شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

به صحبت‌های کودک خود گوش کنید


به صحبت‌های کودک خود گوش کنید
وقتی صحبت می كنیم، دوست داریم طرف مقابل به دقت به حرف ما گوش كند و ما بدانیم حرف ما برای مخاطب ما مهم و شنیدنی است ولی اگر در حین صحبت كردن به ما نگاه نكند یا حواسش جایی دیگر باشد و یا اینكه مشغول كار دیگری باشد، ناراحت می شویم و احساس می كنیم خودمان و حرفهای ما هیچ اهمیتی برای فرد مخاطب نداشته و قابل شنیدن نبوده است.
در مورد كودكان نیز همینطور است. ما فكر می كنیم چون آنها كوچك هستند و سن آنها كم است، حرفهای مهمی ندارند و صحبتهای آنها قابل شنیدن نیست اما حرفهای آنها برای خودشان مهم و جالب توجه است. به همین دلیل برای بزرگترها تعریف می كنند. بعضی از بزرگترها و والدین اصلاً به حرف كودك خودگوش نمی كنند و آنها را در نظر نمی گیرند. مثلاً كودكی با عجله پیش پدرش می رود و در حالی كه پدر در حال خواندن روزنامه است، شروع می كند از بازی فوتبال و گلی كه زده است، تعریف می كند و پدر همچنان به خواندن روزنامه مشغول است طوری كه انگار اصلاً كودك را نمی بیند و حرفهای او را نمی شنود. در این وضعیت كودك ناراحت و سرخورده می شود و فكر می كند پدر حرفهای او را نمی شنود.
به همین دلیل با فریاد مطالب خود را بازگو می كند ولی پدر می گوید لطفاً سر و صدا نكن مگر نمی بینی دارم روزنامه می خوانم بعداً صحبت كن. كودك در این موقعیت احساس می كند حرفهای او هیچ جذابیت و اهمیتی برای پدر ندارد. بنابر این دیگر صحبت نمی كند. یا در وضعیتی دیگر، مادر درحالی كه ظرف می شوید كودكش نزد او می رود و با شور و هیجان از اتفاقی كه برای او در مهدكودك افتاده است، شروع به تعریف می كند ولی مادر می گوید من الآن دستم بند است و مشغول كار كردن هستم. فعلاً برو بیرون تا من كارم را انجام بدهم بعداً تعریف كن.
اما ما فكر نمی كنیم با این كار ها چه ضربه ای به كودك خود می زنیم و چه طور او را نادیده می گیریم در حالی كه به جای این رفتارها می توانیم واكنش های دیگری نشان بدهیم. مثلاً پدر وقتی كودك به نزد او می رود و از جریان بازی فوتبال خود صحبت می كند می تواند چند دقیقه روزنامه را كنار بگذارد و به حرف كودك خود گوش بدهد و بعداً دوباره روزنامه را بخواند. اصلاً لازم نیست در مقابل حرفهای كودك حرفی زده شود می توان حتی با نگاه كردن به او و تأیید سرو یا سكوت كردن به حرفهای او گوش كرد یا مثلاً وقتی كودك نزد مادرش می رود و از اتفاقی كه در مهد كودك برای او افتاده تعریف می كند مادر می تواند چند لحظه از ظرف شستن دست بكشد و به حرفهای او گوش كند و وقتی صحبتهای كودك تمام شد به بقیه كارهایش رسیدگی كند.
چون اهمیت صحبتهای كودك و توجه به او از كاركردن و روزنامه خواندن بیشتر و بالاتر است. در این صورت به كودك و حرفهای او بها داده می شود و او دیگر سرخورده نمی شود و احساس می كند كه حرفها و اتفاقهایی كه برایش می افتد برای دیگران و والدین و بزرگتر ها هم حائز اهمیت و جالب توجه است.
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید