جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


تصویر بورس در آیینه زندگی


تصویر بورس در آیینه زندگی
شاید افرادی خارج از بازار بورس با شنیدن کلمه بورس, تصویری از دلال بازی, بالا و پایین رفتن صرف قیمت ها, محلی استرس آور و به دور از آرامش را به ذهن خود مخابره کنند. حتی افرادی کم اطلاع تر, بازار صوت و تصویر و موبایل خیابان جمهوری, مانتو فروشی میدان هفت تیر یا بازار مبلمان یافت آباد را به خاطر بیاورند.
واقعیت این است که این تصاویر زیاد هم نابجا نیستند.بطور مثال, زمانی که قصد خرید مبلمان را داریم سعی می کنیم به بازاری مثل بازار یافت آباد مراجعه و خرید خود را انجام دهیم. چرا؟ چون فروشندگان متعدد و متنوع در این مکان حضور دارند, با کالاهای متفاوت و در این حالت می توانیم متناسب با سلایق و بودجه مالی خود دست به خرید بزنیم. اما انتخاب بازار یافت آباد دلیل اصلی دیگر نیز به همراه دارد و آن شفافیت قیمت هاست. به دلیل حضور متعدد رقبای عرضه کننده مبلمان, و نزدیکی آنها با یکدیگر و تنوع حوزه انتخاب خریداران, قیمت کالاهای مشابه بسیار نزدیک به یکدیگرند واز طرفی همین خاصیت موجب می شود که خریداران بسیاری جهت خرید به این مکان مراجعه کنند. فروشنده به دلیل حضور رقبای متعدد امکان افزایش غیر منطقی قیمت ها را ندارد زیرا خریدار به راحتی از فروشنده دیگر در همان محل, همان خرید را با قیمت واقعی انجام خواهد داد. بورس, امکان بروز شفافیت قیمت ها و البته قیمت واقعی یک محصول(کالا یا خدمت) را فراهم می کند. این ماهیت بورس به شمار می آید. در این محل, قیمت ها در پی خود, اطلاعات متنوع و قابل موثق تری به همراه دارند و متناسب با هر گونه تغییر و تحولی در این صنعت, از جمله افزایش حقوق و دستمزد, افزایش یا کاهش قیمت مواد اولیه و یا کاهش یا افزایش تعرفه واردات, قیمت مبلمان نیز تحت تاثیر قرار می گیرد و در نتیجه بازاری پویا و شفاف و قیمت های نزدیک به هم ایجاد می شود.
بورس اوراق بهادار نیز تبلور شفافیت قیمت ها و البته مدیریت سود و زیان اشخاص تلقی می شود. لازم به یادآوری است که کلمه بورس در زندگی اجتماعی, حضور متنوع کالاهای مشابه در یک محل است که در این تنوع , امکان بروز عادلانه قیمت ها وجود دارد.
این شفافیت به دنبال خود اعتماد و اطمینان را به دنبال دارد و شاید همین قابل اطمینان بودن, این بازار را یک سرو گردن از سایر بازارها متمایز می کند.
● سهم بورس در سبد مالی زندگی مان
"سرمایه گذاری در بورس", به عنوان یک دارایی مالی برخلاف مردم کشورهای غربی هنوز جایگاهی در اندازه پنج درصد در جامعه ایران به خود اختصاص داده است که همین حجم اندک مشارکت عامه مردم, فرایند کارآتر شدن بورس اوراق بهادار کشورمان را به سهم خود با کندی مواجه می کند. حجم اندک این میزان از بورس, در سبد دارایی های مالی ما ایرانی ها نشان از ناقض بودن سبد مالی زندگی هر کدام از افراد به شمار می آید. طوفان تغییرات جهان امروز برای ما که در کشوری در حال گذار , زندگی را تجربه می کنیم شاید نسبت به کشورهای توسعه یافته, ملموس تر باشد. و این تغییرات ایجاب می کند که سبدی مالی نیرومندی برای زندگی خود تشکیل دهیم.این سبد می تواند شامل عناصر و دارایی های مثل زمین و ملک, پس انداز در بانک و یا خرید ارز و طلا و...باشد, اما با نگاهی به تاریخچه هر کدام از این بازارها و پیامدهای آنها در زندگی مردمان سایر کشورهای پیشرفته, متقاعد خواهیم شد که تنها خلا مشخص که مانع تشکیل سبد مالی کارآ برای ما می شود, عدم حضور دارایی"سهام" است.
