جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

مارکسیست فمینیسم


در حالى که فمينيسم بنيادگرا بر موضوعات سياست‌هاى جنسى و ستمگرى نسبت به زنان تمرکز دارد، فمينيسم مارکسيستى بهره‌کشى اقتصادى از مردان و زنان را برجسته‌سازى مى‌کند. تقسيم جنبى کار تحت رژيم سرمايه‌دارى بدان مفهوم است که زن‌ها نه فقط از لحاظ زيستى مولد افراد هستند، بلکه آنها همچنين تکثير کنندهٔ نيروى کار کارگرى هستند. انجام چنين کارى در محدوده خانه امکان‌پذير است و فمينيسم مارکسيستى از اين ديدگاه وارد بحث 'کارخانگي' شده که نشان مى‌دهد چگونه کارخانگى در خدمت منافع سرمايه‌ در آمده است. اوقات فراغت مردان در خانه براى زنان ايجاد کار مى‌کند. مردان از اين بابت مى‌توانند در درون يا بيرون خانه به اوقات فراغت بپردازند که مسؤوليت عمدهٔ کارهاى خانه از قبيل انجام امور روزمره، خريد، و نگهدارى بچه‌ها به عهدهٔ زنان است. دنيائى پر از کودک و بدون زن را در نظر آوريد - آن وقت چگونه ممکن است سازمان کنونى کار و اوقات فراغت ادامه يابد؟ بررسى‌هاى گرين و همکارانش (۱۹۸۷) بر اين موضوع تأکيد دارد که زنان با گونه‌اى انديشهٔ متکى بر جبر و با مقدارى شکوهِ مى‌پذيرند که با ازدواج و تشکيل خانواده علايق اوقات فراغت آنان محود خواهد شد، ولى چنين محدوديت‌هائى به همان شکل يا از لحاظ زمانى به همان اندازه در مورد مردان اعمال نخواهد شد.
تسلط اين نقش اوليهٔ زن و مادر بدان مفهوم است که زن‌ها مسؤليت‌هاى خانگى را کار به شمار نمى‌آورند، گرچه پژوهش‌ها نشان داده است که زنانى که شغل با درآمد ندارند به‌طور متوسط ۷۷ ساعت در هفته کار مى‌کنند، ولى اين کار بدون مهارت، يکنواخت، کسل‌کننده، روزمره و نامرئى است به‌طورى که انجام آنها فقط زمانى مورد توجه قرار مى‌گيرد که لباس‌ها تميز نباشد، غذائى پخته نشود و کسى از کودکان مواظبت به‌عمل نياورد. همان‌گونه که يکى از شعارهاى جنبش فمنيستى ننشان مى‌دهد، 'زن‌ها در آغوش مردان مى‌افتند و دست‌هايشان در آغوش ظرفشوئي' . وضعيت زنان در خانه به حالت بردگى خيلى نزديکتر است تا به انجام کار فشرده در جوامع صنعتي.
زن خانه‌دار خيلى بيشتر از جوامع قبل از صنعتى شدن که کار آهنگى طبيعى داشت در 'جهت کار' قرار گرفته تا 'در جهت زمان' که از ويژگى‌هاى کار با دستمزد مردانه است. يکى از روندهاى ثابت در بررسى‌هاى فمينيستى اين است که نشان مى‌دهد که کار زنان بيش از اندازهٔ زياد است و اينکه روز آنان به انجام 'فعاليت‌هائى بدون دقت' همراه با انجام کارهاى خانه، تهيه غذا و نگهدارى از کودکان طى مى‌شود. در نتيجه، 'وقتى که صرف نوشيدن قهوه مى‌شود' ، 'گوش دادن به راديو' و 'پرحرفي' خيلى به عنوان اوقات فراغت به حساب نمى‌آيد، بلکه 'استراحت ' پس از انجام کارهاى روزمره است که ممکن است چنين عنوانى را کسب کند. چيزى که معما گونه است اين است که بنا بر شواهد موجود، زنان به‌طور معمول براى خودشان معيارهاى رو به افزايشى براى بچه‌داري، تميزى و نظافت، و مهارت‌هاى آشپزى درست مى‌کنند و در نتيجه طرح‌هائى (وسايل خانگي) که براى کمتر کردن کار خانه ارائه مى‌شود، الزاماً باعث کاهش ميزان وقتى که آنها صرف انجام کارهاى خانه مى‌کنند نمى‌گردد. از لحاظ مالي، اقتصادى و اجتماعي، زنان وابسته به ساختارهاى رسمى درون خانواده و ساختارهاى مربوط به ازدواج و انجام کارهاى خانگى هستند که آنان را به‌عنوان کارگران خانگى و افراد مسؤل پرستارى در محدوده خانه و مردان را به‌عنوان کارگرانى که کار مى‌کنند يا شغل با دستمزد دارند معرفى مى‌کند. هر دو گروه به‌عنوان مصرف کننده به سرمايه‌دارى وابسته‌‌اند. دولت از طريق بخشودگى‌هاى مالياتي، طرح‌هاى بازنشستگي، و سياست‌هاى رفاه اجتماعى به‌ويژه آنهائى که با بعد مراقبت‌هاى اجتماعى سر و کار دارند، باعث تقويت وابستگى زنان به مردان مى‌شود. در نتيجه، وظيفهٔ اوليهٔ زنان ارضاى جنسى مردان و انجام امور خانه است و انجام کارهاى خانگى آنان فضا، منابع و وقت لازم را براى مردان به‌ويژه شوهران فراهم مى‌آورد تا از اوقات فراغت خويش لذت ببرند.


همچنین مشاهده کنید