شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

شکست های پیاپی در غربت المپیک


شکست های پیاپی در غربت المپیک
در حالی که ۲۰۵ کشور نماینده های خود را برای بزرگترین نمایش ورزشی کره خاکی به شهر پکن فرستاده اند، ایران تاکنون نه تنها در رقابت ها نمایش ضعیفی داشته بلکه در بخش هایی از جمله تماشاگران و فعالیت های فرهنگی هم چیزی برای گفتن نداشته است.
پس از گذشت سه روز از شروع بازی های المپیک، بسیاری از امیدهای ایران برای کسب مدال طلا از جمله حاجی آخوندزاده، میراسماعیلی و سوریان از بین رفته و کابوس مدال طلا کاروان ورزشی ایران را در برگرفته است. بسیاری از کسانی که همراه کاروان ورزشی ایران به پکن آمده اند، هم اکنون چشم به روزهای آینده و لطف خدا دارند تا شاید شگفتی سازی در بین ۱۷ ورزشکار باقی مانده پدید آید و ناامیدی را از ذهن ها پاک کند.
در این میان نکته ای که از همه آزار دهنده تر است کمبود فعالیت های فرهنگی و سازماندهی تماشاگران برای تشویق ورزشکاران ایرانی است. هر بیننده ای با حضور در مراکز ورزشی شهر پکن که بازی های المپیک در آن برگزار می شود، به این نکته پی می برد که بیشتر کشورهای دنیا یا به صورت سازمان یافته و یا به صورت خودجوش با لباس های متحدالشکل که رنگ و پرچم کشورشان را در ذهن ها متواتر می کند، به تشویق ورزشکاران شان می پردازند.
این نکته تاثیر بسیار زیادی بر روحیه ورزشکاران دارد، به عنوان نمونه دوشنبه شب در رقابت های جودو بیش از یکصد نفر از مردم کشور آذربایجان به همراه "الهام علی اف" رئیس جمهور کشورشان به سالن محل رقابت ها آمده بودند و به صورت وصف ناپذیری "النور ممدلی" را تشویق می کردند تا به مدال طلا رسید. این در حالی بود که علی معلومات که چیزی از حریف خود کم نداشت، بدون اینکه حتی یک تماشاگر ایرانی او را از سکوی تماشاگران تشویق کند، به صحنه رقابت رفت و در میان شور و هیجانی که آذربایجانی ها به وجود آورده بودند در عین شایستگی نتیجه را واگذار کرد.
شاید بسیاری از مسئولان ایرانی توجیه شان این باشد که کسی توقع کسب مدال از معلومات را نداشت که برای تشویق او به سالن بیاید. اما، نکته اینجاست که حمید سوریان یکی از شانس های اصلی ایران برای کسب مدال طلا بود. چرا حتی ۱۰ ایرانی در سالن محل رقابت ها نبودند که او را تشویق کنند. بنابر اطلاعات کسب شده کمیته برگزاری مسابقه ها نه تنها بلیت های خود را از طریق بخش مخصوص این کار به فروش می رساند بلکه بلیت هایی را هم در اختیار کمیته های ملی المپیک کشورها می گذارد که در مورد بیست و نهمین دوره بازی ها هم چنین اتفاقی افتاده بود. اما، در واقع این بلیت ها کجا رفته است؟ نقش کمیته ملی المپیک در سازماندهی تماشاگران چیست؟
نقش سفارت ایران در پکن در زمینه هماهنگی ایرانی های حاضر در چین و یا شهر پکن برای حضور در سالن مسابقات و تشویق ورزشکاران کشورمان چیست؟ آیا واقعا هیچ ایرانی در پکن زندگی نمی کند که علاقه داشته باشد نماینده اش را در صحنه رقابت تشویق کند؟ آیا علاقه مندان ایرانی به ورزش در شهر پکن بلیت های مسابقه های ورزشکاران ایرانی را بدست آورده اند؟ این سوال هایی است که ذهن ها را به خود مشغول کرده است و به سختی می توان جوابی برای آنها پیدا کرد.
امیدواریم که مسئولان کمیته ملی المپیک و یا سفارت ایران در چین بجای فرافکنی و باز کردن بار این مسئولیت از دوش خود غربت ورزشکاران ایرانی را در سالن های پکن احساس کنند و در روزهای باقیمانده چاره ای برای حل این مشکل بیندیشند. البته سفیر ایران گفته بود که ما تدارک زیادی برای بازی های المپیک دیده ایم اما، باید دید فعالیت آنها در زمینه های فرهنگی و تماشاگران چقدر بوده است! البته ناگفته نماند که تعدادی از علاقه مندان متمول ورزش هر کدام بیش از چهار میلیون تومان هزینه کرده اند و از تهران به پکن آمده اند.
آن هم با بلیت هایی که کمیته ملی المپیک در اختیار داشت اما، این تعداد معدود را هم تنها در صبح روزهایی می توان دید که بسکتبالیست های ایران مسابقه دارند.
منبع : روزنامه ابتکار


همچنین مشاهده کنید