برای برطرف نمودن دغدغه های مالی و آزاد نمودن بخش هلدینگی افکار خود جهت پی بردن به معنای حقیقی زندگی و ایفای نقش اصلی خود در این نظام هستی باید مدبرانه یک سبد مالی داشته باشیم. سبدی پویا که حداقل زمان, را به خود اختصاص دهد. با نگاهی به بازار بورس, به راحتی مشخصات پتانسیل کسب زیان و سودآوری را می توان مشاهده کرد. امابخش قابل توجه ای از میزان سود و زیان این بازار در گرو تصمیمات خود شخص قرار دارد و این وسعت حوزه انتخاب کمک می کند سبدی پویا برای دارایی های مالی خود تشکیل دهیم به شرط اینکه میزان سهم این سبد برای "سهام" بطور آشکار وسعت بیشتری بیاید. تنها در این صورت است که با یک برنامه ریزی منحصر به فرد زندگی خود می توانیم به مرور بخش زیادی از دغدغه های مالی خود را جهت بروز برخی از توانایی ها و استعدادهای درونی خود آزاد نماییم و بدون استرس ضمن برطرف نمودن مسائل مالی به دنبال خواسته ها و آرزوهای خود روانه شویم.
● اطلاعات, مزیت بورس برای زندگی امروز
حضور در بورس, ضمن استفاده از مزایای مالی , در عصر مدیریت اطلاعات, مزایای غیر مالی نیز به همراه دارد.اگر "اطلاعات" را به عنوان قدرتمندترین دارایی غیرمالی جهان امروز در نظر بگیریم, پیگیری مسائل مرتبط با بورس به دلیل داشتن منافع شخصی ما, می تواند بصورت" دماسنجی جهت ارزیابی اطلاعات عمومی" مان قلمداد شود. بدین صورت که بورس, برای شفاف نمودن قیمت ها , نیاز به تاثیر پذیری از عوامل کلان سیاسی, اقتصادی , اجتماعی و همچنین کسب و کار های مختلف در صنایع متنوع دارد. تغییرات عصر جدید, به شدت, نیازها و خواسته های جدیدی را در قالب صنعت جدید , کسب و کار جدید و در کل, زندگی اجتماعی ما متبلور می سازد. اختصاص دادن سهمی یزرگ تر, از سایر دارایی های مالی, به "بورس"(سرمایه گذاری در بورس) در زندگی شخصی خود, ما را هم پیاله تغییرات خواهد نمود. تغییراتی که تنها شرط لازم برای ادامه حیات توسعه یافته مان, با آغوش باز به استقبال رفتنش قلمداد می شود.
آیینه زندگی هر کدام از آحاد جامعه در شرایط امروز جهان زمانی شفاف تر خواهد گشت که سبد دارایی های مالی مان حجم بیشری از تصویر "بورس" به خود اختصاص دهد.
● بورس; دماسنج اقتصاد کشور
بعد ازمرحله اول"تصویر بورس در آیینه زندگی", مرحله دوم, شناخت خود بازار بورس است. چرا بورس؟ چه علت هایی باعث اهمیت این بازار شده است؟ چگونه است که فرایند تحولات این بازار بر همه شئونات زندگی انسان امروزی بصورت مستقیم و غیر مستقیم تاثیر می گذارد؟
بالا و پایین رفتن قیمت نفت و گاز, طلا, افزایش و کاهش قیمت مواد اولیه هایی که خاصیت استراتژیک برای برخی صنایع در برخی کشورها دارند, صحبت های سیاستمداران و رفتارهای سازمان ها و مراکز مالی و پولی و بسیاری از عوامل و عناصر دیگرو ... چه رازی در این بازار حساس نهفته است که میلیون ها چشم را در جهان به خود دوخته است؟
● این یک راز آشکار است!!!
بورس نیز همانند بازارهای موازی رسمی و غیر رسمی دیگر, از جمله بانک ها, بازار مسکن, طلا و ارز و ... سر یک سفره نشته است. این سفره همان "پول های خرد و کلان افراد حقیقی و حقوقی" یک منطقه جقرافیایی که می تواند در محدوده یک کشور فرض شود یا بصورت یک محدوده بین لمللی که شامل فعالیت در کشورهای دیگر نیز باشد تصور نمود.
راستش اگر بخواهیم بدور از تعارفات معمول تجاری , به یک نوع کالبد شکافی دست بزنیم, قضیه از این قرار است که این بازار ها همان بازیگران بزرگ یک کشور و حتی جهان هستند. آنها هستند که با برگ هایی که در دست دارند این بازی را به پیش می برند. روند این بازی بزرگ, است که با تمامی تحولات پیرامون مان در ارتباط است و چون دارایی های مالی و حتی غیر مالی تک تک افراد به روند این بازی وابسته است, گوش ها تیز! چشم ها از حدقه درآمده و ضربان قلب ها بسیار خطرناک ظاهر می شوند.
هر کدام از این بازیگران در تلاش اند تا میزان بیشتری از این سفره انباشته از پول های سرگردان را به سمت خود جذب کنند تا بتوانند طبق توانایی ها و برنامه های ذاتی و اکتسابی, خود عملیاتی کنند و صحت این ادعا تنها در رشد اقتصاد یک کشور مشخص می شود و بس.
حالا این سوال پیش می آید که این پول ها, به چه کار" بورس" می آید؟ اصلا این بازیگر ترسو و حساس قصد ساخت چه معجونی برای اقتصاد یک کشور را دارد , که شب و روز میلیون ها انسان را درگیر تحولات خود نموده است؟
آن راز آشکار در پاسخ همین سوالات نهفته است. عیان بودنش از این لحاظ است که با نگاهی به فرایند حرکتی این پول ها که با استراتزی ها و تلاش ها و رقابت های تنگاتنگی از چنگ سایر رقبا به دست آمده است, به وضوح جواب مان را خواهیم گرفت. و به سرعت دیدگاهی تعهد آور و مسئولیت پذیری نسبت به جامعه و حتی در قالب توسعه یافته نسبت به کل جهان در ما ایجاد خواهد شد. بنابراین قبل از اینکه سری بزنیم به "فرایند حرکتی این پول های سرگردان از ابتدا تا انتها, بیاییم مزایای این بازار بزرگ را مروری کنیم تا "رزولیشین" تصویر بورس در زندگی اجتماعی مان کمی افزایش یابد تا نیاز به عینک ته استکانی نداشته باشیم.
● بورس; دنیای زیبایی های من
گلچینی از برترین صنایع در این محل فراهم شده اند . همان صنایعی که با ان پول های سرگردان خرد افراد جامعه, شرکت های زیر مجموعه خود را تجهیز مالی می کنند تا بتوانند بهتر و بیشتر و بهینه تر تولید کنند و در این راستا اشتغال زایی بیشتر می گردد که در نتیجه آن درصد بیکاری نیز به مرور کاهش می یابد که همان متغییر کاهش و افزایش میزان بیکاری ای که می گویند مثلا فلان درصد است و فلان میزان کاهش یا افزایش پیدا کرد نیز دوباره بر خود چرخه فعالیت بازار بورس تاثیر می گذارد و موجب تنبیه و تشویق عادلانه بازیگران درون و بیرون این بازار می گردد.
تولید بیشتر , صادرات و ازدیاد تراز تجاری یک کشور را در پی دارد و درآمد ارزی برای کشور به ارمغان می آورد و از همه آن مهمتر تولید ناخالص داخلی و ملی را افزایش می دهد که عامل مهمی در روند رشد اقتصاد یک کشور قلمداد می شود.
اینها علاوه بر "بودن محلی امن و عادلانه برای سرمایه گذاری افراد حقیقی و حقوقی" می باشد. افراد جامعه با مازاد درآمد خود متناسب با خاصیت ریسک و بازده که ماهیت این بازار به شمار می رود سبد دارایی های مالی خود را مدیریت می کنند و انتظارات مالی خود را پیگیری می نمایند.
از همه مهمتر "بازار بورس" با جذب همان پول های سرگردان, با کنترل حجم پول و نقدینگی موجود در جامعه تا حد زیادی مانع از افزایش بی رویه تورم و افزایش کذایی قیمت ها خواهد شد و در کل تورم را کنترل می کند.
مالکیت عمومی یا همان مالکیت مردمی از طریق واگذاری بخش های دولتی به بخش خصوصی گسترش پیدا می کند.
این مزایا علاوه بر برطرف شدن بخش های زیادی از کسری بودجه یک کشور به شمار می آید.
و در نهایت, رفاه افراد جامعه است که معجون ساخت بورس به همراه دارد.این مزایا نتیجه تحرکات یک بورس پویا و توسعه یافته است. بورس کارآ و توسعه یافته نیز نتیجه مشارکت افراد آگاه بیشتر یک جامعه است. بدون مشارکت اکثریت آحاد یک جامعه توانایی های بالقوه یک بورس بالفعل نخواهد گشت. دنیای زیبای بورس, بر اطلاعات بنا شده است. در یک کلام"پاشنه آشیل " این بازار همان اطلاعات و تجزیه و تحلیل اطلاعات می باشد. و این مهمترین مزیت بورس است که باعث درگیر شدن با اطلاعات روز خواهیم بود و از این زاویه می توانیم قدرت نقش آن را در عصری که به نام عصر "مدیریت اطلاعات" مزین شده است را تا اعماق جان دریابیم.
● بر سر پول های من در بورس چه می آید و بورس با آنها چه می کند؟
برای درک کارکرد های بورس, در این بخش نیاز است که بدانیم, که پول هایی مردم که جذب بورس می شود و یا به نوعی در این بازار سرمایه گذاری می شود, چه فرایندی را تجربه می کند. برای درک بهتر این مسله, جا دارد که یکی از زاویه های نگاه به بورس را جراحی کنیم.
بازار بورس بعد از پروسه رقابت با سایر رقبا مثل بانک و مسکن و... پول افرادی از جامعه را به خود جذب می کند. بازار این پول ها را در اختیار یکی دیگر از بازیگران خود یعنی شرکت های پذیرفته شده در بورس می گذارد. شرکت هایی که در بورس پذیرفته می شوند, دلایل مهم و اهداف استراتژیکی را دنبال می کنند. یکی از این دلایل, جذب آسان تر و ارزان تر وام و منابع مالی است. همانطور که می دانید مهمترین دغدغه های یک شرکت در حال توسعه و هدف مند برای توسعه فعالیت ها و راه اندازی خط تولید های جدید و یا تولید محصولات جدیدتر, نیاز مداوم به منابع مالی است. بورس از یک طرف پول افراد جامعه را به سمت خود جذب می کند و بعد از بررسی پرونده های درخواست و رسیدگی به صلاحیت آن شرکت ها که در خواست وام نموده اند به آنها اجازه می دهد که درصد مشخصی از پول افراد را جذب خود کنند. شرکتی که موفق شود بخشی از پول های وارد شده به بورس را جذب کند مطمئنا روند فعالیتش روبه جلو بوده و دارای برنامه ها و طرح های توسعه است, هر چند این روند همراه با میزان مشخصی از ریسک خواهد بود. این شرکت ها پول جذب شده را مستقیما به توسعه کسب و کارهای خود وارد می کنند تا بتوانند چرخه تولید خود را ضمن بهینه تر نمودن, به سمت اهداف خود هدایت نمایند. تولید بیشتر چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی, ضمن بوجود آوردن سودهای بیشتر, درصدی از اشتغال زایی جامعه را نیز پوشش می دهد. صادرات را افزایش و درآمد ارزی نیز به سبد درآمدهای خود می افزاید.
بخشی از سود هایی که این شرکت ها کسب می کنند طبق قوانین بورس و عرف بازار بورس, به افرادی که به این شرکت ها در بورس وام داده اند یا به قولی در قبال خرید سهام آن شرکت ها, پول پرداخت کرده اند اختصاص می یابد. در این میان افرادی که در بورس سرمایه گذاری نموده اند در یک چرخه "برد-برد" قرار می گیرند. و از طرف دیگر شرکت های بورسی که این پول ها را وام گرفته اند نیز به منفعت می رسند. و از همه مهمتر کل جامعه یک کشور به مرور مزایای این معاملات را در رشد اقتصادی خود لمس می کند.
اهمیت کار بورس در همین قسمت قصه خلاصه می شود. که افراد جامعه با مشارکت در بورس ضمن کسب منافع مالی, در رشد اقتصادی یک کشور تاثیر به سزایی می گذارند.
اما جالب ترین موضوع در این بین, زمانی است که افراد سرمایه گذار تصمیم می گیرند پول خود را که به شکل برگه های سهام در آورده اند تبدیل به نقد کنند, حالا به هر دلیل!
خاصیت و برتری بورس در همین نقدشوندگی بالاست . یعنی افراد می توانند با فروش سریع برگه هاهی سهم, در بازار معاملات بورس این روند را تجربه می کنند.
بستر ادامه حیات بورس بر چرخه رقابت نهاده شده است. بطور مثال از بین حدود ۶۸۰ هزار شرکت ثبت شده در ایران, تنها کمتر از ۴۵۰ شرکت موفق به حضور در بورس شده اند و این موضوع, اهمیت رسمی بورس را می رساند. بطور مثال شرکتی که قصد ورود به بورس را دارد باید در ابتدا "سهامی عام" باشد. سپس به مدت سه سال صورت های مالی شرکت مورد نظر با تایید حسابرسان معتمد بورس بصورت مداوم بازدهی مثبت را نمایان کند.همچنین بورس, قوانین بسیار مشخصی در روند پذیرش یک شرکت را دارد و شرکت ها تنها با پشت سر نهادن این شرایط, مجوز حضور در تالار معاملات را خواهند داشت تا بتوانند از فرصت تامین منابع مالی, کسب شهرت و... بهر مند شوند. تازه در این قسمت دو تالار اصلی و فرعی را در مقابل خود می بیند که معمولا ابتدا وارد تالار فرعی خواهد شد. تالار اصلی دارای قوانین به نسبت متفاوتی است از جمله میزان سرمایه شرکت ها برای ورود به تالار اصلی باید به یک حد مشخصی که قوانین بورس مشخص می کند برسد تا نماد آن شرکت در تالار اصلی مورد معامله قرار گیرد.
نگاه کردن از زاویه شرکت ها به بورس , مزایای دیگری نیز را نشان می دهد. شرکت ها علاقه مند هستند وام های سنگینی که دریافت می کنند را در یک پروسه بلندمدت بازپرداخت نمایند و این مزیت تنها در بورس قابل کسب است. زیرا بانک ها برای ارایه وام های بلندمدت بهره های بیشتر درخواست می کنند ضمن اینکه به صرفه بانک ها نیست که وامی را برای مدت مثلا ۱۵ سال به یک شرکت پرداخت نماید. اما بازار بورس این امکان را به شرکت ها می دهد. البته تضمینی برای سود بردن سرمایه گذاران در بورس وجود ندارد , بلکه تصمیم گیری های خرید و فروش و نگهداری سهام همیشه توام با مقداری ریسک خواهد بود که کنترل نمودن این ریسک متناسب با میزان انتظار سود, به تجزیه و تحلیل اطلاعات وابسته است.
● جمع بندی: شما پول مازاد خود را از طریق خرید سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس,به امید کسب سود, سرمایه گذاری می کنید. شرکت های حاضر در بورس, که همگی شان به شدت درگیر رقابت با یکدیگر هستند, در تلاش هستند بخشی از پول شما را جذب خود نمایند و در اینجا موفق ترین استراتژی برای جذب پول موردنیاز, داشتن مدیریت بهتر, کسب سود بیشتر و از همه مهمتر برنامه های آتی آنها است. شرکت ها با این نیت سعی می کنند منابع مالی خود را از طریق بورس تامین کنند,که بتوانند برنامه های خود را درست یا غلط پیش ببرند تا علاوه بر دست یابی به اهداف خود, تعهدات خود را نیز در قبال بازار و وام دهندگان خود ایفاء نمایند.بنابراین موفقیت شرکت ها, برابر است با ثروتمند تر شدن افراد سرمایه گذار و در کل تولید محصولات بهتر و بیشتر و درآمد بیشتر و همچنین رشد اقتصادی کشور.
هر ریال از پول های مردم که در سطح جامعه به صورت سرگردان حضور دارند, پتانسیل های نیرومندی در صورت سرمایه گذاری شدن در بازار بورس را خواهند داشت. زیرا پول به تنهایی سرمایه به شمار نمی آید. شاید بتوان گفت که بهینه ترین, دمکراتیک ترین و عاقلانه ترین روش سرمایه گذاری که منافع عظیم ملی نیز در بر خواهد داشت, هدایت این پول های سرگردان به سمت بازار بورس می باشد. اما در فرایند توافق وام دهنده(سرمایه گذاران شخصی و حقوقی) با وام گیرندگان حقوقی(شرکت ها), بازیگران و عناصر و عوامل و پارامترهای مختلفی حضور دارند که همگی آنها برای موفق تر شدن این معامله شکل گرفته اند.
محمد حسن یاری
منبع : پارس تاجران


همچنین مشاهده کنید