شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


تنها کتابی که تلاش کردم بخوانم


تنها کتابی که تلاش کردم بخوانم
«تاریخ مختصر زمان» اثر استفن هاوكینگ برای اولین بار در سال ۱۹۸۸ به چاپ رسید و به سرعت به یكی از پرفروش ترین كتاب های تاریخ بشر بدل شد و تا سال ،۲۰۰۲ نه میلیون نسخه از كتاب به فروش رسیده و به بیش از ۴۰ زبان مختلف ترجمه شده بود.
مقصود كتاب توضیح دادن موضوعات گسترده ای در كیهان شناسی از جمله مهبانگ، سیاهچاله ها، مخروط های نور و نظریه ابرریسمان برای خواننده غیرمتخصص است. در سال ۱۹۹۱ فیلم مستندی بر مبنای كتاب به همین نام و به كارگردانی ارول موریس با بازی خود هاوكینگ و موسیقی فیلیپ گلاس ساخته شد.
پس از ویراست اول در سال ،۱۹۹۶ یك ویراست مصور، به روز شده و گسترش یافته از آن با جلد گالینگور به چاپ رسید كه حاوی تصاویر و عكس های رنگی بود و سرفصل هایی هم به آن افزوده شده بود. از سال ،۱۹۹۸ «چاپ دهمین سالگرد» با همان متن سال ۱۹۹۶ با جلد شمیز با چند نمودار اضافه به بازار آمد. بالاخره در سپتامبر ۲۰۰۵ شكل خلاصه كتاب اصلی با نام جدید «تاریخ مختصرتر زمان» با همكاری لئونارد ملودینو (فیلمنامه نویس سفرهای ستاره ای Star Treck) منتشر شد كه با توجه به تحولات جدید در كیهان شناسی روزآمد شده بود. تیم رادفورد در روزنامه گاردین به مناسبت این چاپ جدید به بررسی این كتاب كه آن را «پرفروش ترین كتاب ناخوانده جهان» می نامند، پرداخته است.
•••
به نظر می رسد كه استفن هاوكینگ، مانند خود فضا _ زمان از ناكجا ظاهر شده و به سرعت جهان نشر را پر كرده باشد. او تقریباً یك سال پس از انتشار كتاب «تاریخ مختصر زمان» به مشهورترین دانشمند از زمان آلبرت اینشتین بدل شد و در همه جای دنیای انگلیسی زبان به عنوان كسی كه حرف آخر را در مورد سیاهچاله ها و پیدایش جهان می زند، شناخته شد.
از آنجایی كه در سال ۱۹۹۸ سیاهچاله ها تنها وجودی فرضی داشتند و از آنجایی كه نحوه پیدایش جهان در آن هنگام و هنوز در حد فرضیه سازی صرف باقی مانده است، چنین موفقیتی برای هاوكینگ غیرمعمول بود. «تاریخ مختصر زمان» تا سال ۱۹۹۲ به تیراژ شش میلیون نسخه رسید. كتاب ۲۳۷ هفته در فهرست كتاب های پرفروش قرار داشت و به بیش از ۴۰ زبان ترجمه شد.
تا سال ۱۹۹۸ تقریباً به ازای هر ۷۵۰ نفر روی سیاره زمین یك نسخه كتاب وجود داشت.هاوكینگ به یك شمایل فرهنگی جهانی بدل شد، در یك قسمت سریال «سفر ستاره ای» (Star Treck) و چندین قسمت سریال كارتونی «سیمپسون ها» شركت كرد، چنین وضعیتی برای فردی كه آخرین مشاركتش در علم در چیزی است كه «تابش هاوكینگ» نام گرفت و آخرین مقاله علمی منتشر شده اش به عنوان «اثر هاوكینگ» شناخته می شود. اولین مورد (تابش هاوكینگ) را كه به یك استدلال غریب مكانیك كوانتومی مربوط است هرگز نمی توان به آزمون گذاشت، چرا كه راهی وجود ندارد یك سیاهچاله را به آزمایشگاه آورد. مورد دوم (اثر هاوكینگ) یك قضیه فراگیر شده است، اما به طور متقاعدكننده ای ثابت نشده و اگر یك كتاب علمی در مورد این موضوع لاینحل بتواند به یك كتاب پرفروش جهانی بدل شود، آنگاه مطمئناً موضوعات دیگر هم می توانند اینگونه باشند.
تا حدی موفقیت كتاب هاوكینگ را می توان به وجهه همگانی مولف مربوط دانست. اما بخشی از این موفقیت هم به زمان اولیه انتشار كتاب مربوط می شود.
هاوكینگ در سال ۱۹۴۲ متولد شد و همزمان با فراگیر شدن ایده «مهبانگ» رشد كرد. هنگامی كه به دوره های عالی تحصیلی رسیده بود، فیزیكدانان بر سر این امر توافق پیدا كرده بودند كه جهان باید آغازی داشته باشد و اینكه فضا و زمان باید در انفجاری از یك انرژی تصورناپذیر از هیچ ظاهر شده و گسترش یافته باشد تا جهانی را محصور كند، كه براساس آخرین گمان ها حاوی دویست میلیارد كهكشان است و هر كدام آنها دارای ۲۰۰ میلیارد ستاره است و وسعتی در حد ۷/۱۳ میلیارد سال نوری دارد.
اولین پرسش واضح این بود: چگونه چنین پدیده ای رخ داد؟ و چرا این امر به طریقی رخ داد كه حیاتی ذی شعور را به وجود آورد كه توانایی پرسیدن چنین سئوالات كیهانی را یافت و آن گاه به آن عنوان طعنه آمیز «تاریخ مختصر زمان» را داد؟
سپس اینكه آیا این كتاب بزرگترین كتاب علمی تا زمان حال است؟ جواب منفی است. علم به سرعت در حركت است و همه كتاب های علمی تا زمانی كه به مرحله انتشار می رسند، دیگر از حالت روزآمد بودن خارج شده اند. كتاب هاوكینگ به مضامینی می پرداخت كه ۲۰ سال پیش جامعه فیزیكدانان كیهانی را به خود مشغول كرده بود. اكنون دانشمندان كیهان شناس با پرسش های متفاوتی كلنجار می روند. اینشتین زمانی گفته بود كه غیرقابل فهم ترین چیز درباره جهان این است كه جهان قابل فهم است. استیون واینبرگ مولف كتاب درخشان و قدیمی تر درباره تاریخ زمان به نام «سه دقیقه اول» همین اندیشه را به شیوه دیگر بیان كرده است. او می گوید، هر چه جهان درك پذیرتر به نظر می رسد، به همان اندازه هم بی هدف تر به نظر می رسد.
موهبت هاوكینگ به جهان خوانندگان این بود كه طلسم همین پرسش های عظیم و بسیار گیج كننده را با كلماتی گشود كه رگه ای از امید را در خود داشت. با این حال باز هم موفقیت عظیم كتاب توجیه نمی شود.
گراهام فارملو مولف كتاب زندگینامه پل ویراك دومین فیزیكدان بزرگ قرن بیستم می پرسد: «چگونه كتابی مانند این، همراه با انجیل و آثار شكسپیر به صورت كتابی درمی آید كه هر فرد تحصیلكرده ای می خواهد آن را در قفسه كتاب هایش داشته باشد. چه آن را بخواند و چه نه؟ همه شهرت كتاب را نمی توان به احساس همدلانه افراد نسبت به معلولیت او مربوط دانست، حتی اگر بسیاری افراد تحت تاثیر تهور فوق العاده او در غلبه بر ناتوانی اش قرار گفته باشند.»او معتقد است كه هاوكینگ با اقدام شجاعانه اش در توصیف كردن هیجان درك طبیعت در دقیق ترین سطح آن خدمت بزرگی به علم كرده است. به قول او: «مسئله به همین اندازه مهم این است كه او بیش از هر كس دیگری به اقدام دانشمندان واقعاً رده اول در صرف وقت برای ارتباط برقرار كردن با عموم مردم مشروعیت بخشید.»
پل دیویس فیزیكدان نظری كه كتاب های عامه پسند علمی بسیاری نوشته است از جمله «درباره زمان» و «خدا و فیزیك جدید»- معتقد است كه بزرگترین خدمت هاوكینگ به علم این بوده است كه عموم مردم را واداشت تصدیق كنند كه دانشمندان به همان اندازه شاعران، رمان نویسان و نمایشنامه نویسان در پرداختن به پرسش های بزرگ در مورد هستی محق هستند، او فكر می كند كه مشكل كتاب هاوكینگ این است كه واقعاً بیش از حد مختصر است؛ اندیشه های بسیاری در صفحاتی بسیار معدود ارائه شده اند.
او می گوید: «مطمئنم كه حتی استفن هم آن را بزرگترین كتابی كه تا به حال در این موضوع نوشته شده نمی داند استفن توانست به بخش هایی از كتابخوانان دست پیدا كند كه تا پیش از آن هیچ دانشمند یا نویسنده علمی دیگری از جمله اینشتین به آن دست نیافته بودند. افراد بسیاری هستند كه در عمرشان تنها یك كتاب علمی خوانده اند- یا سعی كرده اند، بخوانند- و آن كتاب «تاریخ مختصر زمان» بوده است.
Guardian,۲۷ Sep. ۲۰۰۵
تیم رادفورد
ترجمه: علی ملائكه
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید