یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

مهدویت در اسلام و عهدین


مهدویت در اسلام و عهدین
اصل وابستگی همه ممكنات به وجود امام(علیه السلام) از طریق بحث‌های استدلالی و آیات و روایات ثابت گردیده است. هر عالَمی دارای یك نقطه مركزی است كه وجودش با آن نقطه مركزی ارتباط دارد; مانند انسان كه نقطه مركزی آن قلب است و حیات اعضا و اندام و بخش مادی او به وجود قلب بستگی دارد. از طرفی، میان اعضای مادی و روح نیز ارتباطی دو سویه و به صورت تأثیرپذیری روح از جسم و به عكس نیز وجود دارد. از این رو، تمام عوالم دارای یك نقطه مركزی ‌می‌باشند و آن وجود مقدّس امام عصر (عج) است. ارتباط وجود ممكنات با وجود ولی قطب جهان به حكم اخبار پیامبر(صلی الله علیه وآله)و ائمّه اطهار(علیهم السلام) ثابت است.
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) ‌می‌فرمایند: «لا یزال هذا الدین قائماً الی اثنی عشر فاذا مضوا ساخت الارض باهلها»;۱ همواره این دین بر پا خواهد بود تا دوازده نفر; پس وقتی كه آن دوازده نفر درگذشتند، زمیناهل خود را فرو خواهد برد.
همچنین امیرالمؤمنین(علیه السلام) ‌می‌فرمایند: «الا انّ مثل آل محمد(علیهم السلام)كمثل نجوم السماء اذا خوی نجمُ طلع نجمُ»;۲ آگاه باشید كه به تحقیق مثل آل محمد(علیهم السلام) مثل ستاره‌های آسمان است كه هرگاه ستاره ای غروب كند ستاره ای دیگر طلوع ‌می‌كند.
نكته دیگر اینكه هر عالَمی مقدّمه عالم بعد و عالم كامل تر است. تمام اجزای عالم امكان به سوی عالم كامل تر در حركتند; مانند عالم جنین و دنیا و عالم دنیا و آخرت كه هر كدام مقدّمه دیگری است.
هدف نهایی از عالم امكان وجود مخلوق اشرف است و سیر همه ممكنات به سوی مخلوق كامل تر (حجت خدا) ‌می‌باشد كه یا در مقام نبوت است یا در مقام امامت. به عبارت دیگر، وجود حضرت رسول اكرم و سیده نساءالعالمین و ائمه اثنی عشر(علیهم السلام)مقصد اصلی خلقت است و دیگران گرچه نسبت به مادون خود كامل تر و علت هستند، طفیل وجود آن بزرگواران ‌می‌باشند و این موضوع از روایات معتبر استفاده ‌می‌شود; چنان كه امیرالمؤمنین(علیه السلام) ‌می‌فرماید: «انّا صنائع ربّنا و الناس بَعدُ صنائع لنا»;۳ ما تربیت یافتگان پروردگارمان هستیم و مردم پس از آن تربیت یافتگان ما هستند.
شیخ صدوق نیز از رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) روایت نموده كه آن حضرت فرمود: «یا علی لولا نحن ما خلق الله آدم و لا حواء و لا الجنهٔ و لا النار و لا السماء و لا الارض»;۴ ای علی، اگر ما نبودیم خداوند آدم و حوا و بهشت و جهنم و آسمان و زمین را خلق نمی كرد.
اما اینكه گفته شد وجود حضرات معصومان(علیهم السلام) هدف نهایی خلقت است، از قرآن كریم استفاده ‌می‌شود; آنجا كه ‌می‌فرماید:(وَمَاخَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ)(ذاریات: ۵۶)عالی‌ترین مرتبه عبادت و اطاعت ـ كه نمایش كمال موجود ممكن است ـ همان است كه از امام صادر ‌می‌شود و با توجه به اینكه عبادت دیگران (جن و انس) باید در خط عبادت امام و پیروی از او باشد تا از شرك و انحراف حفظ شود، پس امام مقصود اصلی خلقت خواهد بود.
ارتباط و نیاز مخلوقات به امام مانند ارتباط آفرینش آنچه در زمین است با آفرینش آدم و بنی آدم است و به همین دلیل است كه تشكیل جامعه ای كه در آن ستم مفهومی نداشته باشد و ستمگر بر سرنوشت مردم آن مسلط نباشد، دغدغه بشر از گذشته تاكنون بوده است.
از آن رو كه اولین بار مسئله مهدویت در كتاب‌های آسمانی مطرح شده است، تجلیّات این اندیشه را باید در آنجا جستوجو كرد. خوشبختانه هنگامی كه به ادیان آسمانی مراجعه ‌می‌كنیم كتب آسمانی را سراسر امید و سرشار از نویدهای بهروزی ‌می‌یابیم.
در عهدین، امید بستن به جهانی روشن و نورانی كه در آن آدمی بر همه خواست‌های خود كامیاب و از گناهان پاك شود و از همه دلبستگی‌های مادی و جلوه‌های زشت آن رهایی یابد و به وجود منجی كه برآورنده آرزوها و نیازهاست ایمان بیاورد، آشكارا دیده ‌می‌شود.
فرقه‌های یهود و نصارا در انتظار ظهور موعود و منجی جهان، كه عدالت واقعی را در آخرالزمان در سراسر جهان برقرار نماید، به سر ‌می‌برند. البته نجات دهنده واقعی، خداوند قادر و عالِم بر همه چیز است.در اشعیاء نبی ‌می‌گوید: زیرا من یهوَه خدای تو و قدوس اسرائیل نجات دهنده تو هستم.۵
در مزامیر ‌می‌گوید: تنها اوست كه ‌می‌تواند امید آدمیان را برآورده سازد و آنان را از گناه برهاند و در سختی ها یاری كند.۶در اشعیاء نبی ‌می‌گوید: زیرا كه شریعت من از من صادر ‌می‌شود و داوری خود را بر قرار ‌می‌كنم تا قوم ها را روشنایی بشود. عدالت من نزدیك است و نجات من ظاهر شده، بازوی من قوم ها را داوری خواهد نمود. جزیره ها منتظر من شده، به بازوی من اعتماد خواهندكرد.۷
نتایج:
۱. خیر را فقط به خداوند نسبت ‌می‌دهد، نجات دهنده واقعی خداست;
۲. او تنها امید و ملجأ انسان ها و یاری كننده بندگان است;
۳. خداست كه ‌می‌تواند انسان ها را مورد مغفرت قرار دهد و دین باید از سوی خداوند باشد.
این نوشتار به بررسی و مقایسه مقوله «مهدویت و انتظار موعود» از منظر كتاب مقدّس (عهدین) و اسلام ‌می‌پردازد.●نجات‌دهنده كیست؟
از روزگاران دیرین در كتب ادیان و سخنان حكیمان سخن از آینده ای درخشان به میان آمده كه پلیدی ها رخت برخواهند بست و صالحان وارث زمین خواهند شد و اصولا اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار ظهور منجی (فتوریسم) عقیده ای است كه در كیش‌های آسمانی یهود، زرتشت و مسیحیت (در سه مذهب عمده آن: كاتولیك، پروتستان و ارتدوكس) و مدعیان نبوت عموماً و دین مقدس اسلام خصوصاً، به مثابه یك اصل مسلم قبول شده است و درباره آن مباحث تئوریك مذاهب آسمانی كاملا شرح و بسط داده شده است.۸
در ذیل، به چند بشارت به نقل از كتب مزبور بسنده ‌می‌كنیم:
بر مبنای اعتقادات یهودیان، حضرت مسیح (ماشیح)۹است كه جهان درخشان و با شكوه آینده را ‌می‌سازد و اعتقاد گروهی از یهودیان این است كه ظهور مسیح و فعالیت او برای بهبود بخشیدن وضع جهان و تأمین خواست ها و نیازهای مردمان بخشی از نقشه‌های خداوند در آغاز آفرینش بوده است و وجود منجی جهان پیش از آفرینش كائنات به ذهن خداوند خطور كرده است. در عهد جدید نجات دهندگی به عیسی(علیه السلام)نسبت داده شده است; زیرا او مأمور شده است كه امت خویش را از گناه نجات بخشد.
در انجیل متی ‌می‌گوید: او پسری خواهد زایید و نام او را عیسی خواهی نهاد; زیرا كه او امت خویش را از گناهانشان خواهد رهانید.۱۰ در انجیل یوحنا ‌می‌گوید: زیرا خود شنیده و دانسته اید كه او در حقیقت مسیح و نجات دهنده عالم است.۱۱
به اعتقاد همه یهودیان، نجات دهنده انسانی است همانند دیگران كه از سوی خداوند مأمور انجام وظیفه خاصی شده است. تِلمود در هیچ جا به این اعتقاد كه ماشیح ممكن است یك ناجی و موجود فوق انسانی باشد اشاره نمی كند،۱۲ بلكه او را انسانی ‌می‌داند كه برخوردار از جبروت خدایی است و جهان را با نور خویش روشن خواهد كرد.
در اشعیاء نبی ‌می‌گوید: بار دیگر آفتاب در روز نور تو نخواهد بود و ماه با درخشندگی برای تو نخواهد تابید; زیرا كه یهوَه نور جاودانی تو و خدایت زیبایی تو خواهد بود.۱۳
در یوئیل نبی ‌می‌گوید: وای بر آن روز; زیرا روز خداوند نزدیك است.۱۴
در اشعیاء نبی ‌می‌گوید: برخیز و درخشان شو; زیرا نور تو آمده و جلال خداوند بر تو طالع گردیده است.۱۵
در اینكه منجی موعود چه كسی است اختلاف نظر وجود دارد. برخی منجی آخرین را داود ‌می‌شمارند و گروهی او را از خانواده داود و گروهی ‌می‌گویند كه خداوند در پایان جهان داود دیگری را برای نجات مردم ‌می‌فرستد. هرچند در این مورد اختلاف نظر وجود دارد، ولی نكته حایز اهمیت این است كه هر دو گروه مسیحیت و یهود در انتظار نجات بخشی جهان توسط انسانی كه از قدرت الهی بهره مند شده باشد به سر ‌می‌برند.
در حیقوق نبی ‌می‌گوید: اگرچه تأخیر نماید، برایش منتظر باش; زیرا كه البته خواهد آمد و درنگ نخواهد نمود.۱۶
در اشعیاء نبی ‌می‌گوید: اما آنانی كه منتظر خداوند ‌می‌باشند قوت تازه خواهند یافت و مثل عقاب پرواز خواهند كرد، خواهند دوید و خسته نخواهند شد.۱۷
در جای دیگر ‌می‌گوید: خوشا به حال كسانی كه منتظر او باشند.۱۸
در رساله عبرانیان ‌می‌گوید: همچنین مسیح نیز چون یك بار قربانی شد تا گناهان بسیار را رفع نماید بار دیگر بدون گناه برای نجات كسانی كه منتظر او ‌می‌باشند ظاهر خواهد شد.۱۹
نتایج:
۱. نجات بشریت به یاری خداوند به دست انسانی الهی صورت ‌می‌گیرد;
۲. همه انسان ها باید در انتظار منجی بشریت باشند;
۳. منتظران نزد خداوند مقامی بالا دارند.
بنابراین، مذهب انتظار كه در تمام ادیان مشاهده ‌می‌شود خاص مسلمانان نیست و یك فلسفه مثبت است و این به خوبی نشان دهنده هدفداری افعال الهی است، اما تفاوت ادیان گذشته با اسلام در این است كه انتظار مسلمانان یك عامل روحی و فكری و حركت آفرین است.
از منظر اسلام، هدف از خلقت كه شناخت و بندگی خدای متعال است، در مقام عمل و تحقق در یك كلمه خلاصه ‌می‌شود و آن معرفت امام عصر ‌می‌باشد; و تنها كسی به هدف از آفرینش خود رسیده است كه به این مرتبه نائل شده باشد.
●اسلام و مسئله انتظار
مسلمانان در انتظار حكومتی هستند كه در آن خردها زنده شود و نور ایمان و فروغ عدل و فضیلت بر پهنه گیتی گسترده گردد و طومار سیاهی و تباهی در هم پیچد و رهبری الهی كه میراث مرسلین است حكومت را در دست گیرد.
از همان دوران حیات پیامبر(صلی الله علیه وآله)، شیعه به طرف داری از امیرالمؤمنین(علیه السلام) در سامان بخشیدن به چنین حكومتی به حركت درآمد و در انتظار آن حكومت لحظه شماری نمود.بر اساس متن قرآن كریم و مدارك اصیل اسلامی كه از پیامبر(صلی الله علیه وآله)و امامان معصوم(علیهم السلام) به مسلمانان رسیده است، در كره زمین عدالت جهانی و انصاف عمومی بر مبنای اصول الهی تشكیل ‌می‌گردد و انسانی الهی رهبری این حكومت عدل را به عهده ‌می‌گیرد.
«انتظار» عالی‌ترین انگیزه سوق بشر به راه كمال و رشد تعالی است. پیامبر(صلی الله علیه وآله)می فرمایند: «افضل العبادهٔ انتظار الفرج»;۲۰ برترین عبادت ها انتظار فرج است.انتظار فرج ایمان به امامت حضرت حجت (عج) است كه همه اعتقادات اساسی از یكتایی خدا، رسالت پیامبر(صلی الله علیه وآله) و پیشوایی امامان معصوم(علیهم السلام) و عقاید دیگر اسلامی را در بردارد.
رسول گرامی(صلی الله علیه وآله) مؤمنان منتظر و یاران حضرت بقیهٔ اللّه (عج) را برادران خود ‌می‌خواند: «طوبی للصابرین فی غیبته طوبی للمتقین علی محبته اولئك الذین وصفهم اللّه فی كتابه و قال هدی للمتقین الذین یؤمنون بالغیب»;۲۱ خوشا به حال شكیبان در غیبت او و پابرجایان در محبت او كه خدای تبارك و تعالی آن ها را در كتابش چنین توصیف فرموده است: (ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًی لِّلْمُتَّقِینَ)(بقره: ۲); این كتاب هدایت است برای پرهیزگاران; آن ها كه به غیب ایمان ‌می‌آورند.
امام صادق(علیه السلام) در تفسیر این آیه فرموده است: «المتقون شیعهٔ علی و الغیب هو الحجه الغایب»;۲۲ «متقین» شیعیان امیرالمؤمنین(علیه السلام)هستند و «غیب» حجت غایب است.منتظر واقعی كسی است كه به معرفت امام عصر نائل شده باشد; زیرا معرفت امام عصر صرفاً برای این نیست كه از طریق آن احكام دین و شریعت به دست آید، بلكه نفس اعتقاد به امام و رجوع و تسلیم در برابر ایشان بالاترین بندگی خدا و روح همه اعمال عبادی به حساب ‌می‌آید و بندگی خدا بیش از هر چیز به همین اعتقاد و قبول ولایت او بر ‌می‌گردد و این اعتقاد انسان را در پیشگاه الهی خاضع ‌می‌گرداند.
امام حسین(علیه السلام) ‌می‌فرمایند: «یَا اَیُهَا الناسُ اِنَ اللّهَ ـ وَاللهِ ـ ما خَلَق العِبادَ اِلاّ لِیعرِفُوهُ فَاِذا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَاِذا عَبَدُوهُ اِستَغنَوا بِعِبادَتِهِ عَن عِبادَهِ مَن سِواهُ»; ای مردم، همانا خداوند ـ قسم به خداوند ـ بندگان را نیافرید، مگر برای اینكه او را بشناسند، وقتی به او معرفت پیدا كردند به عبادت او بپردازند. پس با بندگی او از بندگی غیر او بی نیاز شوند.
آن گاه مردی از ایشان پرسید: پدر و مادرم فدای شما ای پسر رسول خدا، معرفت خدا چیست؟ حضرت فرمود: «مَعرِفَهُٔ اَهلِ كُلِ زَمان اِمامَهُمُ الَذی یجِبُ عَلَیهِم طاعَتُهُ»; معرفت اهل هر زمانی به امام خودشان كه اطاعتش بر ایشان واجب است.۲۳
●حكومت منجی
الف. در عهدین
در امثال سلیمان نبی آمده است: زیرا كه راستان بر زمین ساكن خواهند شد و كاملان در آن باقی خواهند ماند، لیكن شریران از زمین منقطع خواهند شد و ریشه خیانتكاران از آن كنده خواهد گشت.۲۴
در مزمور ‌می‌گوید: منتظران خداوند وارث زمین خواهند بود، اما حلیمان وارث زمین خواهند شد و از فراوانی سلامتی متلذذ خواهند گردید.۲۵
در اشعیاء نبی ‌می‌گوید: در ایام آخر واقع خواهد شد كه كوه خانه خداوند بر قله كوه ها ثابت خواهد شد و فوق تل ها برافراشته خواهد گردید و جمیع امت ها به سوی آن روان خواهند شد.۲۶
در دانیال نبی ‌می‌گوید: در ایام این پادشاهان خدای آسمان ها سلطنتی را كه تا ابد زایل نشود بر پا خواهد نمود و این سلطنت به قومی دیگر منتقل نخواهد شد، بلكه تمامی سلطنت ها را خرد كرده، مغلوب خواهد ساخت و خود تا ابد استوار خواهد ماند.۲۷
در انجیل متی ‌می‌گوید: آن گاه علامت پسر انسان در آسمان پدیدار گردد و آن وقت جمیع طوایف زمین سینه زنی ‌می‌كنند و پسر انسان را ببینند كه بر ابرهای آسمان با قوت و جلال عظیم ‌می‌آید.۲۸
نتایج:
۱. خداوند منتظران را از نعمت‌های خود بهره مند ساخته و وارث زمین خواهد گردانید;
۲. یك حكومت واحد جهانی و همیشگی ایجاد خواهد شد;
۳. خلیفه خداوندپادشاهی همه جهان رابه عهده خواهدگرفت.
در كتب مقدس، چنان كه بیان شد، به ایجاد وحدت كلی در جهان اشاراتی شده است. در اسلام، این مسئله به طور خاص مورد توجه قرار گرفته است; كه در نهایت، حكومت جهان دارای وحدت معنوی و صوری خواهد شد.
و پروردگار وعده داده است كه بر گروه‌های ستم دیده و رنج كشیده زمین، كه بهترین نمونه آن اهل بیتِ نبی اكرم(صلی الله علیه وآله) و ائمّه معصومان(علیهم السلام)می باشند، منت خواهد گذارد تا رهبری جهان را به عهده گیرند و وارثان زمین گردند.ب. در قرآن و احادیث
خداوند به مسئله جهانی شدن اسلام برای آرامش رسول گرامی از طریق وحی اشاره فرموده است كه به نمونه ای از آن اشاره ‌می‌گردد:
(هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ) (توبه: ۳۳); اوست خدایی كه رسول خود را با دین حق به هدایت خلق فرستاد تا بر همه ادیان عالم او را تسلط و برتری دهد، هرچند مشركان نخواهند.
این آیه كه خبر از جهانی شدن اسلام ‌می‌دهد در سوره‌های مباركه «صف» و «توبه» عیناً تكرار گشته و با تفاوت مختصری در سوره «فتح» نیز آمده است.
با توجه به اینكه آیه هیچ گونه قیدی ندارد و به صورت مطلق ذكر شده، محدود به زمان پیامبر نمی باشد و پیروزی همه جانبه اسلام بر همه ادیان است. طبق روایات، غلبه بر همه ادیان زمانی خواهد بود كه منجی بشریت ظهور نماید و برنامه جهانی شدن اسلام را تحقق بخشد.
در مورد آیه شریفه از امیرالمؤمنین(علیه السلام) سؤال شد: آیا خداوند مصداق این آیه را آشكار ساخته؟ حضرت فرمود: هرگز، سوگند به كسی كه جانم به دست اوست هیچ آبادی نمی ماند، مگر اینكه در صبح و شام در آن به وحدانیت خداوند و رسالت رسول گرامی اسلام شهادت بدهند.۲۹
در پرتو این حكومت، عدالتی را كه همه ادیان در انتظار آن به سر ‌می‌برند بر سراسر گیتی حاكم خواهد كرد.
●عدالت و داوری منجی
الف. در عهدین
در انجیل متی ‌می‌گوید: زیرا كه پسر انسان خواهد آمد در جلال پدر خویش به اتفاق ملائكه خود و در آن وقت هركسی را موافق اعمالش جزا خواهد داد.۳۰
سه نكته مهم از جمله بالا برداشت ‌می‌شود:
ـ داوری توسط انسان;
ـ تأیید و كمك الهی به انسان;
ـ كمك ملائكه به او.
مانند این عبارت در قرآن كریم نیز دیده ‌می‌شود; آنجا كه ‌می‌فرماید: (وَ أَیَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ) (بقره: ۸۷); ما او را توسط روح القدس تأیید ‌می‌كنیم.
در انجیل متی ‌می‌گوید: به شما ‌می‌گویم كه هر سخن باطل كه مردم بگویند حساب آن را در روز داوری خواهند داد.
در اشعیای نبی ‌می‌گوید: شاخه از ریشه هایش خواهد شكفت و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت; یعنی روح حكمت و فهم و روح مشورت و قوت و روح معرفت و ترس. خداوند موافق رؤیت چشم خود داوری نخواهد كرد; مسكینان را به عدالت داوری خواهد كرد و به جهت مظلومان زمین به راستی حكم خواهد نمود و جهان را به عصای دهان خویش زده، شریران را به نفخه لب‌های خود خواهد كشت و كمربند كمرش عدالت خواهد بود و كمربند میانش امانت، و در تمامی كره مقدس من ضرر و فسادی نخواهد كرد; زیرا كه جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود و در آن روز واقع خواهد شد كه ریشه یَسی به جهت علَم قوم ها برپا خواهد شد و امت ها آن را خواهند طلبید و سلامتی او با جلال خواهد بود.۳۱
در مزمور ‌می‌گوید: زیرا به قوم خود و مقدسان خویش به سلامتی خواهد گفت تا به سوی جهالت بر نگردند. راستی از زمین و عدالت از آسمان خواهد نگریست. خداوند چهره‌های نیكو را خواهد بخشید و زمین محصول خود را خواهد داد و عدالت پیش روی او خواهد خرامید.۳۲
همچنین در مزمور ‌می‌گوید: مساكین قوم را دادرسی خواهد كرد و فرزندان فقیر را نجات خواهد داد و ظالمان را زبون خواهد كرد و فرزندان فقیر را نجات خواهد داد. در زمان او صالحان خواهند شكفت و وفور سلامتی خواهد بود. و او حكمرانی خواهد كرد از دریا تا دریا و از نهرها تا اقصای جهان. جمیع امت ها او را بندگی خواهند كرد، جان‌های مساكین را نجات خواهد بخشید.۳۳
نتایج:
۱. تأیید منجی توسط خداوند;
۲. یاری كردن او توسط ملائكه;
۳. داوری و قضاوت او;
۴. ویژگی‌های منجی: حكیم بودن، شجاعت، شناخت نسبت به خداوند، بندگی، و قضاوت بر مبنای حق كردن;
۵. بالا رفتن سطح شناخت جامعه.
ب. در اسلام
در اسلام، تبیین و ترسیم شخصیت منجی، بخش عظیمی از روایات را به خود اختصاص داده و ویژگی این شخصیت الهی با نام مشخص شده است. حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) ‌می‌فرمایند: «لَو لَم یَبقَ مِنَ الدُنیا اِلا یَومٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللهُ ذالِكَ الیَومَ حَتّی یَبعَثَ فیهِ رَجُلا مِن اُمَّتی وَ مِن اَهلِ بَیتی، یُواطی اِسمُهُ اِسمِی، یَملَأُ الارضَ قِسطاً وَعَدلا كَما مُلِئَت ظُلماً وَ جَورا»; اگر از عمر دنیا بیش از یك روز باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را چنان طولانی خواهد گردانید، تا سرانجام مردی از امت و خاندان من كه اسمش، اسم من است، ظاهر خواهد شد و جهان را همان گونه كه از ظلم و جور و ستم پر شده، پر از عدل و داد خواهد كرد. بنابراین، تحقق بخش این وعده الهی حضرت مهدی (عج) است كه رسالتش دگرگونی همه ارزش‌های مادی و پایه گذاری ارزش‌های الهی و اسلامی و انسانی است; ارزش و نظامی مبتنی بر آیات قرآن و منطبق با شریعت محمدی. كار او به ثمر رسانیدن و برپا داشتن اندیشه‌های بلند انبیا و برتری اسلام بر ادیان گذشته است.
حكومت او سه ویژگی خاص دارد:
ـ جهانی است;
ـ بر پایه عدالت است;
ـ وحدت كامل دارد.
حكومت او جهانی است; یعنی از همبستگی و ارتباط وسیعی برخوردار است و ارتباط افراد آن با یكدیگر بسیار ساده و آسان ‌می‌باشد. امام صادق(علیه السلام) ‌می‌فرماید: «اذا قام قائمنا مدالله لشیعتنا فی اسمائهم و ابصارهم حتی یكون بینهم و بین القائم برید یكلمهم فیسمعون و ینظرون الیه و هو فی مكانه»;۳۴ زمانی كه قائم ما قیام فرماید خداوند چنان قدرتی به گوش ها و چشم‌های پیروان مهدی (عج) ‌می‌دهد كه با وجود مسافت زیاد میان آنان و قائم، او با آنان سخن ‌می‌گوید و آن ها سخن او را ‌می‌شنوند و به او ‌می‌نگرند در حالی كه او در جای خویش است.
همزمان با ظهور حضرت مهدی (عج) قدرت‌های سلطه گر به سبب جنگ‌های داخلی از هم گسیخته اند و حكومت ها از درون به فساد گراییده اند. حضرت مهدی (عج) و یاران او با نیروی ایمان و امداد الهی و پشتوانه حمایت توده مستضعف این نابسامانی ها را سامان ‌می‌بخشند.
یكی از ویژگی‌های حكومت مهدی اجرای عدالت است. حضرت مهدی عدل را با تمام ابعاد آن به اجرا درمی آورد (عدالتی عملی) و چون مجری این عدالت مقامی الهی دارد، هیچ گونه انحراف و ضعفی در آن نخواهد بود و به شیوه داود و حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) حكم خواهد كرد.
مسئله دیگر در حكومت حضرت مهدی (عج) وحدت واقعی است; زیرا مردمی یك دل و با هدفی واحد و به سوی خدای یكتا در حركتند و بر همه جهان كلمه توحید حكومت ‌می‌كند و مصداق اصلی (وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا) (زمر: ۶۹); آشكار خواهد گردید و بدین سان، دولت اسلام با بهره گیری از قرآن و به كار بستن دستورهای آن به رهبری حضرت مهدی بر زمین استقرار ‌می‌یابد و این ملك و پادشاهی تا قیامت بر دوام است. در عهدین آمده است كه حفظ منجی به دست خداوند است و از این رو، حكومت او پا برجا خواهد ماند و حاكمانی كه از طرف آن حضرت فرماندهی زمین را به عهده ‌می‌گیرند از صالحان خواهند بود.●وارثان زمین
الف. در عهدین
در مزمور ‌می‌گوید: صالحان وارث زمین خواهند بود و در آن تا ابد سكونت خواهند نمود.۳۵
در اشعیاء نبی ‌می‌گوید: تو را حفظ نموده، عهد قوم خواهم ساخت تا زمین را معمور سازی و نصیب‌های خراب شده را تقسیم نمایی.۳۶
همچنین در جای دیگر ‌می‌گوید: اینك بنده من، كه من او را دستگیری نمودم و برگزیده من كه جانم از او خشنود است، من روح خود را بر او ‌می‌نهم تا انصاف را بر امت ها صادر سازد. او ضعیف نخواهد گردید و منكسر نخواهد شد.۳۷
نتایج:
۱. صالحان زمین را به ارث ‌می‌برند و در نهایت، خداوند آن ها را غالب خواهد فرمود;
۲. حفاظت منجی به دست خداست;
۳. آبادانی حقیقی زمین به دست منجی خواهد بود;
۴. منجی شكست ناپذیر است.
از نظر اسلام همان گونه كه كلمه توحید در آغاز ظهور اسلام به سرعت پیشرفت كرد، و بر همه صداها غالب گردید و اسلامی كه در ابتدا منحصر به وجود مبارك پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امیرالمؤمنین(علیه السلام)و خدیجه(علیها السلام)بود به جایی رسید كه قدرت‌های بزرگ را در هم شكست و مردم خسته از ظلم و تشنه عدالت گروه گروه، گرد وجود نورانی پیامبر(صلی الله علیه وآله)حلقه زدند و او و دینش رامنجی خودیافتند، درآخرالزمان نیزهمان گونه خواهد شد.
ب. از دیدگاه قرآن
خداوند متعال در قرآن ‌می‌فرماید: (وَ نُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهًٔ وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ)(قصص: ۵); و ما اراده كردیم كه بر مستضعفان منت نهاده و آن ها را پیشوایان حق نهاده و وارث زمین گردانیم.
آیه مزبور امیددهنده به همه انسان‌های آزاده عالم است; زیرا وعده خداوند و اراده حضرت حق به صورت یك قانون كلی و در شكل فعل مضارع و مستمر بیان شده است تا كسی تصور نكند این وعده اختصاص به مستضعفان زمان‌های گذشته از جمله بنی اسرائیل داشته است.
آیه شریفه چهار نكته را بیان ‌می‌كند:
۱. ما ‌می‌خواهیم آن ها را مشمول نعمت‌های خود كنیم;
۲. آن ها را پیشوایان خلق قرار دهیم;
۳. آن ها را وارثان حكومت جبّاران قرار دهیم;
۴. حكومت قوی و پا برجا به آن ها ‌می‌دهیم.
با تصور موضوعات ذكر شده، ‌می‌توان نمونه گسترده و بارز اراده حضرت حق را ایجاد حكومت حق و عدالت در تمام كره زمین، توسط امام زمان (عج) دانست.
همچنین در ذیل این آیه شریفه احادیثی از معصومان(علیهم السلام)ذكر شده است. از جمله در معانی الاخبار به سند خود از محمدبن سنان از مفضل بن عمر روایت كرده كه گفت: از امام صادق(علیه السلام) شنیدم كه فرمود: رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نگاهی به امیرالمؤمنین(علیه السلام) و امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) كرد و گریست و فرمود: شما بعد از من مستضعف خواهید شد. مفضل ‌می‌گوید: عرضه داشتم: معنای این كلام رسول خدا(صلی الله علیه وآله)چیست؟ امام صادق(علیه السلام) فرمود: معنایش این است كه مقصود از آیه(وَ نُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهًٔ وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ) شمایید و به حكم این آیه شما پیشوایان این امت هستید بعد از من، و این پیشوایی بعد از من تا روز قیامت ادامه خواهد داشت.۳۸
برای زمان ظهور نیز شباهت هایی وجود دارد; از جمله ناگهانی بودن ظهور.
●زمان ظهور
الف. در عهدین
برای ظهور مسیح و قیام او تاریخ مشخصی وجود ندارد و جز خدا هیچ كس از تاریخ آن با خبر نیست.
در انجیل متی ‌می‌گوید: شاگردانش به او گفتند: به ما بگو كه این امور كی واقع ‌می‌شود؟ عیسی در پاسخ ایشان گفت: زینهار كسی شما را گمراه نكند! جنگ ها و اخبار جنگ ها را خواهید شنید. زینهار مضطرب نشوید; زیرا كه وقوع این همه لازم است. لیكن انتها هنوز نیست; زیرا قومی با قومی و مملكتی با مملكتی مقاومت خواهند نمود و قحطی ها و وباها و زلزله ها در جای ها پدید آید. آن گاه شما را به مصیبت سپرده، خواهند كشت. همچنان كه برق از مشرق ساطع شده تا به مغرب ظاهر ‌می‌شود، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد. چنان كه ایام نوح بود ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد. در زمانی كه گمان مبرید پسر انسان ‌می‌آید، هر آینه آقای آن غلام ‌می‌آید، روزی كه منتظر نباشند و در ساعتی كه ندانند.۳۹
در جای ‌می‌گوید: پس بیدار باشید; زیرا كه آن روز و ساعت را نمی دانید.۴۰
و باز در فرازی دیگر ‌می‌گوید: اما از آن روز و ساعت هیچ كس اطلاع ندارد حتی ملائكه آسمان جز پدر من و بس.۴۱
هرچند برای ظهور روز و ساعت مشخصی یاد نشده است و قیام مسیح ناگهانی دانسته شده است، اما نشانه هایی مبهم و گاهی مشهود نیز در متون آمده است. نشانه‌های عمده ظهور مسیح را به طور خلاصه ‌می‌توان تحت دو عنوان ذیل آورد:
۱. ظهور مسیح با ذلّت قوم یهود بستگی دارد;
۲. ظهور هنگام رقابت دولت ها با یكدیگر خواهد بود.
ب. از نظر روایات
در روایات، وقایع و حوادث انتظار به شكل‌های گوناگون بیان شده اند. برخی از آن ها به علاماتی اشاره ‌می‌كنند كه وجودشان حتمی است و برخی دیگر به علایم غیرحتمی. بدین گونه، روایات راه هرگونه انزوا را بسته و ایجاد تحرك ‌می‌كنند.
در جوامع روایی شیعی و سنی از امور متعددی به عنوان علایم ظهور یاد شده است كه نشانه‌های آن را ‌می‌توان از زوایای مختلف نگریست; برای مثال، از لحاظ پیوستگی و گسستگی نسبت به ظهور، علایم منفصل و متصل، علایم پیش از ظهور و علایم مقارن ظهور، حوادث خارق العاده و اوضاع عمومی جوامع بشری و علایم حتمی و علایم غیرحتمی.
آنچه مسلّم است زمان قیام حضرت مهدی (عج) مشخص نیست و كسانی كه برای آن وقت معین ‌می‌كنند دروغگویند.
از امام صادق(علیه السلام) پرسیدند: آیا برای ظهور مهدی (عج) وقت معینی هست كه خلایق بدانند؟ فرمود: «حاشا، وقت ظهورش ساعتی است كه خدای متعال در كتاب خود فرموده: (یَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَهِٔ أَیَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ رَبِّی...)(اعراف: ۱۸۷); اما ظهور فرج با خداست و وقت گذاران دروغگویند.»۴۲
از بررسی مجموع روایات چنین به دست ‌می‌آید كه قیام هنگامی واقع ‌می‌شود كه مردم تشنه پذیرش حقیقت و خواستار قیام مصلح و منجی باشند و این زمانی است كه حكومت‌های ستمگر جوامع را به استثمار كشیده و جنگ‌های خانمان سوز مردم را به تنگ آورده باشد; زمانی كه بشر آمادگی كامل برای حكومت خدایی و قوانین و اصول آن را داشته باشد و این آمادگی است كه به حضرت نیرو ‌می‌دهد تا آنچه كه هیچ مصلحی به انجامش موفق نشد انجام دهد.●ویژگی یاران حضرت
الف. در عهدین
برای یاران مهدی (عج) ویژگی خاصی بیان شده است.
در اشعیای نبی ‌می‌گوید: علمی به جهت امت‌های بعد بر پا خواهد كرد و از اقصای زمین برای ایشان صفیر خواهد زد و ایشان تعجیل نموده، به زودی خواهند آمد و در میان ایشان احدی خسته و لغزش خورنده نخواهد بود و احدی نه پلكی خواهد زد و نه خواهد خوابید و كمربند احدی از ایشان باز نشده، دوال نعلین احدی گسیخته نخواهد شد كه تیرهای ایشان تیز و تمامی كمان‌های ایشان زده شده است، ایشان مثل شیر ماده و مانند شیران ژیان غرش خواهند كرد.۴۳
در دانیال نبی ‌می‌گوید: در ایام این پادشاهان خدای آسمان ها سلطنتی را كه تا به ابد زایل نشود برپا خواهد نمود.۴۴
در مزمور ‌می‌گوید: چشمان خداوند به سوی صالحان است. چون صالحان فریاد برآورند خداوند آن ها را شنیده و ایشان را از تنگی‌های ایشان رهایی بخشد.۴۵
در اشعیای نبی ‌می‌گوید: ای رسولان تیزرو بروید نزد امت بلندقامت و براق نزد قومی كه از ابتدایش تاكنون مهیب بوده اند، یعنی امت زور آورنده و پایمال كننده.۴۶
در جای دیگر ‌می‌گوید: دروازه را بگشایید تا امت عادل كه امانت را نگه ‌می‌دارند داخل شوند، طریق راستان استقامت است.۴۷
همچنین در فرازی دیگر ‌می‌گوید: اینك بعضی از جای دور خواهند آمد و بعضی از شمال و از مغرب; ای آسمان ها ترنم كنید و ای زمین وجد نما و ای كوه ها آواز شادمانی دهید; زیرا خداوند قوم خود را تسلّی ‌می‌دهد.۴۸
ب. از نظر قرآن
قرآن كریم ‌می‌فرماید: (بَعَثْنَا عَلَیْكُمْ عِبَاداً لَّنَا أُوْلِی بَأْس شَدِید) (اسراء: ۵); بندگانی از خود را كه دارای قوت و نیرومندی شگرفی هستند به سوی شما ‌می‌فرستیم.
در تفسیر نورالثقلین پیرامون تفسیر آیه شریفه از امام صادق(علیه السلام) نقل شده كه فرمود: آنان كسانی هستند كه خداوند ـ تبارك و تعالی ـ پیش از ظهور قائم (عج) آن ها را برمی انگیزد و آنان دشمنی از آل پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرا نمی خوانند، مگر اینكه او را به قتل برسانند.
در روایات اسلامی در مورد تعداد یاران حضرت و نیز شباهت آن ها به اصحاب پیامبر(صلی الله علیه وآله) و مسائل دیگر سخن رفته است.۴۹ در اینجا به یك ویژگی آن ها اشاره ‌می‌شود:
یاران امام (عج) از تمام سرزمین‌های اسلام و از دورترین كرانه‌های گیتی و از نقاط پراكنده گردهم ‌می‌آیند.
از منظر اسلام، یاران مهدی افرادی هستند كه خداوند آنان را با عباراتی مانند «عبادی و عباداً لَنا»، وصف نموده است و یاری آنان را با عباراتی مانند: «اَیَّدنا المؤمِنینَ» تضمین نموده است، همان گونه كه پیروزی اصحاب پیامبر(صلی الله علیه وآله) را در جنگ بدر توسط ملائكه وعده فرموده بود.
در كتب عهدین نیز به چگونگی غلبه منجی بر سراسر جهان اشاراتی شده است.
●قیام منجی
الف. در عهدین
در اشعیای نبی ‌می‌گوید: او را بر پادشاهان مسلط ‌می‌گرداند و ایشان را مثل غبار به شمشیر وی و مثل كاه كه پراكنده ‌می‌گردد به كمان وی تسلیم خواهد نمود.۵۰
در مزمور ‌می‌گوید: شمشیر خود را بر ران خود ببند; یعنی جلال كبریایی خویش را، و به كبریایی خود سوار شده غالب شو به جهت راستی و حلم و عدالت، به تیرهای تو امت ها زیر تو ‌می‌افتند و به دل دشمنان پادشاه فرو ‌می‌رود.۵۱
در جای دیگر ‌می‌گوید: زحمات مرد صالح بسیار است، اما خداوند او را از همه آن ها خواهد رهانید و از دشمنان مرد صالح مؤاخذه خواهد شد.۵۲
در انجیل لوقا ‌می‌گوید: تا انتقام خون جمیع انبیا كه از بنای عالم ریخته شده از این طبقه گرفته شود.۵۳
ب. در اسلام
در انقلاب حضرت مهدی (عج) دو مرحله وجود دارد: مرحله اول مبارزه با فساد و تحقق انقلاب و مرحله دوم تثبیت و استقرار حكومت حق و عدالت. طبق مدارك قطعی، شیعیان معتقدند كه سرانجام اداره امور جهان در دست صالح‌ترین افراد بشر قرار خواهد گرفت. او قیام خود را از كنار خانه خدا آغاز ‌می‌كند و همزمان با ظهورش جبرئیل ندا بر ‌می‌آورد: «ینادی مناد من السماء باسم القائم فیسمع ما بین المشرق الی المغرب فلا یبقی راقدً الّا قام و لا قائمُ الا قعد و لا قاعداً الا قام علی رجلیه من ذالك الصوت و هو صَوت جبرائیل الامین»;۵۴ منادی از آسمان به نام قائم ندا ‌می‌كند و مابین مشرق و مغرب ‌می‌شنوند و خوابیده ای نمی ماند، مگر اینكه ‌می‌ایستد; ایستاده ای نمی ماند مگر اینكه ‌می‌نشیند و نشسته ای كه بر پا ‌می‌خیزد از این آواز، و این صدای جبرئیل است.
این ندا برای عاشقان حق و راه یافتگان وادی معرفت ندای آشنا و جان بخش است; فریاد آزادی از دردها و نوید رهایی از ستم در آن نهفته است; ندای امام است كه در نخستین خطابه خود مردم را به پیروی از قرآن و رسول خدا فرا ‌می‌خواند. این مصلح از دودمان پیامبر و از نسل امیرالمؤمنین(علیه السلام) و فاطمه زهرا(علیها السلام) خواهد بود و به مقتضای حدیث معروف «یملأُ الارض قسطاً و عدلا كما مُلأَت ظُلماً و جوراً» عمل خواهد نمود
در منظر تشیع احاطه امام نمودار احاطه خداوند است. علم و قدرت حق، همه عالم را فرا گرفته است و مظهر اسم محیط در خارج امام معصوم است كه علم و قدرتش بر همه موجودات احاطه دارد. هر نفسی از نفوس بشری به هر اقتداری كه باشد محاط آن بزرگوار است و هیچ كس جز خداوند بر آن گرامی احاطه ندارد او نمونه ای از احاطه علم و قدرت حق تعالی بر همه موجودات است; زیرا كه امام از خودش چیزی ندارد و عبد و مملوك خداست. خداوند به او قدرتی در تصرف نفوس داده كه تمام امور برایش سهل و آسان است. قدرت خدایی كه همراه حضرت صاحب الزمان (عج) است، همان قدرت فوق طبیعی است. ایشان با نیروی الهی بر طاغیان زمان خویش مسلط خواهند گشت، ولی كسی را مجبور به ایمان آوردن به ولایت و امامت خود نمی فرمایند، بلكه مردم با كمال شوق اطاعتش را ‌می‌پذیرند.
●●نتیجه
هدف از مقایسه سیر اندیشه و اعتقاد نجات بخشی و تطوّر آن در هر یك از ادیان و همچنین برابری ادیان در اعتقاد به ظهور منجی، بیان این نكته نیست كه دینی از دین دیگر در این مسئله خاص متأثر گردیده و یا بر آن تأثیر گذاشته است. آنچه در این پژوهش موردنظر ‌می‌باشد این است كه موارد همانند یا مشترك ادیان كنار هم قرار گیرند و این نتیجه كلی به دست آید كه اندیشه نجات بخشی و اشاره به موعودی كه در پایان جهان خواهد آمد و نظامی منطبق با قوانین الهی و آسمانی خواهد ساخت، در ادیان وجود دارد. اما اینكه این موعود كیست، چه موقع و كجا ظهور خواهد كرد، از جمله مسائل مورد اختلاف ‌می‌باشد. آنچه مشترك است این است كه نجات دهنده آخرالزمان از خاندان نبوت است و دارای همه صفات پسندیده ‌می‌باشد. در همه ادیان نوعی اعجاز در مسائل مربوط به موعود دیده ‌می‌شود. وصف جهان انتظار در ادیان گوناگون الگوی واحدی دارد; جامعه ای است كه در زمینه‌های فردی، اجتماعی، سیاسی اقتصادی، علمی و فرهنگی به ابتذال كشیده شده، فساد و تباهی به اوج خود رسیده; آن گاه است كه فرج نزدیك است.
همه ادیان با عبارات و شیوه‌های واحدی از ویژگی‌های عصر انتظار یاد كرده اند. سبب این همسانی این است كه در همه دوران ها و برای همه مردم، ستم، كینه و جنایت ناپسند بوده است. از این رو، انتظار جامعه ای بدون ظلم و تصور جامعه آرمانی از گذشته‌های دور تاكنون اندیشه بسیاری از دانشمندان و محققان بوده است، به گونه ای كه هر یك از آنان طرحی جداگانه برای ایجاد جامعه آرمانی تدوین نموده است. افلاطون (با طرح مدینه فاضله)، فرانسیس بیكن و فارابی از جمله این افراد ‌می‌باشند.
طرح این گونه مسائل از سوی دانشمندان گوناگون و ریشه یابی آن در ادیان مختلف مانند مسیحیت، یهود و زرتشت و حتی مسلك هایی همچون برهما و بودا، نشانگر این است كه زندگی در یك جامعه آرمانی خالی از ظلم و ستم ریشه در نهاد بشریت دارد. اما آنچه تمام این طرح ها را غیر عملی نموده، این است كه آن ها واقع بینانه و همراه با ارائه روش نیستند، بلكه فقط یك جامعه آرمانی را به تصویر كشیده اند نه راه و روش رسیدن به آن را. همچنین هدف هایی برای این طرح ها تعیین نشده است تا بدان وسیله اراده و شور و خواست مردم را برانگیزد و آنان را به تغییر اوضاع و احوال موجود مایل گرداند. تنها طرحی كه دارای این خصایص ‌می‌باشد اسلام است. تحقق این جامعه آرمانی در متون دینی ما پیشگویی شده و هدف نهایی جامعه آرمانی این است كه انسان ها به كمال حقیقی برسند; كمالی كه جز بر اثر خداشناسی، خداپرستی، اطاعت كامل و دقیق از اوامر و نواهی الهی و كسب رضای خداوند و تقرّب به درگاه او حاصل شدنی نیست. جامعه ای كه خداوند وعده فرموده است، جامعه ای است كه افرادش عقاید، اخلاق و اعمال موافق با تعالیم و احكام اسلامی دارند.
خدای متعال تحقق چنین جامعه ای را وعده فرموده: (وَعَدَاللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَُیمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَی لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِكُونَ بِی شَیْئاً...) (نور: ۵۵); خدای متعال به كسانی از شما كه ایمان آورده اند و كارهای شایسته كرده اند وعده داده است كه در زمین جانشینشان كند، چنان كه كسانی را كه پیش از آنان بوده اند جانشین كرد و دینشان را كه برای ایشان پسندیده است، به سودشان استوار و پا برجا گرداند و از پی ترسشان امنیت جایگزین كند تا مرا بپرستند و چیزی را با من شریك نسازند... .
آنچه این جامعه آرمانی اسلامی را از سایر جوامعی كه در طول تاریخ بشر پدیدار شده اند متمایز ‌می‌سازد جهان بینی آن است; زیرا در این جامعه هر فردی به وجود و وحدت آفریننده جهان هستی ایمان دارد و خود را به عنوان موجودی كه هستی خود را از او دارد ‌می‌شناسد و معتقد است خدای متعال رب اوست و او عبد خداوند. خداوند قدرت سلطه و جبروت مطلق دارد و انسان باید در برابر او نهایت ضعف، عجز، خضوع و خشوع را داشته باشد و نباید در برابر خدا اظهار عجب و بی نیازی كند. در این جامعه هر فردی موحد و مؤمن است و مهم‌ترین خصیصه جامعه آرمانی یگانه پرستی و نفی شرك و كفر ‌می‌باشد.
در این جامعه هدف آفرینش انسان ها و غرض از همه امور و شئون فردی و اجتماعی زندگی آدمی خداشناسی و ارتباط هر چه نزدیك تر و استوارتر میان خدای متعال و بشر است. در جامعه آرمانی اسلامی هر فردی ‌می‌داند آنچه در اختیار اوست، اعم از جسم و روح، امانت الهی است و باید در حفظ آن بكوشد و در قبال طبیعت دو موضع مهم دارد: یكی، امانت دار بودن و دیگری، خلیفه و جانشینی خدای متعال در روی زمین; ‌می‌كوشد كه نعمت‌های الهی در طبیعت از بین نرود و تلاش ‌می‌كند كه موجودات طبیعی رشد و كمال یابند و استعدادهایشان به فعلیت برسد و زمین را آباد كنند; چنان كه ‌می‌فرماید: او شما را از زمین پدید آورد و آباد كردن آن را به شما سپرد. (هود: ۶۱)در جامعه آرمانی اسلامی هر فرد همه ارتباطاتش را با سایر افراد بر اساس دو اصل قسط و عدالت و احسان مبتنی ‌می‌سازد هر فردی حقوق و اختیارات و نیز تكالیف و وظایف خود و دیگران را همواره ملحوظ ‌می‌دارد و در مقام عمل رعایت ‌می‌كند. خدای متعال جور و ظلم را علت نابودی جوامع ‌می‌داند.
در جامعه آرمانی همه علوم و معارف و فنون، كه به كار بهبود بخشیدن به فعالیت‌های اقتصادی افراد ‌می‌آیند، ترویج ‌می‌گردند.
در این جامعه كسی كه بیشترین آگاهی را از تعالیم و احكام اسلامی و قوانین حقوقی اسلامی دارد و خلیفه الهی است و اوضاع و احوال موجود جامعه خود و سایر جوامع و كل جهان را در ابعاد مختلف به خوبی ‌می‌داند، اصول و قوانین الهی را بر جامعه حاكم ‌می‌سازد و بدین وسیله، نظام حقوقی كاملا عادلانه ای تعیین ‌می‌كند و در سایه آن حقوق افراد را معین ساخته و اختلافات را حل و فصل ‌می‌كند; همان گونه كه خداوند فرمان داده است: (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْ فَرُدُّوهُ إِلَی اللّهِ وَالرَّسُولِ...) (نساء: ۵۹) بنابراین، جامعه آرمانی مجموعه ای از افرد كاملا آگاه مؤمن، متعبّد، متّقی و عادل ‌می‌شود كه مصادیق (الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ)هستند; یعنی هم به تعالیم و احكام اسلامی ایمان آورده اند و هم نظام ارزشی و رفتاری این دین مقدس را در زمینه اخلاق و حقوق عملا به كار بسته اند. در چنین جامعه ای ترس و اندوه و فقر معنا نخواهد داشت و آرامش برقرار است. چنین جامعه ای در احادیث وعده داده شده است; آنجا كه ‌می‌فرمایند: در زمان حكومت منجی جهان، اگر پیرزنی از مشرق، به مغرب زمین سفر كند كسی او را ناراحت نخواهد كرد و یا برای پرداخت زكات، فقیری را نمی یابند و خداوند هم ایجاد چنین جامعه ای را وعده فرموده است: (الَّذِینَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاهَٔ وَآتَوُا الزَّكَاهَٔ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ.)(حج: ۴۱)
این سنت الهی است كه در آیات بسیاری از قرآن به آن وعده فرموده است; مانند: (جَاءالْحَقُّ وَ زَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقاً) (اسراء: ۸۱); حق آمد و باطل از میان رفت كه باطل از میان رفتنی است.
