جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا
قرآن و زندگی
دوستان عزیز و همراهان زیرگذر زندگی! از این که توی این هوای خوش پاییزی، نشستهاید و به حرفهای نقّال داستان زندگی گوش میکنید، به خود میبالیم. امیدواریم که حرفهای ما، مثل شربت خاکشیر، دلتان را خنک کند و کامتان را شیرین!
انسان، موجود عجیب و غریبی است. خداوند، او را به گونهای آفریده که هر کاری را که بخواهد انجام دهد، توانایی آن را دارد. کار بزرگ و ناشدنی برای انسان، معنا ندارد و اگر بخواهد و اراده کند، هر ناممکنی را ممکن میسازد. خداوند هم از انسان خواسته تا بلندنظر و بلندهمّت باشد و همواره در پی کارهای مهم، بزرگ و شریف باشد. در کلامی از پیامبر گرامی اسلام(ص) آمده است: «خداوند، کارهای بزرگ و ارزشمند را دوست دارد و از کارهای کوچک و پست، خوشش نمیآید». چه خوب است که همۀ ما بکوشیم تا بهترین باشیم، بهترین و بزرگترین کارها را به بهترین شکل انجام دهیم، و ارزشمندترین سودها را به دست آوریم.
تلاش کنیم تا بهترین اعمال را انجام دهیم، تا بهترین زندگی را در دنیا و آخرت داشته باشیم و بهترین پاداشها را از خداوند بگیریم.
هیچ گاه، به کم و کوچک رضایت ندهیم و اگر میتوانیم در امتحان زندگی، نمرۀ هجده بگیریم، چرا به پانزده راضی باشیم. پس بکوشیم تا به نمرۀ هجده که حقّ ماست برسیم. البته همیشه باید برای نمرۀ بیست کوشید؛ امّا باید دانست که هر کاری، قدر و ارزشی دارد و باید به اندازۀ ارزش خود نیز، نمود ِبیرونی داشته باشد.
متأسّفانه، برخی افراد، خود را بیش از آنچه که هستند، نشان میدهند و عملکرد خود را چند برابر آنچه که هست، وانمود میکنند. اینان دچار بیماری خودبزرگبینی میشوند و در نشان دادن اعمال و کردار خود، بزرگنمایی میکنند و چون آنچه را که انجام دادهاند، بزرگ و فوق العادّه میدانند و دیگران را از انجام دادن آن، ناتوان یا کمتوان میبینند، بر خود میبالند و به دیگران فخر میفروشند و افاده و ادّعای بیش از حدّ دارند.
به این گونه افراد باید گفت: مگر قرآنِ هفده مَن نوشتهای که این قدر افاده و ادّعا داری؟ لابُدّ میپرسید که قرآن هفدهمَن چیست و چه ربطی به موضوع بحث ما دارد؟
در گذشتهای نه چندان دور، در بسیاری از شهرهای ایران، در ورودیهای شهر، دروازههایی وجود داشت که هر یک از این دروازهها، به نامی شهرت داشتند.
پارهای از این دروازهها بر اساس راه اصلی شهرِ مقصد، نامگذاری میشدند، مانند «دروازهقزوین» که سر راه قزوین بود و برخی دروازهها هم به نام محل، مانند: «دروازهری» و تعداد دیگری به دلیل ویژگی خاص آن، نامگذاری میشد، مانند: «دروازهقرآن».
دروازهقرآن، بنایی است اسلامی ـ ایرانی که با معماری خاص خود، در ورودی تعدادی از شهرهای ایران، خودنمایی میکند. در این بناهای طاقی شکل، در جایگاه ویژهای، اتاقکی برای قرار دادن یک یا چند جلد قرآن کریم ـ که معمولاً ویژگی خاصی هم دارد ـ در نظر گرفته میشود. هدف از بنای این گونه ساختمانها، عمل به آموزۀ دین، در پناهجویی به قرآن کریم و رسیدن به امنیّت و عافیت، از طریق قرآن است.
از آن جا که در میان دینداران جامعه، مرسوم است که در سفرها از زیر قرآن رد میشوند، این بنا برای از زیر قرآن رد شدن همۀ مسافران، بنا نهاده شده است.
در شمال شهر شیراز، در مسیر اصفهان به شیراز و در میانۀ کوههای باباکوهی و چهلمقام، تنگراهی وجود دارد که آن را تنگۀ «الله اکبر» میگویند. در کنارۀ راه اصلی، بنای تاریخیای به چشم میخورد که مشهور به «دروازهقرآن» است. قرآنی که در دروازهقرآن قدیمی شیراز وجود داشت، از شهرت ویژهای برخوردار بود و نیز مورد اعتقاد عجیب مردم.
این قرآن ـ که به قرآن «هفده مَن» مشهور بود ـ، قرآن بزرگ و حجیمی بود که به دیدِ ظاهر، بسیار سنگین میآمده است. این قرآن، در دو جلد قطور نوشته شده بود. عدّهای نوشتن این قرآنها را به بعضی از امامان(ع) نیز نسبت دادهاند. مردم شیراز، به رد شدن از زیر این قرآن، اعتقادی خاص داشتند و سعی میکردند اوّل هر ماه قمری، به کنار این دروازه بیایند و از زیر این قرآن رد شوند.
در فرهنگ مردم ایران، بویژه اهالی شیراز، گویهها و مَثَلهایی نشئتگرفته از قرآن و دروازهقرآن شیراز وجود دارد. مثلاً در بیان بیاعتمادی یک فرد به دیگران میگویند: «اگر قرآن شیراز هم برایش ببری، حرف تو را قبول نمیکند».
یکی از مثلهایی که منشأش از قرآن هفدهمَن است، این است که هر گاه فردی از کاری که کرده، به خود ببالد و نسبت به دیگران، احساس برتری کند و ادّعا و افادۀ بیش از اندازه داشته باشد، به او میگویند: «مگر قرآن هفدهمَن نوشتهای؟» یا میگویند: «مگر قرآن هفدهمَن تمام کردهای که این همه ادّعا داری و فخر میفروشی؟».
ریشۀ پیدایش این مَثَل، آن است که بنا بر قاعده، نوشتن قرآنی با این حجم و عظمت، نیازمند صرف وقت و هزینۀ بسیاری بوده و کاری مهم و خارق العاده بوده است.
حال بازگردیم به اصل صحبت خود که هر کس باید به اندازهای که کار کرده، نمودِ کارش را به دیگران بنمایاند؛ نه این که بزرگنمایی کند و آن را برتر از واقع نشان دهد و نه این که به کمتر از آن قانع شود و به آن رضایت دهد.
چه بدند و چه بد است عملکرد آنهایی که خود را بیش از آنچه که هستند و عمل خود را بیش از آنچه که هست، نشان میدهند و چه خوب فرموده است بانوی شعر ایران، پروین اعتصامی:
حساب خود، نه کم گیر و نه افزون
منه پای از گلیم خویش بیرون!
سیّد محسن موسوی آملی
سال هفتم ، شماره چهارم ، صفحه ۴۳ ، ویژه قرآن و زندگی
http://hadithezendegi.mihanblog
سال هفتم ، شماره چهارم ، صفحه ۴۳ ، ویژه قرآن و زندگی
http://hadithezendegi.mihanblog
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
طالبان حجاب دولت توماج صالحی امام خمینی رئیسی رهبر انقلاب کارگران سریلانکا پاکستان مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم
کنکور تهران سازمان سنجش هواشناسی سیل آتش سوزی شهرداری تهران پلیس سلامت فراجا وزارت بهداشت قتل
قیمت خودرو خودرو سازمان هواشناسی دلار قیمت دلار بازار خودرو قیمت طلا بانک مرکزی ایران خودرو ارز مسکن قیمت سکه
ترانه علیدوستی تلویزیون گردشگری سینمای ایران مهران مدیری سحر دولتشاهی کتاب تئاتر موسیقی
کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
اسرائیل غزه رژیم صهیونیستی فلسطین جنگ غزه روسیه حماس چین اوکراین طوفان الاقصی اتحادیه اروپا ترکیه
فوتبال پرسپولیس سردار آزمون استقلال بارسلونا بازی باشگاه پرسپولیس باشگاه استقلال فوتسال تراکتور لیگ برتر انگلیس والیبال
همراه اول تیک تاک بنیاد ملی نخبگان فیلترینگ اپل ناسا وزیر ارتباطات نخبگان مایکروسافت
مالاریا کاهش وزن استرس پیری سلامت روان داروخانه