جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

پیامبر اعظم(ص) و عدالت اجتماعی‏


پیامبر اعظم(ص) و عدالت اجتماعی‏
«لَقَد اَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ واَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتابَ والمیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ؛(۱) ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و باآن‏ها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به عدالت قیام کنند.»
مطابق این آیه کریمه، در اسلام تحقق عدالت از اهداف مهم و اجتناب ناپذیر حکومت نبوی و به طور اساسی بعثت پیامبر(ص) است. ضرورت پرداختن به این مسئله از آن جهت است که بدون شک امروز نه تنها جامعه ما که جهان بشریت دست به گریبان پدیده زشتی به نام بی‏عدالتی و تبعیض است به طوری که حتی جوامع توسعه یافته نیز با وجود درآمدهای فراوان از بی‏عدالتی در توزیع آنها رنج می‏برند. برای مثال، در آمریکا در سال ۱۹۷۳ سهم یک پنجم خانواده‏های پایین جدول درآمدی، ۵/۵ درصد کل درآمد و سهم یک پنجم بالای جدول، ۱/۴۱ درصد کل درآمد بود و در سال ۱۹۹۱ سهم یک پنجم نخست به ۵/۴ و یک پنجم دوم به ۲/۴۴ رسید و این روند با مختصر تغییراتی ادامه دارد(۲)؛ یعنی هرچه، زمان پیش می‏رود توزیع درآمدها نامتوازن‏تر می‏شود. یا طبق آمار دیگری گرچه بین سال‏های ۱۹۷۳-۱۹۹۴ میزان سرانه تولید ناخالص ملی آمریکا به صورت واقعی بیش از یک سوم افزایش یافته لکن متوسط دستمزدهای ناخالص برای همه شاغلینی که در پست‏های مدیریت نبودند، یعنی برای سه چهارم نیروی کار، ۱۹ درصد کاهش یافته است.(۳) و طبق آمار منتشره، بین ۱۰-۱۵ درصد جمعیت آمریکا (در حدود ۳۷ میلیون نفر) زیر خط فقر قرار دارند(۴) و کشورهای دیگر نیز بعید به نظر می‏رسد که بهتر از این باشند. این در حالی است که به اعتقاد نظریه پردازان توسعه، عامل عمده این شکاف طبقاتی، فقر و بی‏عدالتی ناشی از ظالمانه بودن مناسبات و روابط فیمابین عوامل اقتصادی به ویژه کار و سرمایه است. برای مثال، اقتصاددانانی چون مایکل تودارو(۵) دیوید کلمن، فورد نیکسون(۶) و نواب حیدر نقوی(۷)، توزیع ناعادلانه ثروت‏هایی مانند زمین، سرمایه مالی، ابزار تولید و وجود آزادی‏های نابرابر را عامل اصلی ناعادلانه شدن درآمدها می‏دانند و این درحالی است که نظام اجتماعی اسلام، در عین حال که از تمام ظرفیت‏های وجودی انسان‏ها و طبیعت برای رشد و شکوفایی مظاهر مادی استفاده می‏کند، با نهادینه کردن باورهای الهی و ارزش‏های انسانی و با اتخاذ روش‏ها و قوانین خاص، زمینه‏های شکاف طبقاتی و بهره‏کشی از انسان را از بین برده، و در عین حال رفاه عمومی را گسترش می‏دهد.(۸)
● چیستی عدالت
اسلام از یک سوبه همه افراد جامعه حق می‏دهد که از امکانات اجتماعی استفاده کنند و از سوی دیگر، به دنبال متوازن کردن امکانات و فرصت‏ها برای همه است و به وجود آمدن فاصله طبقاتی و تبعیضات اجتماعی را نتیجه عدم تحقق عدالت و ممنوع می‏داند. رضایت عمومی نیز از دیدگاه اسلام زمانی حاصل می‏شود که امکانات موجود هر آنچه که هست میان همگان به طور مساوی تقسیم گردد. به عبارتی ممکن است برای همگان غنا حاصل نیاید اما استغنا حالتی است که به احساس درونی انسانها مربوط می‏شود. چنانکه امام صادق(ع) در این باره می‏فرماید: «اگر در میان مردمان به عدالت رفتار شود همه احساس بی نیازی می‏کنند.»(۹)
اما اینکه عدالت چیست و معیار آن کدام است مطلبی است که برای پاسخ به آن به سخن، حکیم بوعلی سینا مراجعه می‏کنیم که می‏گوید: «انسان دارای زندگی اجتماعی است و از وضع قوانینی که بتواند زندگی اجتماعی و بلکه فردی‏اش را بر اساس عدالت سامان دهد و او را به سعادت شایسته خود برساند، ناتوان است. پس بر خداوند لازم است که به مقتضای حکمتش انسان را در این زمینه هدایت کند.»(۱۰) از این رو عدالت امری نسبی نبوده و متعین است و برای شناخت معیار آن باید به وحی مراجعه کرد.
نکته دیگر این که در مکتب اسلام عدالت، توزیع مساوی فقر نبوده نظام عدالت محور اسلام از مبنای سامان جامعه که بی نیازی و استکمال مادی نیز هست غفلت ننموده و به طور کلی نزد شرایع و حاملان آنها منفورترین پدیده‏ها فقر است، تا جایی که پیامبر اکرم(ص) در موارد زیادی فقر و تنگدستی را همسان کفر دانسته و از آن دو به خداوند پناه می‏برد.(۱۱) و در روایتی فقر مادی را با فقر فرهنگی پیوند داده بیان می‏دارد: «اگر رحمت و شفقت پروردگار شامل فقرای امتم نبود چیزی نمانده بود که فقر موجب کفر شود.»(۱۲)
و در دعای دیگری فرمودند: «اللهم بارک لنا فی الخبز و لا تفرق بیننا و بینه، فلو لا الخبز ما صلّینا و لا صمنا و لا ادّینا فرائض ربّنا؛ یعنی خداوندا، نان را برای ما بابرکت قرار ده، و میان ما و نان جدایی مینداز که اگر نان نباشد نه می‏توانیم نماز گزاریم نه روزه بداریم و نه دیگر واجبات الهی را انجام دهیم.»
اصولاً به بیان قرآن، فقر و فحشا وعده شیطان، و فضل و مغفرت وعده خداوند است.(۱۳) و پیامبر مکرم اسلام(ص) از حضرت ابراهیم خلیل(ع) چنین نقل می‏کنند: پروردگارا، فقر از آتش نمرود سخت‏تر است.»(۱۴) یا خود آن حضرت می‏گفتند: «فقر سخت‏تر از مرگ است.»(۱۵)
بنابراین پیامبران الهی اگرچه جهت تسکین آلام و کاهش پریشانی درماندگان و تهیدستان با آنان بنای رفاقت می‏گذاشتند و زندگی شخصی خود را در سطح فقیرانه قرار می‏دادند، لکن در صدد بوده‏اند با فکر و تدبیر، فقر را محو و زندگی شرافتمندانه‏ای را برای همه انسانها تدارک نمایند.
● ریشه بی‏عدالتی
نکته دیگر آنکه اساساً از دیدگاه اسلام تفکر فقر جبری طبیعت باطل بوده، ریشه همه بدبختی‏ها نه در کمبود امکانات طبیعت بلکه در اعمال ظالمانه انسان‏ها است. چرا که خداوند روزی هر جنبنده‏ای را فراهم می‏کند: «وما مِن دابَّةٍ فِی الاَرضِ اِلّا عَلَی اللَّهِ رِزقُها ویَعلَمُ مُستَقَرَّها ومُستَودَعَها کُلٌّ فی کِتابٍ مُبین؛(۱۶) هیچ جنبنده‏ای در زمین نیست مگر این که روزی او بر خداست. او قرارگاه و محل رفت و آمدش را می‏دند، همه اینها در کتاب آشکاری ثبت است.»
