمتر
عدم توازن در تراز تجاری بین دو كشور كه علت اصلی عصبانیت بسیاری از سیاستمداران آمریكایی است در واقع چون یك شاه ماهی اقتصادی عملی می‌كند.
هم‌اكنون آمریكا كالاهای بیشتری را از طریق چین وارد می‌كند و نتیجه این است كه كالاهای كمتری از كره جنوبی و تایوان به آمریكا وارد می‌شوند.مجموع مازاد تجاری چین و مجموع كسری تجاری آمریكا كمتر ارتباط به ارزش یوآن دارد و بیشتر مربوط است به پس‌انداز و صرفه‌جویی چینی‌ها و ولخرجی آمریكایی‌ها.
درست است كه یوآن باارزش بالاتر و انعطاف‌پذیرتر می‌توانست وضعیت چین را بهبود بخشد چون كمكی بود كه هزینه چینی‌ها صرف واردات شود و به سیاستگذاران پكن كنترل بیشتری بر نرخ بهره بانكی می‌بخشید و از اقتصاد این كشور در برابر رونق بیش از حد و لجام گسیخته حفاظت می‌كرد. اما تاثیر آن بر آمریكا چندان زیاد نمی‌توانست باشد.
كنگره آمریكا به جای دعوا بر سر نرخ ارز چین می‌بایست گامی به عقب بردارد و از خود بپرسد چرا آمریكایی‌ها تا این اندازه از چین عصبانی هستند. پاسخ این است كه چین سپر بلایی برای نگرانی‌های وسیع‌تر اقتصادی در زمینه دستمزدهای پایین، افزایش نابرابری درآمدی و كاهش امكانات بهداشتی و بیمه‌ای آمریكا شده‌است. این مشكلات آمریكا بیش از آن كه به چین مربوط باشند باید توسط راهكارهای داخلی در داخل آمریكا حل شوند.
اصلاح ساختار نظام بهداشت و درمان به نحوی كه همه آمریكایی‌ها دسترسی مناسب به بیمه و خدمات درمانی داشته باشند می‌تواند باعث شود نارضایتی كارگران این كشور كاهش یابد و آنان برای اقتصادی كه مدام تغییرات شغلی را برای آنها ایجاب می‌كند آماده‌تر باشند.
از سوی دیگر هیچ كشوری مانند چین در سازمان تجارت جهانی منافع ندارد اما با این وجود پكن همچنان به ادامه روند مذاكرات دوحه بی‌میلی نشان می‌دهد.
ولی برخی مسائل هم ارتباطی به موضوع تجارت ندارند. اجتناب از جنگ و درگیری به طور طبیعی در صدر اولویت‌ها است. پس از آن موضوع گسترش چین در آفریقا است به خصوص ارتباط این كشور با نسل‌كشی در سودان. گرم شدن كره زمین هم باید در مركز توجهات باشد.
چین هر هفته در حال ساخت یك نیروگاه ذغال سوز است و طی یك سال آینده به عنوان بزرگ‌ترین تولید كننده گازهای گلخانه‌ای از آمریكا پیشی خواهد گرفت.
اگر قرار باشد از تولید گازهای گلخانه‌ای جهان و اشباع جو كره زمین از این گازها جلوگیری شود. آمریكا نه تنها باید فعالیت‌های خود را به مرحله پاكسازی از این گازها برساند بلكه باید به چین هم كمك كند تا رشد اقتصادی سبزتری را برای خود با ارمغان آورد.
آقای پاولسون می‌خواهد طی یك گفتمان استراتژیك برخی از این مسائل عمده‌تر از تجارت را مطرح سازد و در این میان كنگره آمریكا هم باید از مداخله و مزاحمت در كار او اجتناب ورزد.
مترجم: شادی آذری
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد