جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

ما بی غمان مست دل از دست داده‌ایم


ما بی غمان مست دل از دست داده‌ایم    همراز عشق و همنفس جام باده‌ایم
بر ما بسی کمان ملامت کشیده‌اند    تا کار خود ز ابروی جانان گشاده‌ایم
ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده‌ای    ما آن شقایقیم که با داغ زاده‌ایم
پیر مغان ز توبه ما گر ملول شد    گو باده صاف کن که به عذر ایستاده‌ایم
کار از تو می‌رود مددی ای دلیل راه    کانصاف می‌دهیم و ز راه اوفتاده‌ایم
چون لاله می مبین و قدح در میان کار    این داغ بین که بر دل خونین نهاده‌ایم
گفتی که حافظ این همه رنگ و خیال چیست    نقش غلط مبین که همان لوح ساده‌ایم


همچنین مشاهده کنید