جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

بهایابی برمبنای فعالیت در تجارت الکترونیک


بهایابی برمبنای فعالیت در تجارت الکترونیک
این مقاله، استفاده از سیستم بهایابی برمبنای فعالیت را در شرکت‏های فعال در تجارت الکترونیک پیشنهاد می‏کند. استفاده از این سیستم منجر به ردیابی موثرتر هزینه‏های سربار در تجارت الکترونیک خواهد شد. در این مقاله برای تشریح فرایند درک، پیاده‏سازی و اجرا، و تجزیه و تحلیل هزینه‏های لازم برای تداوم فعالیت سیستم بهایابی برمبنای فعالیت، از یک مطالعه‏ی موردی درباره شرکتی فعال در زمینه تجارت الکترونیک استفاده شده است که از نوع تجارت بنگاه با مشتری می‏باشد. نهایتاً، این مقاله برخی مزیت‏ها از قبیل کنترل هزینه، ارزیابی سودآوری، و کارایی راهبرد شرکت را مورد بررسی قرار می‏دهد که این مزیت‏ها نتیجه مستقیم اجرای سیستم بهایابی برمبنای فعالیت است.
● مقدمه
از سال ۲۰۰۰، خوش بینی‏هایی در خصوص تجارت الکترونیک و اقتصاد نو موسوم به dot-mania ظاهر شده است ولی بیشتر شرکت‏های کوچک و خوش آتیه فعال در تجارت الکترونیک، از تجارت بازمانده‏اند و برخی از آنها نیز در آستانه ورشکستگی قرار دارند. در برخی موارد، عدم موفقیت آنها می‏تواند به دلیل عدم وجود مدل تجاری واقع‏بینانه باشد، برای مثال می‏توان وابستگی شدید به تبلیغات برخط (on-line) به عنوان منبع اصلی درآمد را ذکر کرد. در سایر موارد، علت عدم موفقیت آنها وجود اختلاف بین درآمدهای نسبتاً پایین حاصل از فروش‏های برخط و هزینه‏های زیاد لازم برای حفظ و تداوم عملیات تجاری روزمره می‏باشد.
عده زیادی براین باور بودند که تجارت الکترونیک از اصول تاریخی تجارت، معاف می‏باشد. با وجود اینکه تجارت الکترونیک دارای مجموعه به‏خصوصی از مفروضات و اصول است، ولی هنوز اصول مربوط به مقابله عایدات و مخارج مورد استفاده قرار می‏گیرد. در واقع طرح این موضوع که؛ اقتصاد نو هنوز تحت تاثیر قوانین قدیمی تجارت می‏باشد، ایجاب می‏کند که راهبردها، مدل‏های تجاری، کارایی سیستم بهایابی شرکت‏های فعال در اقتصاد نو مورد بررسی مجدد قرار گیرد.
وضعیت کنونی شرکت‏های اینترنتی (dot-coms)، این اصل زیربنایی اقتصادی را که؛ "یک سازمان باید درآمدی ثابت و نسبتاً بدون ریسک کسب کند و هزینه‏ها در سطحی پایین‏تر از درآمدها حفظ شود" را تایید می‏کند. شرکت‏های فعال در اقتصاد نو همانند شرکت‏های سنتی، به منظور حفظ حاشیه‏ی کافی بین درآمدها و هزینه‏ها باید از یک سیستم بهایابی قابل اتکا برخوردار باشند. بهایابی برمبنای فعالیت سیستمی است که هم اکنون، در تحت کنترل نگه داشتن هزینه‏ها در شرکت‏های سنتی موفق بوده است. حدوداً در دهه ۱۹۸۰، سیستم بهایابی برمبنای فعالیت به‏عنوان جایگزینی برای سیستم‏های بهایابی ناکارآمد و خارج از رده در شرکت‏های تولیدی به کار گرفته می‏شد. در طول این دوره زمانی، اکثر مدیران به این نتیجه رسیدند که غالباً ردیابی نامناسب سربار یا هزینه‏های غیرمستقیم، آنها را به‏سوی اتخاذ تصمیمات نامناسب رهنمون می‏سازد زیرا عدم آگاهی از هزینه‏های واقعی محصول، باعث شده بود که بر روی مواردی مانند محصولات، بازارها، یا مشتریانی متمرکز شوند که سودآوری خوبی نداشتند.
به‏طور کلی مفهوم سودآوری، نتیجه غیرقابل اتکایی بود که از اجرای سیستم‏های بهایابی سنتی به دست می‏آمد. سیستم بهایابی برمبنای فعالیت، در مقایسه با سیستم‏های بهایابی سنتی در تعیین سودآوری قابل اتکاتر است زیرا سیستم بهایابی برمبنای فعالیت برای ردیابی هزینه‏های سربار به موضوعات هزینه "هم‏چون محصولات، فرایندها، خدمات یا مشتریان" از روش دو مرحله‏ای استفاده می‏کند.
در مرحله اول، سربار شرکت به فعالیت‏ها تقسیم و در مرحله دوم، هزینه فعالیت‏ها به موضوعات هزینه ردیابی می‏شود. به دلیل استفاده از این روش دو مرحله‏ای و استفاده از فعالیت‏ها به‏عنوان وسیله‏ای برای ردیابی هزینه‏ها، سیستم بهایابی برمبنای فعالیت، سیستم‏های بهایابی سنتی را از رده خارج می‏کند.
استفاده از اطلاعات فراهم شده توسط سیستم بهایابی برمبنای فعالیت، شرکت‏ها را قادر می‏سازد که برای کاهش هزینه‏ها اقدام، سیاست‏های قیمت‏گذاری را بررسی، فرصت‏ها و زمینه‏های بهبود و اصلاح عملکرد را شناسایی و ترکیب سودآورتری از محصول را ایجاد کنند.
در مجموع، خروجی سیستم بهایابی برمبنای فعالیت، مبنای خوبی برای دستیابی به راهبردهای شرکت مخصوصاً زمانی است که محیط تجارت به صورت روزمره و سریع تغییر می‏کند، یا رقبای جدید ظاهر می‏شوند و یا تقاضاهای بالایی از سوی مشتریان مطرح می‏شود. با توجه به اینکه این شرایط در خصوص شرکت‏های فعال در اقتصاد نو مصداق دارد، به نظر می‏رسد که سیستم بهایابی برمبنای فعالیت، ابزار مدیریتی خوبی برای شرکت‏های فعال در تجارت الکترونیک خواهد بود. به رغم اینکه سیستم بهایابی برمبنای فعالیت یک ابزار مدیریتی بسیار مناسب برای تجارت الکترونیک به‏نظر می‏رسد، ولی گزارش‏های منتشر شده وسیعی در خصوص استفاده از آن در اقتصاد نو در حال حاضر وجود ندارد. لذا این مقاله ضمن تبیین اهمیت سیستم بهایابی برمبنای فعالیت و تاثیر آن در دنیای تجارت الکترونیک به موضوع پیاده‏سازی سیستم بهایابی برمبنای فعالیت نیز پرداخته است.
● تجارت الکترونیک
با طرح جهانی شدن اقتصاد و گسترش روزافزون آن و پیوستن جوامع مختلف به این طرح، مرز بین کشورها از میان برداشته شده و تجارت جهانی شده است. در این شرایط، فضای طبیعی به فضایی مجازی تبدیل گشته و انسان‏ها بدون در نظر گرفتن مکان و زمان با امکانات پیشرفته روز می‏توانند معاملات خود را انجام دهند. لذا تجارت الکترونیکی در این عصر یک ضرورت است.
خرید از طریق اینترنت یک نمونه تجارت الکترونیکی است. به‏طور کلی، واژه تجارت الکترونیکی اشاره به معاملات الکترونیکی می‏کند که از طریق شبکه‏های ارتباطی انجام می‏پذیرد. ابتدا، خریدار یا مصرف‏کننده به جستجوی مغازه مجازی از طریق اینترنت می‏پردازد و کالایی را از طریق وب یا پست الکترونیکی سفارش می‏دهد و نهایتاً آن را تحویل می‏گیرد. بدیهی است که به این ترتیب فرایند خرید کالا به سادگی و سرعت انجام می‏پذیرد. صورتحساب نیز به طرق مختلف از جمله به‏صورت نقدی، پس از تحویل جنس، واریز وجه به حساب بانکی فروشنده، سفارش‏های پولی پستی و یا از طریق کارت اعتباری می‏تواند پرداخت شود.
تجارت الکترونیک در واقع فرایند خرید و فروش محصولات و خدمات بر روی شبکه اینترنت می‏باشد و می‏توان آن رابه چند گروه: تجارت بین بنگاه و مصرف‏کننده یا مشتری (B۲C)، تجارت بین بنگاه و بنگاه (B۲B) و تجارت بین مصرف‏کننده و مصرف‏کننده (C۲C) تقسیم کرد که در این میان فعالیت‏های تجاری عمدتاً در چارچوب (B۲B) و (B۲C) متمرکز شده‏اند. هر چند در آینده فعالیت‏های تجاری (B۲A) و (C۲A) نیز قابل پیش‏بینی می‏باشند که در ادامه به معرفی هر یک پرداخته شده است.
تجارت بین بنگاه و بنگاه - تعامل بین دو مجموعه تولیدکنندگان خودرو و قطعه‏سازان باعث کاهش هزینه‏ها، بهبود کیفیت و افزایش سرعت ساخت خودرو می‏گردد.
تجارت بین بنگاه و مصرف‏کننده - تجارت الکترونیکی بین بنگاه و مشتری بسیار متداول است. در حال حاضر، ده گروه اول زمینه‏های فروش خدمات و کالا که از طریق اینترنت و بر این اساس انجام می‏پذیرند عبارتند از:
ـ سخت‏افزار،
ـ امور مسافرت،
ـ جهانگردی،
ـ کتاب،
ـ موسیقی،
ـ ارسال هدیه و گل ومواد غذایی و نوشیدنی،
ـ جواهرات،
ـ کالاهای ورزشی و الکترونیکی،
که برخی از آنها نیز در فهرست کالاهای صادراتی کشورمان قرار دارند.
● سیستم بهایابی برمبنای فعالیت
در اواخر دهه هفتاد، کشورهای صنعتی دنیای غرب دریافتند که ژاپن به تولیدکننده محصولات دارای کیفیت بالاتر و هزینه‏های پایین تبدیل شده است. این عامل باعث شد که آنها نسبت به این تغییرات شگرف در تولید محصولات ژاپنی واکنش نشان دهند و ناگزیر شدند که شیوه‏های تولید خود را بهبود بخشند. در نتیجه، در روش‏های کنترل هزینه‏ها به خاطر بقای خویش در بازار تجدید نظر کردند. آنان دریافته بودند که اتکا به روش‏ها و فنون سنتی حسابداری صنعتی دیگر نمی‏تواند نیازهای صنعت امروزی را برآورده کند و ناگزیرند که در سیستم‏های سنتی حسابداری بازنگری کنند. این نیاز مبرم از یک طرف رشد و توسعه دیدگاه‏های جدید در زمینه حسابداری مدیریت و از طرف دیگر، باعث ایجاد تحول در ارائه روش‏های نوین محاسبه بهای تمام شده گردید.
سیستم‏های بهایابی جدید باید بیش از گذشته بر برآوردها و پیش‏بینی‏ها تاکید داشته باشند. با توجه اینکه فرآیند تصمیم‏گیری اساساً بر واکنش سریع استوار است، این موضوع با زمان دسترسی به اطلاعات واقعی در سیستم‏های سنتی منافات دارد. این نارسائی‏ها و افزایش رقابت جهانی، که به امر دسترسی اطلاعات سریع و به موقع هزینه‏ها اهمیت زیادی بخشیده است، منجر به پیدایش شیوه جدیدی برای بهایابی موسوم به بهایابی برمبنای فعالیت شد. این سیستم، در مقایسه با سیستم‏های بهایابی سنتی به دلیل استفاده از مبناهای متفاوت، به راحتی قادر به محاسبه و سنجش تاثیر روش‏های نوین در محاسبه بهای تمام شده محصولات و خدمات می‏باشد.
برخلاف روش‏های سنتی بهایابی، سیستم بهایابی برمبنای فعالیت در سیستم‏های تولیدی پیچیده و غیرمعمول نیز کاربرد دارد. در این موارد این سیستم دو نوع هزینه متغیر جدید یعنی هزینه‏های مربوط به پیچیدگی و تنوع محصولات را در ساختار هزینه‏های محصول در نظر می‏گیرد. این ویژگی‏های برتر باعث شده است روز به روز براستفاده‏کنندگان این سیستم و کاربردهای گوناگون آن افزوده شود. به‏طوری که سازمان‏های امروزی خصوصاً سازمان‏های در سطح جهانی دست‏یابی به این سیستم و استفاده از توانایی‏های آن را به عنوان یک مزیت برتر برای سازمان خود تلقی می‏کنند.
● روش پیاده‏سازی بهایابی برمبنای فعالیت
روش پیاده‏سازی سیستم بهایابی برمبنای فعالیت در شرکت‏های فعال در تجارت الکترونیک شباهت زیادی به روش به‏کار رفته برای پیاده‏سازی آن در شرکت‏های کوچک تولیدی دارد. این کار می‏تواند در ۶ مرحله اصلی اجرا شود:
▪ قدم اول) مشخص کردن هدف و ملزومات سیستم
در وهله اول، مدیریت باید در خصوص هدف اصلی سیستم بهایابی می‏تواند با هدف کنترل هزینه‏ها، یا ایجاد سیاست‏های قیمت‏گذاری، یا تعیین میزان موجودی‏ها مورد استفاده قرارگیرد. در هرحال، مدیریت باید در مورد میزان صحت و قابلیت اطمینانی تصمیم‏گیری کند که از سیستم بهایابی خود انتظار دارد، انتظار سطح بالایی از صحت و قابلیت اطمینان، نیازمند تلاش و کوشش زیاد و هزینه‏های بالای جمع‏آوری اطلاعات می‏باشد.
▪ قدم دوم) تعیین فعالیت‏های اصلی
در طی این مرحله، فعالیت‏های اصلی (که منجر به هزینه‏های سربار می‏شوند)، تعیین می‏گردند. نمونه‏هایی از این فعالیت‏ها شامل طراحی و نگهداری سایت اینترنتی، فرایند سفارش، بازاریابی، پشتیبانی تلفنی، جابجایی محصول و ارسال محصول می‏باشد. برخی فعالیت‏های اصلی (که به‏عنوان وسیله‏ای برای ردیابی سربار مورد استفاده قرار می‏گیرد) نیز از طریق سطح صحت و قابلیت اطمینان طراحی شده، تعیین می‏شوند.
▪ قدم سوم) ردیابی هزینه سربار به فعالیت‏ها با استفاده از ماتریس (وابستگی هزینه - فعالیت)
مخارجی که می‏توان آنها را با یک موضوع مشخص هزینه ارتباط داد با عنوان مستقیم شناخته می‏شود و مخارجی که نمی‏توان آنها را با یک موضوع مشخص هزینه ارتباط داد با عنوان سربار شناخته می‏شود. در طی مرحله سوم، هزینه‏های سربار "که سیستم بهایابی برمبنای فعالیت برآن تمرکز دارد" به فعالیت‏های اصلی ردیابی می‏شود. برای برقراری یک ارتباط منظم و روشمند بین فعالیت‏ها و مخارج و تعیین میزان مصرف هزینه سربار برای هر فعالیت می‏توان از ماتریس (وابستگی هزینه - فعالیت) استفاده کرد. (نمونه‏ای در مورد استفاده از این ماتریس برای ردیابی سربار، در قسمت مثال کاربردی شرح داده شده است) برای کسب اطلاعات اضافی در مورد استفاده از ماتریس‏ها برای ردیابی هزینه، می‏توانید به منابع ذکر شده در منابع و ماخذ مراجعه نمائید.
▪ قدم چهارم) ردیابی سربار به موضوعات هزینه با استفاده از ماتریس (وابستگی فعالیت - محصول)
در مرحله چهارم، هزینه‏های سربار از فعالیت‏ها به موضوعات هزینه ردیابی می‏شوند. برای برقراری ارتباطی سیستماتیک بین فعالیت‏ها و موضوعات هزینه و سپس تعیین میزان (نرخ) مصرف موضوع هزینه از هزینه سربار، می‏توان از ماتریس (وابستگی فعالیت - محصول) استفاده کرد.
▪ قدم پنجم) محاسبه بهای تمام شده برای هر یک از موضوعات هزینه
در این مرحله، به‏منظور محاسبه بهای تمام شده محصول، هزینه‏های مستقیم و هزینه‏های سربار هر یک از موضوعات هزینه با هم جمع می‏شوند. بهای تمام شده محصول، برآوردی از مخارج واقعی را در یک بخش از شرکت نشان می‏دهد که برای تولید یک موضوع هزینه مصرف شده است.
▪ قدم ششم) استفاده از تجزیه و تحلیل بهایابی برمبنای فعالیت برای اتخاذ تصمیمات‏راهبردی و انجام‏اصلاحات و بهسازی‏ها در وهله اول، بهای تمام شده محاسبه می‏گردد که این بهای تمام شده می‏تواند برای قضاوت در خصوص اتخاذ تصمیمات آگاهانه در مورد قیمت‏گذاری، شناسایی نمایشگر طبقه‏بندی مشتریان براساس مدت زمانی که مشتری شرکت بوده‏اند
http://system.parsiblog.com/
روح الله تولایی


همچنین مشاهده کنید