جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

روز داوری


روز داوری
نمی دانم نوشتن از واقعه ای که یک هفته از وقوع اش گذشته تا چه اندازه ضروری و مفیدباشد. از طرفی نمی توانم در برابر فاجعه ای که برای یکی از خواهران ام رخ داده و هر لحظه و هر فرصت در کمین دیگر خواهران جوان ام است یا برایشان رخ داده سکوت کنم.
در کشوری که به نام دین و به اسم اسلام و عدل علی حکومت می شود، دختر بی دفاع دانشجو برای آنکه به خیل عظیم قربانیان شهوت پرستی مدعیان دینداری و ظاهر الصلاحان بی صلاحیت نپیوندد از آبرو و حیثیت اش دفاع کرده و حالا به غضب قاضی نماها و توجیه گران به ظاهر مسلمان نامسلمانی گرفتار آمده است. سکوت نمی کنیم، که جایز نیست سکوت و علی (ع) بالاتر از این گفت وقتی خلخال از پای زن یهودی باز کردند.
و بازهم نمی دانم نوشتن و گفتن از این واقعه در جایی و مملکتی که اتفاقا این یکی از میان ده ها هزار داستان مشابه به تصویر درآمده چه دردی دوا می کند.
حکایت غریبی است ، آنکه برای دفاع از خود و تن ندادن به خواسته ای نامشروع مدرکی مستند دست و پا کرده به بند می افتد و اینجاست که سکوت ام را می شکنم، نکند دختر دانشجویی که به جرم دفاع از خود و تن ندادن به خواسته نامشروع به بند کشیده شده به سرنوشت زن جوانی که در بازداشتگاه امربه معروف و نهی ازمنکر به جرم تن ندادن به خواسته نامشروع کسانی جانش را از دست داد دچار شود؟
چه می گویم؟ چطور می شود در کشوری و زیر سایه حکومتی که حتی سیاست اش هم عین دیانت اش است چنین ناروا بر زن مسلمان اش روا شود؟ مگر آنکه دیانت اش از این جنس باشد که :
زیان کسان از پی سود خویش، بجویند و دین اندرآرند پیش می گویند دانشجویان سناریوسازی کرده اند و استاد را به دام انداخته اند و رسوایی به بار آورده اند قبل از آنکه اتفاقی بیافتد.
دیگر قرار بود چه اتفاقی بیافتد؟ برای بعضی مسوولان آنقدر قضیه تکراری و عادی است که وقاحت اش از یاد رفته و پیش پا افتاده و ناچیز می نماید. و مگر هرروز هزاران دختر و پسر جوان این مملکت فقط به جرم آنکه از نظر بعضی ها ظاهر مناسبی ندارند و ممکن است با این ظاهر نامناسب عده ای دیگر را به گناه بیاندازند به داخل ماشین های شیشه دودی طرح ارتقاء امنیت اجتماعی هدایت نمی شوند و به همین دلیل گناه نکرده سخیف ترین رفتار و گفتار برخی مجریان طرح را تحمل نمی کنند؟ راستی مدعیان ارتقاء امنیت اجتماعی کشور نمی توانستند استاد خطاکار را قبل از ارتکاب خلاف هدایت کنند؟ مگر ادعایشان این نیست که با عملکرد مشعشع شان جلو بخش عمده ای از خلاف و بزهکاری های اجتماعی را می گیرند؟
به حال کشوری که ظاهر و صورت افراد ملاک قضاوت در مورد درستکاری یا خلافکاری آنان است باید گریست، و به حال خودمان و به حال دختران جوان و معصوم ایرانی که چنین هتک حرمت و حیثیت می شوند و فریادرسی نیست.
دختر بی گناه دانشجو و دوستان اش به دلیل آنکه باطن زشت ظاهرسازی های مدعیان ایمان و پرهیزکاری را رسوا کرده اند متهم و بازداشت می شوند، و درگوشه ای دیگر مقامی رسمی هرروز و هرساعت مشغول افشاگری های بی سروته و دروغ بستن به این و آن است و کسی دم برنمی آورد. طعم شیرین عدل علی و مهرورزی به بندگان خدا را چه خوب چشاندید به این ملت.
قرار نیست سکوت کنم، اما لحظه ای تامل می کنم، دوستان لحظه ای تامل کنید، چه می کنیم؟ با ما چه می کنند؟ اتفاقاتی از این دست به مراتب تاسف بارتر را شاهد بوده ایم، در حد توان مان به آن ها پرداخته ایم، و بعد اتفاقی دیگر و چند روزی مشغول آن اتفاق و همینطور تکرار و تکرار. گویا دیگر عادت کرده ایم و عادت مان شده که بلایی بر سرمان بیاید و چند روزی پی گیری و بعد چه می شود؟ پرونده هایی که فعلا به ضرب و زور اقتدارگرایان در کنجی خاک می خورند،‌ سرانجام پرونده کوی دانشگاه و ضرب و شتم و هتک حرمت دانشجویان به کجا رسید؟ موضوع ستاره دار شدن و محرومیت دانشجویان از ادامه تحصیل و تکلیف دانشجویان بلاتکلیف چه شد؟ پرونده مرگ دخترپزشک همدانی در بازداشتگاه امربه معروف و نهی ازمنکر هنوز باز است؟ موضوع هتک حرمت دختر دانشجو به دست مسوولان حراست دانشگاه کرمانشاه چه شد؟ دانشجویان زندانی دانشگاه امیرکبیر که به قهر و غضب رییس دولت گرفتار آمدند چه می کنند؟ بازهم بگویم؟
تعجب آورتر و تاسف بار تر اینکه آنان که هرروز و هر ساعت به کار موعظه و نصیحت مومنین مشغول اند و اصلا از همین راه ارتزاق می کنند نمی بییند و نمی شنوند در کشوری که قرار بود به نام دین و تحت لوای پرچم اسلام ناب محمدی حکومت برقرار شود چه می گذرد. ای کاش آنها که در کار داور اصلی دغل کاری می کنند ذره ای به آنچه خودشان می گویند و ازآن دم می زنند اعتقاد داشتند، ای کاش روز داوری را باور داشتند.
نویسنده : سیدشهاب الدین طباطبایی
منبع : امروز


همچنین مشاهده کنید