شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

دیپلماسی فرهنگی و نقش آن در پیشبرد منافع ملی


دیپلماسی فرهنگی و نقش آن در پیشبرد منافع ملی
اندوخته‌های انسان‌هایی با شاخصه‌های فرهنگی، مطالعات، پژوهش‌ها و سفرهایی است که در این عالم خاکی داشته و کوشیده، با ملل، سنن و فرهنگ‌های گوناگونی آشنا و برداشت‌ها ژرف و عمیقی از آنها را به شیوه ای هنرمندانه به اجتماع عرضه دارد. هر انسانی که چند صباحی در این جهان قدم زند و افکار بکر خود را سامان بخشد و خود را ایرانی بداند همواره یک احساس عجیبی را در خود می‌یابد و آن اینکه چرا این سرزمین کهن در اذهان جامعه بین المللی و مردم سایر ملل با آنچه که واقعیت این جامعه فرهنگی است تفاوت فاحشی دارد؟ چرا تصویر ایران در اذهان سایر کشورها مخدوش است؟ ایران در گذشته نیز نویسندگان ادبیات و هنر تاریخ جهان همواره مهد علم و دانش، مهد هنر و نوع دوستی و زیبایی و امپراطوری قوی برگفته از منش های شاعران و اندیشمندان بزرگانی چون حافظ، خیام، ابوعلی سینا، جهاندارانی همچون کوروش و داریوش عرفایی چون عطار و مولوی .... بوده است.
ایران در پس پرسپولیس، پاسارگاد، چغا زنبیل همواره عظیم و بیاد ماندنی است و حال، همین اینک ایران چرا و چگونه در اذهان رسانه‌ای این عالم با تبعیض، تعصب، خشونت، ترور، سلاح کشتار جمعی و مترادف با عراق، افغانستان، تاجیکستان و.... هزار و یک کشور عقب مانده دیگر شده است.
واقعا با این فضا می‌توان با رسانه‌های بزرگ بین المللی ارتباط برقرار کرد، با چنین تصویری می شود سخن از فعالیت فرهنگی راند و یا درباره توسعه صادرات، جلب حمایت سیاسی و گسترش مناسبات همه جانبه فکر کرد. واقعا می شود در پی جلب توریسم بود. باید اذعان داشته باشیم که تصویر ایران کنونی متفاوت است برای کسانی که با ایران آشنایی ندارند و به ایران سفر نداشته‌اند، آری تصویری نامبارک است که هر آینه فاصله این مهد فرهنگ و تمدن را با عالمیان افزون و افزونتر می‌نماید.
به راستی چرا این‌گونه از فرهنگ تهی شده‌ایم که حتی دلایل این واقعه تلخ را به سختی می‌توانیم رویت کنیم. چگونه شده است که این واقع رخ داده و این جامعه فرهنگی همچنان در کلافی سردرگم به دنبال مواد خود است و همچنان منابع، نیرو، امکانات این مرز و بوم بنام فرهنگ و فرهنگ‌سازی در پس این هیاهوی عالمین محو و بی اثر و سرگشته می‌نمایند.
این گزارش نیز در پی علل این واقعه ناگوار تلاش می نماید به عامل مهمی به نام دیپلماسی فرهنگی در سطح بین المللی بپردازد تا نقطه‌های عطف یک حرکت همه جانبه فرهنگی را که زیربنا و بسترساز عطف و غرور ملی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی این مرز و بوم محسوب می شود به عالمیان رخ بنماید و به تجزیه و تحلیل نقادانه مقوله فرهنگ و فرهنگ سازی بپردازد. امید است در نیل به آن موثر و موفق باشد.
● تعریف دیپلماسی فرهنگی:
منظور از دیپلماسی فرهنگی تلاش برای درک، مطلع ساختن، مشارکت دادن و تأثیرگذاردن بر مردم دیگر کشورها است. بر اساس تعریفی دیگر، دیپلماسی فرهنگی تبادل ایده ها ،اطلاعات، هنر و دیگر جنبه های فرهنگ میان ملت‌ها به منظور تقویت تفاهم متقابل است، دیپلماسی فرهنگی در واقع تأمین منافع ملی با استفاده از ابزارهای فرهنگی است.
پیشبرد منافع ملی با بکارگیری ابزار فرهنگی ممکن است نتواند جایگزین سایر ابزارها همانند ابزارهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و.... بشود اما می‌تواند مکمل آنها باشد. امروزه حتی قوی‌ترین کشورها نیز ترجیح می‌دهند تا آنجایی که ممکن است از شیوه های فرهنگی برای تأمین منافع خود استفاده نمایند تا سایر اهرمها.
به همین دلیل استفاده از ابزارهای فرهنگی در پیشبرد منافع ملی امری عادی و جا افتاده محسوب می شود.
● تاریخچه دیپلماسی فرهنگی در تاریخ ایران
استفاده از ابزار دیپلماسی فرهنگی در تاریخ ایران سابقه طولانی دارد ایرانی‌ها هر زمان در جنگ نظامی شکست خورده و سرزمین‌شان اشغال شده است و حکام بیگانه بر آنها حکم رانده‌اند همانند دوران مغول یا پیش از آن در دوره حمله اسکندر، به تدریج توانسته اند اشغالگران را در فرهنگ خود جذب و هضم نمایند و خودی سازند تا آنجا که قدرت خارجی به اهرمی برای پیشبرد منافع ملی آنها تبدیل شده است.
این نگرش نشانگر عظمت فرهنگ و تمدن ایران است که حتی قدرت های غالب نظامی را نیز به لحاظ فرهنگی مغلوب ساخته است و یا در دوران اسلامی، برخلاف اعراب که اسلام را به زور شمشیر گسترش دادند، ایرانیان از طریق روابط فرهنگی و تجاری به گسترش اسلام در آسیای مرکزی و شرق آسیا مبادرت ورزیده‌اند.
● دیپلماسی فرهنگی در صحنه بین‌الملل
در عرصه بین الملل خودی و غیرخودی نیز عمدتا برحسب قرابت های فرهنگی تعریف می شود. تجربه نشان می‌دهد که اتحادیه‌های نظامی و اقتصادی عمر کوتاه‌تری داشته اند تا اتحادیه‌های فرهنگی.
اروپا با وجود وقوع جنگ‌های متعدد و خونین در آن به واسطه فرهنگ مشترک به سمت اتحاد پیش می‌رود. روابط استرالیا و آمریکا به واسطه فرهنگ مشترک مستحکم‌تر و پایدارتر از روابط ترکیه با آمریکا بوده که ملاحظات نظامی آنها را به هم پیوند زده است.
● دیپلماسی فرهنگی در ادیان
با دقت نظر در ادیان الهی متوجه خواهیم شد که دیپلماسی فرهنگی حتی مبانی دینی دارد، دقت در کتب آسمانی و قرآن کریم نشان می دهد که خداوند پیامبران خود را از میان کسانی انتخاب نموده است که افرادی خوشنام و مورد اعتماد مردم بوده اند. به عبارت دیگر قبل از بعثت تصویری از آنها در اذهان مردم وجود داشته است. این امر خود در جلب پیروان و حامیان بیشتر نقش را داشته است.
جان کلام اینکه اهمیت دیپلماسی فرهنگی در تأمین امنیت ملی و منافع دراز مدت یک کشور کمتر از دیپلماسی اقتصادی و سیاسی نیست. کشورهایی که از نظر نظامی و اقتصادی در موقعیت ضعیف‌تری قرار دارند نباید از اهمیت فرهنگ غافل شوند. چرا که امروزه افکار عمومی داخلی و بین المللی یک فاکتور مهم در تصمیم‌گیری سیاسی محسوب می شود. کشوری که بتواند با به کارگیری یک فعالیت فرهنگی منسجم، هماهنگ و حساب شده وجهه ملی بهتری از خود در عرصه بین المللی ارائه دهد و با وجود ضعف نظامی و اقتصادی کمتر در معرض تهدیدات امنیتی قرار خواهد گرفت.
● عوامل موثر در موفقیت استراتژی فرهنگی
۱) اولین نکته مهم در خصوص دیپلماسی این است که تصمیم گیرندگان سیاسی نسبت به اهمیت استراتژیک آن متقاعد شوند. این تفکر باید در اندیشه نخبگان سیاسی پدید آید که چگونه وجهه ملی در انظار عمومی جهان بر امنیت و منافع ملی تأثیر می گذارد و به میزانی که وجهه ملی تخریب گردد منافع و امنیت ملی نیز تضعیف می گردد. لذا باید وجهه ملی و ضرورت اتخاذ دیپلماسی فرهنگی به سطح نگرش استراتژیک نخبگان راه یابد.
۲) دومین عامل این است که استراتژی فرهنگ نه تنها موافقین خود را هدف قرار می‌دهد بلکه مخالفین را نیز هدف قرار می‌دهد. بنابراین دیپلماسی فرهنگی باید بیشتر در کشورهایی مورد اجرا گذاشته شود که تصویر منفی از ایران دارند .
۳) در استراتژی فرهنگی همواره سوژه در محیط فرهنگی متفاوتی زندگی می‌کند و به ارزش‌های متفاوتی معتقد و با آنها مأنوس است بدون توجه و بذل احترام به ارزش‌های مورد قبول وی ارائه ارزش‌های مورد قبول خود امکان‌پذیر نیست. نمی‌توان ارزش‌های دیگران را سراسر رد نمود و انتظار پذیرش ارزش‌های خود را از آنها داشت.
۴) چهارمین عامل موفقیت استراتژی فرهنگی، هماهنگی بین بخشی و تمرکز در تصمیم‌گیری است. نه تنها هماهنگی میان بخشی ضروری است بلکه هماهنگی این بخش‌ها با سایر وزارتخانه‌هایی که به نوعی در مسائل خارجی مشارکت دارند لازم است.
۵) ضرورت هماهنگی حتی در خصوص نهادهای داخلی نیز صادق است. ایران امروز زیر ذره بین قرار دارد و هرگونه خبر منفی در خصوص آن در سطح وسیعی پوشش داده می شود.
۶) امروزه تفکیک میان مخاطب داخلی و خارجی نیز در دنیای ارتباطات امکان‌پذیر نمی باشد و ارتقای تکنولوژیکی اطلاعات این فاصله را محو کرده است. شاید از نظر مقامات سیاسی این تفکیک قبال انجام باشد، اما رسانه های جمعی که اخبار کشورها را پوشش می‌دهند چنین تفکیکی قائل نمی‌شود لذا در موضعگیری‌ها مخاطبین داخلی و خارجی به طور یکسان خطاب قرار می گیرند.
۷) آخرین نکته‌ای که باید در این بخش مورد تأکید قرار گیرد این است که دیپلماسی فرهنگی عامه مردم را هدف قرار می‌دهد. لذا کار درجه اول باید از طریق ابزاری صورت پذیرد که بیشترین مخاطب عام دارند؛ از قبیل تلویزیون، روزنامه‌ها، سایت‌های اینترنتی پربیننده، زمین‌های ورزش‌هایی که در کشورها طرفداران بیشتری دارند، کالاهایی که به طور روزانه مصرف می شود و... اما یک شیوه مفیدتر هدف قراردادن نخبگان فرهنگی و کسانی است که خود بر جامعه تأثیر گذارند.
● نظری اجمالی بر عناصر اصلی دیپلماسی فرهنگی
الف) اقتصاد و دیپلماسی فرهنگی
بخش اقتصادی و توریسم از جمله بخش‌هایی است که سریع‌تر از دیگر بخش‌ها از چگونگی وجهه ملی تأثیر می پذیرد به همین خاطر باید نسبت به این موضوع حساس‌تر باشیم. بخش تجاری اعم از خصوصی و دولتی باید در پیشبرد استراتژی فرهنگی به منظور بهبود وجهه ملی در خارج مشارکت نماید. این مشارکت به سه شکل باید صورت پذیرد: یکی از مشارکت ملی بخش‌های تجاری ، این بخش‌ها باید بخشی از بودجه تبلیغاتی خود را به تبلیغات فرهنگی برای بهبود وجهه ملی اختصاص دهند. دوم در بروشورهای تبلیغاتی که برای کالاهای خود تهیه می‌کنند و یا در تبلیغات روی کالاهای صادراتی تا جایی که ممکن و مطلوب است از جذابیت هایی ایران به نحو زیبایی استفاده کنند. سوم بخش تجاری خصوصی و نه دولتی شاید وسیع ترین شبکه را در سراسر جهان داشته باشد و از این طریق تأثیر گذارتر خواهد بود.
علاوه بر این به واسطه تبلیغات منفی دهه‌های گذشته علیه ایران اعتماد کافی نسبت به مجاری رسمی وجود ندارد و افراد ترجیح می‌دهند به آن نزدیک شوند.
بررسی‌ها نشان می‌دهد افزایش فرصت‌های سفر به ایران و انجام تبلیغات توریستی در شبکه‌های تلویزیونی بین‌المللی یکی از اقداماتی است که می‌تواند تأثیر بسزایی در اهداف دیپلماسی داشته باشد. بدیهی است در این خصوص اتخاذ سیاست‌های مناسب و آموزش شهروندان برای برخورد شایسته با توریسم ضروری است.
و نکته قابل طرح آنکه موفقیت یک استراتژی مستلزم آن است که به خوبی تنظیم شده باشد، از بودجه کافی برخوردار باشد و برای یک دوره زمانی طولانی به طور مداوم پیگیری شود.
ب) محافل علمی و دانشگاهی
محافل علمی از جمله بخش هایی هستند که از طریق برگزاری همایش، پذیرش دانشجو، شرکت در همایش‌های بین المللی، چاپ کتاب و نشریه و... می توانند نقش موثری در دیپلماسی فرهنگی و تصویرسازی ایفا نمایند. در این خصوص نکات ذیل قابل توجه می باشد:
۱) در صورتی که کنفرانس های فرهنگی از سوی مجامع علمی معتبر برگزار گردد و نه سازمان‌های دولتی می‌تواند با استقبال بیشتری مواجه شود و در واقع سیستم دولتی نقش تأمین بودجه را داشته و سایر بخش های غیردولتی در امور پژوهشی- دانشگاهی در اجرای برنامه‌های فرهنگی نقش بسزایی داشته باشند.
۲) یکی از حوزه‌هایی که ایران تا کنون به نظر نمی رسد به درستی از آن بهره گرفته باشد تربیت نخبگان سایر کشورها از طریق فراهم آوردن فرصت های آموزشی است. بررسی‌ها نشان می‌دهد کسانی که از ایران فارغ التحصیل شده‌اند، برداشت بسیار مثبت‌تری نسبت به ایران دارند تا کسانی که در دیگر کشورها به تحقیق درباره ایران پرداخته اند.
در این راستا ذکر این نکته حیاتی است که هم اکنون این بورس‌ها سازمان یافته نبوده و اتباط دانشجویان پس از فارغ التحصیلی با ایران قطع می شود.
۳) از جمله اقداماتی که می توان انجام داد این است که دانشگاه‌های خصوصی تشویق به ایجاد شعبه‌هایی در کشورهای دیگر نمایند. همچنین موسسات خصوصی و دانشگاه ها باید تشویق شوند با موسسات مشابه در خارج ارتباط برقرار نموده و به تبادل استاد و دانشجو بپردازند.
۴) یکی از شیوه های ارتقا شناخت از دیگر کشورها تأسیس مراکز مطالعاتی دانشگاه های مشترک است. ایران باید مبانی قانونی لازم را برای تأسیس این قبیل موسسات فراهم آورد و در قالب آنها نه تنها به آموزش جوانان در داخل بپردازد بلکه به محوری برای تربیت نخبگان فکری در سطح منطقه تبدیل گردد.
۵) یکی از راه های گسترش تبادلات مردمی افزایش تبادل استاد و دانشجو است. برای مثال چین و ژاپن در شرق آسیا دو رقیب اصلی یکدیگر محسوب می شوند، اما ژاپن بیش از ۷۰هزار دانشجوی چینی پذیرفته است، هدف اصلی این کار چیزی نیست جز ایجاد وابستگی متقابل میان دو کشور و ایجاد وجهه مثبت در میان مردم چین از ژاپن تا در آینده با افزایش قدرت چین این خیل عظیم که در سمت‌های مهمی در آینده چین قرار می‌گیرند به دلیل علقه ایجاد شده به تهدید ژاپن نپردازند، بلکه به افزایش جایگاه و نقش ژاپن در داخل چین نیز کمک نمایند.
۶) یکی از حوزه‌هایی که در آن شدیدا کمبود احساس می شود، تأسیس مراکز مطالعاتی است که جهان پیرامون را به خوبی بشناسد و به مردم ایران به درستی معرفی نماید. شناخت مردم ایران از جهان خارج عمدتا از زاویه رسانه‌ای گروهی صورت می پذیرد. تصویر روزنامه‌ای از دنیا تصویر واقعی به نظر نمی‌رسد، روزنامه‌نگار محقق نیست که در جستجوی حقیقت باشد بلکه به یافتن عناوین جذاب و اخبار توجه برانگیز می‌اندیشد در صورتی که جامعه و تصمیم‌گیرندگان سیاسی و اقتصادی به نظرات کارشناسی و مبتنی بر داده‌های علمی نیاز دارند.
۷) جذب پژوهشگران و دانشمندان و اندیشمندان از طریق ایجاد مراکز علمی به گونه‌ای که برجسته‌ترین محققین در آن حضور داشته ‌باشند تا بواسطه آنها بهبود وجهه ملی ایران در نزد افکار عمومی جهان امکان پذیر باشد.
۸) ایجاد مراکز فرهنگی درخارج از کشور که بتوانند برنامه‌های فرهنگی به اجرا بگذارند ، تا از طریق این مراکز امکان تهیه فیلم ، موسیقی،‌کتب، و مجلات ایرانی میسر گردد. مهم‌ترین عامل در این روند میزان دستیابی مقوله تاثیرگذاری این فعالیت‌ها بر ارتقاء‌ وجهه ملی است. در واقع باید دید میزان تاثیرگذاری فعالیت‌ها بر اقشار نخبه و تاثیرگذار جامعه بیشتر بوده است یا بر افراد تاثیرپذیر جامعه .
بدیهی است افراد تاثیرگذار بر جامعه خود منبعی از الهامات فرهنگی خواهند بود.
برای صدق این دیدگاه نیم نگاهی بر فعالیت‌ موسسات فرهنگی تحت نظارت نخبگان فرهنگی کشورهای متخاصم بیان کننده آن است : که چه حجم تبلیغاتی وسیعی متوجه کشور است که بر علیه ایران ابراز وجود نموده‌اند.
ج) گسترش ارزش‌های ملی
گسترش ارزش‌های ملی یکی از اهداف اصلی دیپلماسی فرهنگی است. یکی از راه‌های پیشبرد ارزش‌ها، یافتن ارزش‌های مشابه در دیگر فرهنگ‌ها و پیوند زدن میان آن‌ها است. برای مثال جامعه ژاپن یک جامعه صلح‌گرا ، با مردم آرام و در عین حال احساساتی است در این جامعه ارزشها که به تفاهم و گفت‌وگو و مدارا مرتبط است راحت‌تر قابل گسترش است . بدیهی است تاکید بر ارزش‌های ناهمگون و ناسازگار با ارزش‌های پذیرفته شده یک جامعه نتیجه عکس خواهد داد . این به معنی کنار گذاشتن ارزش‌های خودی نیست هر فرهنگ و تمدنی در برگیرنده ارزش‌های گوناگونی است که هر چیز به جای خویش نیکو است و این به معنی کنار گذاشتن ارزشهای مورد قبول خود و هضم شدن در برابر دیگران نیست بلکه استفاده از عناصر فرهنگی به منظور ارتقاء منافع و امنیت ملی است. در این راستا نکات ذیل قابل بررسی است:
۱) یکی از ایرادات اساسی این است که ما تعریف مشخصی از ارزش‌های مورد قبول خود نداریم،‌اگر چه به عنصر اسلام تاکید می‌ کنیم. اما در خصوص این که اسلام شامل چه ارزش‌هایی می‌شود و نسبت آن با ارزش‌های مورد قبول دیگر کشورها چیست؟ نیندیشیده‌ایم. هنوز موضع واحدی در خصوص حقوق بشر، دموکراسی، حقوق زنان و ... وجود ندارد، باید نسبت خود را با این امور تعریف کنیم.
۲) هنوز ارزش‌های خاص خود را که درصدد گسترش آنها هستیم، تعریف نکرده‌ایم، کشورهایی که بر گسترش دموکراسی و حقوق بشر و حقوق زنان تاکید می‌کنند، هر چند در سیاست خارجی ممکن است از آن استفاده ابزاری نماید اما در داخل حداقلی از آن حقوق را محقق نموده‌اند و جامعه نیز به درست یا غلط نسبت به وجود آن در جامعه خود اعتقاد دارد و به همین دلیل از پیشبرد آن در خارج حمایت می‌کنند. در واقع ما باید به این پرسش پاسخ دهیم که چه ارزش‌هایی را در داخل محقق ساخته‌ایم که در عرصه بین‌المللی در پی گسترش آن باشیم.
با برخورد صرفا سلبی نمی‌توان پاسخگوی چالش‌های موجود باشیم. نباید فراموش کرد که اسلام بسیار بیش از آنکه از طریق زور گسترش یابد از طریق گفتگو و تبادل آراء و تساهل و تسامع گسترش یافته است.
د) آموزش زبان فارسی
زبان از جمله ابزارهای مهم دیپلماسی فرهنگی است ، هر چه این ابزار در اختیار افراد بیشتری قرار گیرد امکان بیشتری برای افزایش تفاهم و گفت‌وگو فراهم می‌آید. به همین دلیل گسترش زبان فارسی در جهان امری ضروری است، با گسترش زبان فارسی شرایط ذیل حاصل خواهد شد:
۱) دسترسی به تعداد بیشتری از افراد به منابع خبری ایرانی امکان پذیر است و وابستگی تعداد بیشتری مخاطب به منابع خبری غیر فارسی در مورد ایران کاهش می‌یابد.
۲) بسیاری از متون ادبی و تاریخی ایران به زبان‌های دیگر ترجمه نشده و شاید اساسا ترجمه آن به زبان‌های دیگر دشوار باشد با گسترش زبان فارسی امکان استفاده از منابع غنی فرهنگی و تاریخی ایران برای تعداد بیشتری میسر می‌گردد.
۳) تعامل و تفاهم بین فرهنگ‌ها و تمدن‌ها از طریق افزایش تعداد کسانی حاصل می‌شود که توان فهم فرهنگ‌ها و تمدن‌های دیگر را داشته باشند و این مهم بدون تسلط به زبان آن فرهنگ میسر نمی‌شود.
۴) این تصور که زبان انگلیسی برای شناخت دیگر فرهنگ‌ها کافی است تصویری اشتباه است. زیرا فراگیری زبان این امکان را فراهم می‌آورد تا شخص به طور دایم با یک فرهنگ در تماس باشد.
۵) در راستای آموزش زبان فارسی روش‌های فراگیری وجود ندارد، اما ما شاهد هستیم که در زبان انگلیسی این موضوع به خوبی مطالعه و تدوین شده است و حتی خودآموزهایی تهیه شده اما در خصوص زبان فارسی بویژه مکالمه، وضع بدین گونه نیست، بسیاری از زبان‌ آموزهای فارسی در مکالمه و شنیداری مشکل دارند و علت آن نیز عدم وجود سیستم‌های سمعی و بصری مناسب و ضرورت دسترسی به منابع زبان‌آموزی است.
۶) آموزش استادان زبان و ادبیات فارسی در داخل کشور به زبان انگلیسی تا بتوانند در خارج از کشور به تدریس زبان فارسی بپردازند. برنامه آموزشی دانشگاهی ما در تمامی رشته‌های فارسی باید بازار جهانی و ایرانی را برای اشتغال هدف قرار دهد.
۷) اعطاء بورس‌های یکساله، برگزاری مراسم‌های سخنرانی توسط اندیشمندان ایرانی در محافل فرهنگی خارج از کشور، پخش نوارهای سخنرانی اساتید و دانشمندان ایرانی با کمک به شرکت محققین و اساتید ایرانی برای شرکت در همایش‌های بین‌المللی،‌فرهنگی و فراهم آوردن امکانات برای فعالیت سازمان‌های غیردولتی در ایران ... از جمله اقداماتی است که در چارچوب دیپلماسی فرهنگی و تصویر‌ سازی قابل انجام می‌باشد.
و) اینترنت و تصویرسازی
امروز بخش زیادی از وقت جوانان صرف کار با اینترنت و جستجو در سایت‌های اینترنتی می‌گردد، از ویژگی‌های این جهان مجازی این است که ورود به آن و فعالیت در آن به اخذ ویزا، هزینه سنگین بلیط هواپیما، هتل و محل کار در خارج و هزینه‌های سرسام‌آور آن نیاز ندارد، در شرایط کمبود بودجه ، استفاده از شبکه‌های اینترنتی در راستای تصویرسازی دیپلماسی فرهنگی ارزان‌ترین راه تاثیرگذاری فرهنگی است. پیرامون مباحث سایت‌های اینترنتی می‌توان به نکات ذیل اشاره نمود:
۱) ایجاد موسسات آنلاین آموزش زبان فارسی و یا دانشگاهی آنلاین با رشته‌های گوناگون زبان فارسی و ادبیات فارسی، ایران‌شناسی ، اسلام‌شناسی می‌توان طیف وسیعی از افراد را در سراسر جهان با هزینه‌های کم و حتی به نحو سودآوری خطاب قرار داد.
۲) اقدام به اطلاع‌رسانی نسبت به سایت‌های مناسب فارسی در خارج از کشور که می‌تواند موجب افزایش مخاطب خارجی برای سایت‌های داخلی گردد، که خود بخود می‌تواند دنیای خارج را نسبت به ایران آگاه‌تر ‌سازد .
۳) یکی از اقداماتی که می‌تواند صورت پذیرد، ایجاد پایگاه‌های اطلاعاتی قوی و معتبر از ایران و زبان فارسی، به دیگر زبان‌های زنده دنیا بویژه زبان انگلیسی است. تا بتواند اطلاعات مفیدی از چهره ایران در اختیار جوینده‌های سایت‌های اینترنتی قرار دهد.
مهم‌ترین حوزه‌هایی که چهره ایران از آن تاثیر می‌پذیرد مطالبی است همچون حقوق بشر،‌ سیاست خارجی، تسلیحات کشتار جمعی، تروریسم و ... که می‌تواند با ارایه صحیح مطالب فوق موجب ارتقاء چهره مثبت فرهنگ ، ملت و کشور ایران باشد .
ه) تمرکز تصمیم‌گیری و هماهنگی
دیپلماسی فرهنگی به همکاری و همراهی مراکز متعدد نیازمند است و به همین خاطر مدیریت آن باید در عالی‌ترین نهاد اجرای کشور متمرکز باشد. دیپلماسی فرهنگی باید قبل از سیاستگذاری، در سایر حوزه‌های مرتبط مدنظر قرار گیرد چرا که زمینه‌ساز و پشتیبانی سایر سیاست‌ها، حتی سیاست‌های امنیتی و نظامی است .
بنابراین دیپلماسی فرهنگی نه تنها وزارت خارجه بلکه وزارت‌خانه‌های دفاع، ‌اطلاعات،‌کشور،‌آموزش و پرورش، آموزش عالی،‌فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی،‌ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ،‌شورای عالی انقلاب فرهنگی و قوه قضاییه را در بر می‌گیرد.
فرآیند فوق بیانگر آن است که نیل به اهداف دیپلماسی فرهنگی نیازمند یک استراتژی کلان است که باید در بالاترین مقام عالی کشور تعیین و تصویب گردد. با توجه به اینکه در سیاست خارجی، رئیس جمهور شخص پذیرنده میهمان خارجی است و مواضع سیاست خارجی کشور عمدتا بوسیله ایشان اعلام می‌شود و رابطه منطقی شایسته‌ای با سایر نهادها، سازمان‌ها و بخش‌های کلان کشور دارد، تمرکز ستاد دیپلماسی فرهنگی در نهاد ریاست جمهوری می‌تواند مفید باشد. و یا همچونان است که تمرکز این مرکز در دفتر رهبری باشد که می‌توان با طراحی ویژه‌ای مسولیت مرکز را به شخص رئیس جمهور که عهده‌دار وظایف اجرایی، سیاسی است واگذار نمود و نخبگان را در آن به عنوان یک مجمع عالی فرهنگی گرد هم آورد. بدیهی است وظیفه اصلی این مرکز مشورت دادن به بخش‌های مختلف در زمینه دیپلماسی فرهنگی و تاثیرگذاری بر برنامه‌های فرهنگی است .
البته ایجاد این مرکز بدان مفهوم نیست که همه باید یک صدا باشند بلکه چندصدایی خود نماد دموکراسی است، اما صداهای مختلف به نوعی باید بازگو کننده ارزش‌های ملی در راستای تامین منافع ملی و معقول و منطقی از نظر بین‌المللی باشد و ضمن آنکه ساختار تشکیلاتی که به این منظور در نظر گرفته می‌شود، باید بتواند با مقامات عالیرتبه ،‌دانشگاه‌ها، سازمان‌های غیردولتی و حتی بخش خصوصی تعامل داشته باشد.
ی) نقش وزرات امور خارجه
وزارت امور خارجه از طریق کارکنان خود بیشترین تماس مستقیم را با مخاطبین خارجی دارد، به همین خاطر مهم‌ترین نهادی است که می‌تواند نقش ارزنده‌ای در اصلاح وجهه ملی ایفا نماید، همان‌گونه که همگان آگاهند، وزارت امور خارجه تعداد زیادی نماینده در خارج از کشور دارد که همگی به نوعی نماینده فرهنگ و تمدن ایران ، محسوب می‌شوند، لذا می‌توان گفت؛ نمایندگان سیاسی و اداری مقیم خارج از کشور بیانگر چهره ملی‌اند.
بنابراین این افراد باید از توانایی ، شخصیت و فرهنگ بالایی برخوردار باشند و بتوانند یک تمدن کهن را نمایندگی کنند. آشکار است که این توانایی‌ها باید در داخل کشور رشد و پرورش یابد . سخن اصلی آن است که چگونه می‌شود با این نیرو معرفی فرهنگ نمود؟
۱) توجه و آشنایی به زبان فارسی، فرهنگ ،‌آداب و رسوم و تمام ویژگی‌های کشور خود و عنایت به فرهنگ و زبان دیگر کشورها.
۲) توجه دیپلماتها به اعمال خود؛ دیپلمات قبل از وظایف شغلی به فعالیت‌ فرهنگی اشتغال دارد و این فعالیت از زمان بسته‌بندی وسایل در داخل کشور تا سوار شدن بر هواپیما آغاز و به زندگی روزمره خود در کشور محل ماموریت ختم می‌شود .
۳) آموزش کوتاه مدت دیپلماسی فرهنگی برای کلیه دیپلمات‌ها این امکان را به آنها می‌دهد تا آنجا که ممکن است نسبت به مجامع و محافل فرهنگی بی‌تفاوت نباشد و از اقدامات و فعالیت‌های بخش‌های مختلف فرهنگی ارزیابی داشته باشند. از مباحث کلان گفت‌وگوی تمدن‌ها تا زبان آموزی و سمینارها و کنفرانس و محصولات فرهنگی ...
۴) ارتقاء سطح دانش و زبان آموزی دیپلمات‌های فرهنگی، همانطور که مشاهده شده است؛ ادارات فرهنگی اغلب بخش منزوی و دور افتاده تلقی می‌شوند و توجه کافی به آنها مبذول نشده است و به دلایلی نیروهای کیفی کمتری جذب آنها شده‌اند و یا نیروها از انگیزه کافی برای ارتقاء توانمندی‌های خود برخوردار نمی‌باشند، باید در جوار این مباحث به موضوع مدیریت و عدم تداوم نظام مدیریتی مجموعه‌ها یا ادارات فرهنگی اشاره نمود.
۵) ضرورت اطلاع‌رسانی به کارکنان وزارت امور خارجه پیرامون بخش‌های مهم فرهنگی داخل کشور و ایجاد فضای لازم برای آنها در مرکز جهت شناخت کامل وظایف ارگان‌ ها، سازمان‌ها و نهادهای فرهنگی و وزارتخانه‌ها و بنگاه‌های خصوصی‌ تا در هنگام انجام ماموریت‌های دیپلماتیک درخارج از کشور ، خصوصا در روابط فرهنگی موثر و اثر بخش عمل نمایند .
۶) اعزام افرادی برای زبان آموزی در کشورهای مختلف،‌ یکی دیگر از ضروریات است،‌فراگیری زبان‌های مهم پیش‌نیاز پیشبرد یک دیپلماسی فرهنگی است. آشکار است که آشنایی با فرهنگ و تسلط به زبان کشور هدف این پیغام را به مخاطب می‌دهد که شما برای فرهنگ این کشور احترام قائلید و بدون تعریف ناشی از ترجمه می‌توانید پیام خود را به مخاطب منتقل نمایید و پیام وی را درک کنید این امر نه تنها برقراری ارتباط با مردم کشور هدف را تسهیل می‌نماید بلکه طرف مقابل را نیز آماده شنیدن می‌سازد .
۷) پیرامون موضوع زبان، این تصویر که با استخدام یک کارمند محلی می‌توان مشکل آشنایی به زبان و فرهنگ را حل نماییم،‌برداشتی صحیح نیست زیرا فرهنگ باید ریشه در وجود شخص داشته باشد تا بتواند آن را معرفی نماید.
نویسنده: نبی سنبلی
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید