جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


گرسنگی، بحران جدید دنیا


گرسنگی، بحران جدید دنیا
از هر هفت نفر جمعیت جهان، یک نفر گرسنه می خوابد. در مجموع ۸۵۰ میلیون نفر، غذای کافی برای خوردن ندارند. قیمت مواد غذایی در طول سه سال گذشته همواره افزایش یافته است و در صورت ادامه این روند وقوع جنگ ها و انقلابها برای رفع گرسنگی نزدیک خواهد. اما دلیل این بحران چیست و چطور می توان آن را مهار کرد؟ سال ها بود که قیمت مواد غذایی نسبتاً ثابت مانده بود. اما در طول سه سال گذشته، قیمت ها به شدت افزایش داشته است. قیمت ذرت، گندم و برنج نزدیک به دو برابر (۱۸۰ درصد) شده است. آمارها نشان می دهند که قیمت مواد غذایی در دو ماه گذشته رشد تصاعدی داشته است: برنج ۷۵ درصد و گندم و ذرت تا ۱۲۰ درصد گران تر شده اند.
● علت چیست؟
گرانی مواد غذایی در واقع برایند چند عامل است. نخستین و مهم ترین دلیل آن را می توان رشد ۷۵ میلیونی جمعیت جهان در هر سال دانست. تولید محصولات کشاورزی اما نه تنها متناسب با رشد جمعیت افزایش نمی یابند، بلکه بخش قابل توجهی از آنها نیز در اثر بلایای طبیعی همچون طوفان و سیل از بین می روند. به گزارش دویچه وله چین، کشوری که با هر تکان دنیا را به لرزه می اندازد رئیس «سازمان خواروبار و کشاورزی سازمان ملل متحد» (FAO) ، مهم ترین عاملی را که موجب کمبود مواد غذایی و افزایش قیمت آن در سراسر دنیا شده است را رشد اقتصادی بسیار سریع کشورهایی همچون هند و چین می داند. افزایش درآمد مردم در این کشورها یا کشورهایی همچون برزیل و اندونزی، به آنها اجازه می دهد که گوشت و شیر بیشتری مصرف کنند. برای تولید هر کیلو گوشت گوساله، شش کیلو ذرت احتیاج است. برای این که گوشت مردم تأمین شود، هر روز از مساحت زمین های کشاورزی کاسته می شود و به مساحت چراگاه ها افزوده، بدون توجه به این که ارزش غذایی محصولات کشاورزی بیشتر از گوشت است. بر اساس محاسبات «مؤسسه بین المللی الگوی تغذیه واشنگتن» (IFPRI) ، تقاضا برای گوشت تا سال ۲۰۲۵ دو برابر خواهد شد. چین باید حدود یک چهارم از مردم جهان را سیر کند و این در حالی است که این کشور تنها ۷ درصد از سطح قابل کشت زمین های جهان را در اختیار دارد. وضعیت هند هم به همین صورت است. هر دو کشور بخش اعظم مواد غذایی مورد نیاز خود را وارد می کنند.
● قیمت نفت، مشکلی فزاینده
افزایش بهای نفت خام را می توان عامل دیگری دانست که هزینه های تولید را افزایش می دهد. علاوه بر آن، این افزایش قیمت، خودروداران و خودروسازان را به سمت استفاده از سوخت های غیرفسیلی هدایت می کند. دومینیک اشتراوس کان، رئیس صندوق بین المللی پول، تبدیل زمین های کشاورزی به محصولاتی که برای تولید سوخت بیو از آنها استفاده می شوند را «جنایت بر ضد بشریت» می داند. بر اساس محاسبه کارشناسان، غله ای که برای تولید یک باک سوخت اتانول مورد استفاده قرار می گیرد، می تواند نیاز غذایی یک سال یک انسان را تأمین کند. IFPRI معتقد است که برنامه پیشنهادی نهادهای مدافع محیط زیست، مبنی بر دو برابر کردن استفاده از سوخت های بیو تا سال ،۲۰۲۵ خود به تنهایی قیمت مواد غذایی را ۷۲ درصد افزایش خواهد داد.
● دود این گرانی به چشم چه کسی می رود؟
«به چشم همه. این یک بحران بین المللی است» . این نظر یک مؤسسه مدافع محیط زیست است. البته به عنوان مثال، مردم آلمان با گران شدن نان، دچار سوء تغذیه نخواهند شد. اما برای حدود یک میلیارد انسانی که در حال حاضر در سراسر جهان، با روزی کمتر از یک دلار روزگار می گذرانند، گران شدن مواد غذایی، دست وپنجه نرم کردن با مرگ است.
● آیا این یک بحران کوتاه مدت است؟
یک مسأله برای کارشناسان محرز است و آن هم این که مشکل کنونی، یک بحران کوتاه مدت نیست، بلکه معضلی جهانی و ریشه دار است. اشتاین بروک، وزیر دارایی آلمان، می گوید: «نمی توان این بحران را یک پدیده گذرا دانست، زیرا کمبود مواد غذایی این پتانسیل را دارد که به مشکلی اساسی با ابعاد گسترده در زندگی کشورهای در حال توسعه و جهان سوم تبدیل شود». سازمان جهانی تغذیه پیش بینی می کند که قیمت مواد غذایی در ده سال آینده همچنان روند صعودی داشته باشد.
● چه اقدامات کوتاه مدتی می توان در دوره بحران انجام داد؟
اولین اقدام، تزریق پول است. ۸۵۰ میلیون انسان در سراسر جهان مشکل تغذیه دارند. بانک جهانی خطر بروز ناآرامی های خشونت آمیز را در ۳۳ کشور گوشزد کرده است. به همین دلیل بانک جهانی و صندوق بین المللی پول از کشورهای ثروتمند خواسته اند تا برای کاستن از این بار گرانی بر دوش کشورهای فقیر، مبلغ ۵۰۰ میلیون دلار کمک کنند. رئیس صندوق بین المللی پول اما معتقد است: «در شرایط کنونی انسان ها بیش از پول، به مواد غذایی نیاز دارند. مشکل این است که مواد غذایی وجود ندارد». گروهی از کارشناسان، این کمک مالی را تنها قطره آبی بر سنگ تفته می دانند که تنها بخش کوچکی از مشکل را حل می کند. آنها در مقابل خواستار تغییر ساختگی قیمت ها هستند. به زعم این کارشناسان بهتر است سیاست های اشتغالزایی در دستور کار قرار گیرند تا سطح رفاه عمومی جوامع فقیر افزایش یافته و فشار قیمت ها بر مردم تعدیل شود.اما چاره اساسی چیست؟ بایستی سهم بیشتری از کمک ها به کشورهای در حال توسعه، در بخش کشاورزی سرمایه گذاری شود. شویبله، رئیس «سازمان جهانی مبارزه با گرسنگی»، خواستار آن است که سهم بیشتری از کمک ها به کشورهای در حال توسعه، در بخش کشاورزی سرمایه گذاری شود. او می گوید: «سال هاست که ما از روند رو به کاهش زمینه های روش های بهینه آبیاری، تحقیقات و مشاوره در بخش زراعت در کشورهای در حال توسعه گلایه می کنیم. این روند باید معکوس شود» یک نسل پیشتر هم انسان با بحران مواد غذایی روبه رو شد. با به کارگیری کودهای کشاورزی، آفت کش ها و بذرهای اصلاح شده، تولید محصولات رشد چشمگیری پیدا کرد که حاصل آن اصطلاحاً «انقلاب سبز» نامیده شد. حال برخی کارشناسان، انقلاب سبز دوم را پیشنهاد می کنند و آن هم استفاده از فناوری ژنتیک برای افزایش تولید محصولات کشاورزی است، هرچند که انقلاب سبز دوم هم از سوی گروهی دیگر مورد انتقاد قرار می گیرد.
● تجارت سلاح از عوامل تشدید فقر و گرسنگی
از سوی دیگر بر اساس آمار و گزارش های سازمان ملل متحد ، افزایش فقر و گرسنگی در جهان نتیجه مستقیم ساختار اقتصاد جهانی ، پیشینیه استعمارگری و تصمیمات سیاسی است که امروزه اتخاذ می شود. پانزده درصد جمعیت جهان از گرسنگی و فقر رنج می برند و حدود یک میلیارد نفر نیز با درآمد کمتر از یک دلار در روز زندگی می کنند. در این گزارش امده است خرید و فروش سلاح یکی از عواملی است که در بروز فقر و گرسنگی نقش به سزایی دارد. مدافعان صادرات اسلحه ادعا می کنند تسلیحات برای حفظ و برقراری امنیت لازم است اما در واقع دسترسی به تسلیحات اغلب موجب بروز درگیری ، ناارامی و مشکلات بیشتر می شود. برای مثال جریان ورود سلاح به، کلمبیا و ترکیه تأثیر فاجعه باری بر امنیت انسانی جمعیت کثیری از غیر نظامیان داشته ، به اقتصاد داخلی لطمه زده و بسیاری را اواره کرده است. در این میان کشورهای فقیر بدون در نظر گرفتن این مسئله که ایا جنگ و درگیری واقعی در حال رخ دادن است یا خیر ، برای خرید اسلحه به صرف هزینه های مالی گزافی ترغیب می شوند که این هزینه ها می توانست صرف خدمات بهداشتی و آموزشی شود. به گزارش نووستی، پاکستان برای مثال ، هزینه هایی گزافی را به جای اینکه صرف خدمات بهداشتی و اموزشی کند به امور نظامی اختصاص می دهد. دولت های کشورهای تولید کننده سلاح مانند انگلیس از شرکت های سازنده سلاح می خواهند سلاح هایشان را به سمت کشورهای فقیر سرازیر کنند. «تونی بلر» نخست وزیر پیشین انگلیس در سال ۲۰۰۱ ، در انعقاد موفقیت آمیز قرارداد فروش سیستم نظامی کنترل ترافیک هوایی به «تانزانیا» به ارزش بیست و هشت میلیون دلار نقش به سزایی داشت و این در حالیست که نیمی از جمعیت تانزانیا به آب اشامیدنی سالم دسترسی ندارد. شرکت های تسلیحاتی در سال ۲۰۰۲ میلادی نیز با حمایت دولت انگلیس توانستند قرارداد فروش هواپیماهای شکاری به هند را به ارزش یک میلیارد دلار به امضا برسانند. بنابراین گزارش ، تجارت اسلحه نقش بسزایی در بروز فقر و تشدید ان دارد ، امنیت انسانی را تضعیف می کند و موجب بروز مناقشاتی می شود که از طریق نظامی حل و فصل خواهد شد.
منبع : روزنامه ابرار اقتصادی


همچنین مشاهده کنید