جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


همیشه پای یک زن در میان نیست


همیشه پای یک زن در میان نیست
دور خانه راه می‌رفت، تمام وسایلی که مرتب چیده شده بود برایش یادآور یک خاطره بود. دور خانه راه می‌رفت و حسرت روزهایی را می‌خورد که خانه‌اش را دوست داشت، حسرت‌ تنهایی را که به آسودگی می‌خوابید.
دور خانه راه می‌رفت، اشک‌هایش سرازیر بودند اما نمی‌توانستند آتش خشم او را فروبنشانند. حرف‌های همسرش در گوشش بود: «بدون تو نمی‌توانم زندگی کنم، تو تنها زن زندگی من هستی و...»
همه چیز از زنگ‌های مشکوک موبایل همسرش شروع شد. از زنگ‌های پی در پی موبایلش و همسرش که برای پاسخ دادن به آن تماس‌ها اتاق را ترک می‌کرد.
حالا زن حس می‌کرد در تمام عمر بازی داده شده. به خودش لعنت می‌فرستاد که چرا حرف‌های همسرش را باور کرده است. اما همسرش هیچ‌وقت حتی تا آخرین لحظه‌های جدایی نگفت که به او خیانت کرده است اما نتوانست دلیلی هم بیاورد که زن دوباره با او زندگی کند.
● این واژه بزرگ
«خیانت» امروزه دلیل بسیاری از جدایی‌های محضری و عاطفی بین زوج‌هاست. واژه‌ای بزرگ که به هر رابطه‌ای می‌تواند چسبیده شود. از اینکه تلفنی با کسی که نمی‌دانیم حرف بزنند یا اینکه نامه بنویسند تا... واژه‌ای بزرگ بعضی وقت‌ها برای گناه‌هایی کوچک. لیلا ۴۰ سال دارد. او می‌گوید هیچ وقت به شوهرش شک نکرده است. «شوهرم همیشه به موقع به خانه می‌آید، هیچ تلفن مشکوکی ندارد و بدون اطلاع من جایی نمی‌رود. لیلا دلیل این رفتار همسرش را عملکرد صحیح خودش می‌داند که به اصطلاح گربه را دم حجله کشته است و در همان روزهای اول ازدواج‌شان که یکی از همکارهای خانم همسرش به او زنگ می‌زند چمدانش را می‌بندد و به خانه مادرش می‌رود! او همین نسخه را هم برای تنها دخترش پیچیده است و معتقد است که تنها با نظارت می‌توان مردها را کنترل کرد. دکتر آرزو لادن مشاوره زناشویی اما معتقد است که کنترل به این معنا هر انسانی را جری‌تر می‌کند. او می‌گوید: «معمولا زنانی که فکر می‌کنند همسر‌شان را کامل کنترل کرده‌اند و کوچک‌ترین حرکت آنها زیر نظر است، در این امر موفق نیستند. انسان به‌گونه‌ای است که هر چه بیشتر کنترل شود راه‌های بیشتری برای فرار پیدا می‌کند. کنترل لحظه به لحظه نمی‌تواند تضمینی برای خیانت نکردن مردان باشد.
شیده ۲۴ سال دارد. او تازه ازدواج کرده است و خودش می‌گوید موجود عجیبی است، چون هیچ کاری به تلفن همراه همسرش ندارد! او می‌گوید حتی نمی‌دانم که تلفنش را کجا می‌گذارد.
شیده معتقد است که با کنترل کردن smsها و تماس‌های همسرش نمی‌تواند او را مجبور کند که وفادار بماند.
شیده می‌گوید: هر وقت که خواست می‌تواند برود فقط باید به من بگوید!
مریم بهزاد که مدت‌هاست که در مرکز مشاوره مهرداد مشغول به کار است اما این راه را صحیح نمی‌داند او معتقد است که زندگی مانند در دست داشتن مشتی ماسه است که اگر دستت را محکم ببندی می‌ریزد و اگر دستت را باز نگه داری باد ماسه‌ها را می‌برد. بهترین راه برای اینکه مردها خیانت نکنند این است که همواره به آنها محبت بشود! این را مریلا می‌گوید. او ۲۱ سال دارد و معتقد است که مردها را می‌شود با محبت وفادار نگه داشت. او می‌گوید: مادرم همیشه می‌گوید مردها را باید بامحبت اسیر خانه نگه داشت.
محمد مجد دارای مدرک روانشناسی از آمریکا و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی با بیش از دوهزار مشاوره معتقد است که برداشت ما از واژه خیانت اشتباه است. او می‌گوید: یک رابطه ساده تلفنی بین یک مرد و زن همکارش، خیانت نیست. یا اینکه اگر همسر ما با زن دیگری دوستانه حرف بزند معنایش این نیست که به ما خیانت کرده است. اما زن‌ها به‌خاطر روحیه حساسی که دارند هرگونه رابطه‌ای را به خیانت ربط می‌دهند. در حالی که مردی که در محیط کار مجبور به همکاری با خانم‌های دیگر است شاید مجبور شود که از واژه‌های راحت‌تری برای برقراری ارتباط استفاده کند.
مجد معتقد است که زنها باید در نگاه خود تجدیدنظر بکنند شاید آن چیزی که آنها به آن خیانت می‌گویند تنها یک رابطه ساده و دوستانه است.
دکتر مجد می‌گوید براساس تجربه‌ای که از مراجعه‌های مربوط به خیانت داشته است فهمیده است که در ۸۰ درصد موارد با صحبت کردن رودررو مشکل حل شده است.
او می‌گوید: مراجعه کننده خانمی داشتم که مصر به جدا شدن بود و به اصرار خانواده‌اش برای مشاوره آمده بود. او اصرار داشت که همسرش به او خیانت می‌کند و دلیلش هم این بود که می‌گفت که ساعت‌هایی که خانه نیست، سر کار هم نیست، موبایل هم جواب نمی‌دهد. جالب اینجاست که به همسرش هم چیزی نگفته بود.
وقتی که من همسر این خانم را خواستم و به او گفتم که می‌دانی همسرت به خاطر خیانتت می‌خواهد از تو جدا شود فقط متعجبانه مرا نگاه می‌کرد. وقتی که آنها با هم روبه‌رو شدند و آن خانم حرف‌هایش را زد مشکل‌شان حل شد.
محسن یاوری روزنامه‌نگار و محقق که سال‌هاست روی پدیده طلاق مطالعه کرده است، می‌گوید: خیانت معنایی ندارد. انسان‌ها یا می‌توانند در کنار هم زندگی کنند یا نمی‌توانند در صورتی که نتوانند هیچ قانونی آنها را کنار یکدیگر نگه نمی‌دارند.
● تو بی‌وفایی
امروزه حتی ترانه‌ها هم به سمت خیانت رفته‌اند و در آنها دائم یک عاشق وفادار هر چه نفرین بلد است به جان معشوق بی‌وفا می‌کند.
«بی‌وفایی» این اتهام بزرگی که بیشتر به خانم‌ها نسبت داده می‌شود. در خیلی از موارد خداحافظی کردن دختری با پسری به خاطر فراهم نبودن شرایط زندگی است.
مجد در این خصوص می‌گوید: شاید اشتباه ما در کاربرد کلمات است. مردی که همسرش او را نمی‌بیند و فقط از او پول می‌خواهد و خودش هیچ ارزشی ندارد اگر برود به طرف یک زن دیگر خیانت است؟
رویا تیموری مددکار در خصوص یکی از مراجعینش می‌گوید: خانمی آمده بود پیش من مشاوره که می‌گفت شوهرش برایش یک ماشین آخرین سیستم خریده است وپول هم حسابی خرج می‌کند اما ممکن است که زن صیغه‌ای داشته باشد و اصلا هم برایش مهم نبود! او فقط پول شوهرش را می‌خواست مسلما برای چنین مردی خوشایند نیست که به او مثل یک ماشین چاپ پول نگاه شود .
در این میان کم‌اطلاعی برخی از زنان از حقوقی که دارند باعث می‌شود که در مواجه شدن با چنین رویدادی حتی اگر صحت داشته باشد دست به کارهای عجیب و خطرناکی بزنند که شاید واقعا مجازات لازمی برای چنین گناهی نباشد.
۶۷ درصد از شوهرکشی‌های زنان به‌خاطر خیانت شوهرشان است. پاشیدن اسید روی صورت شوهر هنگام خواب و... از دیگر اعمالی است که برخی زنان در این برهه انجام می‌دهند و نتیجه‌اش دودی است که به چشم خودشان می‌رود!
● کمکم کن
بهار آروند کارشناس مسائل خانوادگی در خصوص خیانت معتقد است که این امر هم یک مشکل در میان خانواده است که می‌تواند با همکاری حل شود. او می‌گوید: دوستی داشتم که روزی همسرش به خانه آمد و به او گفت که گرفتار عشق یک دختر دیگر شده است. پشیمان است نمی‌داند که با این حس چه کند. آن خانم تصمیم گرفت به همسرش کمک کند تا این بحران را پشت سر بگذارد. پس به جای اینکه به احساسات زنانه‌اش بها دهد راه مادری کردن در پیش گرفت و هر چند که خودش فشار زیادی را تحمل کرد اما به جای آن زندگی‌اش حفظ شد. خودش می‌گوید که رابطه‌ای که حالا با همسرش دارد بسیار صمیمانه‌تر است.
بسیاری از روان‌شناسان نیز معتقد هستند که در مواجهه با چنین وضعیتی بهترین کمکی که زنان می‌توانند به عنوان شریک زندگی به مردان بکنند این است که این رابطه جدید را جدی نگیرند.
منیره پرتو روانشناس می‌گوید: رابطه‌های احساسی به ندرت برای مردان عمیق می‌شود و معمولا بعد از زمان کوتاهی رابطه را قطع می‌کنند. اما در چنین لحظاتی باید به آنها کمک کرد به جای آنکه با تهمت خیانت او را تنها گذاشت.
● بدبین نیستی؟
شاید هم بهتر باشد قبل از آنکه به همسرمان تهمت بی‌وفایی بزنیم عینک بدبینی خود را برداریم. بسیاری از توهمات خیانت در زندگی مشترک ناشی از بدبینی زنان است. زنان به‌خاطر روحیه لطیف‌تر و به این خاطر که همیشه روحیه حفاظت‌کننده داشته‌اند همواره نگران متزلزل شدن پایه‌های زندگی‌شان هستند. کوچک‌ترین تغییر رفتار همسرشان را علامتی می‌دانند برای ورود یک غریبه به زندگی مشترک‌شان در حالی که شاید این‌گونه نباشد.
اما در این میان نباید غافل بود از زنان بسیاری که در میانه زندگی با مردی که همه‌چیزشان را برای او گذاشته بودند با خیانتش روبه‌رو شدند. زنانی که در روزهای بی‌پولی مردشان در کنارش ماندند و با حقوق اندک او ساختند و چراغ خانه‌اش را روشن نگه داشتند و مردی که بعد از عبور از سال‌های سخت زندگی دل به زنی جوان‌تر سپرد.کم نیستند زنانی که در شرایطی سخت نگذاشتند پایه‌های زندگی متزلزل شود و مردانی که این فداکاری‌ها را آشکارا نادیده گرفتند.زنانی که تنها مانده‌اند، فقط به‌خاطر آنکه به زیبایی رقیب نیستند.اما هر رابطه‌ای دو طرف دارد. شاید بتوان با حرف زدن بسیاری از مشکلات را حل کرد اما واقعیت این است که تمام تصورات زنان در خصوص همسرشان درست یا غلط نیست.
محبوبه آریان جامعه‌شناس معتقد است که زنان به لحاظ تاریخی و تربیتی در خصوص تصوراتی که در مورد همسرشان دارند با آنها حرف نمی‌زنند. مثلا یک زن به همسرش نمی‌گوید که «من به این رفت و آمد تو مشکوک شده‌ام. پنهان‌کاری‌ات مرا ناراحت می‌کند و فکر می‌کنم پای کس دیگری در میان است». بلکه سعی می‌کند خودش ماجرا را کشف کند و این فشار را به تنهایی تحمل کند که چون فشار روحی کمی نیست، روی رفتارش اثر خواهد گذاشت و این شرایط عصبی تصمیم‌گیری درستی در پی نخواهد داشت. زنان فکر می‌کنند اگر بروند سر اصل مطلب و همسرشان بگوید «بله هست» یک فاجعه است و اگر بگوید: «نه نیست» قبول نمی‌‌کنند! و یک فاجعه دیگر است. در حالی که فاجعه اصلی وقتی اتفاق می‌افتد که بدون روشن شدن موضوع، بدون آنکه مساله ارزیابی شود، تصمیم‌گیری کنیم.
زهره ۲۸ ساله خاطره خوبی از این رفتارش دارد. او می‌گوید: مدتی بود که همسرم دائم بیرون از خانه با تلفن حرف می‌زد و وقتی من وارد اتاق می‌شدم حرفش را قطع می‌کرد و ... چند روز آنقدر در فشار عصبی قرار گرفته بودم و تصور کرده بودم که او در حال انجام چه کارهایی است که دیگر حتی حاضر نبودم ببینمش و حضورش آزارم می‌داد. از طرفی غرورم هم اجازه نمی‌داد که اصلاً حرف کس دیگری را در زندگی‌ام بزنم! اما بالاخره یک شب نشستم و تمام حرف‌ها و تصوراتم را گفتم و این در حالی بود که چمدانم را بسته بودم و منتظر بودم که در برابر اعتراف او خانه را ترک کنم اما همسرم با تعجب مرا نگاه کرد و گفت که تمام پنهان کاری‌اش برای این بوده که است می‌خواسته برای من یک تولد سورپرایز بگیرد!
مادربزرگم همیشه لبخند به لب داشت. لباس‌هایش بوی عطرهای گران قیمت نمی‌دادند، دستانش را با کرم نرم‌کننده خارجی لطیف نمی‌کرد. هیچ کتابی نخوانده بود اما یادم می‌آید که پدربزرگم همیشه عاشقانه به خانه می‌آمد. مادربزرگم بوی پیاز داغ می‌داد و من بوی عطرهای معروف پاریسی و هیچ‌وقت نفهمیدم که چرا مرد او از مرد من عاشق‌تر بود!
مریم قمصری
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید