جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


جوان و مساله ای به نام ازدواج


جوان و مساله ای به نام ازدواج
جوانی، دوره طوفان عمر است. چون اگرچه از مرحله نوجوانی که دوره آشوب شدید است بیرون آمده و به دنیای آرامش نسبی وارد شده، اما همچنان مثل آتش، برافروخته و شعله ور است. جوانی دنیای تحول است، دنیای بحران و دنیای تغییر و تحولات جسمی و غریزی که سبب بروز حالات روحی و دگرگونی عواطف می شود. اماجوان ایرانی نگران آینده است عقده های او بر هم انباشته شده و اکثر روزنه ها و راهها به روی او بسته شده، نه بازار کار نه ادامه تحصیل. وقتی به آن بحران های روحی و غریزی بحبوحه جوانی را هم بیفزائیم حاصل آن افسردگی یا سرخوردگی یا طغیان و پرخاشگری خواهد شد. جوان بدون توجه به ابعاد پیچیده مشکل و اینکه از عهده فرد، خانواده و یک سازمان نیز خارج بوده و نیازمند یک عزم ملی و زمان طولانی است که شاید این زمان یکی دو نسل را هم سپری کند، تنش های خود را به خانواده منتقل می کند و عصبیت های خانوادگی یکی دیگر از نتایج و پیامدهای مشکل فوق خواهد بود، بدون اینکه هیچ گرهی گشوده شودبلکه فقط بر گره ها و مشکلات افزوده می شود. واقعیت این است که جوان ها خواسته هایشان نسبت به گذشته زیاد شده ، شرایط زندگی باعث شده که سطح توقعاتشان بالا رود، چرا که آنها خواهان سر و وضع مناسب و درآمد مکفی هستند، درآمدهای جزئی نمی تواند آنها را راضی کند. در حال حاضر در جامعه تنوع زیادی در کالا و اجناس به وجود آمده است، جوانان در محاصره این تنوعات قرار گرفته اند و می بینند که فقط عده محدودی می توانند از این امکانات استفاده کنند، استفاده از وسایل و امکانات برای جوان امروزی ارزشمند است، با وجود این وسایل و در اختیار داشتن آنها، جوانان احساس ارزشمندی می کنند و بدون داشتن آن ها خود را بی ارزش می دانند.
در این میان، برنامه ریزی برای ازدواج بدون در نظر گرفتن شرایط اجتماعی و اقتصادی هیچ سودی نمی تواند داشته باشد. او با تمام مسائل و مشکلات ازدواج می کند و وارد بعد تازه ای می شود و آن هویت جنسی است. یکی از جنبه های هویت پیچیده انسان هویت جنسی اوست. شکل گیری این هویت در جامعه ما تحت فشارهای اجتماعی، فرهنگی و حتی خانوادگی مختلف است. قربانیان اصلی این ماجرا نیز تنها جوانان هستند که همواره باید هویت جنسی خود را نفی کنند و به خاطر عوارض آن گرفتار احساس گناه، اضطراب و در نهایت افسردگی شوند. برخی والدین با کنترل ها و محدودیت های خود در مورد نوجوانان، بین خود و فرزندانشان فاصله به وجود می آورند و آنها را در سردرگمی های هویتی قرار می دهند. انعطاف ناپذیری، آموزش های نادرست، سخت گیری، روابط مختل کننده خانواده و ناکافی بودن اطلاعات جنسی، جوان را به شدت آسیب پذیر می کند و آنها را گرفتار کابوس، هراس، افسردگی، بی خوابی، اضطراب و احساس گناه شدید می کند. کارشناسان هشدار می دهند که وضعیت کاملا بحرانی است ولی هیچکس مساله آموزش جنسی جوانان را جدی نمی گیرد. سوال اصلی این است: بالاخره چه کار کنیم؟ خطر ابتلا به ایدز، برخی جوانان جامعه ما را تهدید می کند، جهل جنسی در بین برخی زوج های جوان معضلی جدی است، برخی طلاق ها به خاطر مشکلات جنسی پیش آمده بین زوج هاست و... از آن طرف، عده ای مقاومت می کنند. یک عده هنوز معتقدند که حتی مطرح کردن بحثی با عنوان بهداشت جنسی حریم های جامعه را می شکند و فساد را بین جوانها گسترش می دهد.
آنها می گویند باید سکوت کرد، باید همه چیز را سپرد به دست خود بچه ها و آموزش را فقط محدود کرد به بعد از ازدواج، آن هم به صورت کاملا سربسته و این دوگانگی - در برخورد با این مساله -تبدیل شده به معضلی بسیار مهم جوانان ایرانی. بنابراین ازدواج، تشکیل خانواده و نظام خویشاوندی را باید جز اصلی ترین حقوق انسان ها در همه جوامع و در عین حال اساسی ترین پایه های هر جامعه ای به شمار آورد. با این وصف امروزه اکثر کشورهای جهان سوم به دلیل گسترش شتاب زده، غیرکنترل شده و یک سویه فرآیند جهانی شدن، دچار موقعیت های بسیار بحران زده ای از این لحاظ شده اند. این گسترش عمدتا شکل رسانه ای داشته و از خلال انتقال جهانی ذهنی یک فرهنگ به فرهنگ های دیگری که در سنت های خود در قالب های کاملا متفاوتی زندگی می کرده اند، بوده است اما اثرات سو» آن در حوزه ذهنی باقی نمانده و به کل جامعه و رفتارهای آن سرایت کرده و باعث اختلالات زیادی در مسائل گوناگون به خصوص برای قشر جوان شده است زیرا که قدرت جذب درست و تجزیه و تحلیل کامل آنها برای اکثر جوانان به طور کامل میسرنیست.
نویسنده : عباس محتشمی
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید