مردی که می‌خواست سلطان باشد - The Man Who Would Be King

سال تولید : ۱۹۷۵
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : جان فورمن
کارگردان : جان هیوستن
فیلمنامه‌نویس : گلادیس هیل و هیوستن، برمبنای داستانی نوشته رودیارد کیپلینگ
فیلمبردار : آزوالد موریس
آهنگساز(موسیقی متن) : موریس ژار
هنرپیشگان : شان کانری، مایکل کین، کریستوفر پلامر، سعید جعفری، کاروم بن بویه، جک می‌وشکیراکین.
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۹ دقیقه.


هند. دهه 1880. «دانیل دراووت» (کانری) و «پیچی کارنهان» (کین)، که در گذشته گروهبان ارتش انگلستان بوده‌اند، تصمیم می‌گیرد به سرزمین کافرستان بروند و در آنجا به جاه و جلال برسند. آنان با هم پیمان می‌بندند و از «رودیارد کیپلینگ» (پلامر) می‌خواهند شاهد سوگندشان باشد. پس از ماجرای فراوان، به سرزمین مزبور می‌رسند و «دانیل» که نزد بومیان تقدس خاصی یافته، به‌عنوان سلطان برگزیده می‌شود. اما پس از مدتی، پیمان خود را از یاد می‌برد و قصد اختیار کردن یک «ملکه» را دارد. این کار سبب افشای ماهیت واقعی «دانیل» نزد بومیان و در نهایت به مرگ او منجر می‌شود. «پیچی» که بر اثر معجزه‌ای جان سالم به در برده است، نزد «کیپلینگ» باز می‌گردد و برای اثبات گفته‌های خود، سر تاجدار «دانیل» را ارائه می‌دهد...
* داستان کیپلینگ ماجرائی جذاب و سرگرم کننده است که به‌دلیل روایتی تمثیلی، ارزشی دوبرابر یافته و از این منظر نیز قابل بررسی است. «دراووت» و «کارنهان» به‌عنوان قهرمانان انگلیسی، در سرزمین‌های دور هند و میان ساکنان بدوی کافرستان به مرتبه پادشاهی می‌رسند و سرانجام، سقوط می‌کنند: رویای امپریالیسم انگلستان به واقعیت می‌پیوندد، اما دیری نمی‌پاید. روی دیگر سکه: فیلم فیلم زیباست و با بازی‌های کانری و کین زیباتر شده است. بالاتر از این، فیلم‌نامه درخشان آن است، که هیوستن و هیل آن را اقتباس کرده‌اند. فیلم‌نامه آنان هرچند به داستان کیپلینگ وفادار است، اما تا حدودی از فضای غریب آن فاصله گرفته و با بهره‌گیری از تمهیدات سینمائی مثل رجعت به گذشته ملموس‌تر شده و بهتر درک می‌شود.