جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

ما در ایران مهمان امام خمینی بودیم


ما در ایران مهمان امام خمینی بودیم
آنچه در پی می‏آید بخشهای عمده‏ای از کتاب "ما، در ایران میهمان امام خمینی بودیم" نوشته "ایگیزیانف ایسماگیل خاکیمیانوویچ" است که با ویراستاری جزیی به نظر خوانندگان گرامی می‏رسد . نویسنده از رهبران مذهبی روسیه است که در این کتاب گزارشی از سفر خود را به ایران - با همراهی عده‏ای دیگر از رهبران مذهبی جمهوریهای شوروی سابق - عرضه می‏دارد . شاید بعضی از بخشهای گزارش برای خوانندگان ایران چندان جالب‏توجه نباشد ولی به هرحال برای آگاهی از دیدگاه دیگران و نکات موردتوجه آنان خالی از لطف نیست، بویژه که کارهایی مانند شرح‏حال‏نویسی، سفرنامه‏نویسی یا گزارش‏نویسی در روسیه و جمهوریهای سابق دارای ادبیات و زمینه نیرومندی است .
با ابتکار و نظر به توجهات شیخ "نافیگومه حضرت عاشیرف" که در سال ۱۹۹۸ در سمت ریاست کمیته اجرایی مرکز عالی هماهنگی ادارات دینی مسلمانان روسیه فدراتیو به کار اشتغال داشت و اکنون در پست ریاست مفتی اعظم ادارات دینی مسلمانان بخش آسیایی روسیه فدراتیو مشغول به کار می‏باشد و همچنین با مساعدت و التفات سفیر جمهوری اسلامی ایران در روسیه فدراتیو "آقای مهدی صفری "در اوایل سال ۱۹۹۸ یکسری دوره‏های آموزشی در ارتباط با دین اسلام برای روحانیون و کارکنان امور دینی انجمن‏های مسلمانان روسیه فدراتیو با هدف ارتقا سطح مهارت حرفه‏ای دینی آنان در جمهوری اسلامی ایران سازماندهی شد .
در همین ارتباط بود که ما (پیشوایان انجمن‏های اسلامی و جوامع مسلمانان تعدادی از شهرها، استانها و جمهوری‏های روسیه فدراتیو و شخصیت‏های مذهبی دیگر) در مسکو گرد آمدیم تا به اتفاق به جمهوری اسلامی ایران پرواز کنیم .
در فرودگاه بین‏المللی مسکو "شیریمیتیوا - ۲" پس از راهنمایی‏های پندآمیز و ابراز آرزوهای نیک از طرف شیخ "نافیگومه حضرت عاشیرف" و رئیس مرکز فرهنگ اسلامی روسیه فدراتیو و یکی از نمایندگان دومای دولتی "عبدولواخیت نیازف" که همراه با تعدادی از کارکنان سفارت جمهوری اسلامی ایران در مسکو به منظور بدرقه ما به فرودگاه آمده بودند، سوار بر هواپیمایی شدیم که قرار بود ما را به جمهوری اسلامی ایران برساند . بدین‏ترتیب، هواپیمای "توپولف - ۱۵۴" ما اوج گرفت و مسیر خود را به سمت پایتخت ایران "تهران" ادامه داد .
● اعضای گروه ما
گروه ما شامل بیست و چهار نفر بود که در داخل هواپیما در میان مسافرینی که قرار بود به جمهوری اسلامی ایران بروند، نشسته بودند . در زیر در ارتباط با هر یک از آنها اطلاعات مختصری را ذکر می‏نمایم:
۱) آخماد اولین موناویر آخماتشاریفوویچ . او پیشوای مسلمانان جمعیت اسلامی روستای "کارالاچوک" واقع در ناحیه " دورتولینسکی" جمهوری "باشقیرستان" می‏باشد .
۲) باژیگیتف سانسیزبای بایگینژینوویچ . معاون رئیس جمعیت مسلمانان "کورگان" .
۳) بیکمولین گالیمژیان میسباخویچ . امام مسجد جامع "تومین" . او نسبت‏به ساخت مسجدی در "تومین" دلسوزی و بذل توجه بسیار زیادی را از خود ابراز داشت . بطوریکه مراسم باشکوهی به مناسبت افتتاح این مسجد مجلل و بسیار خوب در ماه "اکتبر" سال ۱۹۹۷ برگزار شد . هیئت دستگاه اداری شهر "تومین" یک دستگاه اتومبیل نو "ولگا" به این مسجد اهدا کرد . آقای بیکمولین گالیمژیان میسباخویچ رئیس هیئت اعزامی ما به جمهوری اسلامی ایران بود .
۴) واسیلکارامف رامیل ناایلویچ . وی بعنوان رئیس امور مربوط به اداره دینی مسلمانان جمهوری "باشقیرستان" می‏باشد . او یکی از شخصیت‏های محترم مذهبی این اداره دینی است . نامبرده برای دومین مرتبه است که به ایران می‏آمد . او مراسم حج در مکه معظمه را نیز بجای آورده است .
۵) واخیتف آخمیت گالیاسکارویچ . امام مسجد جامع "یانااول" جمهوری باشقیرستان .
۶) گاریفولین فاتیخ . رئیس حوزه علمیه "تومین" . او سردبیر (مدیرکل) روزنامه "مسلمانان سیبری" می‏باشد . وی همواره کوشش و انرژی زیادی را در امور مربوط به احیا دین اسلام در منطقه سیبری روسیه فدراتیو بکار می‏بندد . نامبرده بعنوان یکی از رجال فعال در تبلیغات و گسترش ارزش‏های اسلامی، ویژگیهای مربوط به فرهنگ ملی، آداب و رسوم خلق‏های سیبری محسوب می‏شود .
۷) ایگیزیانف ایسماگیل خاکیمیانویچ . پیشوای دینی جمعیت مسلمان ناحیه "کاتاف - ایوانفسک" در استان چیلیابین .
۸) ایسانبیردین رامیل رافاایلوویچ . پیشوای دینی جمعیت مسلمان شهر "دورتول" جمهوری باشقیرستان . نامبرده دلسوزی و بذل توجه بسیار زیادی را نسبت‏به احداث مسجد بسیار زیبایی در شهر خودش ابراز داشته است . او بصورتی فعالانه در آموزش موازین و احکام دین اسلام اهالی این منطقه شرکت می‏جوید . وی مراسم حج در مکه را بجای آورده است .
۹) ایساکایف گابدولله . رئیس جمعیت مسلمان شهر "کورگان" .
۱۰) کاریمف آخمیت موخامیتوویچ . پیشوای دینی جمعیت مسلمان شهر "بایماک" در جمهوری باشقیرستان .
۱۱) کاریمف صالاوات (صلوات) ساریموویچ . معاون رئیس جمعیت مسلمان شهر "کورگان" .
۱۲) موستافین خلیل نوتفولوویچ . امام مسجد روستای "چورنایا ریچکا" (رودخانه کوچک) در استان "تمسکایا" .
۱۳) نیازف ولید (والریان) باکیرویچ . امام مسجد "امسک" .
۱۴ . عمراف آزکین . رئیس شورای اعضا سنی (بزرگان قبیله) مسجد "امسک" .
۱۵) ساگیتف زاکیر راخماتولینوویچ . امام مسجد موسوم به مسجد "امام" واقع در شهر "نایابرسک" منطقه (حوزه) خودمختار " یامالو - نینیتسکی" .
۱۶) ساتییف رازومبای . امام مسجد جامع شهر "چیتا" .
۱۷) ستیپچینکو ابوطالب (آناتولی) آندرییویچ . رئیس مرکز اسلامی "داغوات" در امسک . نامبرده روس می‏باشد . همچنین مادر او روس است، ولیکن پدرش آلمانی است . همسر ابوطالب نیز روس است .
ابوطالب (او قبل از اینکه مسلمان شود، نامش "آناتولی" بود) در سال ۱۹۹۰ به دین اسلام روی آورد . او ضمن دوره‏های آموزشی دین اسلام در بیشکیک، عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران با دین اسلام آشنا شد . پسر او "سراج‏الدین" (سرکی) در انستیتوی اسلامی بیشکیک تحصیل نموده است و در حال حاضر نیز در یک دانشکده اسلامی بین‏المللی در عربستان سعودی مشغول تحصیل می‏باشد . وی دارای دختری بنام "فاطمه" می‏باشد (قبل از اینکه به دین مبین اسلام روی آورد، نام دخترش " کسینیا" بود) . دختر ابوطالب خودش بطور مستقل به فراگیری موازین و احکام دین اسلام مشغول می‏باشد و کلیه فرایض دینی را انجام می‏دهد .
۱۸) سوخف حسن خوسااینوویچ . پیشوای دینی جمعیت مسلمان "ساراشسک" .
۱۹) فاردییف راسوف راسولوویچ . امام مسجد ناحیه "نیفتیکامسک" در جمهوری باشقیرستان .
۲۰) خاراسف علی . پیشوای دینی جمعیت مسلمان "تالین" و "استونی" .
۲۱) خاریسف مارات خالیموویچ . معاون رئیس امور مربوط به اداره دینی جمهوری "باشقیرستان" . او برای دومین مرتبه است که به جمهوری اسلامی ایران می‏آمد .
۲۲) شامشوعالینف خابادیل . رئیس مسجد "امام" در امسک .
۲۳) شایپف تکسانبای کایکینوویچ . امام مسجد جامع خاایر - احسان" در امسک .
۲۴) شایاخمیتف آخمیت موخامیتوویچ . پیشوای دینی جمعیت مسلمان روستای "عسکاروا" در ناحیه آبزیلیلفسکی واقع در جمهوری "باشقیرستان" .
اطلاعات مختصری در مورد راهنمایان و سازماندهندگان مسافرت پیشوایان دینی روسیه فدراتیو به جمهوری اسلامی ایران
۱) آقای مهدی صفری . سفیر جمهوری اسلامی ایران در شهر "مسکو" . آقای صفری برای توسعه و تکامل همکاری دوجانبه میان ایران و روسیه فدراتیو اهمیت‏بسیار زیادی قائل می‏باشد . همکاری سیاسی و اقتصادی میان دو کشور مذکور در حال حاضر در شرایطی قرار دارد که روزبه روز توسعه و تکامل عمیق‏تری را بدست می‏آورد .
با مساعدت آقای مهدی صفری بود که ما توانستیم در ماههای "فوریه - مارس" سال ۱۹۹۸ به جمهوری اسلامی ایران سفر نماییم و دوره‏های دینی کوتاه‏مدتی را که در جمهوری اسلامی ایران برای ما سازماندهی شده بود، پشت‏سر بگذاریم . در ایران ما را به عنوان میهمانان عالیرتبه امام خمینی پذیرا شدند . در ایران ما با سیستم اداره کشور که با بهره‏گیری از موازین الهی (دینی) توسط حکومت پایه‏گذاری شده است و همچنین با زندگی ملت ایران آشنا شدیم و بدین‏ترتیب، دانش و معلومات خودمان را در ارتباط با اسلام تکمیل‏تر نمودیم . این مسافرت برای همه ما ثمربخش و سودمند واقع شد .
ما به جهت‏بذل توجه و مساعدتی که آقای مهدی صفری در سازماندهی این مسافرت جالب و مفید ائمه روسیه فدراتیو به ایران، یعنی به وطن امام خمینی از خود نشان داد، سپاسگزاری و امتنان عمیق خودمان را از وی ابراز می‏داریم .
همچنین ما از رئیس دفتر نمایندگی فرهنگی ایران در مسکو "آقای مهدی سنایی" که در سازماندهی سفر ما به جمهوری اسلامی ایران شرکت فعالانه و کارسازی را داشت، سپاسگزاری می‏نماییم .
بعلاوه، ما از رئیس محترم گروهمان "حضرت مالیک" بسیار تشکر می‏نماییم . او نخستین کسی بود که ما را در سرزمین ایران ملاقات کرد، و پس از آنهم در طول تمام روزهایی که ما در جمهوری اسلامی ایران اقامت داشتیم همراه ما بود . او در طول این سفر ما را همراهی می‏نمود و ریاست کلیه امور مربوط به سفر ما را به عهده داشت . اصل و نسب او از ایران می‏باشد، اما او در مسکو تحصیل نموده است و به زبان روسی بخوبی مسلط می‏باشد .
ما دعا نموده و از خداوند متعال خواستاریم که یکبار دیگر این امکان را برای ما فراهم نماید که به آرزوی خودمان برسیم، یعنی التماس دعا داریم که یکبار دیگر سرزمین جمهوری اسلامی ایران را با حضرت مالیک دیدار نماییم .
ما از صمیم قلب سلامت و کامیابی، شکوفایی و رونق و همچنین رفاه را برای جمهوری اسلامی ایران و ملت این کشور آرزو می‏نماییم . همچنین ما آرزومند موفقیت روزافزون در تشکیل یک حکومت اسلامی مقتدر و بسیار عالی (نمونه و الگو برای تمام دنیا) هستیم .
شیخ نافیگولله حضرت عاشیرف (مفتی اعظم اداره دینی مسلمانان بخش آسیایی روسیه فدراتیو) نیز در سازماندهی سفر ما به جمهوری اسلامی ایران توجه و تلاش زیادی را از خود ابراز نمود . شیخ نافیگولله تلاش و انرژی زیادی را از خود در راستای احیا دین مبین اسلام در روسیه فدراتیو بکار می‏بندند . طبق ابتکار عمل ایشان است که تاکنون گردهم‏آیی‏ها، کنفرانس‏ها و سمینارهای بسیار بزرگ اسلامی در سطح روسیه فدراتیو و در سطوح بین‏المللی برگزار شده است و برگزار می‏گردد . بطوریکه، خود او نیز در این نشست‏ها شرکت فعالانه‏ای دارد . او همواره در بسیاری دیدارها با رجال سرشناس دینی و سیاسی شرکت می‏جوید . از برکت اقدامات و کوششهای فعالانه او بود که با شروع سال ۱۹۹۲ تغییبرات بنیادین و بسیار بزرگ در اداره و هدایت جمعیت‏های مسلمان روسیه فدراتیو به وقوع پیوست . به طوریکه، ادارات دینی جدیدی برای مسلمانان ایجاد گردید . زیرا ادارات قدیمی مسلمانان این کشور در حقیقت‏به عنوان ترمزی در مسیر توسعه اسلام در روسیه فدراتیو بود .
گذشت زمان ثابت کرد که اقدامات شرافتمندانه و جوانمردانه نافیگولله حضرت عاشیرف در ارتباط با دفاع و صیانت از اسلام که در روسیه فدراتیو تاسیس ادارات دینی مقتدر و توانایی را برای مسلمانان پی‏ریزی کرد، اقداماتی صحیح و به موقع و به جا بود . در اثر همین اقدامات او بود که ادارات دینی منطقه‏ای به جمعیت‏های مسلمان و در نتیجه به خود مسلمانان نزدیک شدند . همین موضوع، شرایط مساعدی را برای حل عملی مسائل و مشکلات انجمن‏های مسلمانان بوجود آورد .
سیستم اداره و هدایت جمعیت‏های مسلمان کشور عظیم ما از طریق ادارات دینی منطقه‏ای در مرحله کنونی به عنوان قابل‏قبول‏ترین و حتی بهترین سیستم محسوب می‏شود . اکنون مفتی‏های جوان، تحصیل‏کرده، مبتکر، با انرژی و دارای پشتکار بسیار زیادی ریاست ادارات جدید دینی مسلمانان را در روسیه فدراتیو به عهده دارند .
پس از شروع سال ۱۹۹۲ در ناحیه "اوفا" توسط یک گروه مبتکر تغییراتی در ساختار اداره و هدایت جمعیت‏های مسلمان روسیه فدراتیو در راستای دفاع، حفظ و توسعه اسلام صورت گرفت که مسلمانان جمهوری‏های باشقیرستان و تاتارستان در کنگره‏های خود شدیدا از اقدامات این گروه مبتکر حمایت و پشتیبانی نمودند .
در همین ارتباط، بیش از ۲۰ اداره دینی منطقه‏ای تحت ریاست‏یک اداره واحد متمرکز و دموکراسی مسلمانان تاسیس شد . اداره مذکور بعنوان "شورای مفتی‏های روسیه فدراتیو" نام گرفت و "راویل گاینوتدین" ریاست این شورا را عهده‏دار شد .
با ابتکار عمل همین گروه مبتکر بود که اسلام در روسیه فدراتیو از یوغ ادارات دینی قدیمی مسلمانان "اوفا" رهایی جست . به طوریکه، به عقیده ما اصلاحات و تحولی انقلابی در ساختار اداره جمعیت‏های مسلمان روسیه فدراتیو به وقوع پیوست که آن را می‏توان مشابه انقلاب اسلامی در ایران دانست .
در اینجا جا دارد که به یکی از کلمات قصار امام خمینی اشاره نمایم: "دفاع و صیانت از اسلام در لحظات سخت‏یک تکلیف الهی و ملی است که برای کلیه اقشار و گروههای ملت واجب است . پاسداری از اسلام به عنوان بالاترین عبادت محسوب می‏شود و من شما را دعوت می‏نمایم که نسبت‏به اسلام وفادار باشید . "
مفتی‏های ادارات دینی منطقه‏ای ما در روسیه فدراتیو نیز درست‏به همان صورتی که امام خمینی امر نموده است، در راه اسلام حرکت می‏کنند . در انتهای این بخش از عبدلوحید نیازف نام می‏برم . او به عنوان یکی از رجال فعال در احیا و گسترش اسلام در روسیه فدراتیو می‏باشد . وی سالهای زیادی است که ریاست و هدایت مرکز فرهنگ اسلامی روسیه را عهده‏دار است . نامبرده رهبر یکی از جنبش‏های سیاسی سرتاسر روسیه فدراتیو به نام "رفاه" می‏باشد، در ضمن به عنوان نماینده پارلمان روسیه فدراتیو "دوما" می‏باشد که همواره در جهت صیانت از ارزش‏های دینی، اخلاقی، روحی و فرهنگی مسلمانان و خلق‏های اصیل روسیه فدراتیو حرکت می‏نماید .
عبدلوحید نیازف نیز بطور مشترک با "نافیگولله حضرت عاشیرف" دوره‏های آموزشی را برای ائمه روسیه فدراتیو در جمهوری اسلامی ایران سازماندهی نمود .
● در وطن امام خمینی
شب دیرهنگام بود که ما به تهران "پایتخت ایران" رسیدیم . هنگامی‏که در داخل هواپیما بر فراز تهران پرواز می‏کردیم، از بالا این شهر زیبا را که غرق در چراغ‏های برق شده بود و سوسو زدن لامپ‏های برق چشمان هر بیننده‏ای را به خود خیره می‏کرد، مشاهده کردیم . شهر "تهران" منطقه بسیار وسیعی از دامنه سلسله جبال البرز را دربرگرفته است .
طبق برنامه‏ای که برای ما در نظر گرفته شده بود، روز پس از ورودمان به آرامگاه امام خمینی رفتیم . مرقد مطهر ایشان در مجموعه‏ای با سایر عمارات دیگر قرار گرفته است که محدوده نسبتا بزرگی را دربرمی‏گیرد . خود مزار امام به اندازه ۱۰×۸ متر و ارتفاع آن بیشتر از سه متر نیست که در داخل مسجد بزرگی با ظرفیت دهها هزار نفر قرار دارد . در داخل مرقد امام خمینی دو مقبره قرار دارد که در آنجا امام خمینی و پسر ۴۶ ساله او دفن شده‏اند . در بالای هر یک از مزارها یک روپوش سبز رنگ کشیده شده است و بر بالای آن کتاب مقدس مسلمانان "قرآن" قرار داده شده است . این دو مزار از طریق جداره‏های شیشه‏ای مقبره به وضوح قابل مشاهده هستند .
هر یک از زائرین در هنگام ورود به داخل این مسجد باید کفش‏های خود را دربیاورد و آن را به کفشداری مسجد تحویل دهد . در آنجا همیشه ازدحام زیادی از عاشقان امام خمینی وجود دارد . در آنجا معلمین مدارس مقطع ابتدایی در کنار دیواره‏های مقبره امام درس‏هایی را به شاگردان خودشان می‏دهند . بچه‏ها در گوشه و کنار مقبره می‏نشینند و تحت رهبری معلمین خودشان با صدای بلند سرودهایی را در ارتباط با امام خمینی تمرین و حفظ می‏نماید . در گوشه‏ای دیگر از این مسجد بزرگ معلمین مطالبی را برای شاگردان خود تعریف می‏کنند . پس از سپری شدن یک مدت زمان، دانش‏آموزان مذکور مسجد را ترک نموده و شاگردان دیگری جای آنان را می‏گیرند .
کلیه کسانی‏که در این مرقد مطهر حضور می‏یابند، خواندن نماز را به عنوان اولین وظیفه خود در آنجا می‏دانند . همانطوری‏که برای همگان مشهود است، در سال ۱۹۷۹ تحت هدایت و رهبری امام خمینی در ایران انقلاب اسلامی به پیروزی رسید که در آن زمان نه فقط به عنوان ممتازترین رویداد در ایران محسوب می‏شد، بلکه تاثیر بسیار زیادی را بر تمام دنیا گذاشت . به همین دلیل است که ملت ایران نسبت‏به بنیانگذار نخستین حکومت اسلامی در ایران احترام و ارزش بسیار زیادی قائل است . به طوری که تصاویر امام را در همه‏جا، حتی در داخل اطاق‏های کارشان نصب نموده‏اند . غالبا می‏توان سخنان، کلمات قصار و ارشادهای او را بر روی دیواره‏های ساختمانهای شهر مشاهده نمود .
در همان روز بود که قاضی کل و دادستان ایران ما را به نزد خود دعوت نمودند . پس از انجام گردش کوتاهی او و همکارانش ما را به صرف یک فنجان چای دعوت نمودند و در آنجا ما را با سیستم اداره حکومت آشنا کردند . ارگان‏های قانونگذاری، اجرایی و قضایی ایران فقط مطابق با قوانین اسلام و احکام (مقررات) شریعت پایه‏گذاری و به مورد اجرا گذاشته می‏شود .
پس از سرنگونی رژیم شاه بود که جهان‏بینی واقعی اسلامی در این کشور به پیروزی رسید . اهالی ایران امیدوار هستند که در کشورشان یک جامعه اسلامی بسیار عالی و الگو برای تمام جهان بر پایه احکام الهی ایجاد خواهد شد .
ما را در ایران در یک شهرک حکومتی که معمولا امام خمینی میهمانان خارجی خود را در آنجا می‏پذیرفت، جای دادند . به گروه پیشوایان دینی روسیه فدراتیو در آنجا اظهار داشتند که: "شما اکنون در سرزمین ایران باستان، یعنی در جایی که رژیم پادشاهی ۲۵۰۰ ساله ایران به رهبری رهبر کبیر انقلاب اسلامی "امام خمینی" سرنگون شد و جمهوری اسلامی به جای آن بر سریر قدرت قرار گرفت، حضور دارید . شما در اینجا قبل از هر چیز دیگری به عنوان میهمانان امام خمینی هستید . " مسلم است که یک چنین میهمان‏نوازی باعث‏خوشحالی ما شد .
ما را در روزهای کاری هر روز به دانشگاه دولتی اسلامی می‏بردند . در آنجا اساتیدی که دارای تخصص بسیار بالا و مهارت عالی بودند سطح دانش و معلومات ما را در ارتباط با قوانین الهی اسلام و احکام شریعت عمیق‏تر و کاملتر می‏کردند . در آنجا روند آموزش تا حدودی با نحوه آموزش در کشور ما متفاوت است . به طوریکه هر درس یکساعت و نیم (۹۰ دقیقه) ادامه دارد، سپس بین هر درس نیم ساعت استراحت در نظر گرفته می‏شود . در هنگام ظهر نیز پس از یک استراحت دو ساعته که به نماز و نهار اختصاص داده شده است، دروس ادامه پیدا می‏کنند . اساتید در این دانشگاه با گچ بر روی تخته‏های مخصوص آموزش مطالب خودشان را نمی‏نویسند، یعنی به همان نحوی که در کشور ما هست، عمل نمی‏کنند . در آنجا اساتید با ماژیک‏های مخصوص مطالب خودشان را بر روی تخته‏های سفید رنگی می‏نویسند . سپس یادداشت‏های آنان توسط تخته پاک‏کن‏های مخصوصی به راحتی پاک می‏شود . اساتید در حال نشستن در پشت تریبون دروس خود را ارائه می‏دهند . در آنجا مردها و زنها به طور جداگانه و در ساختمانهای مختلف تحصیل می‏کنند . در ضمن، ساختمانهایی که زنها در داخل آنها تحصیل می‏کنند توسط حصارهای بلند فلزی از سایر ساختمانهای آموزشی جدا شده است . یک چنین سیستم آموزشی درست مطابق با سیستمی است که اسلام مشخص نموده است . در هر یک از ساختمانهای آموزشی سالن‏هایی وجود دارد که برای نماز خواندن اختصاص داده شده است .
مسجد دانشگاه تهران و اطراف آن به عنوان یکی از عظیم‏ترین مساجد می‏باشد . به طوریکه در آنجا بالغ بر یک میلیون نفر می‏توانند به طور همزمان نماز خود را بخوانند . ولیکن به خاطر محدود بودن میادین و فضاهای موجود کلیه کسانی که تمایل دارند در نماز جماعت در این مسجد شرکت جویند، موفق نمی‏شوند در این مسجد حاضر شوند . پس از اتمام نماز جمعه اینگونه به نظرمان آمد که سیل جمعیت نمازگزاران به پایان نخواهد رسید . زنها بصورت جمعیت‏بسیار انبوهی از مسجد خارج شدند و سرتاسر خیابانهای اطراف را پر نمودند . همه آنها از سر تا پا خودشان را با پوشش‏های سیاه رنگی پوشانیده بودند (حجاب اسلامی) .
بدین‏ترتیب بود که ما شاهد یک رویداد بسیار جالبی بودیم . هنگامی‏که ازدحام بی‏شمار زنانی که از مسجد خارج می‏شدند، تمام شد و راه برای ما باز شد تا خودمان را به خیابان دیگری برسانیم، در آنجا تظاهراتی را مشاهده کردیم . هزاران نفر ضمن اینکه مشت‏های خود را گره کرده بودند و تکان می‏دادند، با صدای بلندی فریاد می‏زدند . دو دستگاه تریلر که با پارچه سیاه رنگی پوشیده شده بودند در میان انبوه جمعیت در حرکت‏بودند . بر روی این تریلرها جعبه‏هایی قرار داشت که شباهت زیادی به تابوت داشتند . ما از مترجم پرسیدیم که این راهپیمایی بخاطر چیست و مردم به خاطر چه چیزی اینچنین فریاد می‏کشند . او به ما این گونه پاسخ داد: "این تظاهرات بر علیه سیاست آمریکا و اسرائیل می‏باشد . مردم در فریادهای خودشان "مرگ بر آمریکا!
مرگ بر اسرائیل! " می‏گویند . "باید یادآور شوم که رادیو و تلویزیون تهران که جهت فیلمبرداری از این مراسم در آنجا حضور پیدا کرده بود، از توجه به ما ائمه روسیه فدراتیو نیز غافل نبود . به طوریکه در هنگام شب همان روز بود که ما خودمان را بر روی صفحه تلویزیون دیدیم . در حین نماز خواندن در داخل مسجد دانشگاه از ما نیز فیلمبرداری شده بود . به طور کلی، ما از برخورد و استقبالی که در این مراسم باشکوه نماز جمعه از ما به عمل آمد، خشنود بودیم . هنگامی‏که امام جمعه از طریق میکروفون دانشگاه اعلام کرد که تعدادی از پیشوایان دینی مسلمانان روسیه فدراتیو در جمع نمازگزاران این هفته حضور دارند، پس از اتمام مراسم نماز تعداد زیادی از ایرانیان به سمت ما سرازیر شدند تا اینکه ما را ببینند و حضور ما را در آنجا خوش‏آمد بگویند . آنها با تشکیل یک صف طویل در آنجا با احترام زیادی برای ما دست تکان می‏دادند و با ما احوالپرسی می‏کردند . در ضمن، اغلب آنها سعی داشتند که کارت‏پستال‏هایی با مناظر تهران، سوغاتی‏هایی، مجلات و شماره‏های جدید روزنامه‏ها را به عنوان یادگاری به ما بدهند . یک‏چنین نیک‏خواهی و استقبال باشکوه در ما تاثیر زیادی گذاشت، به طوریکه سرتاسر وجود ما را خوشحالی فراگرفته بود .
هر روز پس از بازگشت از دانشگاه به هتل، یعنی پس از به پایان رسیدن دروس روزانه همه ما را برای گردش و بازدید به جایی می‏بردند . بدین ترتیب بود که ما از چندین موزه، پارک، باغ‏وحش و ... دیدن نمودیم و ضمن استراحت‏با فرهنگ دیرینه ملت ایران آشنا شدیم . همچنین در طول دیدارهایمان در گالری‏های بزرگ عکس، املاک و عمارتهای شیک و مجلل شاه سابق ایران " محمدرضا پهلوی" و خانه بسیار کوچک و متواضعانه‏ای که امام خمینی در سالهای آخر حیات خود در داخل آن زندگی می‏کرد، حضور یافتیم .
● در شهر "قم"
شهر "قم" در فاصله ۱۲۰ کیلومتری جنوب تهران قرار دارد . ایرانیان شهر قم را به عنوان یکی از شهرهای مقدس کشورشان می‏دانند . در این شهر تعداد زیادی آموزشگاه عالی علمی و دینی موسوم به "حوزه علمیه" وجود دارد . شهر مذکور به عنوان یکی از مراکز علمی - دینی مسلمانان با گرایش به مکتب شیعه محسوب می‏شود .
هنگامی که ما در این شهر به یکی از آموزشگاه‏های عالی علمی - دینی که در آنجا جوانانی از کشورهای بسیار زیادی (منجمله از روسیه فدراتیو) تحصیل می‏کنند، نزدیک شدیم پرفسورها (اساتید) و دانشجویان این آموزشگاه عالی به استقبال ما آمدند و از ما به گرمی پذیرایی نمودند . در آنجا پس از آشنایی با زندگی دانشجویان بود که ما در مسجد این آموزشگاه عالی گرد آمدیم . اساتید این حوزه علمیه حضور ما را در سرزمین مقدسشان، یعنی در شهری که اکنون ۱۲ قرن است‏به عنوان مرکز علوم اسلامی است و نسل‏های زیادی از رجال دینی در آنجا تحصیل نموده‏اند، تبریک گفتند . امام خمینی نیز یک زمانی در همین‏جا تحصیل می‏کرد . او در سالهای اخیر به عنوان یکی از اساتید مطرح اصول و مبانی اسلام در این آموزشگاه عالی به حساب می‏آمد .
درست در همین شهر بود که رهبر کبیر ملت ایران "امام خمینی" همراه با دانشجویان مرکز علمی الهیات (علوم دینی) جنبش انقلاب اسلامی را پایه‏گذاری نمود . سپس ادامه همین جنبش بود که در سال ۱۹۷۹ به پیروزی رسید . امروزه شهر "قم" نه فقط برای ایران بلکه برای تعداد زیادی از کشورهای جهان بعنوان مهمترین مرکز اسلامی محسوب می‏شود . در این شهر دهها هزار دانشجو از کشورهای اسلامی و غیراسلامی تحصیل می‏کنند . آنها در آنجا علوم مختلف اسلامی، فقه، احادیث، قرآن، تاریخ و فلسفه و همچنین علوم عرفی، یعنی ریاضیات، فیزیک، شیمی، نجوم و ... را فرامی‏گیرند . در شهر قم تعداد زیادی مسجد وجود دارد که مطابق با معماری شرقی ساخته شده‏اند و این مساجد آنقدر زیبا هستند که تماشای آنها تاثیر زیادی را بر روی انسانها می‏گذارد .
● در کتابخانه شهر "قم"
پس از انجام نماز جماعت‏با اساتید و دانشجویان در مسجد آموزشگاه عالی علمی - دینی، از ما دعوت کردند تا در یکی از بزرگترین کتابخانه‏های شهر قم حضور یابیم و از آن دیدن کنیم . در همین ارتباط، ما داخل یک ساختمان بسیار زیبای چند طبقه‏ای شدیم . این ساختمان به سبک معماری شرقی ساخته شده بود . کتابخانه مذکور در زمینی به مساحت ۱۶۰۰۰ متر مربع بنا شده است و تعداد ۲۸۳۰۰ جلد کتابهای مختلف دینی دست‏نویس که تعداد زیادی از آنها را دانشمندان اسلامی نوشته‏اند، در آنجا وجود دارد . در این کتابخانه علاوه بر کتابهای دینی تعداد زیادی کتاب در ارتباط با جغرافیا، فیزیک، ریاضیات، فلسفه، نجوم و ... هست . کلیه کتابهای موجود در این کتابخانه بطور کل به زبانهای فارسی، عربی، آلمانی، فرانسوی، ترکی استانبولی، اردو و انگلیسی هستند . تعداد زیادی از دست‏نویس‏ها توسط چاپخانه اختصاصی کتابخانه تجدیدچاپ می‏شوند . در این کتابخانه نسخه‏های دست‏نویس و کتابهای بسیار قدیمی که بالغ بر ۵۰۰ سال عمر دارند، نگاهداری می‏شوند .
در آنجا ما همچنین کتابی را در ارتباط با نجوم دیدیم که پنج قرن قبل منتشر شده بود . کتابخانه مذکور دارای کتب قرآنی است که در قرنهای پنجم و ششم چاپ شده‏اند . همچنین در آنجا یک کتاب قرآن وجود دارد که با موی اسب بر روی نوار باریکی با عرض ۱۰ سانتیمتر نوشته شده است و ۳۰۰ سال از عمر آن می‏گذرد .
به دلیل برنامه نسبتا فشرده‏ای که در شهر "قم" برای ما سازماندهی شده بود، ما فقط توانستیم از دو طبقه این کتابخانه دیدن نماییم . در سالن اصلی کتابخانه مذکور کتابها بر روی طبقاتی تا سقف نگاهداری می‏شوند . این طبقات به وسیله سرپوش‏های شیشه‏ای پوشانیده شده‏اند . به غیر از پرسنلی که در این سالن مشغول به کار هستند معمولا هیچکس دیگری را راه نمی‏دهند . اما در مورد ما استثنا قائل شدند . درجه حرارت و رطوبت هوا در این مکان بوسیله دستگاه‏هایی بطور اتوماتیک کنترل می‏شود تا میکروب‏ها نتوانند به کتابها آسیب برسانند . همواره در زمان مقرر شده یک مخلوط هوا مرکب از ترکیب‏های شیمیایی را وارد می‏کنند . در صورت افزایش درجه حرارت هوا و یا بروز دود یا بوهای متفرقه دستگاه‏های مذکور به طور خودکار به کار می‏افتند و در عرض پنج ثانیه تمام هوای موجود در این انبار کتاب را خارج می‏نمایند .
کلیه کتابهایی که وارد این کتابخانه می‏شوند و همچنین تمام دست‏نویس‏هایی که جهت نگاهداری به این کتابخانه سپرده می‏شوند، قبل از اینکه بر روی طبقات محل نگاهداری جای گیرند، مرحله آماده‏سازی ترموشیمیایی (مطالعه در مورد کیفیت تغییرات گرمایی واکنش‏های شیمیایی) را پشت‏سر می‏گذارند . به همین منظور، آنها را در داخل یک محفظه نفوذناپذیر قرار می‏دهند و سپس یک ترکیب مخصوص شیمیایی را وارد محفظه می‏نمایند . این کتابهای تازه به مدت ۷۲ ساعت در شرایط درجه حرارت معینی در داخل این محفظه نگاه داشته می‏شوند .
کارکنان علمی این کتابخانه برای ما توضیح دادند که هر کتابی درست همانند انسان ممکن است‏به بیماری‏های خاصی مبتلا شود و چنانچه اقدامات به موقع جهت رفع آن انجام نپذیرد، این بیماری ممکن است منجر به نابودی کتاب شود . در اثر همین روش علمی است که در آنجا شرایط لازم برای یک حیات طولانی برای کتابها بوجود می‏آید .
در این کتابخانه شعبه‏ای در ارتباط با تعمیر و بازسازی کتابها وجود دارد . هنگامیکه ما از این کتابخانه دیدن می‏نمودیم، کلیه دستگاهها و پروسه پیچیده تعمیر و بازسازی کتابها را به ما نشان دادند . به دلیل وجود یک چنین بخشی در این کتابخانه این است که برخی اوقات کتابها و دست‏نویس‏هایی را با کیفیت‏های مختلف به این کتابخانه تقدیم می‏نمایند که برخی از آنها به وسیله سازمانها و اشخاص مختلف و برخی دیگر توسط مراکز علمی به آنجا هدیه می‏شوند . این کتب و دست‏نویس‏های منحصر به فرد غالبا با قصور و از روی مسامحه‏کاری نگاهداری شده‏اند و یا اینکه با بی‏مبالاتی به کار گرفته شده‏اند . به همین دلیل است که آنها با عیوب مختلفی که دارند، جهت نگاهداری شدن وارد این کتابخانه می‏شوند، گاهی اوقات لبه آنها تاخورده است، گاهی نیز صفحات آنها پاره پاره شده است و برخی اوقات نیز صفحات این کتابها پوسیده می‏شود . بنابراین، در همین شعبه است که این کتابها و دست‏نویس‏ها ترمیم و بازسازی می‏شوند .
کتابخانه شهر "قم" از طریق یک مرکز بین‏المللی کامپیوتر با ۴۰۰ کتابخانه جهان، من‏جمله با کتابخانه‏هایی در کانادا، ایالات متحده آمریکا، فرانسه، انگلستان و کلیه کشورهای عربی در ارتباط می‏باشد . مرکز مذکور برای کتابخانه این امکان را فراهم می‏نماید که در عرض مدت کوتاهی هرگونه اطلاعاتی را با کتابخانه‏های معتبر جهان مبادله کند . در همانجا میکروفیلم ویدئویی تهیه می‏کنند که هر یک از این میکروفیلم‏ها تعداد شانزده کتاب را در داخل خود جای می‏دهد . اقدام مذکور در هنگام تبادل اطلاعات با سایر کتابخانه‏های جهان بسیار اهمیت دارد .
در شعبه دیگری با کمک علم الکترونیک می‏توانند اندازه کتابها و دست‏نوشته‏ها را افزایش یا کاهش دهند و در صورت تمایل می‏توانند صفحات آنها را رنگی یا سیاه و سفید نمایند .
بطورکلی، کتابهای این کتابخانه به زبانهای فارسی، عربی، انگلیسی، فرانسوی و آلمانی می‏باشند . در آنجا به زبان روسی کتاب وجود ندارد . هر روز ۲۰۰۰ - ۱۵۰۰ نفر جهت مطالعه و پژوهش به این کتابخانه می‏آیند .
پس از ورود به داخل این کتابخانه هم می‏توان کتاب مورد نظر را از روی طبقات محل نگاهداری کتابها برداشت و پس از نشستن در پشت میز در سالن مطالعه آنرا مطالعه نمود و هم اینکه در صورت تمایل می‏توان به سالن ویژه‏ای که در آنجا می‏توان کتاب موردنظر را بر روی کامپیوتر انتخاب کرد، رفت و سپس تمام آن را بر روی صفحه مانیتور مطالعه نمود و یا اینکه از مباحث‏خاصی اطلاعات مورد نیاز را بدست آورد . زیرا کلیه کتابهای کتابخانه مذکور بر روی میکروفیلم‏هایی ضبط شده است .
در این کتابخانه به منظور تامین امنیت لازم در نقاط بسیار زیادی از ساختمان آن دوربین‏های ویدئویی نصب شده است که ترددهای موجود در این ساختمان را کنترل می‏نمایند . متاسفانه ما فرصت پیدا نکردیم که با این کتابخانه منحصر به فردی که در سال ۱۹۹۹ نودمین سالگرد آن جشن گرفته شد، به طور کامل آشنا شویم .
● آیت‏الله العظمی مرعشی نجفی
آیت‏الله العظمی مرعشی نجفی در سن ۱۶ سالگی با ابتکار شخصی و تلاش خودش ساخت این کتابخانه منحصر به فرد را شروع کرد . برجسته نبودن احساس ضرورت برای احداث یک چنین کتابخانه‏ای در سالهای جوانی او و همچنین بارز نبودن اهمیت کار او برای اجتماع آن زمان در راستای جمع‏آوری کتابهای قدیم و دست‏نویس‏ها از جمله عواملی بودند که باعث‏شروع احداث این کتابخانه در شهر "قم" شد، کتابخانه‏ای که بعدها اهمیت جهانی پیدا کرد . آیت‏الله مرعشی نجفی تمام زندگی طولانی خودش را وقف امور مربوط به کتابخانه مذکور نمود . وی به مدت ۸۰ سال به عنوان مدیر و اداره‏کننده این کتابخانه عظیم و بسیار باشکوه بود . او به طور همزمان به فعالیت‏های مربوط به ساخت و ساز ساختمان این کتابخانه می‏پرداخت و آن را با تجهیزات مدرن و پیچیده الکترونیکی مجهز می‏نمود .
آیت‏الله مرعشی نجفی که برای ملت ایران از احترام بسیار بالایی برخوردار است تمام زندگی خود را وقف خدمتگزاری به ملت، اسلام و توسعه علوم دینی نمود . او در سال ۱۹۸۹ در سن ۹۶ سالگی ضمن اینکه تا آخرین روز زندگی خود در همین پست قرار داشت، وفات نمود (دامت‏برکاته!) .
او در وصیت‏نامه خود قبل از مرگ نوشت: "من را در داخل این کتابخانه دفن کنید تا اینکه مردمی که به اینجا می‏آیند از کنار مزار من نیز بگذرند . "
به وصیت او عمل شد، به طوریکه او را در داخل ساختمان کتابخانه در راهروی طبقه اول نزدیک درب ورودی اصلی دفن کردند . بر روی مزار او آرامگاهی را که در حدود ۵/۱×۵/۲ متر می‏باشد و ارتفاع آن کمی بیشتر از ۲ متر می‏باشد، ساختند . هر شخصی که وارد این کتابخانه می‏شود به محض ورود به داخل سالن از کنار مزار او می‏گذرد و پس از توقفی کوتاه در آنجا دعای اهل قبور را برای او می‏خواند و بر مزار او بوسه می‏زند . ما نیز همین کار را کردیم . سپس در آنجا با تصاویری از روش زندگی او که بر روی دیواره‏های راهرو در نزدیکی مزار او نصب شده بود، آشنا شدیم (انشاالله قبر او پر نور و روحش شاد شود) . پس از وفات آیت‏الله مرعشی نجفی پسر بزرگش "دکتر محمود مرعشی" مدیر و ریاست این کتابخانه را عهده‏دار شد . کتابخانه هر روز از ساعت ۵/۷ صبح تا ۵/۹ شب کار می‏کند .
همچنین ما در شهر "قم" از یک کتابفروشی بسیار بزرگ که در آنجا کتابهایی به زبانهای مختلف جهان وجود دارد، دیدن کردیم . ما در آنجا با میل و رغبت زیادی تعدادی کتاب دینی به زبان روسی به یادبود دیدارمان از قم خریداری کردیم . من شخصا یک جلد کتاب قرآن که توسط "والرییا پاراخاوایا" به زبان روسی ترجمه شده بود، خریدم . دیدار ما از این کتابفروشی و شهر "قم" در مورخه ۲۵ "فوریه" سال ۱۹۹۸ صورت گرفت .
● در شهر "اصفهان"
اصفهان به عنوان یکی از بزرگترین شهرهای کشور ایران است . این شهر بر روی جلگه‏ای پهناور به فاصله ۴۱۴ کیلومتری جنوب تهران واقع شده است . این شهر در حدود ۰۰۰/۲۰۰/۱ نفر جمعیت دارد . اصفهان از لحاظ جمعیت پس از شهرهای تهران و مشهد مقام سوم را در کشور ایران دارد . شهر زیبا و قدیمی "اصفهان" از زمانهای قدیم دانشمندان، شعرا، نقاشان، معماران، استادکاران صنعت، تجار و سیل پایان‏ناپذیر توریست‏ها را مجذوب خود نموده است . و احتمالا به همین دلیل است که امروز این شهر را "نصف جهان" می‏نامند، هرکس که در ایران از شهر "اصفهان" دیدن ننموده باشد، انگار که اصلا در ایران نبوده است و یا به قول ایرانیان " برای دیدن ایران، در ابتدا باید در اصفهان حضور یافت" .
ما پیشوایان دینی روسیه فدراتیو نیز در طول اقامت‏خودمان در ایران این سعادت و بخت را پیدا کردیم که از این شهر قدیمی بسیار مجلل و باشکوه و مرکز صنعت ایران دیدن کنیم . در این شهر با کمک کشور ما یک کارخانه فلزسازی (ذوب آهن) ساخته شده است . این کارخانه توان صنعتی لازم را برای کارخانه‏های سیمان، قند و پالایشگاه‏های نفت ایران و همچنین برای اهداف و تاسیسات صنعت دفاعی و کارخانه‏های مربوط به تولید دستگاه‏های پزشکی، کارخانه‏های صنایع سبک از قبیل کارخانه‏های مخصوص تولید کفش، نساجی و ... تکمیل و تامین می‏نماید .
بیش از ۹۰ واحد صنعتی و اقتصادی با کمک متخصصین شوروی در ایران ساخته شده است که منجمله می‏توان به کارخانه‏های ماشین‏سازی، لوله‏های گاز ماورا ایران، کارخانه ماهی، سیلوها و ایستگاه‏های راه‏آهن، خطوط راه‏آهن، بنادر دریایی در سواحل دریای خزر و سیستم آبیاری ایران اشاره نمود .
احتمالا به همین دلیل است که ایرانیان برخوردی احترام‏آمیز نسبت‏به روسها و کلیه کسانیکه از این سرزمین به ایران می‏آیند، دارند . در همین ارتباط، در شهر "اصفهان" ما را به عنوان میهمانان عالیقدر امام خمینی محسوب نمودند و ما را در یکی از بهترین هتل‏های موجود در خاورنزدیک، یعنی در هتل "شاه‏عباس" اسکان دادند .این هتل که مدت زیادی از ساخت آن نمی‏گذرد (در دهه ۶۰ میلادی) دقیقا در مرکز شهر اصفهان در خیابان "شهید آیت‏الله مدنی" واقع شده است و برای توریست‏ها دارای جاذبه‏ها و جاهای دیدنی بسیار زیادی است . این هتل نه فقط در میان هتل‏های موجود در اصفهان بلکه در مقایسه با کلیه هتل‏های موجود در کشورهای عربی و بطورکل در خاور نزدیک بی‏نظیر می‏باشد . هتل مذکور با استفاده از معماری اسلامی بنا شده است و نمای روی آن با تجمل بی‏نظیر و فوق‏العاده‏ای روسازی گردیده است . در داخل آن نیز سالن‏ها و رستورانهای بسیار زیبایی وجود دارد که "رستوران طلایی" و "رستوران نقره‏ای" نامیده می‏شوند . پله‏های مارپیچ این هتل و همچنین راه‏پله‏ها و اطاقهای آن بوسیله فرش‏های بسیار زیبایی پوشانده شده است، در همه جای این هتل گلدان و آثار برنزی قلمکاری شده استادکاران اصفهانی وجود دارد . پنجره‏های این هتل با تصاویری که بر روی قالی‏های پهن شده روی کف وجود دارد، نقاشی شده‏اند . به طوریکه تصاویر نقش‏بسته شده بر روی پنجره‏ها و فرش‏ها همخوانی دارند . هتل "شاه‏عباس" دارای محوطه فوق‏العاده زیبایی است که توریست‏های خارجی، تجار ثروتمند و میهمانان اعیان و نامی را همواره بسوی خود جلب می‏نماید .
یک موقعی، در زمانی‏که احداث کارخانه ذوب‏آهن اصفهان با کمک اتحاد جماهیر شوروی انجام می‏شد، از رئیس شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی "نیکلای ویکتورویچ پادگورنی" در همین هتل پذیرایی کردند . در اینجا در ماه "مارس" سال ۱۹۷۳ رئیس شورای وزیران اتحاد جماهیر شوروی "آلکسی نیکلایویچ کاسیکین" که به مناسبت‏سال جشن مربوط به تولید و راه‏اندازی این کارخانه ذوب‏آهن حضور یافته بود، اقامت گزیده بود .
شهر "اصفهان" از طریق ساختمانها و عمارات بسیار مجلل و باشکوهش که به سبک معماری اسلامی ساخته شده‏اند و همچنین از طریق آثار تاریخی بی‏شماری که دارد، معروفیت‏خاصی را در بین جهانیان کسب نموده است . یکی از آثار تاریخی و معروف این شهر که در حدود ۴۰۰ سال قبل تاسیس شده است و از معماری بسیار زیبایی برخوردار می‏باشد، مسجد "شاه‏عباس" است که این مسجد در حال حاضر نیز فعال می‏باشد . رشد و شکوفایی اصفهان با دوران حکومت همین شاه در ارتباط می‏باشد (اواخر قرن شانزدهم - اوایل قرن هفدهم) . اندازه این مسجد انسان را مات و مبهوت می‏نماید . طول آن ۵۶۰ متر و عرض آن ۲۱۰ متر می‏باشد . مسجد مذکور دارای حیاطی داخلی به مساحت‏بالغ بر هشت هکتار است . هر روز جمعه در اینجا در هوای آزاد نمازجمعه برگزار می‏شود، به طوریکه ۱۲۰ هزار نفر مسلمان به طور همزمان در این حیاط نماز می‏خوانند .
این مسجد مجلل و باشکوه دارای معماری فارسی (ایرانی) است و به دلیل آرایش زیبای دیواره‏های داخلی آن و گنبدهای رویایی و افسانه‏ای‏اش شهرت دارد . میناکاری آبی آسمانی، آبی، نارنجی و سبز رنگ به کار برده شده در مسجد مذکور نه فقط چشمها را به خود خیره می‏نماید، بلکه موجب مسرت و شادی دلها می‏گردد .
دروازه ورودی اصلی این اثر تاریخی دارای پوششی از جنس طلا و نقره می‏باشد . در زیر تنها سقف این بنای تاریخی تعداد زیادی صحن نماز با اندازه‏های مختلف، تعداد زیادی فروشگاه که استادکاران بسیاری در داخل آنها مشغول به کار هستند، وجود دارد . یک زمانی شاه‏عباس همراه با زنهای خود در همین‏جا زندگی می‏کرد .
در آن زمانهای قدیم، یعنی هنگامیکه مسجد "شاه‏عباس" را ساختند بلندگو، میکروفون و علوم مربوط به قدرت و تحرک برق وجود نداشت . اما صدای امام جماعت در نماز می‏بایستی به طور مناسب و همزمان در همه‏جا طنین‏انداز می‏شد و در تمام گوشه‏های این سالن بسیار بزرگ که هزاران مسلمان به طور همزمان به او اقتدا می‏کردند و پشت‏سر او نماز می‏خواندند توسط نمازگزاران شنیده می‏شد . این‏طور به نظر می‏رسد که در ۴۰۰ سال قبل معماران و مهندسین این منطقه از جهان آنقدر دقیق، خبره و صاحب‏نظر در کار خودشان بودند که باهوش بسیار بالای خود توانسته بودند به صورت جالبی موضوع مربوط به آکوستیک (علم مربوط به انتشار صوت) را در احداث مساجد بسیار بزرگ حل کنند .
امامی که نماز جماعت را در سالن بزرگ مسجد انجام می‏دهد، بایستی در نقطه معینی از مسجد قرار گیرد . این نقطه بر روی کف مسجد توسط یک سنگ مرمرین سفید رنگ به شکل مربع مشخص شده است . و کلماتی که توسط امام جماعت ادا می‏شود، از این نقطه مربع شکل طنین‏انداز می‏شود سپس به‏وسیله شکل خاص گنبدهای مسجد در سقف تقویت می‏گردد و بلافاصله این صوت تقویت‏شده به تمام بخش‏های سالن بزرگ منتقل می‏شود و توسط کلیه مسلمانان که نماز را برپا می‏دارند، شنیده می‏شود .
ما نیز با مشاهده یک چنین تکنولوژی مربوط به چهار قرن پیش متعجب شده بودیم . به‏طوریکه به‏ترتیب بر روی سنگ نه چندان بزرگ مرمری که در وسط این سالن بزرگ قرار داشت، می‏ایستادیم و با صدایی آهسته کلمه‏ای را بر زبان می‏آوردیم، بلافاصله این کلمه تقویت می‏شد و بطور یکسان در تمام گوشه‏های این سالن بزرگ شنیده می‏شد . بدین ترتیب بود که در هنگام قرائت نماز بوسیله امام جماعت، کلماتی را که او بر زبان جاری می‏نمود به‏طور یکسان در هر نقطه‏ای از این سالن بسیار عظیم شنیده می‏شد . این تکنولوژی در آن زمان در اثر طراحی خاص گنبدها و سقف‏های مسجد که توسط استادکاران خبره و قدیمی طراحی شده بود، مورد استفاده قرار می‏گرفت .
در حال حاضر ضرورتی برای یک چنین اقدامی وجود ندارد . الساعه در کلیه مساجد کوچک و بزرگ میکروفون‏ها، آمپلی‏فایرها و بلندگوها به خدمت گرفته می‏شوند . مسجد شاه‏عباس از لحاظ زیبایی بی‏نظیر و از لحاظ اندازه بسیار عظیم و با شکوه می‏باشد، به طوریکه به عنوان یکی از بزرگترین آثار تاریخی و معماری ایرانیان محسوب می‏شود . در کلیه نقاط این مسجد و بر روی دروازه‏های آن آیاتی از قرآن به زبان عربی نوشته شده است . هر یک از صحن‏های نماز دارای رنگ مخصوص به خود است که هر طایفه یا قبیله‏ای در سالن مخصوص خود نماز می‏خوانده است . بدین‏ترتیب، سالن شاهنشاهی دارای رنگ نارنجی بوده و به غیر از شاه و خانواده او هیچکس دیگری حق نماز خواندن در این سالن را نداشت . در طبقه اول این مسجد عظیم و باشکوه تعداد بی‏شماری مغازه، دکان، کارگاه‏های مخصوص صنایع دستی، پستخانه، دفتر تلگراف و تلفن، بوفه، رستوران، کافه و ... وجود دارد .
محل استقرار این مغازه‏ها و کارگاه‏ها به نحوی مناسب انتخاب شده است که برای نوجوانان این امکان را فراهم می‏نماید تا با موتور گازی‏ها و دوچرخه‏های ظریف و زیبای خودشان به راحتی به آنجا تردد نمایند و بدون اینکه وسیله نقیله خود را در جائی پارک کنند و یا اینکه حتی بدون پیاده شدن از آنها خریدهای خود را انجام دهند . این موتور گازی و دوچرخه‏ها در همه‏جا در میان خریداران پیاده مشاهده می‏شوند . قبلا که ما، در کشور عربستان سعودی بودیم، یک چنین صحنه‏ای را ضمن حضور در مغازه‏های آنجا دیده بودیم . در آنجا نیز خریداران با موتور گازی و یا دوچرخه به داخل فروشگاه‏ها مراجعه می‏نمایند، کالای موردنظر خودشان را انتخاب می‏کنند، در داخل فروشگاه از یک غرفه به غرفه‏ای دیگر مراجعه می‏کنند، بدون اینکه از موتور یا دوچرخه خود پیاده شوند حساب خودشان را تسویه می‏نمایند و سپس به محل اقامت‏خودشان مراجعه می‏نمایند .
شاید خوانندگان اینگونه تصور کنند که آنها بدین ترتیب در داخل مغازه‏ها با موتور گازی سر و صدا ایجاد می‏نمایند و یا در اثر کار کردن موتورهای این وسایل نقلیه در داخل مغازه‏ها دود به‏وجود می‏آورند و بدین‏ترتیب باعث آزار و اذیت‏خریداران و فروشندگان می‏گردند . اما واقعیت این است که اصلا یک چنین وضعیتی پیش نمی‏آید . دلیلش هم اینست که رانندگان این موتورها بسیار مودب و با انضباط هستند و هیچگونه مزاحمت و مشکلاتی را برای هیچکس به وجود نمی‏آورند . آنها هرگز بی‏جهت‏بوق نمی‏زنند، به عابرین پیاده اجازه عبور می‏دهند، در هنگام رانندگی احتیاط و دقت زیادی را از خود نشان می‏دهند، سرعت‏خود را افزایش نمی‏دهند و بالاخره اینکه بین خودشان مسابقه سرعت نمی‏گذارند . از طرف دیگر، یک چنین موتور گازی‏هایی آنقدر بی‏سر و صدا هستند که حتی تشخیص این موضوع که موتور آن کار می‏کند یا خاموش است‏به سختی معلوم می‏شود . احتمالا این قبیل موتورها دارای اگزوزهای مخصوصی جهت‏خنثی نمودن گازهای ایجاد شده بوسیله موتور می‏باشد، زیرا در داخل مغازه‏هایی که آنها بطور مرتب در حال رفت و آمد هستند بوی سوخته و بوی دود احساس نمی‏شود و فروشندگان مغازه‏ها به راحتی و با خونسردی کامل به کارشان مشغول هستند .
یک‏چنین موتورهای گازی دارای کیفیت‏بسیار بالا و طراحی کاملی هستند . به‏طوریکه جهت‏به کار انداختن موتور آنها به نیروی خاصی نیاز نیست، باید فقط شیر باک بنزین آن را باز نمود و گاز را کمی فشار داد .
مغازه‏های موجود در آنجا نه تنها جهت فروش کالا در خدمت‏خریداران هستند، بلکه به تهیه و تولید صنایع دستی نیز می‏پردازند . تقریبا در نزدیکی هر مغازه‏ای یک کارگاه صنایع دستی نیز وجود دارد . در داخل این کارگاه‏ها ظروف فلزی را قلمزنی می‏کنند، زیورآلات مختلف می‏سازند، تصاویر مینیاتوری رسم می‏کنند، صندوقچه‏های قدیمی را با زیورآلات نصب شده بر روی آنها می‏سازند، قالیچه می‏بافند و به تولید کالاهای مصرفی دیگر مردم می‏پردازند، سپس این فرآورده‏ها و تولیدات کارگاه‏ها در غرفه‏های همین فروشگاه‏ها به فروش رسانده می‏شود . هنگام عبور نمودن از کنار مغازه‏های طبقه اول این مسجد فوق‏العاده عظیم در همه‏جا فقط صدای "توک - توک - توک" بگوش می‏رسد . این همان صدای ابزار کار استادکاران است که بر روی ظروف مسی و برنزی قلمزنی می‏نمایند . به همین دلیل است که شهر "اصفهان" به عنوان یکی از بزرگترین مراکز صنایع دستی و تجارت محسوب می‏شود . این شهر به لحاظ قلمزنی بر روی فلزات، نقاشی مینیاتوری، اجرای گراور بر روی فلز شهرت جهانی دارد . به‏طوریکه در اصفهان تعداد زیادی فروشگاه و مغازه در ارتباط با فروش ظروف مسی قلمزنی شده، جواهرآلات و نقاشی‏های مینیاتوری وجود دارد . توریست‏هایی از تمام کشورهای دنیا همواره به شهر "اصفهان" می‏آیند تا اینکه از تماشای آثار باستانی و معماری اسلامی ادوار مختلف تاریخی این شهر لذت ببرند .
یکی دیگر از جالب‏ترین بناهای تاریخی اصفهان "بنای منار جنبان" می‏باشد . این مناره‏ها که در سال ۱۳۱۶ توسط اعضای خانواده " ابوعبدالله" احداث شده است، اکنون تقریبا ۷۰۰ سال از عمر آن می‏گذرد . با وجود اینکه بنای مذکور بسیار قدیمی است، هنوز هم سالم بوده و به‏طور مرتب کار می‏کند . این مناره‏ها دارای راهروهای عبوری بسیار تنگی هستند که ما به زحمت موفق شدیم از آنجا گذشته و خودمان را به بالا برسانیم . در ارتفاع مشخصی از این مناره‏ها احساس بیم و وحشت‏به انسان دست می‏دهد . از وسط شهر اصفهان رودخانه‏ای به نام "زاینده رود" می‏گذرد که بر روی این رودخانه پل‏های بسیار دیدنی و غیرمعمولی از لحاظ معماری ساخته شده است . رودخانه مذکور شهر را به دو قسمت تقسیم نموده است . این رودخانه پهن، پر آب و تمیز را که از داخل کوهها سرچشمه می‏گیرد، در سرزمین اصفهان تعداد سی و سه پل قطع می‏کنند .
این پل‏ها به عنوان آرایش و زینت‏شهر محسوب می‏شوند . طول هر یک از این پل‏ها معمولا به ۴۰۰ - ۳۵۰ متر و عرض آنها به ۱۵ متر می‏رسد . تعداد زیادی از این پلها برای عبور و مرور وسایل نقلیه موتوری و برخی از آنها فقط جهت عبور و مرور عابرین پیاده مورد استفاده قرار می‏گیرد . هنگامی‏که هوا در این شهر خیلی گرم باشد مردم در کنار این رودخانه فرش‏هایی را پهن می‏کنند و در آنجا استراحت می‏نمایند . در زیر پل‏های این رودخانه رستوران و کافه‏هایی وجود دارد که کلا دو متر از سطح آب فاصله دارند و محل استراحت‏خوبی برای توریست‏ها به حساب می‏آید . خود معماری این پل‏ها نیز غیرمعمولی است . این پله‏ها در هنگام شب به دلیل اینکه با چراغ‏های رنگارنگی تزئین شده‏اند، بسیار زیبا به نظر می‏آیند . در امتداد این رودخانه پارکهای بسیار زیبایی ساخته شده‏اند و در داخل یکی از این پارکها باغ‏وحش بزرگی وجود دارد که نمونه‏هایی از پرندگان موجود در جهان در داخل آن نگاهداری می‏شوند .
مردم اصفهان در روزهای تعطیلی، یعنی در روزهای پنجشنبه و جمعه همراه با خانواده‏هایشان به ساحل این رودخانه می‏آیند و در آنجا برنامه‏های تلویزیون را تماشا می‏کنند، چای می‏نوشند، کتابها و مجلات را می‏خوانند و یا اینکه بر روی چمن دراز می‏کشند و استراحت می‏نمایند . پلهای مستقر بر روی زاینده‏رود جهت عبور وسایل نقلیه موتوری به صورت یک طبقه احداث شده‏اند . این پلها از لحاظ زیبایی و قاومت‏بی‏نظیر هستند و در زمره بهترین پل‏های جهان به حساب می‏آیند .
همچنین ما در اصفهان از "قصر چهل ستون" دیدن نمودیم . این عمارت در سال ۱۶۴۷ توسط شاه‏عباس احداث گردیده است و جهت پذیرایی از میهمانان حکومتی اختصاص داده شده است . این قصر در یک باغ شهری مستقر شده است و در روبروی آن یک حوض بسیار بزرگ ساخته شده است . قصر مذکور دارای بیست‏ستون می‏باشد که سایه این ستونها بر روی حوض آب روبروی آن می‏افتد و به همین دلیل است که آنرا "قصر چهلستون" می‏نامند .
در مجموع ما، در شهر اصفهان بناهای بسیار زیاد تاریخی را دیدیم که به عقیده ما در دنیا بی‏نظیر هستند . مردم اصفهان مذهبی بوده و مطابق با قوانین اسلام زندگی می‏کنند . در طول اقامت‏خودمان در اصفهان حتی یک نفر مشروب‏خور و یا مست را ندیدیم . در فروشگاه‏ها مشروبات الکلی به هیچ‏عنوان به فروش نمی‏رسد، زیرا به دلیل عدم مصرف مردم ایران در مشروبات الکلی ضرورتی در فروش آن مشاهده نمی‏شود . از طرف دیگر، اسلام استعمال مشروبات الکلی را ممنوع نموده است، زیرا اشخاص واقع‏بین و هوشیار دزدی نمی‏کنند، اقدام به اوباشی و عربده‏جویی نمی‏نمایند، هیچکس را مورد آزار و اذیت قرار نمی‏دهند و دست‏به جنایت و تبهکاری نمی‏زنند . در این شهر نیز قسمت عمده اهالی پایبند دین اسلام و مذهب شیعه می‏باشند، در شهر اصفهان بیش از ۱۸۰ مسجد و ۱۴ کلیسا فعالیت می‏نماید .
ما مسیر تهران به اصفهان را با اتوبوس رفتیم، اما در برگشت‏به تهران برایمان بلیط هواپیمای بوئینگ ۷۷۰ تهیه کرده بودند .
● در شهر "مشهد"
چنانچه شهر مکه در عربستان سعودی برای مسلمانان تمام جهان به عنوان شهری مقدس به حساب می‏آید، در ایران شهر مشهد است که به عنوان مکانی مقدس محسوب می‏شود . این شهر در حدود دو میلیون نفر جمعیت دارد که در فاصله ۹۳۰ کیلومتری شرق تهران در دره رودخانه "کشف رود" واقع شده است . یک‏زمانی شهر مشهد به عنوان بخشی (ناحیه‏ای) از شهر قدیمی "طوس" بود، اما مغول‏ها دو مرتبه در سالهای ۱۲۲۰ و ۱۳۸۸ شهر طوس را با خاک یکسان کردند . در آن هنگام اهالی شهر "مشهد" در مکان جدیدی، یعنی در داخل روستای "سناباد" سکونت گزیدند و از آن زمان بود که شهر توسعه و تکامل جدید خود را به دست آورد .
این شهر در سال ۸۱۷ در ارتباط با شهادت فجیعانه امام رضا علیه‏السلام نام مشهد را به‏خود گرفت . کلمه "مشهد" را به‏خود گرفت . کلمه "مشهد" به زبان فارسی به معنای "محل شهادت" می‏باشد .
مشهد از طریق مسیر راه‏آهن به تهران متصل شده است . در این شهر نیز یک فرودگاه بین‏المللی وجود دارد، به طوریکه ما پیشوایان دینی روسیه فدراتیو را با هواپیمای "توپولف - ۱۵۴" از تهران به مشهد بردند .
از آنجائیکه شهر "مشهد" برای مسلمانان شیعه به عنوان شهری مقدس می‏باشد، سالیانه میلیونها نفر زائر از کشورهای مختلف جهان جهت زیارت امام رضا (ع) به این شهر می‏آیند . کسانی‏که جهت زیارت به مشهد می‏روند، از این حق برخوردارند که کلمه " مشهدی" را به ابتدای نام خانوادگی خودشان بیفزایند . همانطوری‏که زائرین خانه خدا در مکه این حق را دارند که به ابتدای اسم خودشان کلمه "حاجی" را اضافه کنند . به طور مثال، من شخصا هم به زیارت مکه و هم به زیارت مشهد رفته‏ام . بنابراین می‏توانم خودم را "اسماعیل حاجی ایگیزیانف مشهدی" بنامم .
و اما چه چیزهایی در شهر "مشهد" زائران را مجذوب خود می‏نماید؟ در این شهر در سال ۱۴۰۵ تا سال ۱۴۱۸ یک مرکز دینی عظیم و باشکوهی تحت عنوان "آستان قدس رضوی" به وجود آمده است . این مجموعه مجلل مسجد "گوهرشاد" را که در آنجا آرامگاه امام هشتم شیعیان "موسی‏الرضا" واقع شده است، به حوزه علمیه "دودر"، کاروان‏سرا، ایوان "علیشید نوایی" و چهار حیاط بزرگ با فواره و حوض‏های بسیار بزرگی برای اجرای وضو (طهارت) قبل از نماز وصل می‏کند . حرم امام رضا (ع) در مرکز مسجد قرار دارد و در آنجا بر روی مزار او مقبره‏ای احداث شده است که در حقیقت‏ساختمانی بسیار زیبا و برجسته می‏باشد . در داخل حرم امام رضا (ع) همیشه تعداد بسیار زیادی زوار هست . آنها در آنجا قرآن می‏خوانند، با دست‏های خودشان مقبره مذکور را نوازش می‏نمایند و بر آن بوسه می‏زنند، تعدادی از زائرین برای مدت زیادی در کنار مقبره این امام می‏ایستند، شبکه‏های فلزی آرامگاه او را با دست می‏گیرند و التماس دعا می‏نمایند . در آنجا آنقدر زیاد زائر هست که تعداد زیادی از زائرین موفق نمی‏شوند خودشان را به کنار مقبره ایشان برسانند . خود مسجد و تمام ساختمانهای موجود در این مجموعه و بویژه بخش‏های داخلی این ساختمانها با معماری بسیار زیبایی تزئین شده‏اند . به طوریکه هر بیننده‏ای را مات و مبهوت خود می‏نماید .
هنگامی‏که من داخل این مسجد شدم و زیبایی داخل آن را به چشم خود دیدم، نتوانستم جلوی اشکهای خود را که از چشمانم سرازیر شده بود، بگیرم . من در آنجا اشکهای خود را در میان هزاران نفر زائری که در آن لحظه در داخل مسجد بودند، پنهان نکردم . اشکهای من از خوشحالی سرازیر شده بود و خوشحالی من از این بابت‏بود که خداوند متعال این امکان را برای من به وجود آورده بود که بتوانم با چشمهای خودم یک چنین صحنه‏های زیبایی را ببینم، زیبایی‏هایی که به‏وسیله استادکاران ایرانی ساخته شده‏اند و احتمالا در دنیا بی‏نظیر می‏باشند . من از مشاهده این همه زیبایی در این مسجد آنقدر سراسیمه شده بودم که قابل‏توصیف نمی‏باشد، حتی فکر نمی‏کردم که یک روز یک چنین زیبایی را بتوانم ببینم .
من با چشمان پر از اشک خداوند بزرگ را شکر و سپاسگزاری نمودم، زیرا خواست‏خدا بود که من نیز در شهر "مشهد" حضور یابم و از این مسجد زیبا دیدن کنم . به عقیده من، این استادکاران و هنرمندان ایرانی که قادرند معماری بسیار زیبای اسلامی را به نمایش بگذارند در جهان بی‏نظیر هستند . به همین دلیل است که در تمام طول سال تعداد بسیار زیادی زائر نه فقط از شهرهای مختلف ایران بلکه از سایر کشورهای دیگر نیز به شهر "مشهد" می‏آیند .
دیوارها و سقف‏های این مسجد و سایر بناهای موجود در کنار این مسجد دارای نقش و نگار بسیار زیبایی است . کف این بناها با سنگهای مرمر و موزائیک‏هایی از جنس چینی بدل سنگفرش شده است و تمام لوسترهای آن آب طلا اندود شده است .
درب ورودی به محوطه این مسجد دارای یک مرکز کنترل عبور و مرور زائرین می‏باشد که بخش کنترل زنان و مردان مجزا است . هر زائری را به طور دقیق در داخل اطاقک مخصوصی تفتیش می‏نمایند . تمام چیزهایی را که زائر همراه خود دارد (از قبیل کیف، وسایل، دوربین عکاسی و فیلم‏برداری) باید قبل از ورود به داخل مسجد به اطاق امانات تحویل دهد . جهت انجام فرایض دینی می‏توان در داخل محوطه مسجد در کنار حوض وضو گرفت .
نحوه احضار و دعوت مومنین برای نماز خواندن در این مسجد نیز بسیار جالب می‏باشد . این روش بسیار قدیمی است، یعنی مربوط به زمانی است که در آن هنگام میکروفون و بلندگو ساخته نشده بود، اما در آنجا اکنون نیز همین روش مورد استفاده قرار می‏گیرد . هشت نفر شیپورزن با شیپورهای بسیار بلند خودشان در بالای مناره‏ای به ارتفاع ۴۳ متری قرار می‏گیرند . انتهای شیپورهای آنها به شکل بشقاب است و در حکم پخش‏کننده صوت می‏باشد . آنها همانطوری که ایستاده‏اند، به جهات مختلف چرخیده و به داخل شیپورهای خود می‏دمند و بدین ترتیب مومنین را دعوت به نماز می‏نمایند . صدای دعوت مومنین هت‏خواندن نماز در فاصله زیادی از شهر طنین‏انداز می‏شود . این منظره از زمین بسیار زیبا و افسانه‏ای به نظر می‏رسد . هزاران نفر این شیپورزنها را که بر روی مناره‏ای قرار گرفته‏اند و لباسهای یکسانی را به تن کرده‏اند و با دمیدن به شیپورهای خود مومنان را به نماز دعوت می‏نمایند و شیپورهای دراز خود را در جهات مختلف به حرکت درمی‏آورند، تماشا می‏کنند . شیپورهای آنان شبیه به سازهای بادی ازبکها می‏باشد . ازبک‏ها نیز در جشن‏ها و نمایشات خود یک چنین سازهای بادی را مورد استفاده قرار می‏دهند .
در زیرزمین یکی از ساختمانهای این مجموعه دینی سالن بزرگی بدون پنجره هست . این زیرزمین قبرستان است . در آنجا هزاران نفر سرباز مشهد که خلال سالهای ۱۹۸۸ - ۱۹۸۰ در جنگ میان ایران - عراق به شهادت رسیده‏اند، دفن شده‏اند . از آنجاییکه مساحت این سالن کم است و دفن همه شهدا در یک ردیف امکان‏پذیر نبوده است، قبرها را در آنجا بصورت سه طبقه ساخته‏اند . همه این قبرها از سنگ مرمری سفید رنگی پوشیده شده‏اند و بر روی این سنگها نام، نام خانوادگی، تاریخ تولد و تاریخ شهادت این شهدا حک شده است . روبروی مزارهای شهدا، در زیرسقفی بر روی دیواره‏ها عکسهایی از شهدا نصب شده است . این قبرستان به لامپ‏های بسیار درخشانی تجهیز شده است، به‏طوریکه محوطه این زیرزمین را همانند روز روشن نموده است . در آنجا تاج گل‏هایی وجود دارد که در هیچ‏جا نظیر آنها یافت نمی‏شود . ما ناظر بودیم که اقوام و آشنایان این شهدا به طور مرتب به آنجا می‏آمدند، خودشان را بر روی سنگ مزار آنها خم می‏نمودند، چیزهایی را به طور آهسته زمزمه می‏کردند و گریه می‏کردند .
در کنار محوطه این مسجد بازاری وجود دارد که در داخل آن تعداد بسیار زیادی مغازه وجود دارد . شهر "مشهد" به عنوان مرکز تجاری - صنعتی بخش شمال شرقی ایران محسوب می‏شود . در اینجا صنایع فلزی، نساجی، صنایع غذایی، تولید مواد ساختمانی و ... پیشرفت زیادی نموده است . در این شهر کارگاههای عظیمی در ارتباط با کفش چرمی، محصولات کشبافی و صنعت قالی‏باقی وجود دارد . در مشهد موزه‏ای نیز به نام موزه "قرآن" هست .
● در شهر "طوس"
شهر "طوس" در نزدیکی مشهد واقع شده است و در مقایسه با شهر "مشهد" دارای تاریخ به مراتب طویلتری است . همانطوریکه قبلا نیز اشاره نمودم، شهر "طوس" تاکنون چندین مرتبه بواسطه تاخت و تاز مغولها با خاک یکسان شد، ولیکن بعدها مجددا احیا و بازسازی گردید .
شاعر و حماسه‏سرای بزرگ ایرانی "ابوالقاسم فردوسی" در سال ۹۴۰ میلادی در این شهر متولد شد . او کتاب شاهان موسوم به " شاهنامه" را نوشت . وی مدت سی سال از عمر خود را به نوشتن این اثر اختصاص داد . او در این کتاب ۶۰ هزار بند شعر را سروده است که تاریخ کشور ایران را در آنها توصیف نموده است . او در سال ۱۰۲۰ میلادی وفات یافت و در شهر وطنی خود "طوس" مدفون گشت . بر روی مزار وی آرامگاه بسیار بزرگی ساخته شده است که ارتفاعش به اندازه یک ساختمان پنج طبقه می‏باشد . این ساختمان به‏وسیله سنگهای مرمرین سنگفرش شده است . ما پیشوایان دینی روسیه فدراتیو نیز ضمن حضور در این شهر، از آرامگاه این شاعر بزرگ ایران دیدن کردیم و با حضور در آرامگاه وی خاطره او را گرامی داشتیم . خاطره مربوط به این شاعر بزرگ ایرانی برای یک مدت طولانی در قلب‏های ما باقی خواهد ماند .
شب دیرهنگام بود که ما از طوس به شهر "مشهد" بازگشتیم . سپس مطابق با برنامه‏ریزی که برای ما شده بود، هنگام صبح مشهد را به مقصد شهر "گرگان" ترک کردیم .
● در شهر "گرگان"
ما پس از طی یک مسافت ۵۲۴ کیلومتری از مشهد به شهر "گرگان" رسیدیم . شهر مذکور چندان بزرگ نمی‏باشد . این شهر در بخش شمالی ایران واقع شده است و در حدود ۵۰۰۰۰ نفر جمعیت دارد . گرگان در فاصله ۳۰ کیلومتری ساحل جنوبی دریای خزر قرار دارد و از طریق راه‏آهن با تهران ارتباط دارد . در اینجا کارخانه‏های پنبه‏پاک‏کنی، شالی کوبی و روغن‏کشی وجود دارد .
در شهر گرگان یک مرکز بسیار بزرگ آموزش علوم دینی وجود دارد . در آنجا ما را به حوزه علمیه "امام خمینی" دعوت کردند . رئیس این آموزشگاه در دیدار با ما اینطور گفت: "ما خوشحالیم که در کشورمان به شما خوش‏آمد می‏گوئیم . ما امیدواریم و از خداوند متعال خواهانیم که این قبیل دیدارها در آینده بیشتر و عمیق‏تر گردد . اتحاد و برادری میان مسلمانان برای ما بسیار اهمیت دارد . رهبر عظیم انقلاب ما "امام خمینی" نیز همین را می‏خواست . ما و شما به یک کتاب آسمانی ایمان داریم . آموزشگاه علمی ما که در آنجا دانشجویانی از جمهوریهای تاتارستان، باشکیرستان، چچن، اینگوش، داغستان، قرقیزستان، قزاقستان، ترکمنستان و از کشورهای دیگر تحصیل می‏کنند، به عنوان نمونه بارزی از همین اتحاد و برادری است . در اینجا در مجموعه ۲۰۰ پسر جوان و ۱۸۰ دختر جوان تحصیل می‏کنند (دختران در ساختمان‏های جداگانه‏ای تحصیل و زندگی می‏کنند) . اسلام، پیامبر مسلمانان "حضرت محمد (ص) " و قرآن باعث اتحاد ما مسلمانان گردیده است . ما باید مطابق با خواست و حکم خداوند یکتا حرکت کنیم . مرکز علوم اسلامی ما نیز همواره پشتیبان و کمک مسلمانان روسیه فدراتیو خواهد بود . برای شما در ایران آرزوی اوقاتی خوش می‏نمایم و امیدوارم که در کشور ما چیزهای زیادی را ببینید و با آنها آشنا شوید .
در این مرکز آموزش اسلامی، دین اسلام (احکام مربوط به مذهب شیعه و سنی) آموزش داده می‏شود . مسلمانان شیعه و سنی هر یک جداگانه در ساختمانهای مختلفی آموزش می‏بینند، اما در یک نهارخوری غذا می‏خورند و همچنین در یک مسجد نماز می‏خوانند . آنها با همدیگر به طور دوستانه زندگی می‏کنند، به طوری که هیچگونه اختلاف‏نظری میان آنان وجود ندارد . بدلیل اینکه هم شیعیان و هم سنی‏ها از یک خدای واحد، یک قرآن، یک اسلام و یک پیغمبر "حضرت محمد (ص) " پیروی می‏نمایند . اسلام نیروی بسیار عظیمی است که کلیه مسلمانان را صرف‏نظر از وابستگی ملی و قومی و فاصله‏ای که میان آنها وجود دارد، متحد می‏نماید، اسلام کلیه ملل جهان با مذاهب مختلف را به دوستی با یکدیگر دعوت می‏نماید .
پس از نماز کلیه دانشجویان روسیه فدراتیو به‏دور ما جمع شدند و با ما شروع به صحبت کردند . معلوم بود که آنها دلشان برای وطن "روسیه فدراتیو"، والدین و اقوام خود تنگ شده است . اما فراگیری علم برای آنان از اهمیت‏بیشتری برخوردار است . در آنجا به افتخار دیدار با ما مراسم عکسبرداری انجام شد . در این دانشکده دانشجویان چچنی را می‏توان از طریق نشان‏های نصب شده بر روی سینه‏شان متمایز نمود . آنها همگی نشان "جوهر دودایف" را بر روی سینه‏شان نصب کرده بودند .
من از یک دانشجوی چچنی سوال کردم: "شما اهل کجا هستید، نامتان چیست، چند سال دارید و چند سال است که در اینجا تحصیل می‏کنید؟ " وی در پاسخ اظهار داشت که نامش "شامیل" می‏باشد، از جمهوری "چچن" است، سیزده سال سن دارد و جزو آن گروه از دانشجویان است که سال اول تحصیل را طی می‏نمایند . یکی دیگر از دانشجویان که دارای سن بیشتری بود در پاسخ به سوالات من اظهار داشت که از شهر "آگیدیل" در جمهوری باشکیرستان (باشقیرستان) همراه با خانواده‏اش به منظور تحصیل به اینجا آمده است، سومین سال است که در این آموزشگاه عالی تحصیل می‏کند و همسرش نیز در حوزه علمیه مخصوص خواهران آموزش می‏بیند . او گفت که به همراه خانواده‏اش در یک آپارتمان شخصی در نزدیکی همین آموزشگاه زندگی می‏کند و کرایه از بابت این آپارتمان را مسئولین آموزشگاه می‏پردازند . این زن و شوهر هر دو کمک هزینه تحصیلی دریافت می‏کنند، به طوری که کمک هزینه مذکور برای نگهداری و امرار معاش خانواده کافی می‏باشد . آنها صاحب دختری می‏باشند که در آنجا همراه با آنان زندگی می‏کند . آنها هر دو به زبان فارسی تسلط کامل دارند، به طوریکه این دانشجو که نامش "حمید" بود به مدت دو روز به عنوان مترجم همراه ما بود .
ما را در طول اقامتمان در شهر "گرگان" در فاصله چند کیلومتری از این شهر در جنگلی میان کوهها در یک استراحتگاه بسیار زیبا ساکن نمودند، به طوریکه آرامش و سکوت، جنگلها، کوهها، هوای کوهستان و رودخانه‏های موجود در آنجا همگی احساس خوبی را در ما بوجود آورده بود و استراحت‏بسیار خوبی را برای ما فراهم کرد . طبیعی است که ما در طول مدت اقامت‏خود در ایران پنج نوبت نماز روزانه را انجام می‏دادیم . هنگام غروب تعدادی میهمان روحانی از شهر برای ملاقات با ما به این آسایشگاه آمدند و قبل از صرف شام گفتگوی دوستانه‏ای میان ما صورت گرفت .
● در منطقه "دریای خزر"
سرزمین جمهوری اسلامی ایران از سمت‏شمال با دریای خزر به طول ۲۶۷۰ کیلومتر همجوار می‏باشد . این دریا خط ارتباطی ایران را با کشورهای روسیه فدراتیو، قزاقستان، آذربایجان و سایر کشورهای دیگر فراهم می‏نماید . دریای خزر، خلیج فارس و دریای عمان به عنوان مهمترین منابع ایران در ارتباط با صنعت ماهی محسوب می‏شوند . صیادان صنایع ماهی‏گیری ایران به طور مداوم از این دریاها ماهی صید می‏نمایند .
از آنجائیکه شهر "گرگان" در فاصله نزدیکی از دریای خزر واقع شده است، ما تصمیم گرفتیم که از آنجا نیز دیدن نماییم، زیرا تعداد زیادی از ما در طول عمر خود هنوز یکبار هم این دریا را ندیده بودند . من نیز فقط از طریق نقشه می‏دانستم که این دریا در کجا قرار گرفته است . نیم ساعت طول کشید تا ما خودمان را با اتوبوس از گرگان به ساحل جنوبی دریای خزر رساندیم . در نقطه‏ای که ما حضور یافتیم، یک شهرک نه چندان بزرگ ساحلی به نام "بندر ترکمن" قرار داشت . در آنجا از ما دعوت نمودند تا قایق‏سواری کنیم و بدین ترتیب بود که یکباره در جزیره کوچکی به نام "عاشورا ده" که از ساحل نیز پیدا بود و حدودا در فاصله ۴ - ۳ کیلومتری از ساحل قرار داشت، سر درآوردیم . پس از اینکه در ساحل دریای خزر به دو گروه تقسیم شدیم، در داخل دو قایق بزرگ جای گرفتیم . این قایق‏ها همانطوری‏که در سطح آب همراه با امواج دریا تکان تکان می‏خوردند، در انتظار ما بسر می‏بردند . در میان ما یکی از پیشوایان دینی بود که از سوار شدن بر قایق امتناع ورزید . نصایح و اندرزهای ما در او موثر واقع نشد . ما او را مورد نکوهش قرار ندادیم و و وی را به حال خودش گذاشتیم . به نظر ما دلیل امتناع وی این بود که او در جمهوری قزاقستان متولد شده بود و تمام عمر خود را در دشت‏های وسیع قزاقستان، یعنی در جائیکه او نه فقط دریایی را ندیده بود، بلکه حتی رودخانه‏ای را مشاهده ننموده بود، گذرانیده بود . آنجا فقط چاه آب و نهر مورد بهره‏برداری قرار می‏گرفت و امروز او برای اولین بار بود که در زندگی خودش یک چنین حجم زیادی از آب، یعنی دریا را می‏دید .
ما ساحل دریا را به مقصد جزیره ترک کردیم و او در ساحل باقی ماند . پس از اینکه به جزیره رسیدیم، در آنجا رئیس دستگاه اداری این جزیره که از بومیان همانجا بود ما را ملاقات کرد . ایشان در آنجا ما را با نحوه زندگی مردم در این جزیره آشنا نمود . در این جزیره یک کارخانه نه چندان بزرگ ماهی وجود دارد و چند گروه ماهیگیر مشغول به کار هستند که از همین طریق امرار معاش می‏نمایند . یک زمانی در این جزیره ۳۷۰ خانواده که همگی به شغل ماهیگیری می‏پرداختند، زندگی می‏کردند . در حال حاضر تعداد کمی از آنها در آنجا باقی مانده‏اند . تعداد زیادی از آنان اقدام به ترک جزیره کرده‏اند تا بر روی زمین پهناور به حیات خود ادامه دهند . در جزیره مذکور یک مسجد فعال وجود دارد و ماهیگیران نماز خود را در این مسجد به جای می‏آورند . به دلیل اینکه زمان حضور ما در این جزیره با وقت نماز مصادف نبود، ما نتوانستیم در این مسجد حضور یابیم، ضمن اینکه در آن ساعت از روز مسجد بسته بود و امام جماعت آنجا که از بومیان این جزیره به دنبال کاری به جایی رفته بود .
طبیعی است که در آنجا از ما با ماهی تازه دریای خزر پذیرایی کردند . سپس بر قایق‏ها سوار شدیم و مجددا به ساحل، یعنی به جائیکه اتوبوس و یکی از پیشوایان دینی که در آنجا باقی مانده بود و انتظار ما را می‏کشیدند، بازگشتیم .
و حالا جاده تهران در برابر ما قرار گرفته است . از این ساحل دریا تا تهران ۴۱۱ کیلومتر است هنگام غروب که گرگان را به مقصد تهران ترک کردیم و در نزدیکی‏های صبح بود که وارد تهران شدیم .
● در قصبه "کارابولات"
ما می‏بایستی به تهران بازمی‏گشتیم، اما هر یک از روسای آموزشگاه‏های عالی اسلامی پس از اینکه در ارتباط با حضور پیشوایان دینی روسیه فدراتیو مطلع می‏شد، از خود تمایل زیادی نشان می‏داد که ما در نزد آنان نیز حضور یابیم . ما وقت آزاد زیادی نداشتیم، ولیکن درخواست و تمایل بیش از حد یکی از شخصیت‏های معروف دینی ایران، یعنی رئیس یکی از این دانشکده‏ها " آیت‏الله نظری" که خود امام خمینی نیز نسبت‏به او ارزش و احترام زیادی قائل بود، ما را بر آن داشت که دعوت وی را نیز بپذیریم . به همین دلیل، به یکی دیگر از آموزشگاه‏های عالی دینی که در فاصله یکصد کیلومتری از شهر "گرگان" قرار داشت و ریاست آن به عهده آیت‏الله نظری بود، رفتیم . آموزشگاه علمی مذکور در قصبه "کارابولات" قرار داشت .در آنجا در حدود چهارصد نفر پسر بچه همراه با رئیس این حوزه علمیه "آیت‏الله نظری" به پیشواز ما آمدند . این بچه‏ها همگی از ۱۰ تا ۱۲ سال سن داشتند و همه آنها به مدت ۱۲ سال در اینجا تحصیل می‏نمایند و سپس به صورت پیشوایان دینی با درجه مهارت و تخصص عالی فارغ‏التحصیل می‏شوند . آموزش آنها مطابق با برنامه "مدرسه حنفیه" و مکتب سنی صورت می‏گیرند . اما در اینجا نه تنها علوم دینی به آنان آموزش داده می‏شود، بلکه آموزش‏های لازم در ارتباط با ریاضیات، فیزیک، شیمی، تاریخ، جغرافیا، نجوم و ... را نیز فرامی‏گیرند . همه این بچه‏ها دارای ملیت ترکمن بودند و آنها در آنجا آموزش و زندگی خودشان را با مساعدت حکومت ایران طی می‏کنند . در این آموزشگاه علمی علاوه بر رئیس دانشکده تعداد ۱۲ نفر معلم در ترکیب اساتید این حوزه به کار اشتغال داشتند .
در طبقه سوم این حوزه علمیه مسجد بزرگی وجود داشت و ما همگی به طور مشترک با دانش‏آموزان و معلمین نماز نیمروز را خواندیم . خود رئیس این آموزشگاه علمی عهده‏دار مسئولیت پیش‏نمازی آنجا بود . پس از اینکه دانش‏آموزان با از خودگذشتگی غرق در نماز خواندن شدند، سکوت همه‏جا را فراگرفت صرف‏نظر از هوای بسیار گرم در خارج از ساختمان حوزه، کف‏های مرمرین طبقات و راه‏پله‏ها در داخل ساختمان بسیار سرد بودند، به طوریکه خود ما نیز پس از اینکه در خارج از این ساختمان کفش‏های خودمان را درآوردیم تا از طریق پله‏ها بالا برویم، سرمای این کف مرمرین را به خوبی احساس کردیم . در آنجا بدلیل اینکه ورود با کفش بداخل مسجد ممنوع می‏باشد، ما نیز مثل بقیه کفشهایمان را درآوردیم .
من در آنجا به یکی از پسر بچه‏ها که نظرم را به خود جلب نموده بود، نزدیک شدم و از او پرسیدم که نامش چیست، چند سال دارد و دارای کدام ملیت است؟ او به صورتی مودبانه و با نزاکت تمام پاسخ داد که نامش "نورالدین" است، ۱۲ سال سن دارد و ترکمن می‏باشد .
سپس ما از بچه‏ها و معلمین آنها خداحافظی نموده و راهی گرگان شدیم و از آنجا هم به سمت تهران حرکت کردیم . هنوز هم چهره‏های مهربان این پسر بچه‏های ترکمن و خیرخواهی در ارتباط با معلمین آنها در خاطرم باقی مانده است .
اسلام در ایران و اهمیت آن برای ایرانیان
۱) رژیم شاهنشاهی
ایران در خاورمیانه به عنوان یک کشور باستانی است که دارای تاریخی با قدمت قرنهای بسیار زیادی است . قبلا نام این کشور " فارس" بود و یونانیان ایران را "فارس (پارس) " می‏نامیدند . با وجود اینکه دانشمندان شروع تاریخ پارس (ایران) را از ۴۰۰۰ سال قبل از میلاد می‏دانند، اما حاکم بزرگ پارس "کورش کبیر" به عنوان بنیانگذار حکومت ایران محسوب می‏گردد . در قرن ششم قبل از میلاد (در میان سالهای ۵۳۰ - ۶۰۰ قبل از میلاد) کورش کبیر پس از پیروزی در جنگی بزرگ با حکومتهای همسایه بود که سلطه و حکمفرمایی خود را گسترش داد و امپراطوری کبیر پارس را بوجود آورد . از آن زمان حاکمین و سلسله‏های شاهنشاهی بسیار زیادی تغییر یافته است و تا امروز، یعنی در طول مدت ۲۵۰۰ سال نوع حکومت ایران شاهنشاهی بود . بالغ بر هفتاد سال قبل بود که طبق قانون اساسی شاهنشاهی دیکتاتوری خاندان پهلوی در کشور ایران برقرار شد . رضاشاه پهلوی به مدت ۱۶ سال بر کشور ایران حکومت کرد تا اینکه در سال ۱۹۴۱ به نفع پسرش از تخت‏سلطنت کناره‏گیری کرد . پس از اینکه فرزند رضاشاه "محمدرضا پهلوی" بر تخت‏سلطنت نشست تا سال ۱۹۷۹ بر این کشور حکومت کرد، یعنی سلسله پهلوی مجموعا به مدت ۵۴ سال بر کشور ایران حکومت نمود .
سلسله پهلوی در طول حیات خود زندگی به سبک غرب را به ملت ایران تحمیل کرد . شاه و اطرافیان او خود را در ظاهر به عنوان هواخواهان اسلام و روحانیت نشان می‏دادند، اما در حقیقت در داخل کشور یک جو ضددینی و ضداسلامی را به وجود آورده بودند . طرد نمودن اسلام از فرهنگ ایران به عنوان وظیفه و ماموریت‏شاه و دولت او محسوب می‏شد، به طوریکه آنها به جای فرهنگ اسلامی فرهنگ شاهنشاهی را که با فرهنگ غرب و بخصوص آمریکا مطابقت داشت، در این کشور ترویج دادند . هدف اصلی اقدام آنان قطع نمودن ارتباط ملت ایران با اسلام بود .
تمام اسامی، علایم، کتب درسی، روزنامه‏ها و مجلات از محتوای گسترش فرهنگ شاهنشاهی برخوردار بودند . به زنهایی که طبق موازین اسلامی لباس می‏پوشیدند و دارای حجاب اسلامی بودند، اجازه حضور در خیابانها، اماکن عمومی و ... نمی‏دادند . همچنین به دانش‏آموزان و دانشجویانی که مایل بودند با حجاب اسلامی در دروس مربوط به مدارس و دانشگاه‏ها حاضر شوند، اجازه حضور در مدارس و دانشگاه‏ها و در نتیجه اجازه ادامه تحصیل داده نمی‏شد .
به منظور کشانیدن جوانان به فساد اقدام به ایجاد مراکز خاصی نموده بودند که "کاخ جوانان" نام داشتند . رژیم شاه سعی داشت فساد را از طریق پوشیدن لباس باز توسط زنان ترویج دهد و به همین دلیل بود که با حجاب اسلامی مبارزه می‏کرد .
شاه در سال ۱۹۵۵ تاریخ هجری را در ایران الغا نمود و تاریخ شاهنشاهی را به جای آن به مرحله اجرا گذاشت . ملت ایران تغییر یافتن تاریخ اسلامی به تاریخ شاهنشاهی را نقطه اوج مبارزه رژیم شاه با اسلام می‏دانست . در آن زمان به زنها اجازه شرکت در فعالیت‏های اجتماعی داده نمی‏شد . موضوعات اسلامی از فیلم‏های سینمایی، برنامه‏های رادیو و تلویزیون و همچنین از نمایشنامه‏ها حذف شده بود و به جای آن موضوعاتی که ترویج‏دهنده تحریک و تخدیر جوانان بود و آنان را به فسادی عمیق غوطه‏ور می‏ساخت، رواج یافت .
در تعداد زیادی از موسسات و ادارات دولتی شغل‏ها را متخصصین غربی که زندگی و فرهنگ غرب را جایگزین فرهنگ اسلامی نموده بودند، اشغال کردند . خدمتگزاران و نوکران رژیم شاه در بسیاری از شهرهای ایران اقدام به کشتار دسته‏جمعی کردند و هیچکس آنان را تحت پیگرد قرار نداد .
همه این عوامل و سایر اشتباهات سیاسی شاه منجر به بوجود آمدن نارضایتی شدید در میان توده‏های ملت ایران شد به طوری که در حدود ۹۸% از جمعیت ایران که همگی پیرو دین اسلام بودند اقدام به تظاهرات گسترده خیابانی نمودند، دست‏به اعتصاباتی زدند و رژیم شاهنشاهی را که باعث فلاکت و بدبختی مسلمانان ایران می‏دانستند محکوم کردند .
هر سال که می‏گذشت، نارضایتی ملت ایران اوج می‏گرفت و رشد مبارزه با رژیم شاهنشاهی افزایش می‏یافت . تا اینکه جنبش ملت مسلمان ایران بر علیه حکومت‏شاه شروع شد . این جنبش در سال ۱۹۶۱ابتدا در میان روحانیت در مراکز آموزش دینی شهر "قم" به رهبری امام خمینی آغاز شد . امام خمینی در اعلامیه‏های خود به طور مداوم پرده از روی جنایات رژیم شاه برمی‏داشت و ملت ایران را به مبارزه‏ای همه‏جانبه بر علیه شاه دعوت می‏کرد .
امام خمینی به مدت ۱۷ سال (از سال ۱۹۶۲ تا ۱۹۷۹) جنبش سرتاسری ملت ایران در مبارزه برای سرنگونی رژیم شاهنشاهی در ایران را هدایت و رهبری می‏کرد . او در طول این مدت چندین‏بار دستگیر شد و از ایران تبعید شد . رژیم شاه با تبعید امام خمینی قصد داشت که به این جنبش اسلامی لطمه وارد نماید و آن را در نطفه خفه کند . در همین ارتباط، شاه به صورتی فوق‏العاده بی‏رحمانه عمل می‏کرد . او دستور دستگیری کلیه نمایندگان فعال روحانیت را صادر کرد و به فرمان او بود که تعداد زیادی از مردم در شهرهای تهران، قم، شیراز و مشهد شهید شدند .
اما این قبیل اقدامات رژیم شاه موثر واقع نشد و نه تنها شعله مبارزه بر علیه رژیم شاه فروکش نگردید، بلکه افروخته‏تر شد .
امام خمینی که از تجربه بسیار بالایی در فعالیت‏های دینی و علمی برخوردار بود و در دانش و علوم دینی سرآمد بود، با اتکار به قرآن و سنت پیامبر اکرم "حضرت محمد (ص) " به نحوی درخشانتر موفق شد که ملت را با همدیگر متحد نماید . او تمام ملت ایران، یعنی ساکنین شهر و روستاها، تجار و دانشجویان، مردان و زنان، پیرها و جوانان و ... را متحد کرد و آنان را برای یک مبارزه همه‏جانبه و سراسری اسلامی بر علیه شاه و رژیم شاهنشاهی آماده ساخت، ضمن اینکه خودش شخصا رهبری این مبارزه تاریخی را به عهده گرفت . در این مبارزه هیچ‏گونه انحراف و تخطی از مسیر واقعی الهی وجود نداشت، به طوری که مبارزه مذکور و شرکت در آن برای هر یک از شرکت‏کنندگان در حکم وظیفه شرعی در برابر خداوند متعال تلقی می‏شد . این مبارزه جنبه اسلامی داشت و به همین دلیل رژیم شاه نتوانست آن را خاموش و یا در نطفه خفه گرداند . اسلام نیروی بسیار عظیمی است که الله به پیروان آن پاداشی جزیل اعطا می‏نماید .
۲) انقلاب اسلامی و نتایج‏حاصله از آن
مومنین به مبارزه پرداختند . خداوند متعال برای آنان تکلیف نمود که مبارزه‏ای مقدس را آغاز نمایند تا اینکه از دین اسلام صیانت و پاسداری نموده و عدالت و دادگستری و همچنین آزادی دین را در سرزمین جمهوری اسلامی ایران ترویج دهند . آزادی دین چهارده قرن پیش توسط اسلام وضع شد، زیرا به مسلمانان این امکان را می‏دهد که مراسم و آیین‏های تکلیف شده به آنان را انجام دهند . و مسلمانانی که تفکر واقعی جهاد (مبارزه مقدس) را قبول دارند، بلافاصله پس از صدور حکم جهاد در آن شرکت می‏نمایند و حتی فراموش می‏نمایند که خداوند به مبارزین در راه خدا پاداشی عظیم می‏دهد .
در قرآن (سوره ۴ آیه ۷۷) خداوند به مسلمانان می‏فرماید: "پس باید در راه خدا جهاد نمود و آنانی که به جهاد برخاستند و زندگانی این دنیا را با آخرت عوض کردند و در راه خدا مبارزه کنند، چه شهید شوند و یا چه پیروز گردند، پاداش عظیمی به آنها خواهیم داد . "
مبارزه به حق و عادلانه به عنوان یک اقدام مقدس محسوب می‏شود . اسلام هرگونه مبارزه‏ای را که به خاطر حق و عدالت‏خواهی نباشد و با قوانین و حدود الهی مغایرت داشته باشد، مردود می‏داند .
شاه ایران "محمدرضا پهلوی" در طول چندین دهه سلطنت‏خود تز مربوط به جدائی دین از حکومت را تبلیغ می‏کرد و هدفش این بود که ارتباط ملت ایران را با اسلام قطع نماید و جوانان را از دین بری گرداند . سیاست ضددینی و ضداسلامی شاه منجر به بروز نارضایتی میان توده‏های وسیع مسلمانان گردید و طبق فرمان خداوند (سوره ۹ آیه ۱۲۵): "ای کسانیکه ایمان آورده‏اید، با کافرانی که در نزدیکی شما هستند به مبارزه بپردازید و بگذارید که آنان پایداری و استقامت‏شما را ببیند . بدانید که خداوند با آن کسانی است که تکلیف خودشان را انجام می‏دهند (و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است) " و به رهبری یکی از روحانیون بسیار بزرگ این کشور "روح‏الله الموسوی الخمینی (خداوند روحش را شاد و قبرش را پرنور گرداند!) " ملت متدین ایران بر علیه رژیم شاه قد علم کرد . در نتیجه مبارزه چندساله و با کمک خداوند بود که مسلمانان ایران موفق شدند و بر رژیم شاهنشاهی غلبه کنند .
مطابق با تاریخ ایران در روز ۲۲ "بهمن" سال ۱۳۵۷ (۱۱ "فوریه" سال ۱۹۷۹) در ایران انقلاب اسلامی به پیروزی رسید . مسلمانان ایران حکومت را در دستهای خود گرفتند و بدین‏ترتیب بود که در این کشور یک حکومت اسلامی برقرار شد .
اقداماتی که در آن زمان مومنین در ایران انجام دادند و در نهایت منجر به پیروزی انقلاب اسلامی این کشور شد با درخواست‏ها و مقتضیات سنت پیامبر اسلام "حضرت محمد (ص) " مطابقت دارد . در یکی از احادیث آورده شده است: "اگر یکی از شما عملی منکر و قابل سرزنشی را مشاهده نماید، چنانچه بتواند باید به دست‏خود جلوی آنرا بگیرد و اگر نتوانست اینکار را بکند باید به وسیله زبان از آن جلوگیری نماید و اگر با زبان هم نتوانست جلوی آن‏را بگیرید موظف است که قلبا از آن پرهیز نماید و نسبت‏به آن از خود تنفر نشان دهد . "
مسلمانان ایران نیز یک چنین رفتاری را از خود نشان دادند . آنها با مسلح شدن به رهنمودها و دستورات خداوند و احادیث پیامبر، از خود نارضایتی شدیدی را نسبت‏به رژیم شاه که بر ضد دین و احکام اسلام وارد عمل شده بود، نشان دادند . آنها با دستها، زبان و قلب خودشان به مبارزه بر علیه رژیم شاهنشاهی برخاستند و خداوند به آنان مساعدت نمود و در پیروزی انقلاب اسلامی یاریشان کرد .
بدین ترتیب، ملت ایران از رژیم مستبدانه و ستم‏پرور شاهنشاهی رهایی جست و به جهان‏بینی اسلامی روی آورد و تحت‏یک حکومت اسلامی به حیات خود ادامه داد . الان در کشور ایران قوانین اسلامی و مقرراتی که کلیه جهات یک زندگی اجتماعی را زیر پوشش خود قرار می‏دهد، حاکم می‏باشد . قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که در تاریخ ۱۵ "نوامبر" سال ۱۹۷۹ به تصویب رسید مطابق با احکام اسلامی که ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را منعکس می‏سازد، پی‏ریزی شده است .
سیستم عدالت و دادگستری در این کشور بر اساس عدالت و انصاف اسلامی، مطابق با درخواست‏های قرآن و اصول سنت پیامبر اسلام "حضرت محمد (ص) " پایه‏گذاری شده است .
امام خمینی اعلام داشت: "ما نمی‏خواهیم که سیستم قضایی ما همانند سیستم قضایی و دادرسی غرب باشد و قصد نداریم که قوانین حاکم بر کشورمان با قوانین حاکم در غرب مطابقت داشته باشد، زیرا ما خودمان قوانین اسلامی و الهی داریم . "
قوه مجریه جهت جامه عمل پوشاندن و تحقق قوانین اسلامی در خدمت مسلمانان ایران است و مطابق با دستورات خداوند متعال و سنت پیامبر اسلام عمل می‏نماید .
هدف نهایی قانون اساسی جدید ایران ساختن یک جامعه نمونه اسلامی در ایران است که بتواند برای تمام دنیا الگو باشد . اقتصاد کشور ایران طبق برنامه طرحهای پنج‏ساله در حال توسعه می‏باشد . اقتصاد این کشور در جهت‏برآورده ساختن احتیاجات و نیازمندیهای بشری در زندگی، خوراک، لباس، تامین بهداشت عمومی، تحصیل، کار و ... پایه‏گذاری گردیده است، به طوری که تمرکز یافتن ثروت در دستهای برخی از اشخاص و یا گروهها بعید به نظر می‏رسد .
هر ایرانی می‏تواند به میل خود تحصیل، شغل و یا کاری را که با موازین شرع اسلام مغایرت نداشته باشد، انتخاب کند . با وجود اینکه زبان و الفابی رسمی این کشور فارسی است، ولیکن به اقلیت‏های ملی و بومی آنجا این حق داده شده است که به زبانهای خودشان آزادانه تحصیل و یا تدریس نمایند . در کشور ایران هر نوع مطبوعاتی که با موازین شرع اسلام مغایرت نداشته باشد، می‏تواند آزادانه منتشر شود . در این کشور هرکس می‏تواند عضو هر حزبی که در چارچوب موازین اسلامی فعالیت می‏نماید، شود . پرچم حکومتی ایران به سه رنگ سبز، سفید و قرمز است که شعار "الله اکبر" (خداوند عظیم است) بر وسط آن نوشته شده است . روز تعطیلی رسمی هفتگی ایران "جمعه" می‏باشد و تقویم رسمی این کشور مطابق با تاریخ هجرت پیغمبر اسلام "حضرت محمد (ص) " تنظیم می‏شود .
فروشگاه‏ها و بازارهای ایران بیش از حد غنی می‏باشند . قیمت کالاهای موجود در این کشور در مقایسه با کشور ما به مراتب ارزانتر می‏باشد . در داخل این کشور احداث ساختمانهای مسکونی و سایر تاسیسات و مجتمع‏های ملی - اقتصادی در سطح وسیعی جریان دارد . تکنولوژی ساخت‏ساختمانهای اداری و مسکونی در آنجا در مقایسه با کشور ما تفاوت اساسی دارد . ساختمانهای آنجا به صورت ساختمانی با طبقات بسیار زیاد ساخته نمی‏شود . ساخت هر یک از طبقات با نصب اسکلت فلزی شروع می‏شود و با احداث بام خاتمه می‏یابد . سپس احداث سقف‏های میان طبقات شروع می‏شود و پس از آنهم شروع به ساخت دیواره‏های خارجی و جداره‏های داخلی می‏نمایند . ایرانیان جهت‏ساخت دیواره‏های ساختمان به طور کلی آجر سبک به کار می‏برند . همچنین در ساختمانهای چند طبقه بر روی بالکن هر یک از طبقات تابلوهای نسبتا بزرگی نصب می‏نمایند که بیانگر شماره طبقه می‏باشد . این تابلو از نقطه دوردست و حتی از پنجره اتوبوس‏هایی که در سطح خیابانهای شهر در حال رفت و آمد هستند، قابل‏مشاهده است .
خیابانها و جاده‏های ایران همواره مملو از اتومبیل است . بخاطر ترافیک سنگین خیابانها که توسط اتومبیل‏ها، موتور سیکلت‏ها، دوچرخه‏ها و همچنین موتورهای گازی ایجاد می‏شود، اغلب اوقات موتورسیکلت‏ها، دوچرخه‏ها و موتورهای گازی مجبورند خود را به داخل پیاده‏رو برسانند و ضمن مانور کردن در سطح پیاده‏رو از میان عابرین پیاده راهی را برای عبور خود باز کنند .
در شهر "تهران" تعداد زیادی پل هوایی ویژه عبور عابرین پیاده‏رو بر روی قسمت‏سواره رو خیابانها نصب شده است، اما همه عابرین پیاده از این پل‏ها جهت قطع کردن خیابان استفاده نمی‏کنند . تعداد زیادی از آنها بدون توجه به تعدد اتومبیل‏هایی که در حرکت هستند از یک‏طرف خیابان به طرف دیگر آن می‏روند . در یک چنین شرایطی به دلیل اینکه اتومبیل‏ها مجبورند به عابرین پیاده اجازه عبور دهند، جریان رفت و آمد اتومبیل‏ها کند می‏گردد و حتی بیشتر اوقات بند می‏آید .
پل‏های مخصوص عابرین پیاده بر روی قسمت‏سواره‏رو خیابان جالب است، به طوریکه موتورسیکلت‏ها نیز می‏توانند از آنها بالا بروند و در سمت دیگر خیابان پائین آیند . برای آنها سربالایی به شکل مارپیچ یا حلزونی بدون پله در نظر گرفته شده است . تعداد زیادی از موتورسواران، بویژه نوجوانان از همین پلها برای عبور به سمت دیگر خیابان استفاده می‏نمایند . تعداد زیادی از پلهای مخصوص عابر پیاده که بر روی قسمت‏سواره‏رو خیابان ساخته شده است‏به صورت روبسته می‏باشند، یعنی دارای سرپوشی به صورت بام هستند، اما تعدادی از این پلها هم روباز هستند .
کنترل رفت و آمد اتومبیل‏ها در چهارراهها و میادین شهر با کمک چراغهای راهنمایی انجام می‏شود . ولیکن نحوه بهره‏برداری از این چراغها با کشور ما تفاوت دارد . در چهارراه‏های حساس و چهارراه‏هایی که ترافیک سنگین می‏باشد چراغهای قرمزی را نصب می‏کنند . تعداد این چراغها شش عدد است که در دو ردیف سه تایی بر روی قسمت‏سواره‏رو خیابان نصب می‏شوند . این چراغها در هنگام روشن بودن سیگنال‏هایی را در وضعیت چشمک‏زن از خود منعکس می‏نمایند، به طوریکه این چراغهای قرمز به طور متناوب روشن و خاموش می‏شوند . به نظر من، یک چنین نحوه استفاده از چراغهای راهنمایی قرمز جهت تامین امنیت در رفت و آمد وسایل نقلیه موتوری به مراتب موثرتر از بهره‏برداری از فقط یک چراغ راهنمایی است که بطور مداوم روشن قرار دارد . در کشور ما فقط مامورین خطوط راه‏آهن در معابر و گذرگاه‏ها از چراغهای راهنمایی قرمزی که بطور متناوب روشن و خاموش می‏شوند، بهره‏برداری می‏کنند .
وضعیت جاده‏های ایران بدان‏گونه می‏باشد که برای رانندگان این امکان را فراهم می‏نماید که بتوانند هر لحظه سرعت وسیله نقلیه خود را افزایش دهند . ایرانیان قادر هستند که جاده‏های اتومبیل رو خوبی را احداث نمایند . عبور و مرور از اتوبانهای خارج از شهر با پرداخت مالیات صورت می‏گیرد . در بخش خروجی شهر یک مرکز کنترل و اجازه عبور وجود دارد که در آنجا رانندگان مالیات نه چندان زیادی را برای عبور می‏پردازند و سپس اجازه عبور از آن را دریافت می‏نمایند .
در شهرهای ایران اتوبوسهای برقی و قطارهای برقی وجود ندارد . ایاب ذهاب مسافران در شهرهای ایران به‏وسیله اتوبوس و تاکسی صورت می‏گیرد . تعداد زیادی از اتوبوسها در آنجا دو طبقه هستند . قیمت‏بلیط برای عبور و مرور در شهر با وسایل نقلیه ناچیز می‏باشد .
زنها و مردها در داخل کلیه اتوبوس‏ها بطور جداگانه می‏نشینند، به طوری که مردان در نیمه اول سالن اتوبوس و زنها در نیمه دوم سالن آن می‏نشینند . به همین ترتیب، درب جلویی اتوبوس برای پیاده و سوار شدن مردان و درب عقبی آن جهت پیاده و سوار شدن زنها مورد استفاده قرار می‏گیرد . سالن اتوبوس از داخل جهت نشستن مردان و زنان توسط جداره‏ای تفکیک نشده است، ولیکن دارای میله‏ای است که مرز میان بخش مردان و زنها را مشخص می‏نماید . حتی اگر در یکی از نیمه‏های سالن اتوبوس پر از مسافر مرد باشد و نیمه دیگر آن خالی باشد، هیچکس حق ندارد نیمه خالی خانمها را اشغال کند . اینکار توسط اسلام منع شده است . اسلام بدین ترتیب نظم و آرامش و مقررات را میان مردم برقرار می‏کند . همچنین هر ایستگاه اتوبوس توسط جداره‏ای به دو قسمت تقسیم شده است:
ـ یک بخش برای آقایان و بخش دیگر جهت‏خانمها . اما هر دو بخش مذکور در زیر یک سقف قرار دارد .
هنگامیکه اتوبوس به ایستگاه نزدیک می‏شود، مردان در نیمه مخصوص خود و زنها نیز در نیمه مخصوص بخود منتظر سوار شدن می‏شوند . هنگامی که مسافرین در ایستگاه منتظر اتوبوس هستند، آنها در آنجا به همان ترتیبی که در کشور ما مرسوم است، یعنی بصورت ادغام و تنگ همدیگر نمی‏ایستند، و هنگام سوار شدن بر اتوبوس مردها فقط از درب جلویی اتوبوس و زنها از درب عقب آن استفاده می‏نمایند . بلیط فقط در ایستگاه‏های اتوبوس فروخته می‏شود، به طوریکه در هر ایستگاه یک باجه فروش بلیط مخصوص آقایان و یک باجه فروش بلیط مخصوص خانم‏ها وجود دارد . یک چنین نحوه سازماندهی مسافران، یعنی خدمات رسانی به مسافرین مرد و زن بطور جداگانه با موازین شرع اسلام مطابقت دارد و بسیار صحیح و عادلانه می‏باشد . از نظر من نیز قوانین و مقررات مسلمانان به همین ترتیب باید باشد . هیچکس حق ندارد که موازین و قوانین اسلام را مورد بحث و بررسی قرار دهد و یا آن را مورد نکوهش قرار دهد، فقط این کافران هستند که از موازین و احکام اسلام خوششان نمی‏آید .
در ایران برخلاف چیزی که شایع شده است، می‏توان تعداد بسیار زیادی از زنها را در پشت فرمان اتومبیل مشاهده کرد . خانمها در خیابانها و مکانهای عمومی با حجاب، یعنی با پوششهای مخصوص مشکی که آنها را از سرتاپا می‏پوشاند، حاضر می‏شوند . بطوریکه فقط صورت و پنجه‏های دست آنان پیدا می‏باشد . امام خمینی در این رابطه می‏گفت: "در اسلام زن باید دارای پوشش اسلامی (حجاب) باشد، اما هیچ اجباری نیست که آنها سرتاپای خودشان را با پوشش سیاه رنگی بپوشانند . هر نوع لباسی که بتواند به عنوان حجاب مورد استفاده قرار گیرد، قابل قبول می‏باشد" . این کلمات قصار و سخنان ارشادی امام خمینی بر پایه دستورات خداوند می‏باشد . خداوند متعال در این ارتباط می‏فرماید: "ای پیغمبر، به همسرانت، دخترانت و زنان مومنان بگو که خودشان را با حجاب بپوشانند تا از تعرض و جسارت هوس‏رانان در امان باشند، که این به صلاح آنها و نشانه عفت آنان است، و خدا در حق خلق آمرزنده و مهربان است" (قرآن سوره ۳۳، آیه ۵۹) در تهران یک کلیسای بسیار بزرگ وجود دارد . بخش کوچکی از جمعیت ایران را مسیحیان تشکیل می‏دهند . در این کشور فقط زنهایی که مسیحی هستند از حجاب اسلامی استفاده نمی‏نمایند .
در ضمن، باید خاطرنشان ساخت که زنان ایرانی در کلیه عرصه‏های حیات سیاسی، اقتصادی، دینی و فرهنگی جامعه بسیار فعال هستند و از آزادی کامل برخوردارند . بطوریکه آنان نیز در مبارزه انقلابی بر علیه رژیم شاه شرکت‏بسیار فعالانه‏ای را داشتند . امام خمینی برای نقش زنان در جامعه ارزش بسیار زیادی قائل بود و در همین ارتباط می‏فرمود: "من به زنان نیک و نامدار ایرانی افتخار می‏کنم . زنان ایرانی ثابت کردند که آنان نیز در مبارزات در پیشاپیش صفوف و دوش به دوش مردان گام برمی‏دارند و حتی گاهی اوقات از مردان پیشی می‏گیرند" .
"ما افتخار می‏کنیم که زنها نیز به همراه فرزندان و جوانان کشور در عرصه‏های فرهنگی، اقتصادی و نظامی دوش به دوش مردان در مسیر نیل به سعادت اسلامی شرکت دارند . "
"وقتی من مشاهده می‏کنم که زنان محترم بصورت قاطعانه، دلیرانه و بدون ترس مشکلات و زحمات زیادی را در مسیر نیل به اهدافی که در پیش داریم، متحمل می‏شوند و گاهی اوقات در راه نیل به این اهداف شهید می‏شوند، اعتقاد و اطمینان کامل پیدا می‏کنم که پیروزی در انتظار ما خواهد بود . "
"ما موفقیتهای بیشمار را مدیون فعالیت زنان در جامعه هستیم . "
۳) انقلاب اسلامی چه چیزی را به ایران و ملت این کشور اهدا نمود؟
روحانیان ایران بودند که مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه تحت‏شعار سرتاسری "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" را سازماندهی کردند . در آن زمان ملت ایران شعار "الله اکبر! خمینی رهبر! " را سر می‏داد و در نتیجه مبارزه‏ای سخت، مصرانه و چند ساله و با متحمل شدن هزاران نفر شهید بود که توانست انقلاب اسلامی را به پیروزی برساند . بدین ترتیب، جمهوری اسلامی ایران استقلال خود را بدست آورد و در سال ۱۹۸۰ مناسبات خود را با آمریکا قطع نمود .
ملت ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی آزادی در دین را کسب نمود . در ایران با وجود اینکه زبان رسمی زبان فارسی می‏باشد، اما اقلیت‏های ملی موجود در این کشور آزادانه از زبان و فرهنگ خود استفاده می‏کنند و نه در مدارس و نه در رادیو و تلویزیون هرگز به حقوق آنان لطمه‏ای وارد نمی‏شود . زنهای مسلمان ایران آزادانه در کلیه خیابانها و اماکن عمومی با حجاب اسلامی حاضر می‏شوند . دخترها نیز بطور آزاد و با حجاب اسلامی در مدارس، دانشگاه‏ها و همچنین در مساجد حضور می‏یابند . در دوران حکومت‏شاهنشاهی پهلوی زنان ایرانی بخاطر سیاست ضد دینی خودشان را از شرکت در فعالیتهای اجتماعی دور نگاه می‏داشتند . اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود که زنان ایران آزادی برای مشارکت در بسیاری از عرصه‏های حیات را کسب کردند .
بطور مثال، ما در طول مدت اقامتمان در ایران مشاهده نمودیم که زنان ایرانی در فروشگاههای بزرگ به عنوان فروشنده، در هتل‏ها به‏عنوان پرسنل خدماتی، در رادیو و تلویزیون به عنوان گوینده و در ارتباط با سایر فعالیتهای اجتماعی کار می‏کردند . اما در هیچ جای ایران ندیدیم که کارهای سخت فیزیکی همانند باربری، حفاری در معادن زیرزمینی و ... و یا کارهایی که در شان زنان نباشد (همانند نظافت‏چی معابر عمومی، رفتگری در اماکن اجتماعی و غیره) را به زنان واگذار کنند . در صورتیکه در کشور ما زنان را در سطح بالایی در ارتباط با کارهای کثیف و دور از شان زنان بکار می‏گیرند، به‏طوریکه در روسیه تعداد زیادی از زنان به‏عنوان باربر، نظافت‏چی خیابانها، حفر زمین، سوراخ کردن بتن و ... بکار اشغال دارند . و این در حالی است که کارهای منزل و نگاهداری از فرزندان کوچک در خانواده نیز به‏عهده آنان است . این تقریبا کار فیزیکی سنگینی است که یک زن روسی در تمام روزهای کاری با آن روبرو می‏شود .
در نتیجه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بود که در این کشور حکومت اسلامی برقرار شد و این مهمترین هدیه‏ای بود از طرف خداوند متعال به ملت ایران . چنانچه حکومت اسلامی وجود نداشته باشد تفکر انقلاب کردن نیز وجود نخواهد داشت . حکومت اسلامی مبتنی بر ایمان به خداوند یکتا، کتاب مقدس آسمانی "قرآن"، احکام و موازین شرعی و سنت پیغمبر "حضرت محمد (ص) " می‏باشد . قوه قضائیه ایران فقط از منابع و م‏آخذ اسلام پیروی می‏نماید . امام خمینی در همین ارتباط می‏گفت: "در کشور اسلامی باید قوانین الهی نوع حکومت اسلامی حکمفرمایی کند . جامعه بشری باید قوانین الهی را ملاک عمل قرار دهد و از آنها پیروی نماید .
حال این سئوال مطرح می‏شود که چرا حکومت اسلامی ضروری است و حکومت اسلامی چه چیزی را به انسان، جامعه و کشور اهدا می‏کند؟
در حکومت اسلامی حاکمیت عالی (بالاترین قدرت) به خداوند متعال تعلق دارد . در این نوع از حکومت کلیه قوانینی که جهت توسعه و تکامل جامعه انسانی مورد نیاز می‏باشد، یعنی قوانین اقتصادی، اجتماعی، حقوقی، فرهنگی ، نظامی، دینی و غیره پیش بینی شده است . چنانچه قوانین مذکور را به صورت قراردادی جزو گروه اول از قوانین بنامیم، باید خاطرنشان شود که گروه دوم از قوانین، فیزیک، شیمی، نجوم، ریاضیات، زیست‏شناسی، زمین‏شناسی و ... نیز توسط خداوند پیش بینی شده است .
کلیه قوانینی که توسط خداوند به وجود آمده است، قوانین اسلامی نامیده می‏شوند و تمام دنیایی که در پیرامون بشر قرار دارد مطابق با قوانین اسلام سازماندهی شده است . در این دنیا همه چیز مطیع خداوند متعال بوده و از قوانین او پیروی می‏نماید . خورشید، ماه و ستارگان نیز تابع قوانین اسلام است و بدون کوچکترین تخطی و انحرافی در مدار تعیین شده توسط خدا می‏چرخند . تمام جانوران، نباتات و هر انسانی در گیتی فقط مطابق با قوانین اسلام، یعنی طبق قوانین خداوند توانا متولد می‏شود، زندگی می‏کند و می‏میرد . و هر چیزی که در کائنات وجود دارد (از یک جسم بسیار بزرگ فضایی گرفته تا کوچکترین ذره‏ای که بر روی زمین وجود دارد) همگی از مقررات و قوانین الهی تبعیت می‏نمایند .
خداوند متعال به بشر هوش، عقل، درک، فهم، قدرت تفکر اعطا نمود . همچنین به انسان آزادی انتخاب و آزادی عمل را ارزانی داشت . به طوری‏که، انسان در طول زندگی خود توانست پرده از قوانین گروه دوم بردارد و ضمن فراگیری، آنها را مورد بهره‏برداری قرار دهد . برپایه همین قوانین است که فرهنگ، معارف، علم و روند تکنولوژی توسعه می‏یابد . این بعد مادی جهان است که همه مردم به دنیا به آن اعتقاد دارند .
از آنجائیکه به بشر آزادی انتخاب اعطا شده است، او به صلاحدید و تشخیص خود تصمیم می‏گیرد، یعنی از خداوند قادر اطاعت و فرمانبرداری می‏نماید و زندگی را مطابق با قوانین الهی (طبق گروه اول قوانین) تشکیل می‏دهد و یا از اطاعت‏خداوند سرباز می‏زند و جهت تشکیل زندگی خود از قوانین خاصی تبعیت می‏کند .
چنانچه بشر خداوند را قبول نماید و به او اعتقاد داشته باشد، باید در زندگی خود قوانین الهی پیامبر اسلام "حضرت محمد (ص) " و کلیه پیامبران دیگر را بدون توجه به وابستگی و هویت ملی بپذیرد . در این صورت است که او می‏تواند به‏عنوان یک مسلمان مومن و واقعی به‏حساب آید . مسلمان کسی است که به صورت آگاهانه، مطابق با اراده شخصی خود و بدون اجبار تسلیم خالق خود گردد .
اشخاصی جزو گروه دوم محسوب می‏شوند که مسلمان به‏دنیا آمده‏اند، ولیکن بعدها کافر شده‏اند . اینها از خالق خودشان تبعیت نمی‏نمایند، یعنی به خدای قادر و توانا ایمان ندارند . این اشخاص عهدشکن بوده و جزو کافران محسوب می‏شوند .
خداوند یکتا آفریننده انس و جن می‏باشد . حال این سئوال مطرح می‏شود که او به چه منظور آنها را بوجود آورده است؟ خداوند متعال برای پاسخ به این سئوال در قرآن می‏فرماید: "من جن و انس را آفریدم برای اینکه مرا بپرستند (قرآن سوره ۵۱، آیه ۵۷) " .
آیا تمام انسانها و اجنه خداوند را مورد پرستش خود قرار می‏دهند؟ مسلما این طور نیست . درست‏به همین دلیل است که خداوند به صورتی بسیار منصفانه تمام انسانها را بر روی زمین فقط به دو گروه تقسیم می‏نماید . یک گروه همان مسلمانان هستند که خداوند یکتا را پرستش می‏نمایند و کلیه تکالیف الهی را انجام می‏دهند، و گروه دیگر همان عهدشکنان بوده و جزو کافران محسوب می‏شوند .
بزرگترین خوشبختی و سعادت برای بشر همانا مسلمان بودن است . خداوند قادر به مسلمان بهزیستی، کامیابی و رفاه بر روی زمین اعطا می‏نماید و در جهان آخرت باغهای بهشتی در انتظار او خواهند بود . در کشوری که حکومت اسلامی برقرار شده باشد، خداوند به ملت این جامعه رفاه و بهزیستی اعطا می‏کند و کامیابی مردم را در این کشور تضمین می‏نماید .
در کشورهایی که حکومتشان اسلامی است، ملت از نظر درستکاری، نظم و ترتیب و پرورش با موازین اخلاقی ممتاز بوده و در سطح عالی قرار دارد . به همین دلیل، ملتی که طبق قوانین اسلامی تربیت‏شده است‏به جنایت و تبهکاری دست نمی‏زنند، اموال و دارائی دیگران را به سرقت نمی‏برد، مشروبات الکلی استعمال نمی‏نماید، قمار بازی نمی‏کند، نسبت‏به دیگران اقدام به کلاهبرداری نمی‏نماید، ناسزا نمی‏گوید، دیگران و حتی حیوانات را از خود نمی‏رنجاند و همچنین هیچگونه آزار و اذیتی را که توسط اسلام منع شده است، انجام نمی‏دهد . جمهوری اسلامی ایران نیز از برکت‏حکومت اسلامی در عرض ۲۰ سال حیات خود پس از برقراری انقلاب اسلامی در این کشور، کشوری ثروتمند و پیشرفته از هر لحاظ شد .
در همه جای کشور ایران قوانین و مقررات اسلامی حکمفرما است . ما پیشوایان دینی مسلمانان روسیه فدراتیو با حضور خود در ایران خیلی چیزها را دیدیم و نسبت‏به آنها آگاهی کامل پیدا کردیم . ملت ایران به عنوان ملتی واقع‏بین و هوشیار است که به استعمال مشروبات الکلی و اشاعه فسق و فساد دست نمی‏زند . در این کشور در هیچ جای مشروبات الکلی فروخته نمی‏شود و هیچ کس آن را استعمال نمی‏نماید . ما با حضور خودمان در ایران متقاعد شدیم و اطمینان حاصل کردیم که اسلام حقیقتا هدایت کننده انسان و جامعه به راهی راست و درست می‏باشد .
اسلام انسانهایی با موازین اخلاقی بسیار عالی را تربیت و پرورش می‏نماید . فقط قوانین الهی است که قادر است‏بشر را اصلاح نموده و جامعه را هدایت کند . هیچ قانون دیگری که بدون احتساب موازین اسلامی توسط انسان بوجود آمده باشد موفق به اصلاح بشر و هدایت جامعه به راهی صحیح نخواهد شد . قوانینی که توسط بشر بوجود می‏آید نارسا و ناقص بوده و دائمی نمی‏باشند، یعنی غالبا تغییر می‏یابند، منسوخ می‏شوند و یا مورد اصلاح مجدد قرار می‏گیرند . در صورتی که قوانین الهی هزاران سال است که بدون کوچکترین تغییری عمل می‏نمایند . به طور مثال، شخص درس نخوانده‏ای که در صحرای عربستان به دنیا آمد و تمام عمر خود را در آنجا بسر برده است، یعنی پیامبر ما "حضرت محمد (ص) " ۱۴ قرن پیش قوانین الهی و موازین شرع را به اعراب و سایر ملتها آموخت و در آنجا موازین اخلاقی و رفتاری و همچنین قوانین سیاسی، اقتصادی، حقوقی و ... را ترویج داده در صورتی‏که دانشمندان عصر کنونی ما هنوز نتوانسته‏اند که با اتکا به دانش و تجربه بسیار زیاد زندگی خود حتی یک حکم الهی را که به تجدید نظر و تغییر احتیاج داشته باشد، پیدا کنند . آنها با گذشت چند هزار سال قادر نیستند که حتی یکی از قوانین الهی را منسوخ نموده و یا قانون دیگری را جایگزین آن بنمایند .
امام خمینی در این باره می‏گوید: "اگر شما اهداف الهی را تعقیب نمایید، در این صورت کامیابی و رفاه مادی نصیب شما خواهد شد . هر کشوری که پیرو و پایبند قوانین اسلام باشد، بدون شک پیشرفته ترین کشور خواهد شد . "
ملت ایران در رفاه، سعادت و کامیابی بسر می‏برد، زیرا مطابق با قوانین الهی گام برمی‏دارد . حقیقتا اسلام بعنوان بهترین نوع زندگی بشریت است .
● رهبر کبیر و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران
روح الله الموسوی خمینی در تاریخ ۲۴ "سپتامبر" سال ۱۹۰۲ در شهر کوچکی بنام "خمین" که در فاصله سیصد کیلومتری جنوب تهران واقع شده است، به دنیا آمد . نام خانوادگی اولیه او "مصطفوی" بود، ولیکن او شهرت خود را بعدها به "خمینی" تغییر داد که از شهری که در آن متولد گردیده است، گرفته شده است . او فرزند ششم خانواده بود . هنگامی که پنج ماه از تولدش گذشته بود، پدرش دارفانی را وداع نمود و هنگامی که پانزده سال بیش نداشت مادرش وفات یافت . امام خمینی در یکی از مدارس دینی مسلمانان شهر قم تحصیل نمود، سپس در همین حوزه علمیه بعنوان یکی از اساتید بزرگ و مطرح علوم الهیات شد . بالغ بر ۴۰ سال از زندگی امام خمینی با شهر "قم" در ارتباط می‏باشد . او هفت فرزند داشت که دو تن از آنها در دوران کودکی فوت نمودند، اما دو پسر و سه دختر او تحت نظرش تربیت و بزرگ شدند . پسر بزرگ امام "مصطفی" در دوران رژیم شاه در سن ۴۶ سالگی شهید شد . امام خمینی در همین ارتباط گفت: "من فرزند تنی خود را از دست دادم، اما افتخار می‏کنم که اسلام یک چنین فرزندان فداکار و از خود گذشته‏ای را دارد" .
امام خمینی در سن‏۳۵ سالگی به زیارت خانه خدا در مکه رفت . او در سال ۱۹۶۲ فعالیت انقلابی خود را علیه رژیم شاه آغاز کرد . به همین دلیل بود که تحت تعقیب و آزار قرار گرفت و در همین ارتباط وی را چندین مرتبه دستگیر نمودند و از ایران تبعید کردند . بدین ترتیب، او مجبور شد که مدت سیزده سال در عراق و مدتی را هم در فرانسه بسر برد . ولیکن در تمام طول این مدت حتی یک روز را هم دست از سازماندهی انقلاب اسلامی در ایران و هدایت انقلابیون مسلمان این کشور برنداشت . او به طور مستمر با مراکز دینی و الهیات ایران در ارتباط بود . تمام ملت ایران به رهبری روحانیت این کشور از امام خمینی در مبارزه با رژیم شاه حمایت و پشتیبانی می‏نمود . تا اینکه سرانجام پیروزی از راه رسید و اسلام پیروز شد . در تاریخ ۱۱ "فوریه" سال ۱۹۷۹ انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسید . ا مام خمینی به مدت ۱۰ سال رهبر انقلاب اسلامی بود . او در تاریخ ۴ "ژوئن" سال ۱۹۸۹ در سن ۸۷ سالگی وفات یافت . وی را در قبرستان شهدای انقلاب اسلامی ایران طبق مقررات و قوانین اسلام به خاک سپردند .
اعتبار و وجهه امام خمینی آنقدر زیاد بود که وقتی از تبعید (از فرانسه) به ایران بازگشت، نزدیک به شش میلیون نفر در فرودگاه " مهرآباد" به پیشواز او آمدند . همچنین هنگامی که وفات یافت در حدود نه میلیون نفر در مراسم بخاک سپاری و خداحافظی با او شرکت داشتند .
بر روی مزار او آرامگاهی با گنبد زرین و مسجدی با چهار مناره ساخته شده است . در کنار مزار او هیچگونه پاسداری وجود ندارد، همچنین ورود بداخل مسجدی که مزار امام خمینی در داخل آن قرار دارد، آزاد می‏باشد . امام خمینی وظیفه خود را در قبال ملت ایران با افتخار انجام داد . او با کمک خداوند توانست‏برای ملت کشورش استقلال راستین، آزادی و افتخار در جهان را فراهم نماید . وی در تمام طول زندگی باافتخار خود حتی یک قدم هم از موازین و احکام اسلام و سنت پیغمبر "حضرت محمد (ص) " عقب‏نشینی نکرد . او معلمی منحصر به فرد و ناطقی عالی بود . او شاگردانی را تربیت کرد که همگی حاضر بودند جان خود را فدای اسلام کنند . امام خمینی در تاریخ ایران بعنوان نخستین رهبر حکومتی از بین روحانیت‏بود که هرگز روش زندگی خود را تغییر نداد .
او پس از اینکه رهبر کشور جمهوری اسلامی ایران شد در خانه‏ای کوچک و محقرانه که آن را اجاره نموده بود، زندگی می‏کرد . یکی از نویسندگان روسی "دیمیتری ژوکف" که عضو فرهنگستان علوم روسیه می‏باشد در کتاب خود موسوم به "امام خمینی" در ارتباط با نحوه زندگی امام خمینی این گونه می‏نویسد: "امام خمینی به عنوان رهبر عظیم دینی و حکومتی ایران بود . ایشان ضمن اینکه رهبر دینی کشوری بزرگ و ثروتمند بود، در بالاترین سطح حکومت (قدرت) ایران قرار داشت . او همواره به سیاستی که کاملا تابع حقوق و قوانین الهی بود، با احترام خاصی می‏نگریست" .
در تاریخ ۸ "ژانویه" سال ۱۹۸۹ نخستین رئیس جمهور روسیه فدراتیو "میخائیل گورباچف" هیئت ایرانی را که حامل پیام رهبر حکومت جمهوری اسلامی ایران "امام خمینی" بود، به حضور پذیرفت . در این نامه گفته شده بود: " ... بدون شک اولین کاری که به منزله موفقیت در اقدام شما خواهد بود، همانا بررسی مجدد سیاست پیشینیان شما است که عبارت از انکار و روی‏گردانی از خداوند متعال و دین می‏باشد . قطعا همین موضوع است که شدیدترین ضربه را به ملت و حکومت‏شوروی وارد نموده است . عدم ایمان واقعی به خداوند یکتا مشکل اصلی شماست . کمونیسم پس از اینکه موفق نشد جامعه‏ای عادل و منصفانه را تشکیل دهد، پوسید . به طوری که منبعد باید در موزه‏های تاریخ سیاسی کمونیسم را جستجو کرد . من از شما درخواست می‏نمایم که به مطالعه و پژوهش در راستای اسلام توجه خاصی را مبذول دارید . مگر مذهبی که ایران به صورت دژ تسخیرناپذیری در برابر ابرقدرتها درآورده است، برای ملت در حکم افیون است؟ مگر می‏توان مذهبی را که دارای نیت‏برقراری عدل و انصاف در جهان می‏باشد برای ملت افیون نامید؟ " هنگامی که ادوار شیوارد نادزه (او در آن زمان پست وزیر امور خارجه اتحاد جماهیر شوروی را اشغال نموده بود) به عنوان فرستاده میخائیل گورباچف همراه به نامه جوابیه ایشان در جمهوری اسلامی ایران حضور یافت، توسط امام خمینی در سالن مجلل یک قصر باشکوه که به رهبر حکومت اختصاص داده شده باشد، به حضور پذیرفته نشد .
امام او را در دفتر کار خود که اندازه آن ۱۲متر مربع بود و در خانه کوچکی که از خشت و کاهگل ساخته شده بود، ملاقات نمود . این خانه کوچک و محقر در شمال حومه تهران قرار داشت و امام خمینی به همراه خانواده خود در آن کار و زندگی می‏کرد . در داخل دفتر کار ایشان یک میز پایه کوتاه همراه با قرآن و تسبیحی بر روی آن، صندلی، روزنامه، رادیو و سجاده عبادت قرار داشت . امام خمینی تنها صندلی موجود در داخل این اطاق را به ادوارد شیوارد نادزه تعارف نمود همراهان ادوارد شیواردنادزه که جزو صاحب منصبان عالی حکومتی بودند نیز مجبور شدند بر روی کف اطاق بنشینند . در آنجا برای هریک از آنان یک فنجان چای و دو حبه قند آوردند و بدین ترتیب از آنان پذیرایی بعمل آورده شد .
ما پیشوایان دینی مسلمانان روسیه فدراتیو نیز در این اطاق ساخته شده از خشت و کاه‏گل حضور پیدا کردیم و از آن دیدن نمودیم . وضعیت داخل این اطاق دقیقا به همان ترتیبی است که "دیمیتری ژوکف" آن را در کتاب خود توصیف نموده است . در گوشه اطاق او یک تخت کوچک و چنانچه دقیق‏تر بگویم یک نیمکت راحتی (کاناپه) قرار داشت که امام خمینی بر روی آن استراحت می‏کرد . همچنین در این اطاق یک میز کوچک، و یک صندلی بود که در واقع مبلمان دفتر کار کوچک و محقر او را تشکیل می‏داد . دفتر کار او توسط پل فلزی کوچکی به حسینیه‏ای متصل بود که امام همیشه از طریق همین پل برای نماز خواندن به حسینیه مذکور می‏رفت .
امام خمینی می‏فرماید: "شادمانی و خرسندی ارتباط با خدای یکتا، انجام دعا و نمازهای یومیه در چندین نوبت، اجرای وصایای پیامبر "حضرت محمد (ص) " باعث اصلاح هر شخصی می‏شود، و اصلاح همین اشخاص است که منجر به اصلاح کل جامعه می‏شود" .
دین اسلام توسط خداوند به منظور اصلاح و پرورش بشر نازل شد . فقط اسلام است که می‏تواند سعادت و رفاه در جامعه را تامین نماید و تمام مشکلات جامعه را برطرف کند . امام خمینی می‏گفت که مسلمانان باید طبق موازین اسلام و قرآن عمل کنند . اسلام پاسخگوی تمام مسائل و موضوعات مربوط به تکامل و پرورش بشر است . قرآن کتاب تربیت انسانها می‏باشد . در دنیا هیچ مدرسه‏ای بالاتر از قرآن نیست .
امام خمینی در وصیت‏نامه خود از مسلمانان دعوت نمود از خود در برابر دشمنان اسلام دفاع کنید . ضمن تشکیل و سازماندهی جمهوریهای آزاد و مستقل برای کشورهای خودتان، به سمت‏حکومت اسلامی بروید . چنانچه شما بخاطر تشکیل حکومت اسلامی در خدمت‏خداوند متعال باشید، او نیز یار و پشتیبان شما خواهد بود . من با قلبی آسوده و با خیالی راحت از شما خواهران و برادران دینی خود وداع می‏نمایم و با امیدواری نسبت‏به رحمت‏خداوند یکتا به سوی جهان ابدی می‏شتابم . من به دعاهای خیر شما بسیار محتاجم" . (از وصیتنامه روح‏الله موسوی خمینی به تاریخ ۲۶ "بهمن" سال ۱۳۶۱ مصادف با ۱۹۸۳ میلادی) امام خمینی به پسرش "سید احمد خمینی" ماموریت داد که پس از مرگش این وصیتنامه را بخواند .
امام خمینی این جهان فانی را ترک کرد و بخاطر کسب رضای حق تعالی، یعنی بخاطر چیزی که تمام عمرش را مبارزه و تلاش می‏کرد، از این جهان به سوی خداوند متعال رفت (لطف و رحمت‏خداوند شامل او باد!) انقلاب اسلامی ایران که تحت رهبری امام خمینی به سرانجام رسید، در تاریخ این کشور به عنوان رویداد برجسته‏ای بود که در تمام دنیا تاثیر بسیار زیادی را از خود باقی گذارد .
فهرست منابع و م‏آخذی که مورد استفاده قرار گرفتند:
۱ . مقالات "در وطن امام خمینی" (این مقالات در روزنامه "آوانگراد" در ناحیه کاتاف - ایوانفسکی واقع در استان "چیلیابین" منتشر شده است . نویسنده مقالات مذکور "ای . خ . ایگیزیانف" در سال ۱۹۹۹ بود .
۲ . مقاله "بهار آزادی"، ضمیمه مجله (بولتن) "نگاه سوم" که توسط سفارت ایران در مسکو منتشر م ی‏شود . این مقاله در بولتن سال ۱۹۹۴ در مسکو منتشر شد .
۳ . کتاب "ی . ای . سیلیوانف" موسوم به "زیر آسمان آبی ایران"، مسکو، سال ۱۹۹۵ .
۴ . کتاب "سخنان ، کلمات قصار و پندهای امام خمینی"، تهران، سال ۱۹۹۵ .
۵ . کتاب "د . آ . ژوکف" موسوم به "امام خمینی"، مسکو، سال ۱۹۹۹ .
۶ . کتاب "عبدالعلا المودودی" موسوم به "اصول اسلام"، مسکو، سال ۱۹۹۳ .
منبع : مجله حضور


همچنین مشاهده کنید