جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


برآمدی بر گفتمان شهرت


برآمدی بر گفتمان شهرت
می توان گفت که شهرت یکی از اساسی ترین و مهم ترین موضوعاتی است که همیشه خود را به عنوان یک شاخص در زندگی اجتماعی افراد نمایان ساخته و می سازد. به نحوی که تابلوی تاریخ بشر نیز به این مهم جوابی مقنع را نشان داده و البته گمان نمی رود که این گفتمان بر جبین زندگی های اجتماعی کمرنگ یا احیانا پاک شود، بلکه پررنگ تر و برجسته تر نیز خواهد شد. در زاویه ای دیگر نیز چنین می توان ابراز کرد که گفتمان شهرت با زندگی بشر عجین شد و کلا فی عمیق خورده یا به تعبیری همزاد و هم آوای با زندگی افراد در جهت گسترش و تداوم و بقای اهداف متعالی آنها، برآمده است.
این که نگاه اغلب مردم به گفتمان شهرت به یک نگاه فراگیر و در قالب فرهنگی فراگیر جلوه می نماید، بی شک در پویایی و بالندگی جوامع مفید فایده و شایان توجه و تامل است. اما نکته مهم تر ازاین می تواند برداشتی باشد که جامعه نسبت به این گفتمان دارد.
همان طوری که ذکر آن رفت، تاریخ بشر به عنوان بهترین راهنما در جاده زندگی افراد به عموم و خواص جامعه پاسخ های فراوان و متفاوتی دارد. لذا گفتمان شهرت به زیرشاخه های متعددی نیز تقسیم می شود و هر کدام از این زیرشاخه ها نیز دارای اهداف و مقاصد مختلف و متنوعی هستند.
شهرت وقتی می آید، طبعا با خود همه چیز را می آورد و در خیلی از موارد نیز می آید، ولی کوله باری از منویات و دلبستگی های دنیوی را با خود ندارد. ولی قاعدتا فرد مشهور در نگرش و پردازش به گفتمان شهرت بسیار موثر و کارساز است.
نگرش به این معنا که چه نوع نگاه و برداشت هایی را از پیامدهای شهرت به منصه ظهور و تماشا می گذارد و پردازش نیز به این مفهوم که چه نوع استفاده و بهره برداری هایی را از پیامدهای شهرت به نفع عموم به انجام می رساند.
به نظر میآید هر فردی در هر زمینه ای که به شهرت می رسد، نگرش آن باید یک نوع نگرش انسانی و به بیانی مردم مداری باشد. بدین سان که استفاده از پیامدهای این شهرت در قالبی انسانی و در جهت پاسخ به نیازهای انسانی صورت پذیرد.
هر چند که دست یافتن به قله شهرت دارای مشکلا ت خاص خود است و در کوتاه مدت نیز این مهم میسور نیست والبته رنج و زحمات مداوم و طاقت فرسا در این گذر برای تثبیت را نیز باید ستود. اما مشاهیری که این نوع نگاه را از شهرت خود برداشت نکرده اند، طبعا در کتاب تاریخ هم مورد پسند و تحسین آیندگان قرار نگرفته اند.
از این مهمتر نیز شهرت را می توان هنری ماندگار یا هنری ناماندگار خواند. ماندگار به این مضمون که چون خود را به عنوان یک مقوله اجتماعی نشان می دهد، بالطبع ماندگاری آن نیز به نوع نگاه وایده هایی دارد که از خود نسبت به جامعه به نمایش می گذارد و یقینا درصدد است که تنها برای جامعه حال مفید باشد، بلکه با کارهایی که درزمان خویش به انجام می رساند، آینده خود و جامعه را نیز تضمین کند.
ناماندگاری به این مفهوم که ابتدا در تثبیت و تبیین خود بکوشد، به بیانی نگرش آن به جامعه نگرشی به خود و در جهت تقویت و بالندگی خویش باشد و نه نگرشی به دیگران مبنی بر تعالی نیازهای مادی و معنوی آنان باشد. در ثانی حال را با تمام ویژگی های خود به آینده ترجیح دهد. یعنی توانایی و قابلیت های آن در دایره حال قرار گیرد و تنها به این دایره مرتبط و جوابگو باشد و نه به دایره آینده ای که بسیار مهم و حیاتی است.
بااین تفاصیل می توان افراد مشهور را به دسته های ذیل نیز تقسیم کرد:
۱) افرادی که زود شهرت می یابند و زود هم این شهرت را از دست می دهند.
در تشریح باید گفت که این گونه افراد بدون در نظر گرفتن ویژگی های خاص شهرت وارد عمل شده و از این مهم تر مدام به دنبال شهرت هستند و نه شهرت به دنبال آن ها.
بنابراین این افراد چون بیشتر در رسیدن به قله شهرت می اندیشند، طبیعی است که کمتر موانع و معایب فرارو یا احیانا محاسن اصلی شهرت را می بینند.
۲) افرادی که زود به شهرت می رسند، ولی دیر در جامعه جا می افتند.
شمار این گونه افراد نیز در زمینه های مختلف گفتمان شهرت اندک است چرا که شهرت در اغلب مواقع به طور نسبی به وجود میآید; بنابراین این گونه افراد در وهله اول کمتر مورد توجه قرار می گیرند و در ثانی به خاطر شرایط منحصر به فردی که دارند، سیر شهرت آن ها نسبی بوده یا احیانا بعد از حیات خویش تراوش و زنده می گردد. اما تثبیت این گونه شهرت ها همان طوری که ذکر آن رفت، قطعی است.
۳) افرادی که دیر مشهور می شوند و دیر هم این گفتمان را از دست می دهند.
این گونه افراد هر چند صباحی در دنیا می زیند و بعد ترک دنیا می کنند، ولی افکار و عقاید آن ها فقط مختص به آیندگان است و توجه و تامل در افکار و آرای آن ها بستگی به نوع و روند و شرایط زمانی و مکانی آیندگان دارد. کما این که خیلی از این گونه افراد قرن ها می گذرد، ولی شرایط ایجاد و رشد افکار آن ها به وقوع نمی پیوندد. اما در هر حال این گونه افراد برای همیشه در تاریخ بشر خواهند ماند.
۴) دسته چهارم افرادی هستند که شهرت را به طور نسبی و به بیانی گام به گام یا پلکانی به دست میآورند. این گونه افراد به دو گروه تقسیم می شوند: گروه اول کسانی هستند که بیشتر در حوزه های اقتصادی خود را نشان می دهند و چون اقتصاد در زندگی اجتماعی مردم بسیار حیاتی و موثر است.
بنابراین خواه ناخواه چون این گونه افراد پول دار یا به بیانی متمول می شوند و پول نیز امروزه نیاز حیاتی و معیشتی مردم است لذا فرد مشهور با هر برنامه و نگاهی که نسبت به جامعه داشته باشد باز ورد زبان می افتد و در هر حالتی چه بد و چه خوب نامدار می گردد.
گروه دوم افرادی هستند که علا وه بر حوزه های اقتصادی، در حوزه های دیگر اعم از فرهنگی و اجتماعی و... خودی را نشان می دهند ولی نوع نگاه و پردازش شهرت آن ها نسبت به خود و جامعه بسیار سالم و مفید و موثر است.
بنابراین چون این گونه افراد علا وه بر حوزه های اقتصادی در حوزه های فرهنگی و اجتماعی و... نیز به شهرت می رسند و چون تاثیر ویژگی های فرهنگی و اجتماعی در ابعادی با حوزه های اقتصادی هم خوانی دارد و به صلا ح جامعه است لذا پیامد شهرت این گونه افراد بیشتر به شکل و حالتی خوب جلوه می نماید.
حسن کلا م این که شهرت در هر شرایطی چون یک مقوله اجتماعی به حساب می آید، خوب است ولی به شرطی که رویکرد آن نسبت به جامعه خوب باشد و البته در هر شرایطی نیز می تواند بد باشد، اگر رویکرد آن نسبت به جامعه بد جلوه نماید.
مهم تر این که شهرت به تنهایی مهم نیست، بلکه نگرش و پردازش صحیح و اصولی به آن و حفظ کردن آن در قالبی منطقی مهم تر از هر چیز دیگری است.
نویسنده : عابدین پاپی
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید