جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


گفتگوی بی پایان


گفتگوی بی پایان
« گفتگوی بی پایان »
حاشیه ای بر : شکل های نا تمام
شمس آقاجانی
نشر ویستار
"شکل های نا تمام" نام مجموعه مقالاتی ست که طی حدود ۵ سال از شمس آقا جانی شاعر منتخب دهه هفتاد بنیاد فراپویان در نشریات مختلف چاپ و یا برای اولین بار در این مجموعه گرد هم آمده است. هسته اصلی کتاب، کارگاه شعر و نظریه دکتر براهنی ست که به صورت نظریه ای انتقادی بر بستر جریان ادبی این دو دهه استوار گشته است . دو مولفه فراگیر در کلیت مجموعه به چشم می خورد. اول طرح دقیق نظریات ادبی و موضع گیر در مقابل تلقی های نادرست و بعضا افراطی پیرامون این نظریات و دوم ، پرداختن به برخی مسائل حاشیه ای کارگاه با هدف انتقال درست بخشی از تاریخ ادبیات معاصر به آیندگان.
اگر بخواهیم (طبق یک عادت شخصی ) از آخر، یعنی درست از جایی که نمایه های کتاب حضور دارند (اگر داشته باشند)، وارد خوانش " شکل های ناتمام" شویم، می بینیم که طی یک نمودار آماری و قابل فهم نام دکتر براهنی با ۴۶ بار تکرار پژواک خاصی در متن مقالات داشته است و به افرادی مثل ژاک دریدا و منوچهر آتشی به یک اندازه (۱۳ بار) اشاره یا ارجاع داده شده است، وشاعرانی مثل یدالله رویایی وعلی باباچاهی نیز از جمله افرادی اند که با وجود افتراق نظر بسیار، نام آنها به کرات و با احترام در این کتاب برده شده است. آقاجانی با یک همچون طرحی در جایی در ضمیمه دوم کتاب (۲۸۸ص) به پی گیری و تحلیل آماری اشعاری که درسال های ۱۳۷۱ به این سو در دو نشریه آدینه و بعد ها تکاپو انتشار یافته اند می پردازد (این دو نشریه در آن زمان بازتاب دهنده حرکت های آوانگارد شعر بوده اند) و درمی یابد که به دلایلی از نقش محوری تصویر دراین اشعاردر یک نگاه محسوس و گذرا کاسته شده است.
آقاجانی می نویسد :«اصلی ترین مشخصه ای که شعر این دو دهه را از جریان شعری قبل از خود به نحو بارزی جدا می کند مسئاله "زبانیت" است.ص۲۸۶ » این سر فصل کلی به علاوه بحث "حسی شدن" زبان مهمترین وجوه نظری کتاب را پوشش می دهند و سر فصل هایی مثل "خاطرات یک دوستی انتقادی " به مسائل غیر ادبی پیرامون کارگاه شعر وقصه دکتر براهنی اشاره دارند.
آنچه مسلم است "شکل های ناتمام" درپی صورت بندی سپهری تام وتمام از پیشنهادات تازه که به شکلی تبین کننده ابژه ای تازه برای عنصری تعریف ناپذیر مثل شعر امروز یا فردا باشند نیست و انتقاداتی که بر این وجه تبین ناپذیر بر این کتاب دیده می شود نمی توانند صورتی منطقی به خود ببخشند چرا که ما در اولین مقاله کتاب در جایی که به شعر "ازهوش می" براهنی پرداخته شده و نام زبانیت را بر پیشانی دارد می خوانیم :« همانطور که می دانیم در هنر موضوع تازه نداریم ، مکتب هنری جدید به این مفهوم نیست که چیز جدیدی کشف شده است .آنچه اتفاق می افتد از تاکیدی ناشی می شود که بر روی بر خی از عناصر و تمهیدات هنری نسبت به بر خی دیگر اعمال می گردد . در هر مکتب هنری ، بر خی از عناصر بر برخی دیگر اعمال می گردد. در هر مکتب هنری ، بر خی از عناصر بر بر خی دیگر غالب می شوند(dominant) و از بقیه سلب وجه غالبیت می کنند در مقایسه بین دو مکتب سمبولیسم و ایماژیسم هرگز به این نتیجه نخواهیم رسید که در ایماژیسم سمبول وجود ندارد و یا بالعکس ، بلکه در این جا تاکیدی که بر سمبول می شود نقشی تایین کننده می یابد پس مکتب های هنری جدید ، شیوه های جدید در می افکنند که در آن چیزهایی که تا کنون افقی و عادی بوده اند (norm) عمودی و موکد می گردند.(for grounded)»
با این توصیف گشتن به دنبال حکم و یا تاکیدی که به گونه ای تلمیحی یا موکد" شکل های نا تمانم" در پی طرح یا اشاره به آن است نه افق کاملا طی شده بلکه گریزی به فضایی از پیشنهادات جدید زبانی است که برخی از اشعار مورد تاکید در کتاب، منجمله اشعار براهنی به آن سو سوق یافته اند .
پس عنصر ناتمامی وناکاملی که در نام کتاب نیز تجلی یافته ازهمین منظر، قابل بحث است که شاید باید جای دو مفهوم « تعریف جامع » را با« اشاره یا گریز» عوض کنیم تا بهتر بتوانیم در برخورد با تناقضات و گاها موقعیت های پارادوکسیکال، به جان کلام راه یافته و عینک پوزیتویستی را از چشم های خسته ی آکادمیک در بر خورد با این مجموعه برداریم وبیشتر به این نکته ارزشمند در مورد این کتاب بیندیشیم که حد اقل شکل پرداخت به مباحث کاملا خلاقانه بوده و ازنمونه های کاملا کسل کننده و الگویی فاصله زیادی گرفته است.
برای نمونه ایده اصلی "شکل های نا تمام" یکی از محوری ترین مقالات کتاب که با نام کتاب نیز در ارتباط است و به شکل موشکافانه ای از بهترین آثار فروغ فروخ زاد مستفاد شده به چرخشی اشاره دارد که از هنر مدرن که بیشتر بر دلالت"معنا" استوار بود به سمت نوعی حسی شدن (نه احساساتی ) یا فرامعنایی، گردش کرده است :« بیان پیچیده ی مفاهیم پیچیده و بیان انتزاعی مفاهیم انتزاعی کار فلسفه است - یا حد اقل در بسیاری موارد این گونه بوده است – کار شعر بیان ساده آن پیچیدگی هاست. بیانی که از شدت سادگی، فهم ناپذیرمی گردد. برای درک چیزی که ساده اما فهم ناپذیر است تنها باید آن را حس کرد. وقتی که به جای معنی کردن و فهم ظاهری نا چار شویم که آن را حس کنیم ، تازه وارد فضای هنری شده ایم .۲۰۴» .
با نگاهی کلی به این چند سطر در می یابیم که ایده بیانگری در این نظریات هنوز جای مخصوصی برای خود اشغال کرده است. از طرف دیگر، در جای دیگر وقتی در "حافظه برود گم شود " که پیرامون شعر"حکایت آن بیت " به روابط تغزلی پرداخته شده، می خوانیم :« شعر تغزلی ، فراموشی و در گیری زبان است با مقاطعی حسی از زمان . در چنین مقاطعی زبان به سمت مخفی گاه هایش حرکت می کند ، نه بدان جهت که صرفا لحظات شخصی و خلوت ما را بیان کند بلکه در این شرایط ، این کلمات و نا کلمات اند که با یکدیگر به مغازله می پردازند و لحظات خلوت خود را بر ملا می کنند.این امر حاصل نمی شود مگر این که شاعر خود را از شر بیانگی خلاص کند یا در پرانتز بگذارد تا تغزل بتواند تکنیک خود را به شکرانه این رهایی کشف کند.۲۶۹» .
ما به یک تناقض در بطن بیانگری و نا بیانگری نرسیده ایم بلکه بیشتر از هر چیز با یک مفهوم جدید که کریستوا آن را "معنا زایی" می نامد مواجهیم که در اجرا های زبانی تجلی می یابند. که به نوعی کنش مند سازی موسیقایی، معنایی و... اشاره دارد و نمونه های این نوع از پرداخت به زبان را می توان دراشعار پیشینیان نیز، آنجا که با واج آرایی و صنعات مشابه در جهت القای فضای مورد اشاره بر می آیند به وضوح دید.
اما سودای امر نو همواره پیگیر مباحث طرح شده، است و نویسنده به شکل پنهانی ایده نوعی "لیلا سازی "جدید را در سر دارد که با مقاله « لیلا ساز بزرگ فارسی » در نیمه ها ی کتاب با خواننده در میان گذاشته می شود. لیلا سازی؟ بله ؛ تغییر وضعیت، مهمترین مساله لیلا سازی ست. آقاجانی با اشاره به این نکته که: انسان های بزرگ دارای اراده ای بزرگند که در دو بخش اراده به سازندگی و اراده در تداوم تجلی می یابد وارد دیالوگی با دال های ذهنی شعر فار سی از نظامی تا شاملو شده و با پیگیری نقش لیلا (موضوع خطاب – معشوق – عنصری وحدت بخش- بیرون – دیگری- جهان ) به تغییر دال جدید به دست شاملو از لیلا به رکسانا و بعدها به آیدا اشاره می کند ومی نویسد « او از محتوای زندگی شاعر پا به جهان گذاشته است، جهانی که جهان بینی و فرهنگ شعری خاصی را نمایندگی می کند و او در این میان یک واسطه موثر است که رکسانای دلخواه شاعر را در شعرش تشکیل می دهد . ۱۸۴» این گردش مورد اشاره که ابتدا در سطح تغییر دال جلوه گر شده و به تعریف مدلولی تازه انجامیده است چیزیست که می تواند یکی از ایده های شکل های ناتمام پنداشته شود . حرف زدن و شناخت و در نهایت تغییر چیزی که نه از محتوای زندگی شاعر امروز بر خاسته ونه رها کردنی است. این ایده مدرنیستی (نفی - تغییر –امر نو) در مقدمه کتاب نیز نمود داشته و پیش گفتار را با این کلمات می آغازد:« هر وقت که نوشته قبلی ام را مرور می کنم ، با خودم می گویم : آیا هنوز هم همان گونه فکر می کنم ؟! این دغدغه ایست که همیشه با من است و در عین حال همیشه تازه .۱۱»
این لیلا سازی بیشتر از هر چیز به نوعی گردش، دلالت دارد که نویسنده در پی شناخت آن است. از سویی دیگروابسته گی آقاجانی به آموزه های ساختارگرایانه و به خصوص مباحث باختینی وتاکید وی بر بوطیقا با تلقی های افراطی در مورد ساخت شکنی ، تصادف و مفاهیم مطرح امروز که بیشتر از همه در میان شاعران جوان شایع اند، موجب می شود تا نیاز به نوعی جداسازی جریان های نظری و عدم همانند انگاری در ذهن نویسنده ضرورت یابد:« هر گونه تصادف ، آشفتگی و هنجارگریزی در اثرمی بایست تنها در نتیجه روابط حسی – هستی شناختی بین اجزاء اثر و در ارتباط با کلیت زیبایی شناختی آن خلق شود و گرنه آشفتگی ها ، نتیجه ای جزهرج و مرج بی مایه نخواهند داشت. بیان حاضر وجود آشفتگی و تصادف را به طور یک جانبه رد نمی کند، بلکه بر وجه دلالتی واقعیت حس و زبان – یا تمهید- به وجود آورنده و پردازنده ی آن حس تاکید می کند، به دیگر سخن هر چیز آشفته و بی معنایی فاقد دلالت نیست مهم آن است که این دلالت در جهت اهداف زیبایی شناسانه بر خاسته از متن اثر نقش مند شود .۱۹۲ »
نثر آقاجانی نثر شفاف و راحتی ست اما گاهی ما در خوانش کتاب او با ابهاماتی مواجهیم که گویی خواننده در توضیح یک موضوع جدید دلایل و نمونه های کافی نمی یابد. شاید این امر به دو شکل، قابل طرح باشد :اول آنکه نمونه های کافی از امر مورد بحث در دست نیست و یا به قولی تولید نشده و دوم آقاجانی در ارایه آن موارد ناتوان و یا هدفمند بوده است.
فرهاد اکبرزاده


همچنین مشاهده کنید