بنابراین اگر بخشی از جامعه در فقر به سر می‏برند نتیجه اعمال ناشایست خود انسان‏هاست: «ظَهَرَ الفَسادُ فِی البَرِّ والبَحرِ بِما کَسَبَت اَیدِی النّاسِ لِیُذیقَهُم بَعضَ الَّذی عَمِلوا لَعَلَّهُم یَرجِعون؛(۱۷) فساد، در خشکی و دریا به خاطر کارهایی که مردم انجام داده‏اند آشکار شده است، خدا می‏خواهد نتیجه بعضی از اعمالشان را به آنها بچشاند شاید (به سوی حق) بازگردند.»
و بر همین اساس امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: «هیچ فقیری گرسنه نماند مگر آن که توانگری از دادن حق او ممانعت کرد.»(۱۸) و فرمود: «همانا مردم جز در اثر گناه ثروتمندان، فقیر و محتاج و گرسنه و برهنه نمی‏شوند.»(۱۹)
بنابراین اگر فرهنگ کار و تلاش در میان مردم گسترده شود بر اساس تعالیم اسلام، سنت خداوند بر آن است که انسان‏ها با کار و تلاش روزی خود را به دست آورند: «هُوَ الَّذی جَعَلَ لَکُمُ الاَرضَ ذَلُولًا فَامشوا فی مَناکِبِها وکُلوا مِن رِزقِهِ؛(۲۰) خداوند کسی است که زمین را برای شما رام کرد، پس در اطراف آن حرکت کنید و از روزی‏های خداوند بخورید.»
● راهکار عدالت‏گستری‏
مهم‏ترین عامل فقر و بدبختی گروهی از انسان‏ها و به وجود آمدن تضاد طبقاتی، ساختار ناسالم نظام اقتصادی حاکم بر جوامع و وجود روابط ظالمانه بین افراد است. نظام اجتماعی و اقتصادی اسلام و مکتب نبوی با عنایت به این امر و با توجه به آثار سوء تمرکز ثروت در دست اغنیا، ساختار ویژه‏ای در مسئله مالکیت تدبیر کرده و ضوابطی را برای آن قرار داده است تا عدالت اقتصادی در جامعه تأمین گردد.
به عنوان مثال بخش زیادی از اموال و ثروت‏های طبیعی چون دریاها، رودخانه‏ها، کوه‏ها، جنگل‏ها، دشت و بیابان‏ها، معادن، حیوانات بیابانی، ماهی‏های دریاها و رودخانه، درختان جنگلی، علف‏های بیابان و... را از دایره مالکیت خصوصی خارج کرده و همه افراد را با رعایت مصالح اجتماعی که دولت اسلامی تشخیص می‏دهد، در استفاده و بهره‏برداری از آن‏ها یکسان دانسته است.
بر این اساس در قرآن کریم، پیامبر اکرم(ص) مأمور می‏شوند غنایم و ثروت‏های عمومی را بین همه توزیع کنند تا ثروت در دست اغنیا متمرکز نشود: «ما اَفاءَ اللَّهُ عَلی‏ رَسولِهِ مِن اَهلِ القُری‏ فَلِلَّهِ ولِلرَّسولِ ولِذِی القُربی‏ والیَتامی‏ والمَساکینِ وابنِ السَّبیلِ کَی لا یَکونَ دولَةً بَینَ الاَغنِیاءِ مِنکُم؛(۲۱) آنچه را خداوند از اهل این آبادی‏ها به رسولش بازگرداند، برای خدا و رسول و خویشاوندان او، و یتیمان و مستمندان و در راه‏ماندگان است تا ثروت در میان ثروتمندان دست به دست نگردد.»
از سوی دیگر تحقق مالکیت خصوصی را براساس کار مفید و مشروع می‏داند و ثروت‏های بادآورده در اسلام مورد مذمت قرار گرفته است. که احیاء موات از آن جمله است.
و از دیگر سوی نظام اقتصادی اسلام با توجه به خصلت حب نفس و زیاده‏طلبی انسان، و با توجه به قانون کلی «لاضرر و لاضرار فی الاسلام» برای حفظ و دفاع از منافع جامعه، با پذیرش اصل بازار آزاد و آزادی فعالیت‏های اقتصادی، حدود و مقرراتی را برای آن در نظر گرفته است که مهم‏ترین آنها عبارتند از،
۱) منع اجحاف و خیانتگری‏
قرآن کریم در خصوص کم‏فروشی با لحن بسیار شدیدی می‏فرماید: «ویلٌ لِلمُطَفِّفین * اَلَّذینَ اِذَا اکتالوا عَلَی النّاسِ یَستَوفون * واِذا کالوهُم اَو وزَنوهُم یُخسِرون * اَلا یَظُنُّ اُولئکَ اَنَّهُم مَبعوثون * لِیَومٍ عَظیم * یَومَ یَقومُ النّاسُ لِرَبِ‏ّ العالَمین؛(۲۲) وای بر کم‏فروشان که چون از مردم پیمانه ستانند تمام ستانند و چون برای آنان پیمان یا وزن کنند به ایشان کم دهند مگر آنان گمان نمی‏کنند که برانگیخته خواهند شد در روزی بزرگ روزی که مردم در برابر پروردگار جهانیان به پای ایستند؟»
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «تاجران خائن بدترین مردم‏اند»(۲۳)
امیرمؤمنان امام علی(ع) برای فرماندار خویش، مالک اشتر، می‏نویسند: «ولیکن البیع بیعا سمحا، بموازین عدل و اسعار لاتجحف بالفریقین من البایع و المبتاع؛(۲۴) معاملات بایستی آسان، با ترازوهایی صحیح و با قیمت‏هایی که به هیچ یک از طرفین (فروشنده و خریدار) ستم نرود، صورت گیرد».
در خصوص نظارت دولت اسلامی بر قیمت‏های بازار از امام صادق(ع) نقل شده است: «امیرالمؤمنین(ع) هیچ گاه بر کالای کسی قیمت‏گذاری نکرد ولی هر کس که در معامله مردم کم می‏گذاشت، به او گفته می‏شد همان‏طور که مردم می‏فروشند بفروش وگرنه از بازار خارج شو، مگر در مواردی که کالای وی بهتر از دیگران بود.»(۲۵)
۲) جلوگیری از انحصار
به طور کلی باید گفت سیاست اقتصادی و اجتماعی اسلام بر اساس نفی انحصار شکل گرفته است که در قرآن کریم فرمود: «کَی لا یَکونَ دولَةً بَینَ الاَغنِیاءِ مِنکُم»(۲۶) که بر مبنای آن هدف مهم سیاست‏های اقتصادی اسلام بر اساس نفی انحصار در گردش ثروت شکل گرفته است.
امام علی(ع) در این باره به فرماندار خود می‏فرمایند: «در چیزهایی که مردم در آن‏ها برابرند از ویژه‏سازی و انحصارطلبی پرهیز کن». سپس حضرت در مورد اطرافیان فرصت‏طلب زمامداران می‏نویسد: «بدان برای زمامدار خاصان و صاحبان اسراری است که انحصارطلب و دست‏درازند، در داد و ستد با مردم عدالت و انصاف را رعایت نمی‏کنند، ریشه ستم آنان را با قطع وسایل آن از بیخ بر کن، به هیچ یک از اطرافیان و بستگان خود زمینی از اراضی مسلمانان واگذار مکن، باید طمع نکنند قراردادی به سود آنان منعقد سازی که مایه ضرر به سایر مردم باشد، خواه در آب‏رسانی یا هر عمل مشترک دیگر، به طوری که هزینه‏های آن را بر دوش دیگران تحمیل کنند.»(۲۷)
۳) حمایت از طبقه کارگر
در اسلام غصب دستمزد کارگران یا کم‏دادن آن در ردیف گناهانی چون اختراع دین و انسان‏فروشی قرار گرفته است. پیامبراکرم(ص) می‏فرماید: «خداوند هر گناهی را می‏آمرزد مگر این که کسی دینی بسازد، یا مزد کارگری را غصب کند یا شخص آزادی را به بردگی فروشد.»(۲۸)
در روایت دیگری می‏فرماید: «ای مردم، هر کس مزد کارگری را کم بدهد بایستی جایگاه خود را در آتش جهنم آماده بیند.»(۲۹)
و در کلام دیگر خطاب به امام علی(ع) فرمود: «یا علی، مبادا با حضور تو بر کشاورزان ستم رود.»(۳۰)
۴) مبارزه با رباخواری
در راستای شکل‏گیری نظام سالم اقتصادی و به جهت تأکید بر نظام تولید محور که بر کار و تلاش تأکید دارد نه ثروت‏اندوزی و استثمارگری، اسلام رابطه حقوقی قرض با بهره را ظالمانه و در ردیف پیکار با خدا و رسول دانسته، به شدت با آن مبارزه کرده می‏فرماید: «یااَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اتَّقوا اللَّهَ وذَروا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبوا اِن کُنتُم مُؤمِنین * فَاِن لَم تَفعَلوا فَأذَنوا بِحَربٍ مِنَ اللَّهِ ورَسولِهِ واِن تُبتُم فَلَکُم رُءوسُ اَموالِکُم لا تَظلِمونَ ولا تُظلَمون؛(۳۱) ای کسانی که ایمان آورده‏اید از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید و آن‏چه از ربا باقی مانده، رها کنید، اگر ایمان دارید. اگر چنین نمی‏کنید اعلام جنگ با خدا و رسول بدهید، و اگر توبه کنید سرمایه‏های شما از آن شماست نه ظلم می‏کنید و نه بر شما ظلم وارد می‏شود.»
۵) توجه ویژه به ضعیفان و نیازمندان‏
در هر جامعه‏ای گروهی از انسان‏ها هستند که به دلیل نداشتن توان فعالیت اقتصادی یا نبودن زمینه فعالیت، قادر به تأمین نیازهای خود نیستند. افراد جامعه اسلامی نسبت به تأمین نیازهای حیاتی هم‏دیگر مسئولیت متقابل دارند که در حد سایر فرایض لازم‏الاجرا است و خداوند مؤمنان را در صورت کوتاهی در انجام آن تهدید می‏کند و می‏فرماید: «هاَنتُم هؤُلاءِ تُدعَونَ لِتُنفِقوا فی سَبیلِ اللَّهِ فَمِنکُم مَن یَبخَلُ ومَن یَبخَل فَاِنَّما یَبخَلُ عَن نَفسِهِ واللَّهُ الغَنیُّ واَنتُمُ الفُقَراءُ واِن تَتَوَلَّوا یَستَبدِل قَومًا غَیرَکُم ثُمَّ لا یَکونوا اَمثالَکُم؛(۳۲) شما همان گروهی هستید که برای انفاق در راه خدا دعوت می‏شوید، بعضی از شما بخل می‏ورزند، و هرکس بخل ورزد، به خود بخل کرده است و خداوند بی‏نیاز است و شما همه نیازمندید، و هر گاه سرپیچی کنید خداوند گروه دیگری را جای شما می‏آوردپس آنها مانند شما نخواهند بود (و سخاوتمندانه در راه خدا انفاق می‏کنند).»
پیامبر اکرم(ص) نیز در این باره می‏فرماید: «کسی که شب سیر بخوابد در حالی که همسایه‏اش گرسنه باشد، به من ایمان نیاورده است.»(۳۳)
در این راستا دولت اسلامی وظیفه دارد با استفاده از منابعی که در اختیار دارد، معیشت شهروندان جامعه اسلامی را در سطح مناسب تأمین نماید.
بر این اساس پیامبر اکرم(ص) می‏فرماید: «خدا را به یاد هر حاکم اسلامی پس از خود می‏آورم... مردمان را فقیر نکند (و به فقرشان رضایت ندهد) که در نتیجه کافرشان خواهد کرد.»(۳۴)
بلال نیز از طرف رسول خدا(ص) مأموریت داشت به وضعیت فقرا و بینوایان رسیدگی و آنان را تأمین کند. حتی او اجازه داشت در صورت نبودن امکانات مالی برای بیت‏المال، با قرض کردن محرومان را تأمین نماید.(۳۵)
محمد رضا باقرزاده‏
پی‏نوشت‏ها: -
۱) حدید / ۲۵.
۲) والدن بیو، پیروزی سیاه، ترجمه احمد سیف و کاظم فرهادی (چاپ اول: تهران انتشارات نقش جهان، تهران، ۱۳۷۶) ص ۲۲۹.
۳) هانس - پیتر مارتین، دام جهان گرایی، ترجمه عبدالحمید فریدی عراقی (فرهنگ و اندیشه، ۱۳۷۸) ص ۱۹۰.
۴) دیوید ماکارو، رفاه اجتماعی ساختار عملکرد، ص ۲۰۷.
۵) مایکل تودارو، توسعه اقتصادی در جهان سوم، ص ۱۷۳.
۶) دیوید کلمن و فورد نیکسون، اقتصادشناسی توسعه نیافتگی، ص ۱۲۱.
۷) نواب حیدر نقوی، اقتصاد توسعه یک الگوی جدید، ترجمه دکتر توانایان فرد، ص ۸۳.
۸) سید عباس موسویان، فصلنامه اقتصاد اسلامی، شماره ۴ - زمستان ۱۳۸۰.
۹) محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج ۳، ص ۵۶۸.
۱۰) ابن سینا، الشفا، الهیات (انتشارات بیدار) ص ۵۵۷.
۱۱) اللهم انی اعوذ بک من الکفر والفقر، فقال رجل: أیعدلان؟ قال: نعم، (همان، ص ۲۴۳۸).
۱۲) محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج ۳، ص ۲۴۳۸.
۱۳) الشیطان یعدکم الفقر و یامرکم بالفحشاء واللَّه یعدکم مغفرة منه و فضلا واللَّه واسع علیم، (بقره / ۲۶۸).
۱۴) محمد محمدی ری شهری، همان، ص ۲۴۴۲.
۱۵) همان، ص ۲۴۴۲.
۱۶) هود / ۶.
۱۷) روم / ۴۱.
۱۸) نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، ص ۱۲۴۲.
۱۹) محمد رضا حکیمی، الحیاة، ترجمه احمد آرام، ج ۳، ح ۴، ص ۳۲۹.
۲۰) ملک / ۱۵.
۲۱) حشر/ ۷.
۲۲) مطففین/ ۱ - ۶.
۲۳) محمد رضا حکیمی، همان، ج ۶، ص ۳۸۷.
۲۴) نهج البلاغه، نامه ۵۳.
۲۵) دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۳۶.
۲۶) حشر/ ۷.
۲۷) نهج البلاغه، نامه ۵۳.
۲۸) محمد رضا حکیمی، همان، ج ۴، ص ۴۵۶.
۲۹) محمد رضا حکیمی، همان، ج ۴، ص ۴۵۷.
۳۰) همان، ج ۲، ص ۷۴۴.
۳۱) بقره/ ۲۷۸ - ۲۷۹.
۳۲) محمد / ۳۸.
۳۳) محمد بن یعقوب کلینی، ج ۲، ص ۶۶۸.
۳۴) محمد رضا حکیمی، همان، ج ۴، ص ۴۲۲.
۳۵) سیدکاظم صدر، اقتصاد صدر اسلام، ص ۷۲.
پاسدار اسلام ـ ش ۲۹۶ - مرداد ۸۵
منبع : سایت پاسخگو


همچنین مشاهده کنید