جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

حج کنگره قدرت و صلابت


حج کنگره قدرت و صلابت
قالَ اللهُ تَعالی: اِنَّ اَوَّلَ بَیْت وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدیً لِلْعالَمینَ فیهِ آیاتٌ بَیّناتٌ مَقامُ اِبْراهیمَ وَمَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً وَلِلّهِ عَلَی النّاسِ حجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ اِلَیْهِ سَبیلا وَمَنْ کَفَرَ فَاِنَّ اللهَ غَنِیٌّ عَنِْ الْعالَمینَ.
حج یکی از ارکان اسلام است که عظمت و فضیلت آن بر حسب آیات متعدد قرآن مجید و احادیث شریفه، ثابت و مسلم است.
با تأمل در این دو آیه اهمیّت حج معلوم می شود؛ زیرا بیش از اینکه وجوب حج را اعلام بفرماید، به چند خصوصیت و فضیلت از فضائل بیت (خانه کعبه معظمه) اشاره می فرماید.
برخی از مؤلفه‌های حج عبارتند از:
▪ اولین خانه ای که برای مردم بنا شده و بیت الناس و خانه مردم است، کعبه معظمه می‌باشد.
▪ مبارک است؛ یعنی برکت داده شده است.
▪ برای جهانیان، هدایت است.
▪ در آن نشانه های روشنی است که از آن جمله مقام ابراهیم، علیه السلام، را می‌توان برشمرد.
▪ هر کس داخل حرم آن گردد در امان می‌باشد.
نقش حج در اجتماع اسلامی نقشی حیاتی و اساسی است که انسان با بررسی و تعمق در آن می فهمد که اگر دین جامعی مثل اسلام فاقد این برنامه بود، ناقص و غیر کامل بود.
فوائد و برکات فردی و جمعی و برداشتهای عظیم و پر ارزشی که برای امت اسلام دارد قابل احصا نیست.
امروز بزرگترین مظهر شوکت و عظمت و وحدت و اتفاق کلمه مسلمین و نفوذ اسلام در دلها حج است، و بزرگترین وسیله ای که مسلمانان را به هم ارتباط می دهد، و مأیوسان و ناامیدان را امیدوار می نماید حج است.
مسلمانانی که از اطراف و اکناف و دورترین نقاط جهان به مکه مکرمه مشرف می شوند و گسترش اسلام را با دیدن انبوه مردمی که از هر کشور و منطقه و قاره آمده اند، می بینند و خود را تنها نمی بینند، و به قدرت این جماعات بشری که وابسته به قدرت لایزال الهی هستند، خویش را وابسته و پیوسته می بینند.
برکات آموزشی و پرورشی حج نیز بسیار ارزنده و مهم است و باید گفت یک مدرسه‌ی عالی آموزش و پرورش است که هم معانی و حقایق عرفانی را می آموزد، و به انسان درک و بینش و شخصیت می بخشد، و هم او را در کلاسهای متعدد و رشته های متنوع این مدرسه به ملکات فاضله مثل تقوا و کف نفس، جلوگیری از خشم و غضب، مقاومت در برابر شهوات، خویشتن‌داری، شکیبائی، وقار، تواضع، تسلیم در برابر فرمان خدا، پیروی از ابراهیم خلیل و اسماعیل ذبیح، تحمل شدائد و مکروهات، گذشتن از مال و رعایت حقوق برادری اسلامی و انسانی اشخاص، آراسته می سازد.
آری مدرسه است و دانشگاه بزرگی است اما نه مانند دانشگاههای دیگر که شرط شرکت و ورود در آن گذراندن دوره دبستان و دبیرستان باشد بلکه جز قدم به پیش گذاردن و برای سفر به سوی خدا ترک خانه و شغل و زن و فرزند و خانه و دیار کردن و رهسپار کوی وصال شدن شرطی ندارد لذا در این مدرسه و دانشگاه، فیلسوفان بزرگ و علمای عالیقدر را در کنار فردی عادی و عامی از روستاهائی که هنوز به دنیای برق و وسائل پیشرفته و فرآورده های صنعت جدید نرسیده اند مشاهده می کنید، و انسان نمی داند که برخورداری و استفاده کی و چه کسی از این خوان گسترده و روحانی بیشتر است.
انسان در این سفر در عالمی روحانی سیر می کند، و می فهمد که باید خود را از آن تعلقات و وابستگی‌هائی که به مادیات دارد و سنگینی همه را بر جان خود احساس می نماید، هر چه بتواند فارغ سازد، و به ملائکه و فرشتگان الهی تشبّه جوید.
بسیار بی سعادتند افرادی که در این سیر الهی که سفر از جسم به روح و از صورت به معنی و از مجاز به حقیقت و از خلق به خالق است، در اندیشه حوائج جسمانی و راحتی و آسایش خود باشند.
اینان که زیستن را برای خوردن می خواهند با سعادتمندانی که خوردن را برای زیستن و سلوک الی الله می خواهند تفاوت بسیار دارند.
تفاوتی که جسم با روح و ظاهر با باطن و جهل با علم و ظلمت با نور دارد.
مسأله جدا بودن دیانت از سیاست و دین از دنیا و حصر و حبس دین در امور اخلاقی و عبادی از اروپا و غرب به شرق و عالم اسلام نیز وارد شد.
در غرب و بطور کلی جوامع غیر اسلامی بواسطه اینکه ادیانی که به آن متدین می باشند یا از اصل بی اساس و غیر متکی به وحی و مبانی توحیدی می باشند یا علاوه بر آنکه بواسطه ظهور اسلام منسوخ شده اند دستخوش تحریف و تغییر، و آلوده به اوهام و خرافات و تعالیم غیر معقول و مخالفت با فطرت و کمال و ترقی شده اند، جدا شدن دین از دنیا و حبس آن در کلیسا و معابد یک ضرورت است، که بالخصوص با تحولات عظیمی که صنعت در زندگی بشر بوجود آورده است از آن گریز و گزیری ندارند.
اما در جوامع اسلامی مسأله بر اساس چنین واقعیّتی نبود چون وضع به عکس بود، لذا مسأله جدائی دین از سیاست به صورت یک مسأله استعماری تمام عیار در آمد و در رابطه مستقیم با منافع استعمار و برانداختن اسلام یعنی یگانه قوه شکست ناپذیر ضد استکبار مطرح و ترویج گردید.
باری این اشتباه موجب شد که نیرنگ دشمنان اسلام در بین مسلیمن تا حدودی تأثیر کند، و حکومتی را که اسلام در بین پیروانش داشت ضعیف سازد، و دین را از دنیا جدا نماید.
حج چنان که گفته شد عمل عبادی خالص است و انجام آن بدون قصد تقرب به آن یا قصد امتثال امر به آن به قصدهای دیگر هر چند فی حد نفسه راجح باشد کافی نیست.
در برنامه حج جنبه عبادی و پرستش خدا و دعا و سپاس و نیایش و حضور خاص در درگاه الهی و ابراز تعبد و تسلیم امر و فرمان خدا بودن در نهایت کمال است و بقدری در این مراسم بنده عابد و ستایشگر و سپاسگزار از لذت عبادت و دعا و احساس قرب به خدا بهره مند می شود که توصیف آن امکان پذیر نیست.
مع ذلک حکمت های تربیتی و اخلاقی و ریاضتی و تعلیم گذشت از مال و شکیبائی و خویشتن داری و تقویت اراده و تصمیم نیز که در حج وجود دارد، فوق تصور ما آدم ساز و پرواز دهنده روح و کمال بخش است.
از جنبه حکمت اجتماعی نیز از یک سو حضور در آن اجتماع عظیم با تعهداتی که هر کس بر حسب احرام و تکلیف دیگر دارد افراد را به حسن سلوک، و برخورد نیک و رعایت آداب نسبت به دیگران و تواضع و خود را ندیدن و چیزی نشمردن، رهنمون می گردد.
و از سوی دیگر دیدن آن جماعات بشری که از اطراف و اکناف جهان در آن مجمع بزرگ و مقدس و روحانی شرکت کرده، و گستردگی جامعه اسلام و جهانی بودن این دین عظیم را نشان می دهند و هر مسلمانی را به حقوقی که این جماعات و شهروندان آنها به لحاظ اخوت اسلامی بر او دارند، و به مسؤولیتهائی که در ارتباط با این جمعیتها بر عهده دارد، و روابطی که باید با آنها داشته باشد متوجه می کند و به او می فهماند که باید با این بشرهای انبوه روابط برادرانه داشته باشد، و اگر از حال آنها بی اطلاع باشد حق برادری اسلامی آنها را ادا نکرده است.
از جنبه سیاسی، باید دانست وقتی می گوئیم حج یا اذان یا نماز جماعت یا احکام و شعائر دیگر جنبه سیاسی دارد مقصود فقط این نیست که در مراسم حج از مکه مکرّمه یا عرفات یا مشعر الحرام و منی و غیرها پیرامون مسائل سیاسی اسلام، دادن شعارهای مناسب و تبادل نظر و اتخاذ تصمیمات جمعی و ایراد سخنرانیها امکان پذیر است زیرا بدیهی است که مسلمان متعهد باید در اعلاء کلمه اسلام و ایجاد همفکری و همکاری سیاسی و اقتصادی و علمی بین مسلمین، جهت تحقق اهداف اسلام از هر فرصتی استفاده نمایند و همگان در بهره گیری از محیط حج که بزرگترین کنگره جهانی مسلمین است برای حل معضلات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی تمام جوامع مسلمین که آزاد و مستقل و یا در بند مظالم ضد انسانی استعمار شرق و غربند تلاش نمایند و حوادثی را که در جهان اسلام روی می دهد پیگری کرده و مواضع کلّی سیاست اسلامی را در برابر همه جریانها مشخص سازند بدیهی است تکالیف مسلمین خصوصاً علماء و زعماء و گویندگان و نویسندگان در ارتباط با این امور و استفاده منطقی و معقول از برنامه های حج و این اجتماع شکوهمند موحدین بسیار حساس و سنگین است.
این ابعاد و ارزشها همه متعالی و پویا و حرکت بخش و مغتنم است امّا مقصود ما از اینکه می گوئیم حج شعار و سیاست است بالاتر از اینها است این امور ابعاد جنبی و برکات غیر مستقیم حج است که آگاهی حجاج و رهبران مسلمانان هرچه بیشتر باشند بهره گیری از آنها کاملتر و وسیعتر خواهد شد ما می گوئیم حج بالذات و بنفسه آثار سیاسی دارد و نفس برنامه های آن آگاهی بخش و پاسدار وحدت مسلمین و بیدار کننده وجدان انسان و شعور اسلامی است و مستقیماً با سیاست ارتباط دارد این اجتماع بزرگ میلیونی در یک موسم و موعد معین که در آن مردم ملل گوناگون شرکت می نمایند با آن مراسمی که انجام می گیرد خودبخود شرک و کفر را می کوبد و صدای اسلام را بلند و وحدت مسلمین و عظمت اسلام و نفوذ کلمه پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ را به دنیا نشان می دهد و وسعت قلمرو اسلام را در نظر خودی و بیگانه مجسم می سازد و کفار و بیگانگان را در هراس و وحشت و بلکه مأیوس و ناامید مینماید دنیا روی ظاهر این مراسم و آثار آن هم حساب میکند و شکوه آن دلها را میلرزاند و دشمنان را مرعوب میسازد و خلاصه احکام حج علاوه بر اینکه متضمن حکمت های توحیدی و عرفانی و اجتماعی و مصالح فردی و انسان سازی است متضمن حکمت های بزرگ سیاسی نیز هست که هر چند بسیاری از آن غافل باشند برگزاری این مراسم مستقیماً و خود بخود این حکمت ها را در ابعاد و چشم اندازهای مختلف محقق می نماید و در اینجا است که نقش تلاش رهبران و نویسندگان و گویندگان ظاهر می شود و چشم انداز تحقق این حکمت ها را وسیع و وسیع‌تر می نماید.
این مراسم که هر ساله بر پا میشود عزّت و ویژگی‌های اسلام و دعوت آن را نو میکند و زنده نگه میدارد، و مسلمانان و قدرتهائی را که در اختیار دارند به خودشان میشناساند، و به اسلام بازگشت میدهد، و آرزومند تجدید عظمت مسلمین و کسب افتخارات بیشتر می‌نماید.
در دعای قنوت‌های عید فطر و قربان که می خوانیم:
«اَسْئَلُکَ بِحَقِّ هذَا الْیَوْمِ الَّذی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیداً وَ لِمُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَخْراً وَ شَرَفاً وَ کِرامَةً وَ مَزیداً»
همین معانی درج است.
عید فطر، عید قربان، حج، نماز جماعت، نماز عید برای محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـذخیره و شرف و کرامت و زیادتی همه کرامتها و افتخارات و موفقیّتها است.
حضرت آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی
(برگرفته از کتاب سفرنامه حج اثر حضرت آیت الله العظمی صافی)
منبع : خبرگزاری رسا


همچنین مشاهده کنید