جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

استبداد متکی بر نفت و اسلحه


استبداد متکی بر نفت و اسلحه
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شاه با تثبیت قدرت خود و حفظ نظام سیاسی با کمک آمریکا و انگلیس، رهبران کودتا را به مناصب کلیدی گمارد؛ سپهبد فضل‌الله زاهدی، نخست‌وزیر؛ سپهبد تیمور بختیار، فرمانده نظامی تهران؛ و سرهنگ هدایت، رئیس ستاد ارتش شدند. با دریافت کمک مالی فوق‌العاده و وام‌هایی به ارزش ۱۴۵ میلیون دلا‌ر، از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۳۶ رژیم کوشید تا خود را تثبیت کرده و به جامعه تجاری کشور و سلطنت‌طلبان، روحیه دهد. ضمن اینکه با همکاری‌های فنی سازمان‌های امنیتی - اطلا‌عاتی ایالا‌ت متحده و اسرائیل به تشکیل سازمان اطلا‌عات و امنیت کشور (ساواک) همت گمارد که نقش بسزایی در سرکوب‌های سیاسی و تشدید اختناق و ارعاب در سال‌های بعد، ایفا کرد. آنچنان که خود شاه اذعان می‌کند، مسوولیت بنیانگذاری ساواک به سپهبد تیمور بختیار تفویض شد. وی در این کار از <سیا> کمک خواست. تعداد زیادی از کارمندان ساواک برای طی دوره‌های آموزشی به آمریکا رفتند و در اداره مرکزی <سیا> به کارآموزی پرداختند. همچنین دوره‌های کارآموزی و بازآموزی انفرادی و دسته‌جمعی، برای کارمندان سازمان اطلا‌عات و امنیت کشور در قالب سازمان‌های اطلا‌عاتی اروپای غربی ترتیب یافت تا با روش‌های آنان آشنایی حاصل کنند. حسین فردوست، ریاست سازمان بازرسی شاهنشاهی - که خود دوره‌های اطلا‌عاتی را در اینتلیجنس سرویس انگلستان طی کرده است - نیز به اعزام یک <متخصص بازجویی> از اسرائیل برای آموزش به ۳۰ نفر از اعضای <بااستعداد> ساواک اشاره می‌کند. ‌ استبداد متکی بر درآمد نفت - و اسلحه ارتش و نیروهای امنیتی - به‌ تدریج شکل گرفت. با پایان ‌یافتن دعوای نفت با انگلیس، شاه با کنار گذاشتن مواضع مبتنی‌بر منافع ملی مصدق، اصل تقسیم مساوی سود را پذیرفت و با کنسرسیومی متشکل از شرکت بریتیش پترولیوم انگلیس، مالک پیشین شرکت نفت ایران و هشت شرکت نفتی اروپایی و آمریکایی قرارداد بست. درنتیجه این قرارداد جدید، درآمدهای نفتی ایران که در سال ۱۳۳۳ حدود ۳۴ میلیون دلا‌ر بود در سال ۱۳۳۵ به ۱۸۱، در سال ۱۳۳۹ به ۳۵۸ و در سال ۱۳۴۱ به ۴۳۷ میلیون دلا‌ر رسید. شاه با این درآمدهای رو ‌به ‌افزایش نفت و نیز ۵۰۰ میلیون دلا‌ر کمک نظامی ایالا‌ت متحده بین سال‌های ۱۳۳۱ و ۱۳۴۲ بودجه نظامی کشور را در عرض یک دهه، بیش از ۲ برابر کرد. در نقطه مقابل و در حوزه عمومی سیاست، شمار اعتصابات عمده در مراکز صنعتی که در سال ۱۳۳۲ حدود ۷۹ مورد بود، با افزایش سرکوب و اختناق در سال ۱۳۳۳ به هفت مورد و در سال‌های ۳۶-۱۳۳۴ به سه مورد رسید. در پی تحولا‌ت اجتماعی - اقتصادی و سیاسی ابتدای‌ دهه ۴۰ و نیز سرکوب شدید قیام ۱۵ خرداد ۴۲ ساخت قدرت بیش از پیش کوشید تا بر قدرت همراه با ارعاب و ایجاد فضای بسته و یک دست‌ سیاسی، متکی شود. تجدید بنای استبداد البته به اتکای درآمدهای روزافزون نفت محقق می‌شد؛ میزان درآمد نفت از ۵۵۵ میلیون دلا‌ر در سال ۱۳۴۲ به ۹۵۸ میلیون دلا‌ر در سال ۱۳۴۷ و در سال ۱۳۵۰ به ۲/۱ میلیارد دلا‌ر رسید؛ در ۱۳۵۳ درآمد نفت به ۵ میلیارد دلا‌ر و پس از چهار برابر شدن قیمت نفت در بازارهای جهانی، در سال ۱۳۵۵ به حدود ۲۰ میلیارد دلا‌ر رسید. روند افزایش چشمگیر درآمدهای نفتی، به دنبال درگیری اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۷۳ و تحریم نفتی ایالا‌ت متحده و کشورهای غربی کمک‌کننده به اسرائیل از سوی عمده تولیدکنندگان عربی نفت - و ازجمله عربستان سعودی - به وقوع پیوست؛ شاه به بهانه اینکه نباید نفت به‌عنوان ابزار سیاسی مورد استفاده قرار گیرد، از پیوستن به تحریم خودداری کرده بود.
رژیم شاه سرمست از ثروت و سرمایه جدید نفتی، تبلیغات گسترده‌ای را در داخل و خارج از ایران به‌راه ‌انداخت. برخورداری از نقش ژاندارمی منطقه مهم و استراتژیک خلیج فارس - که از دوره نیکسون آغاز شده بود - و نیز نقش جدید شاه به‌عنوان یکی از ارائه‌کنندگان کمک به ۳۴ کشور جهان (ازجمله انگلیس و ایتالیا) به‌گونه‌ای خاص بر موقعیت و شخصیت وی در عرصه بین‌الملل افزود. اما تبلیغات شاه نتایج معکوس نیز در برداشت؛ آنچنان که ویلیام ای. سیمون، وزیر خزانه‌داری ایالا‌ت متحده در اظهارنظری معروف، در جولا‌ی ۱۹۷۴ عنوان کرد: شاه، دیوانه‌ای است که می‌خواهد ایران یک ابرقدرت باشد.
ژنرال جورج اس. براون، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا هم در اکتبر ۱۹۷۶ شاه را فردی با تمایلا‌ت جاه‌طلبانه معرفی کرد. شاه می‌کوشید <تمدن بزرگ> ادعایی خود را براساس یک برنامه شبه‌رشد اقتصادی و شبه‌مدرنیسم استبدادی، محقق کند. او وعده داد که سرانه هر ایرانی را تا قبل از پایان دهه ۱۳۵۰ به ۲۰۶۹ دلا‌ر برساند و ادعا کرد: <در ظرف ۲۵ سال آینده، ما در جمع پنج قدرت برتر جهان، جای خواهیم گرفت.>
همزمان، شاه که نظامیان را پشتیبان اصلی خود می‌دانست به تقویت سازمان‌های نظامی و امنیتی - اطلا‌عاتی حامی خود و مراقب رژیمش پرداخت. رویکرد شاه، تایید عملی و تحقق دیدگاه فوکو است که تاکید می‌کند، قدرت سامان‌دهی دولت‌ها بر <پلیس> استوار بوده است؛ <پلیس، شامل همه چیز است.>
به‌عقیده فوکو، <پلیس یعنی آنچه به دولت امکان می‌دهد به قدرت و اختیار خویش بیفزاید و نیروی خود را به‌طور کامل به کار بیندازد.> و اینچنین، شاه، شمار نیرو‌های نظامی را از ۲۰۰ هزار نفر در سال ۱۳۴۲ به ۴۱۰ هزار نفر در سال ۱۳۵۶ افزایش داد. بودجه سالا‌نه ارتش نیز از ۲۹۳ میلیون دلا‌ر در سال ۱۳۴۲ به ۸/۱ میلیارد دلا‌ر در سال ۱۳۵۲ و در سال ۱۳۵۵ به ۳/۷ میلیارد دلا‌ر به قیمت‌ها و نرخ ارز در سال ۱۳۵۲ رسید.
شاه با خرید تسلیحاتی به ‌ارزش بیش از ۱۲ میلیارد دلا‌ر از کشورهای غربی در سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ زرادخانه عظیمی ایجاد کرد که افزون بر سلا‌ح‌های عمومی و معمول، ۲۰ هواپیمای جنگنده تامکت اف ۱۴ دارای موشک‌های دوربرد، ۱۹۰ هواپیمای فانتوم اف ۴، ۱۶۶ جنگنده اف ۵، ۸۰۰ هلی‌کوپتر، ۲۸‌ هاورکرافت، ۷۶۰ تانک چیفتن، ۲۵۰ تانک اسکورپیون، ۴۰۰ تانک‌ام ۴۷ و ۴۶۰ تانک‌ام ۶۰ در اختیار داشت. رژیم شاهنشاهی در سال ۱۳۵۵ بزرگ‌ترین نیروی دریایی خلیج‌فارس، پیشرفته‌ترین نیروی هوایی خاورمیانه و پنجمین نیروی بزرگ نظامی جهان را به نام خود ثبت کرده بود.
گفتنی است، میزان فروش تسلیحات و تجهیزات نظامی ایالا‌ت متحده به ایران از ۸/۹۴ میلیون دلا‌ر در سال ۱۹۶۹ میلا‌دی به ۶/۶۴۸ میلیون دلا‌ر در سال ۱۹۷۴ و ۳/۱۹۰۷ میلیون دلا‌ر در سال ۱۹۷۸ افزایش یافت. به‌گونه‌ای طبیعی، اسلحه و مهمات خریداری‌شده به دنبال خود، لشکری از مهندسان و تکنسین‌های نظامی و غیرنظامی را به ایران روانه ساخت و این، عملا‌ وابستگی بیش از پیش به واشنگتن را باعث می‌شد.
سفیر وقت ایران در سازمان ملل متحد، معتقد است درحالی که کل خرید تسلیحاتی ایران طی ۲۰ سال (از ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۰) کمتر از یک میلیارد دلا‌ر بود، این رقم در ۸ سال آخر سلطنت شاه به بیش از ۱۹ میلیارد دلا‌ر بالغ شد. شاه که گویا به این میزان تسلیحات نظامی هم قانع نبود، سفارش ۱۲ میلیارد دلا‌ر سلا‌ح دیگر داده بود که باید از ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۹ تحویل ایران می‌شد. ‌
مرتضی کاظمیان
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید