یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

جایگاه ایران در نانوفناوری


جایگاه ایران در نانوفناوری
ایران چه جایگاهی در نانوفناوری جهان دارد؟ طرح سؤالاتی از این دست در تالارهای گفت‌وگوی باشگاه باعث شد تا چندخطی در مورد فناوری و مفهوم آن و نیز جایگاه ایران در نانوفناوری در مقایسه با دیگر كشورهای جهان ذكر كنم. در ابتدا بد نیست این نكته را هم بگویم كه بیان این مسائل ممكن است به علت ماهیت دانشگاهی آن كمی برای برخی دانش‌آموزان سخت باشد، از این رو، تمام تلاش خود را به كار برده‌ام تا متن زیر برای عموم دانش‌آموزان ساده و قابل درك باشد.
● فناوری چیست؟
تعاریف بسیار زیادی در زمینهٔ فناوری دیده و شنیده شده است، اما گمان می‌كنم تعریفی كه در زیر می‌آید جامع‌ترینِ آنها باشد:
فناوری عبارت است از مجموعهٔ دانش‌ها، فرایندها، ابزارها، روش‌ها و سیستم‌های به‌كاررفته در ساخت محصولات و ارائهٔ خدمات. و اگر بخواهیم خیلی خیلی ساده بگوییم، فناوری روش انجام كار و ابزاری است كه توسط آن به اهداف خود نائل می‌شویم.
● اجزای فناوری
برای فناوری، چهار جزء اصلی مطرح شده است. این چهار جزء عبارتند از:
▪سخت‌افزار (Techno-ware): تمام امکانات فیزیکی لازم برای انجام عملیات تولیدی، مانند ابزارآلات، تجهیزات، ماشین‌آلات، وسایل نقلیه و غیره؛
▪انسان‌افزار (Human-ware): توانایی‌های انسانی لازم برای انجام عملیات تولیدی، از قبیل مهارت، تخصص، چالاکی، نوآوری ابتکار، نبوغ و غیره؛
▪اطلاعات‌افزار (Info-ware): تمام اطلاعات و ارقام مورد نیاز برای انجام فعالیت‌های تولیدی، مانند طرح‌ها، نقشه‌ها، مشاهدهٔ روابط، محاسبه‌‌های ریاضی، نمودارها و نظریه‌‌های علمی و غیره؛
▪سازمان‌افزار (Org-ware): فناوری نهفته در سازمان که شامل تمام چهارچوب‌های مورد نیاز برای فعالیت‌های تولیدی است، مانند سیستماتیک کردن، سازماندهی، شبکه‌سازی، مدیریت و بازاریابی.
● وضعیت كشور در رویارویی با نانوفناوری
در زمینهٔ سخت‌افزار و انسان‌افزارِ مرتبط با نانوفناوری، توانایی‌‌های کشور در حد قابل قبولی موجود یا در حال رشد است. در زمینهٔ سخت‌افزار، بیش از ۸۰ آزمایشگاه از نقاط مختلف ایران اطلاعات تجهیزات خود را در سال ۱۳۸۳، به «شبكهٔ زیرساخت آزمایشگاهی فناوری نانو» ارسال كرده و متقاضی عضویت در شبكه شده‌اند. بر اساس اطلاعات این آزمایشگاه‌ها، مشخص شد كه اغلب دستگاه‌های مورد نیاز در زمینهٔ فناوری نانو در كشور وجود دارند كه البته برخی از آنها نیاز به ارتقا خواهند داشت.
از لحاظ نیروی انسانی، ظرفیت خوبی در كشور وجود دارد. این مسئله از طریق بررسی پژوهش‌های علمیِ صورت‌گرفته قابل بررسی است. انجام ۷ پایان‌نامهٔ كارشناسی، ۷۰ پایان‌نامهٔ كارشناسی ارشد و ۱۱ پایان‌نامهٔ دكتری در كنار حدود ۳۰ طرح پژوهشی دانشگاهی و ۲۰ طرح تحقیقاتی صنعتی، سندی بر این ادعاست. علاوه بر این، می‌توان به كسب مقام ۴۲ جهانی و دوم كشورهای اسلامی در زمینهٔ چاپ مقالات مرتبط با فناوری نانو در مجلات معتبر ISI در سال ۲۰۰۴ اشاره کرد.
با این حال، تکیهٔ اساسی در این بخش بر روی اطلاعات‌افزار و سازمان‌افزار است. توانایی‌هایی همچون دانش فنی در زمینهٔ بهره‌گیری از فناوری‌‌های جدید به واسطهٔ سخت‌افزار و انسان‌افزارِ موجود و نیز قابلیت سازماندهی این دو بخش، به همراه روش به‌کارگیری اطلاعات‌افزار، اجزایی از فناوری به شمار می‌روند که به نظر می‌رسد باید توجه و تأکید بیشتری بر روی آنها صورت گیرد.
● بررسی روند رشد فناوری
بررسی چگونگی رشد و پیشرفت بسیاری از فناوری‌ها نشان داده است که آنها به صورت اتفاقی و بدون قاعده رشد نمی‌کنند، بلکه دنباله‌روِ یک الگوی خاص هستند. روش‌ها و الگوهای متفاوتی از رشد یک فناوری ارائه شده‌اند که در همهٔ این الگوها، پیشرفت فناوری را بر اساس زمان تولد، دوران طفولیت، دوران رشد و دوران بلوغ تقسیم‌بندی کرده‌اند. معروفترین این الگوها، الگویی موسوم به «منحنی S» است. در منحنی S رشدِ یک مشخصهٔ فناوری نسبت به زمان اندازه‌گیری می‌شود. این مشخصه می‌تواند سرعت رشد یا هر مشخصهٔ‌ دیگری از فناوری باشد که در طول زمان توسعه می‌یابد، رشد می‌کند و سپس به یک حد نهایی می‌رسد. حد نهایی در یک فناوری تولد یک فناوری دیگر را نوید می‌دهد (مثل ساعت‌های مکانیکی که جای خود را به ساعت‌های الکترونیکی داده‌اند). منحنی S دارای سه مرحله است. این مراحل را در شکل ۱ می‌بینید:
۱. طفولیت: دراین دوران شیبِ رشد فناوری نسبت به زمان و میزان سرمایه‌گذاری کم است. در این مرحله تعداد نوآوری‌ها بالاست، ولی به علت عدم شناخت دقیق از ماهیت فناوری، تحقق ایده‌ها کم است که از آن می‌توان به عنوان مرحلهٔ جنگ ایده‌ها یاد کرد. معمولاً حجم سرمایه‌گذاری اولیه بالاست، ولی به علت بی‌اطلاعی فناوری از ماهیت بازار، میزان سرمایه‌گذاری خصوصی پایین است و بیشتر سرمایه‌گذاری خصوصی در بخش تحقیقاتی مطرح می‌شود و هیچ اجماع دقیقی در مورد ماهیت فناوری مورد بحث و بازار آن در میان متخصصان وجود ندارد. در اواخر این مرحله یک یا چند محصول ممکن است وارد بازار شوند، ولی هنوز وضعیت فناوری در بازار تثبیت نشده و محصولات ارائه‌شده در بازار، بیشتر نتیجهٔ تحقیقات علمی و آزمایشگاهی است و بنابراین تعداد و کیفیت آن‌ها عموماً پایین است.
۲. رشد: در مرحلهٔ دوم یا رشد سریع، فناوری به‌سرعت رشد می‌كند و ممکن است راه خود را به بخش وسیعی از بازار باز نماید. عمدهٔ سرمایه‌گذاری در این دوران، از بخش دولتی به بخش خصوصی محول می‌شود و با شناخت بازار از فناوری، روند رشد سرمایه‌گذاری و تولید انبوه افزایش می‌یابد. رقابت در این دوران برای افزایش تولید و کاهش قیمت است؛ امری که موجب تحولات بنیادی در فرایند تولید می‌شود. نوآوری‌ها در این مرحله بیشتر در جهت ماشینی شدن انجام می‌گیرند. تحقق این مرحله یا تولید در مقیاس انبوه، زمانی انجام‌پذیر است که منابع مالی قابل ملاحظه‌ای از طرف بخش خصوصی در بخش‌های مهندسی، مدیریت و بازاریابی فراهم شوند. مفهوم «استاندارد» در این دوران است که شکل می‌گیرد؛ استاندارد شدن محصولات، قطعات و حتی فرآیندها. استاندارد در این دوران به عنوان اهرم فشار از طرف شرکت‌های بزرگ اعمال می‌شود، تا شرکت‌های کوچک را از صحنهٔ رقابت حذف کند.
۳. بلوغ: در آخرین مرحله یا مرحلهٔ بلوغ، فناوری به آخرین حد عملکرد خود می‌رسد. در این دوران نوآوری‌ها به شدت پایین می‌آیند و نوآوری‌های اقتصادی جایگزین نوآوری‌های علمی می‌شوند. بازار در این دوران به بیشترین حد گسترش خود می‌رسد و فناوری به‌شدت سیستماتیک و بدون انعطاف می‌شود و بخش‌های «تحقیق و توسعه» (R&D) در این دوران جایگاه خود را از دست می‌دهند. در این دوران، بقای فناوری بیشتر بر ترفندهای اقتصادی استوار است تا روش‌های علمی.
و در نهایت فناوری رو به مرگ می‌رود. یعنی دورهٔ آن به پایان می‌رسد. در این مرحله دو تصمیم مختلف وجود دارد: یكی اینكه تحقیقات بنیادی بر روی فناوری جدیدی سرمایه‌گذاری شوند و فناوری پیشین به طور كلی از بین برود (واگذاری). دیگر اینکه نوآوری در زمینهٔ فناوری جاری صورت گیرد تا فناوری دیگری مبتنی بر آن و با قابلیت‌های جدید ایجاد شود (نوسازی).
● جایگاه ایران
با توجه به گفته‌های بالا فكر نمی‌كنم تعیین موقعیت ایران در چرخهٔ عمر نانوفناوری خیلی سخت باشد، بله، این فناوری تقریباً در تمامی كشورهای دنیا دوران طفولیت خود را سپری می‌كند. البته یك نكته در این زمینه قابل توجه است: با توجه به سیاست‌ها و راهبردهای اتخاذشده در کشور در زمینهٔ رویارویی با فناوری نوین نانو و نیز با توجه به ریشه‌ای بودن فناوری مذکور در بسیاری از جهات، می‌توان این‌گونه گفت که فاصلهٔ موجود میان ایران و دیگر کشورهای جهان در زمینهٔ این فناوری بسیار کمتر از فاصلهٔ موجود در زمینهٔ فناوری‌های قدیمی‌تر است و با اتخاذ تصمیمات مقتضی، نه‌تنها می‌توان این فاصله را به صفر رساند، بلکه می‌توان در برخی شاخه‌‌ها بر دیگر کشورها پیشی گرفت. با این حال، نکتهٔ اساسی در کشور ما (از گذشته تا کنون) عدم توجه به روند تجاری‌سازی فناوری در کشور است.
● مدل پلكانی ارزیابی فناوری
در مدل‌های گوناگون ارزیابی فناوری، مدلی موسوم به مدل پلكانی برای محك‌ زدن قابلیت‌های فناوری یك كشور وجود دارد كه روشی برای مقایسهٔ سریع قابلیت‌های فناوری آن كشور در برابر دیگران است.
مدل پلكانی، چهار نوع دولت‌های ملی را بر اساس میزان قابلیت آنها در یک فناوری تشریح می‌كند. این چهار طبقه، از نوع A یا خیلی ضعیف تا نوع D یا خیلی قوی تقسیم می‌شوند. البته كشورها در طول زمان بسته به اینكه چقدر موفق عمل كرده‌اند در یك موقعیت خاص باقی نمی‌مانند. ممكن است در طی زمان پیشرفت كنند و در مراتب بالاتر قرار گیرند. همچنین اگر دولت بنا به دلایلی مهارت‌ها و شایستگی‌های خود را از دست بدهد، ممكن است در پلكان به عقب برگردد. همچنین باید توجه شود كه در درون هر طبقه دامنهٔ گسترده‌ای از قابلیت‌ها با تفاوت‌های زیاد وجود دارد. بهتر است در مورد این چهار پلكان كمی توضیح بدهم:
● دولت نوع A: دولت ناآگاه و منفعل
بنا به دلایل مختلف، دولت‌های نوع A نیاز به ایجاد قابلیت‌های فناوری را تشخیص نمی‌دهند و معمولاً در موقعیتی هستند كه در آن نیازهای دیگر مانند بهداشت و سلامتی و تعلیم و تربیت اولویت بیشتری بر توسعهٔ فناوری دارند. دلایل این کشورها ممكن است قانع‌كننده باشد. این كشورها سیاست‌های پایداری برای رشد فناوری‌ها ندارند و احتمالاً از روند كلی تجارت جهانی و بحث در مورد آلودگی، فناوری‌های سالم محیطی و موارد مشابه نیز دور هستند.
● دولت نوع B: دولت واكنش‌گر
دولت‌های نوع B نیاز به بهبود قابلیت‌های فناوری را به خاطر اهداف محیطی، رشد و صادرات تشخیص داده‌اند. البته آنها از اینكه چگونه به صورت نظام‌یافته در فرایند ایجاد قابلیت وارد شوند، آگاه نیستند. از آنجا كه منابع داخلی آنها محدود است و احتمالاً فاقد مهارت‌های كلیدی و افراد باتجربه در فناوری‌اند، تمایل یا تواناییِ نشان دادن واكنش در رویارویی با فناوری‌های نوین را ندارند و به همین علت نمی‌توانند وقایع را به نفع خودشان شكل بدهند.
● دولت نوع C: دولت راهبردی
دولت‌های نوع C، دانش مناسبی از چگونگی ارتقای قابلیت‌های فناوری در كشورشان دارند. آنها می‌توانند پروژه‌های فناوری ملی را به طور کامل اجرا كنند و یك رویكرد راهبردی برای ایجاد قابلیت‌ها اتخاذ نمایند، مانند كره یا ایالت تایوان. برای مثال، در هنگ‌كنگ، دولت سازمانی ایجاد و مستقر كرده است كه از انتشار فناوری بین بنگاه‌های كوچك و متوسط برای غلبه بر نقایص بازار همچون كمبود اطلاعات در بازارهای خارجی، حمایت می‌كند.
هنگامی كه دیدگاه واضحی از اولویت‌ها حاصل شد، دولت‌های نوع C می‌توانند راهبردها را شكل دهند و قابلیت‌های داخلی خود را به طور فزاینده در زمینهٔ فنی و مدیریتی توسعه دهند. بر خلاف دولت‌های نوع A و B، این كشورها می‌توانند برنامه‌های فناوری را به‌سرعت و مهارت به كار گیرند. این دولت‌ها از یك رویكرد راهبردی كه به صورت آگاهانه در مورد انتقال، جذب و بهبود فناوری ایجاد شده‌ است، سود می‌برند.
● دولت نوع D: دولت خلاق
دولت‌های نوع D، رهبران بین‌المللی در جهان در حال توسعه‌اند. یعنی می‌توانند به‌سرعت قابلیت‌های فناوری ملی را بهبود دهند. این دولت‌ها از تلاش‌های صنایع اصلی حمایت می‌کنند تا استانداردهای محیطی فناوری را تعریف كنند و ارتقا دهند و می‌توانند كمك كنند تا مرزهای كلی فناوری بین‌المللی را پیش برند، همانند فعالیت‌های كره در صنعت نیمه‌رساناها و نانوفناوری. این دولت‌ها یك رویكرد مشخص و ازپیش‌تعیین‌شده برای بهره‌برداری از فناوری به خاطر دستیابی به مزیت رقابتی اتخاذ می‌كنند. آنها با چهارچوب‌های مدرن راهبردی در اكتساب و نوآوری فناوری كاملاً آشنا هستند و از آن برای كمك به فناوری‌های جدید استفاده می‌كنند. بخش‌های دولت نوع D، نوعاً از درجهٔ بالایی از قابلیت مدیریت فناوری بهره‌مند هستند.
● قابلیت ایران در رویارویی با فناوری نانو
با اینكه فرایند ویژه‌ای برای تعیین جایگاه كشورها در این مدل پلكانی وجود دارد، ولی در اینجا بدون بیان این فرایند، نتایج بررسی‌های صورت‌گرفته در این زمینه را بیان می‌كنم. با توجه به فرایند ذكرشده و با استفاده از نظرات كارشناسی ۱۰ نفر از كارشناسان بخش‌های گوناگونِ سیاست‌گذاری و دانشگاهی و با استخراج میانگین جامعهٔ مورد مطالعه، این نتیجه حاصل شد كه در زمینهٔ فناوری نانو (به طور عام) كشور ایران در زمرهٔ كشورهای ردهٔ C یا كشورهای راهبردی قرار دارد. به این معنی که با توجه به فعالیت‌های صورت‌گرفته، قابلیت‌ سیاست‌گذاری قوی داخلی وجود دارد و رویكردی راهبردی برای اكتساب فناوری اتخاذ گردیده است. مسلماً در برخی زمینه‌ها كشور در پشت مرزهای فناوری قرار خواهد گرفت، ولی با این حال، توانایی‌های قابل توجهی در كشور وجود دارند كه از قابلیت اتكای زیادی برخوردارند.
منابع و مراجع:
[۱] ط. خلیل، ترجمه: س.ك. باقری، مدیریت تكنولوژی، مركز تكنولوژی نیرو (متن)، ۱۳۸۱.
[۲] ر. برادران كاظم‌زاده، م. حسنی پارسا، معرفی روش‌های TNA و STIP و پیشنهاد مدلی برای سیاست‌گذاری تكنولوژی، اولین كنفرانس بین المللی مدیریت، تهران، ۱۳۸۲.
[۳] م. دینی، كاربرد فناوری نانو در رفع نیازهای اساسی كشور، دومین كنفرانس مدیریت تكنولوژی، تهران ۱۳۸۴.
[۴] س. قاضی‌نوری، مروری بر تجربهٔ برنامه‌ریزی ملی نانوفناوری كشور: راهبرد آینده (ایران ـ نانوفناوری ـ ده‌ساله)، دومین كنفرانس مدیریت تكنولوژی، تهران، ۱۳۸۴.
[۵] گزارش فرایند انتقال فناوری در صنایع وابسته به فناوری نانو، ویرایش هشتم، از مجموعه گزارش‌های پروژهٔ بررسی عوامل مؤثر در ایجاد و رشد مشاغل فناوری نانو، كارفرما: ستاد ویژهٔ توسعهٔ فناوری نانو، مجری: بنیاد توسعهٔ فردا، ۱۳۸۴.
نویسنده:
كاوه اسدزمانه
منبع : باشگاه دانش‌آموزی نانو