خداوند وعده داده است كه پیامبران، فرمانبران و پیروان آنان را كمك و یاری كند: (فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ.)(مائده: ۵۶)
البته همان گونه كه در متن مقاله ذكر شد، اندیشه مهدویت و وجود موعود برای اصلاح جهان تنها توسط آیین اسلام طرح نشده است، بلكه بشارتی است كه خدای متعال به همه انبیا داده است و تمامی ادیان توحیدی منادی این اندیشه بوده اند وآینده جهان را از آن صالحان خوانده اند و حاكمیت عدالت را بر سراسر گیتی حتمی قلمداد كرده اند و این اندیشه آن قدر در ادیان توحیدی پر رونق و آشكار بوده است كه به ادیان غیرتوحیدی نیز رنگ داده و ادیانی كه به ظاهر منشأ الهی نداشته اند نیز اعتراف به وجود مصلح جهانی كرده اند، اما اعتقاد به ظهور حضرت مهدی (عج) به عنوان منجی عالم بشریت، باوری است اسلامی كه بر اساس كتاب و سنت پدید آمده و همه مسلمانان بر آن اتفاق نظر دارند. این باورداشت به عنوان اندیشه اسلامی بر پایه قوی‌ترین برهان‌های عقلی و نقلی استوار است و بررسی تاریخ و شواهد بسیار آن بهترین تأیید بر صحت آن به شمار ‌می‌رود و هیچ یك از مسلمانان به انكار در آن نپرداخته و خود پیامبر(صلی الله علیه وآله) اولین پایگاه برای نشر عقیده به مهدویت بین مسلمانان بوده اند. احادیث متواتری نیز در این باب وارد شده اند.
از این رو، ما مسلمانان همچنان كه همه خبرهای غیبی خدا و پیامبر(صلی الله علیه وآله) را باور و به فرشتگان خدا و كتاب ها و پیامبران او ایمان داریم و آنچه را كه از جزئیات و تفاصیل معاد و بهشت و دوزخ و مانند آن، كه جز به وسیله وحی و خبر دادن پیامبر(صلی الله علیه وآله)قابل اثبات نیست به ما خبر داده اند تصدیق ‌می‌كنیم، همین طور به وعده خداوند نیز كه آن را در كتابش خطاب به مؤمنان و همه بشریت فرموده ایمان داریم و نسبت به تحقق این وعده الهی در وراثت صالحان و حكومت اسلام و قرآن در تمام جهان تردیدی به خود راه نمی دهیم و از خداوند ‌می‌خواهیم كه ما را بر این عقیده و بر تمام مبادی و اصول اسلامی و باورهای اصیل و صحیح پایدار و ثابت قدم بدارد.
پی‌نوشت‌ها
۱ـ به نقل از: لطف اللّه صافی گلپایگانی، وابستگی جهان به امام زمان (عج)، مؤسسه سیده معصومه.
۲ـ نهج البلاغه، خطبه ۸.
۳ـ همان، نامه ۲۸.
۴ـ شیخ صدوق، كمال الدین و تمام النعمهٔ، باب ۲۳، حدیث ۴.
۵ـ اشعیاء نبی، باب ۴۳، بند ۳.
۶ـ مزامیر، مزمور ۳۹، بند ۲۱ و ۲۲.
۷ـ اشعیاءنبی، باب ۵۱، بند ۴ تا ۷.
۸ـ محمدرضا حكیمی، خورشید مغرب، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ص ۵۲.
۹ـ ماشیح یا مسیح به معنی تدهین شده با روغن مسح مقدّس است.
۱۰ـ انجیل متی، باب ۱، بند ۲۱.
۱۱ـ انجیل یوحنا، باب ۴، بند ۴۲.
۱۲ـ به نقل از: محمدتقی راشد محصل، نجاب بخشی در ادیان، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
۱۳ـ اشعیاء نبی، باب ۶۰، بند ۱۹.
۱۴ـ یوئیل نبی، باب ۱.
۱۵ـ اشعیاء نبی، باب ۶۰، بند ۱.
۱۶ـ حیقوق نبی، باب ۲، بند ۲.
۱۷ـ اشعیاء نبی، باب ۴۰، بند ۳۱.
۱۸ـ همان، باب ۳۰، بند ۱۸.
۱۹ـ رساله عبرانیان، باب ۹، بند ۲۸.
۲۰ـ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۵.
۲۱ـ همان، ج ۵۲، روایت ۶۰، باب ۲۲، ص ۱۴۳.
۲۲ـ شیخ سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۰۱.
۲۳ـ محمدباقر مجلسی، پیشین، ج ۲۳، ص ۹۳، حدیث ۴۰.
۲۴ـ امثال نبی، باب ۲، بند ۲۲.
۲۵ـ مرموز ۲۷، بند ۹ تا ۱۱.
۲۶ـ اشعیاء نبی،، باب ۲، بند ۲.
۲۷ـ دانیال نبی، باب ۲، بند ۲۴.
۲۸ـ انجیل متی، باب ۲۴، بند ۳۰.
۲۹ـ سیدهاشم حسین بحرانی، سیمای مهدی در قرآن، نشر آفاق، ص ۱۱.
۳۰ـ انجیل متی، باب ۱۶، بند ۲۸.
۳۱ـ اشعیا نبی، باب ۱۱، بند ۴ و ۱۰.
۳۲ـ مرموز، ۸۵، بند ۸ و ۱۲.
۳۳ـ مرموز سلیمان، بند ۳ و ۷ و ۸.
۳۴ـ لطف اللّه صافی گلپایگانی، منتخب الاثر فی امام الثانی عشر، مؤسسه سیده معصومه، باب ۱۳، ص ۶۰۷، ح ۲.
۳۵ـ مرموز ۳۷، بند ۳۹.
۳۶ـ اشعیاء نبی، باب ۴۹، بند ۸.
۳۷ـ همان، باب ۴۹، بند ۲.
۳۸ـ سید محمّدحسین طباطبائی، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمّدباقر موسوی همدانی، بنیاد علمی و فكری علّامه طباطبائی، ج ۱۶، ص ۲۰.
۳۹ـ انجیل متی، باب ۲۴، بند ۵۰، ۴۸، ۳۷، ۲۷، ۸، ۷، ۶، ۴، ۳.
۴۰ـ همان، باب ۲۵، بند ۱۳.
۴۱ـ همان، باب ۲۴، بند ۳۶.
۴۲ـ شیخ صدوق، پیشین، ج ۲، ص ۱۶۰.
۴۳ـ اشعیای نبی، باب ۵، بند ۲، ۲۷، ۲۸، ۲۹.
۴۴ـ دانیال نبی، باب ۲، بند ۴۴.
۴۵ـ مرموز، باب ۳، بند ۱۸.
۴۶ـ اشعیاء نبی، باب ۱۸، بند ۲.
۴۷ـ همان، باب ۴۹، بند ۱۲ و ۱۳.
۴۸ـ همان، باب ۴۹، بند ۱۳.
۴۹ـ محمدباقر مجلسی، پیشین، ج ۵۲.
۵۰ـ اشعیاء نبی، باب ۴۱، بند ۳.
۵۱ـ مرموز ۴۵، بند ۴ و ۵.
۵۲ـ مرموز ۳۴، بند ۱۹.
۵۳ـ انجیل لوقا، باب ۱۱، بند ۵.
۵۴ـ لطف اللّه صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص ۵۵۵.
نویسنده:اكرم خدایی اصفهانی
منبع:فصلنامه معرفت ، شماره ۹۴
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید