جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


شما چگونه پدری هستید؟


شما چگونه پدری هستید؟
میل به استقلال طلبی، پذیرش مسؤولیت در روابط عاطفی و اجتماعی، قدرت ابراز وجود همچنین جاه طلبی های مثبت اجتماعی و غلبه منطق بر عواطف از ویژگی های روحی مردان به شمار می آیند.
اگر پسر بیاموزد که قانون، تنها قانون «پدر» است، هرگز فرایند مرد شدن را طی نمی کند و کودک باقی می ماند.
امروزه بیشتر از هر زمان دیگر، پدرها و پسرها محتاج خوشایندترین نگرشها نسبت به هم و صمیمی ترین و محبت آمیزترین رابطه ها با یکدیگرند. تقویت رابطه ها و غنی کردن روابط محبت آمیز بین پسرها و پدرها بیشترین تأثیر را در کاهش تنشهای خانوادگی و اضطرابهای فردی به همراه دارد و زمینه سلامت شخصیت و بهداشت روان پدر و پسر و اعضای خانواده فراهم می آورد. همچنین این ارتباط مطلوب، مناسب ترین بستر را برای رشد و تحول شخصیت و رویش جوانه های خلاقیت و نوآوری فکری و عملی آماده می سازد.
به این ترتیب پدر و پسر با احساس و نگرشی حاکی از خوشایندی نسبت به یکدیگر و انگیزه قوی برای تلاش، تمام استعدادها و قابلیتهای بالفعل و بالقوه را در عرصه های گوناگون به نمایش می گذارند.
نوزاد انسان در ابتدای تولد، تنها در ارتباط با مادر قرار می گیرد و با دریافت به موقع پاسخ نیازهایش، عشق و امنیت را تجربه می کند. کودک تا سه سالگی تنها با مادر همانندسازی می کند، چه دختر باشد چه پسر، اما از حدود پنج سالگی کودک وارد سیر همانندسازی با والد جنس موافق می شود. یعنی پسر بچه که تا به حال از مادر الگوبرداری ناخودآگاه داشته، وارد رابطه با پدر می شود و شروع به همانندسازی با او می کند و همانندسازی با پدر، یعنی همانندسازی با مرد و به دست آوردن هویت مردانه، چه از نظر جنسی و چه در کل شخصیت.
میل به استقلال طلبی، پذیرش مسؤولیت در روابط عاطفی و اجتماعی. قدرت ابراز وجود و همچنین جاه طلبی های مثبت اجتماعی و غلبه منطق بر عواطف از ویژگی های روحی مردان به شمار می آید، بنابراین برای به دست آوردن این شخصیت مردانه، مهمترین مسأله رابطه پدر با پسر است.
البته این رابطه در نوع بهنجار آن باید ویژگی های خاصی داشته باشد که از جمله این ویژگیها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
▪ ارتباط عاطفی بیشتر پدر با پسر:
در صورتی که پدر ارتباط عاطفی بیشتری با پسرش داشته باشد، انرژی حیاتی از پدر به پسر منتقل می شود و این ارتباط محبت آمیز، به پسر پیغام «پذیرفته شدن از سوی پدر» را می دهد. در این بستر پسر بدون ترس به پدر نزدیک می شود و صمیمیت و اعتماد شکل گرفته، خود به خود فرایند همانندسازی شکل می گیرد.
▪ پدر دور از دسترس و آرمانی نباشد:
در دوران کودکی، پدر همیشه برای کودک مظهر «قدرت» است، قدرتی امنیت دهنده. تا آنجا که پسر آرزو می کند شبیه پدر شود، اما میزان ایده آل بودن و مسیر تغییر آن مهم است. زیرا در رشد بهنجار و رابطه صمیمانه و واقعی در مسیر بزرگ شدن کودک، میزان این مطلوب بودن به تدریج کم می شود، تا زمان نوجوانی که وی احساس می کند نه تنها می تواند به پدر برسد، بلکه می تواند بهتر و بالاتر از او باشد.
با گذشت زمان، جوان با چهره واقعی پدر، اعم از ضعفها و قدرتهایش رو به رو و واقعیت هستی پدر، برای وی ملموس می شود، اما اگر پدری به عمد یا غیر عمد، از نظر شخصیتی و روانی از پسر فاصله بگیرد و نتواند ارتباط مناسب با وی برقرار کند، پسر فاصله خود را از پدر بسیار دور می بیند. در چنین شرایطی برای پسر، رسیدن به پدر و رسیدن به تصویر مردانگی خویش بسیار دشوار است. پس میل به حرکت و طی این فاصله برایش غیرممکن می نماید. در نتیجه فرایند همانندسازی، یعنی الگوبرداری ناخودآگاه با مردانگی پدر، کاملاً مختل می شود.
▪ پدر سختگیر نباشد:
جمله «در خانه ما قانون پدر، قانون خانواده است»، مشخصه این نوع پدران است. در این موارد پدر تجلی نظم و قانون است و پسر باید تبعیت کند. در چنین شرایطی، اگر پسر یاد نگیرد که قانون پدر تبعیت کند، در آینده قانون اجتماع را هم پاس نمی دارد و در نتیجه متمدن و نظام مند نمی شود، این در حالی است که این پدیده مرز و حدود مشخصی دارد و یک فرایند بهنجار از تبعیت صد در صد آغاز می شود، اما به تبعیت صد در صد ختم نمی شود. یعنی در فرآیند رشد، کودک و نوجوان باید به تدریج «نه گفتن» را یاد بگیرد و بیاموزد که می توان قانون پدر را تغییر داد و قانون جدیدی جایگزین آن کرد، اما این جمله شناختی، باید در ذهن نوجوان به وجود آید که در این نوع رابطه، پدر به پسر قانونمند بودن را می آموزد. اما اگر پسر یاد بگیرد که قانون تنها قانون «پدر» است، هرگز فرایند مرد شدن را طی نمی کند و کودک باقی می ماند. پس دستور مداری پدر، باید به پسر منتقل شود و دستور مداری پسر زمانی شکل می گیرد که قانون پسر در مواردی جایگزین قانون پدر شود. یعنی پسر این پیغام را از پدر دریافت کند که «تو می توانی در مواردی قانونی متفاوت از قانون من داشته باشی و باز رابطه صمیمانه ما ادامه داشته باشد.»
اگر پسر از مجازات پدر بترسد، چه قانون را رعایت کند، چه نکند، از نظر رشد روانی کودک باقی خواهد ماند و شکل گیری اخلاق در او، در ابتدایی ترین نوع خود، یعنی رعایت قانون از ترس مجازات باقی خواهد ماند.
در صورت رعایت نکات مثبت ذکر شده توسط پدر، پسر در آینده مردی با ویژگیهای مردانه و موفق به لحاظ عاطفی و اجتماعی بار خواهد آمد، چرا که جوان امروزی باید بتواند در زندگی اجتماعی، قوانین خود را به جای قوانین کهنه بنشاند. پس باید جسارت تجربه کردن، آزمودن، اشتباه کردن و تصحیح آن را داشته باشد و تنها در این صورت است که خلاقیت و رشد شکل می گیرد، نابسامانی ها سامان می پذیرد و کودکی ها به بلوغ ایده آل بشر تبدیل می شود.
علی ابراهیمی
منابع:
۱- روانشناسی رابطه ها- دکتر غلامعلی افروز
۲- پدر، پسر- آذر دخت مفیدی
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید