شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

کرسی‌های اسلام‌ستیزی برای نژادپرستان اروپایی


کرسی‌های اسلام‌ستیزی برای نژادپرستان اروپایی
بازنده اصلی انتخابات پارلمانی اروپا فقط سوسیالیست‌ها و چپگرایان نبودند بلکه این انتخابات به قدرت یابی افراطی ترین احزاب سیاسی در کشورهای مهم این قاره منجر شد. درهلند گروه اسلام ستیز ویلدرز ۱۷ درصد، در اتریش راستگرایان افراطی ۱۳ درصد و در انگلیس ۲ کرسی به‌دست آوردند. به همین دلیل، وضع آینده پارلمان اروپا نه تنها محل نگرانی ۲۷ دولت‌ اروپا است بلکه مردمان این قاره از کرسی‌هایی که گروه‌های نژادپرست در این مجمع بدست آورده‌اند به شدت نگران هستند.
اروپایی‌ها اگر تاکنون خطر احزاب نژادپرست را چندان جدی نمی‌گرفتند به این سبب بود که فعالیت آنها از محدوده یک کشور و ایالت فراتر نمی‌رفت و کمتر امکان تأثیرگذاری بر تصمیم نهادهای اتحادیه اروپا را داشتند. راستگرایان افراطی در عرصه سیاست اروپا،‌اقلیتی کنترل شده بودند که همه جناح‌ها و احزاب بزرگ جهان دموکراسی بویژه دو جناح حاکم؛ لیبرال‌ها و سوسیال دموکرات‌ها در کنترل و مهار آنها اتفاق نظر داشتند.
همه نخبگان و افکارعمومی اروپا تاکنون این جریان را به چشم یک ویروس سیاسی در نظام لیبرال دموکراسی غرب دیده‌اند زیرا بر این باورند که راستگرایان افراطی، یکی از اصلی‌ترین آموزه‌های فاشیسم «برتری نژادی» را تعقیب می‌کنند و احیای این اندیشه در عمل چیزی جز برانداختن، «اعتدال و تساهل» به عنوان رکن اصلی دموکراسی نیست.
شاید با نگاه به نتیجه انتخابات پارلمانی اروپا ۷ ژوئن این گونه تصور شود که هنوز راستگرایان افراطی در اقلیت هستند و کسب حدود ۲۰ یا ۳۰ کرسی از ۷۳۶ کرسی این نهاد توفیق چندان چشمگیری نیست اما واقعیت این است که همین تعداد کرسی، نشان از سرعت رشد این جریان دارد. نکته جالبتر این است که ارتباطی تنگاتنگ میان کاهش اعتبار دو جریان بزرگ لیبرال‌ها و سوسیال دموکرات‌ها با جهش این نحله افراطی برقرار است. درواقع راستگرایان افراطی بیشترین موفقیت را در کشورهایی به دست آورده‌اند که جناح لیبرال‌ها روبه افول و ورشکستگی نهاده‌اند.
اروپایی‌ها اکنون موقعیت این جریان در پارلمان آینده اروپا را با دوره‌های قبلی می‌سنجند و با این نگاه از این که جریان نژادپرستی مثل گروه گرت ویلدرز ۱۷ درصد آرا را در هلند به دست آورد نگرانی سر می‌دهند.
در هر حال انتخابات پارلمانی هفتم ژوئن اروپا، گروه حاشیه نشین راستگرایان افراطی را به متن سیاست کشاند و با کرسی‌هایی که نصیب این جریان شد،از این پس آنها به تریبون پرنفوذی بنام پارلمان اروپا دسترسی یافته‌اند و به راحتی می‌توانند اندیشه‌های افراطی خویش علیه همه اقلیت‌های قومی یا مذهبی را جامه عمل پوشانند و با ایجاد فراکسیونی تازه در مرکز قانون گذاری اروپا، آرامش و اعتدال اروپا را به چالش بکشند.
برخی سیاستمداران اروپا تصریح کرده‌اند که در ظهور این جریان صدای پای فاشیسم را می‌شنوند.سران اروپا این نگرانی را بیش از هر جا متوجه کشور هلند و انگلیس می‌کنند که تاکنون به عنوان نماد همزیستی اقوام و مذاهب مطرح بوده‌اند. روزی که خبر موفقیت حزب اسلام‌ستیز گرت ویلدرز در هلند اعلام شد. رهبران سیاسی اروپا که در دو سال اخیر شاهد بحران سازی این حزب در روابط غرب با جهان اسلام و هجوم آن به مقدسات مسلمین بوده‌اند این اتفاق را یک شوک بزرگ خواندند. شخص فرانتس مونتفرینگ رئیس پارلمان اروپا که در عین حال ریاست حزب سوسیال دموکرات در آلمان را برعهده دارد پس از پیروزی راستگرایان افراطی در هلند نسبت به گسترش موج نژادپرستی در اروپا هشدار داد. نگرانی این گروه از رهبران میانه رو اروپا وقتی به اوج رسید که احزاب راستگرا در اتریش و انگلیس و فرانسه نیز چند کرسی از پارلمان را به خود اختصاص دادند.
نباید از یاد برد که ماجرای رویارویی دو طیف میانه‌روها و افراطیون، قصه تازه‌ای نیست. تاریخ اروپا در کشمکش میان نحله‌های گوناگون قومی و مذهبی سپری شده‌ است. اروپای مدرن هنوز بعد از دو جنگ ویرانگر که هر دو ریشه در تفکر نژادی داشتند از کابوس شوونیسم خارج نشده است. اما در برهه کنونی اروپا با نسل تازه‌ای از راستگرایان افراطی دست به گریبان است. این نحله نوظهور بیش از همه مهاجران بویژه طایفه مسلمانان را هدف قرار داده است و بر آن است که اروپای مسیحی باید با اخراج اقلیت‌های دینی و قومی دیگر به سمت یکپارچگی نژادی حرکت کند.
شاید شناسنامه و تاریخ تولد این جریان را بتوان واقعه ۱۱ سپتامبر قرار داد واقعه‌ای که به ظهور نحله‌ای از نوصلیبیون در غرب منجر شد و با فوران احساسات افراطی در جهان مسیحیت، ضدیت با مسلمانان به اوج رسید.در اروپا این فرایند اسلام ستیزی را چند اتفاق دیگر تکمیل کرد و عمق بخشید، اروپا بعد از چند رویداد بزرگ تروریستی مثل بمبگذاری مترو لندن و انفجار قطار مادرید با موجی از حرکت‌های نژاد پرستانه دست به گریبان شد که نقطه اوج این رویارویی، در انتشار کاریکاتورهای موهن دردانمارک، انتشار فیلم فتنه و حمله به مساجد و مراکز فعالیت مسلمانان در پایتخت‌های مهم اروپایی نمایان شد. افراطیون بویژه در کشورهایی مثل بلژیک،‌هلند، اتریش و فرانسه به صورت گسترده خواستار اخراج مهاجران شرقی شدند این فضای رعب و وحشت را رئیس پارلمان اروپا پس از انتخابات اخیر به روشنی توصیف کرد وگفت: احزاب راستگرا بر این باورند که اقلیت‌‌ها مسئول مشکلات کنونی بشریت هستند و این در حالیست که هیچ‌کس نباید در اروپا به دلیل عقاید مذهبی خود دچار ترس شود و همه شهروندان در آلمان و دیگر مناطق اروپا با هم برابرند.
این مقام اروپایی به وضوح خبر دارد که احزاب اسلام ستیز چه خوابی برای پارلمان اروپا دیده‌اند آنها بیش از هر چیز برای تغییر قوانینی که بر همزیستی اقوام و ملیت‌ها تأکید دارد تلاش می‌کنند و از هم‌اکنون لوایحی را آماده کرده‌اند. احزاب سیاسی این طیف از ۴ کشور اروپایی چند بار در پایتخت‌های اروپایی گردهم آمدند تا درپارلمان اروپا فراکسیونی از تندروهای راست را تشکیل دهند. این گروه‌ها عبارتند از احزاب راستگرای افراطی «آزادی» اتریش به رهبری هاینس کریستین اشتراخه، جبهه ملی فرانسه به ریاست ژان ماری لوپن، ولامس بلانگ بلژیک به رهبری فرانک فان هکه و «آتا کا»ی بلغارستان به رهبری فولن سیدورف که همگی اندیشه یکپارچه سازی قومی اروپا و جلوگیری از مهاجرت، گسترش اسلام و جهانی‌سازی را دنبال می‌کنند. این رهبران راستگرا در نظر دارند خویشاوندان فکری خود را از سراسر قاره اروپا حتی کشورهای غیراتحادیه اروپا نظیر روسیه و صربستان به اردوی حزبی خود بکشانند.
در این که چه عواملی موجب شد این جریان تندرو به راحتی سوار موج رأی مردم در بالاترین نهاد قانونگذار اروپا گام بگذارد ناظران سیاسی بیش از هر چیز انگشت اتهام را به سوی عملکرد ضعیف دولت‌های لیبرال یا سوسیال دموکرات این قاره نشانه رفته‌اند. انتخابات اخیر پارلمان اروپا نشانه‌های روشنی از بحران مدیریت دولت‌ها داشت و این نظریه را ثابت کرد که در فضای آشفته و بی‌اعتمادی مردم به حکومت، فقط جریان‌های ساختار شکن هستند که سود می‌برند همچنان که فاشیسم در قرن بیستم سوار بر موج یأس اجتماعی به قدرت رسید.
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید