پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

بنیانگذار اصلاحات


بنیانگذار اصلاحات
به کارگیری مفاهیم مدرن برای توصیف آرایش سیاسی جامعه در سال های اخیر امتیازاتی برای توضیح برخی از ویژگی های جامعه شناختی جریان های سیاسی معاصر داشته است، اما نباید انتظار داشت واژگان، توانایی به دوش کشیدن بار توضیح همه پیچیدگی های این جریان ها را داشته باشند.
واژگان جدید معمولا ضعف هایی برای توضیح برخی از ابعاد مهم ایدئولوژیک و عملی یا پیشینه تاریخی جریان های اجتماعی - سیاسی پر نفوذ بومی کشور دارند. آن چه که امروز با عنوان محافظه کاری شناخته می شود، پیش از این با واژگان دیگری نیز در کشور ما فهم می شد. واقعیت این است که طیف وسیعی از محافظه کاران امروز در واقع استمرار حیات سیاسی جریانی هستند که پیش از این با عنوان متحجران در ادبیات سیاسی معاصر شناخته می شدند.این جریان که پیشینه ای عمیق در ایران دارد، هرگز به معنای واقعی با انقلاب همراهی نکرد و بلکه طیف گسترده ای از آن حول اندیشه ها و استراتژی های انجمن حجتیه به مخالفت و نوعی مبارزه با انقلابیون و امام خمینی دست زد، اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سایه مشروعیت عامی که امام خمینی و انقلاب اسلامی برای سنت و شخصیت های منتسب به آن ایجاد کرده بود، نفوذی بس گسترده تر از گذشته یافتند. لایه هایی از فعالا ن سیاسی به دلیل نقصان های فکری یا شخصیتی، قرابت و نزدیکی به این طیف را به قرابت با امام خمینی ترجیح دادند.
این لایه در واقع بخش بزرگی از مخالفان دولت مهندس موسوی را شامل می شدند. امام خمینی (ره) اما در طول حیات سیاسی خود پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تلاش بود تا از سویی با گفت و گو و گاه با مشارکت طلبیدن برخی از شخصیت های انقلابی نزدیک به طیف متحجر کشور، راه رهایی برای آنها بگشاید، اگر چه در اغلب موارد تلاش ایشان در این زمینه نتیجه ایدهآلی نداشت، اما امام از سوی دیگر با حمایت از نوگرایانی که در دولت مستقر بودند، ظرفیت های اجتماعی جدیدی را برای کنترل و مدیریت جریان های متحجر پرنفوذ در جامعه آن دوره آفرید. از سوی دیگر نوع فتواها و دیدگاه های نوگرایانه فقهی و حقوقی امام خمینی در نظام قانون گذاری کشور، موجب آن شد که جریان نوگرایی دینی حاکم بر قوه مجریه که در آن دوره سکان آن در اختیار مهندس موسوی قرار داشت، قرابتی بیش از پیش با نوع رهبری نوگرایانه امام خمینی بیابد.فتوای ایشان درباره قانون کار، قانون تعزیرات و به طور کلی اجازه به مجلس برای تصویب زمانمند برخی از قوانینی که به رغم تامین مصالح نظام و دستگاه های اجرایی کشور با برخی از احکام مغایرت داشتند، همچنین تصریح امام خمینی مبنی بر اینکه در صورت تشخیص مصلحت حتی می توان احکام اولیه را نیز "موقتا"، "معلق" کرد، تاکید ایشان بر این که مجلس مرجع تشخیص مصداق مصلحت، است و رای حداکثر دو سوم نمایندگان در این باره کفایت می کند و رویکردهای نوگرایانه فقهی دیگری از این دست، روش شناسی جدیدی برای اداره امور کشور در اختیار نوگرایان نهاد.
اگر برخی از دیدگاه های فقهی امام خمینی، همچون فتاوای ایشان درباره موسیقی تا حدود زیادی مورد توجه قرار گرفت، اما بسیاری از دیدگاه های فقهی و حقوقی ایشان در حوزه حقوق اساسی نادیده گرفته شد، از جمله آنکه بعضی مقاومت ها موجب آن شد که امام خمینی علی رغم دیدگاه خود که در اولین جمله حکم تاسیس مجمع تشخیص مصلحت نیز بر آن پای می فشارد، با تقاضای روسای سه قوه برای تشکیل مجمع تشخیص مصلحت موافقت کند و عملا اجازه او به مجلس برای تشخیص مصلحت در ساختار حقوق اساسی کشور نادیده گرفته شد.در حالی که دولت میرحسین موسوی در سخت ترین و بحرانی ترین شرایط، مسوولیت اداره کشور را عهده دار بود، منتقدان دیدگاه های نوگرایانه امام خمینی، علاوه بر کارشکنی های متعدد، تصمیمات حداقلی و گریز ناپذیر دولت برای کنترل برخی از شاخص های اقتصادی از جمله قیمت ها را با تهمت سوسیالیستی و کمونیستی بودن در جامعه تبلیغ کردند.
حضرت امام که خود بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی و رهبر انقلاب اسلامی است در توصیف عملکرد طیف متحجر مذهبی کشور می گوید: خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است، هرگز از سختی ها و فشارهای دیگران نخورده است.
و در جای دیگری توضیح می دهد:" دیروز مقدس نماهای بی شعور می گفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز می گویند مسوولین نظام کمونیست شده اند! تا دیروز مشروب فروشی و فساد و فحشا و فسق حکومت ظالمان را برای ظهور امام زمان - ارواحنا فداه- مفید و راهگشا می دانستند، امروز از اینکه در گوشه ای خلاف شرعی که هرگز خواست مسوولین نیست رخ می دهد، فریاد وا اسلاما سر می دهند." "دیروز حجتیه ای ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابی تر از انقلابیون شده اند! ولایتی های دیروز که در سکوت و تحجر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریخته اند و در عمل پشت اهل بیت عصمت و طهارت را شکسته اند و عنوان ولایت بر ایشان جز تکسب و تعیش نبوده است، امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده ... راستی اتهام آمریکایی و روسی و التقاطی، اتهام حرام کردن حلال ها، اتهام کشتن زنان آبستن، حلیت قمار و موسیقی از چه کسانی صادر می شود؟ از آدم های لامذهب یا از مقدس نماهای متحجر و بی شعور."
امام خمینی در سال های پایانی عمر پربرکت خود به مفهوم سازی ویژه ای روی آورد و متحجرانی را که در برابر دولت میرحسین موسوی صف بندی کرده بودند، با عنوان اسلام متحجرین و اسلام آمریکایی خطاب کرد. از این پس دو واژه اسلام ناب محمدی(ص) و اسلام آمریکایی در ادبیات متخصصان نوگرایی که تحت عنوان سیاسی خط امام، اداره دولت را در دست داشتند، تبدیل به یک کلید واژه اصلی برای توصیف پشت صحنه برخی از مخالفت های متحجرانه با اداره امور جاری کشور شد. مخالفت هایی بس خطرناک که البته قدری انعطاف در برابر آنها امکان سقوط در جنگ را نیز به ذهن متبادر می کرد.
نویسنده : آرش موحد
منبع : روزنامه مردم سالاری