شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


هنجارمندی


هنجارمندی
ماهواره‌ها، بر اساس قاعده، از مدارهای کیهانی تبعیت می‌کنند و همچنین رانندگان در انگلستان، بر اساس قاعده، در سمت چپ جاده رانندگی می‌کنند. اما تفاوت بسیار بزرگی میان این دو نوع رفتار قاعده‌مند وجود دارد: ماهواره‌ها محکومِ قواعد یا قوانین حرکت‌اند؛ اما رانندگان به طور اختیاری از قوانین جاده تبعیت می‌کنند. در مورد دوم می‌توان قواعد را هنجار نامید.
به علاوه، علی‌رغم اختلافی که در اینجا وجود دارد، برخی معتقدند که حتی در مواردی که هیچ انتخاب یا اختیار صریحی در رفتار مربوطه وجود ندارد، می‌توان از هنجارمندی سخن گفت. بدین ترتیب، بسیاری از زبان‌شناسان به تبعیت از چامسکی، کاربرد زبان را موردی از تبعیت از قاعده می‌دانند حتی هنگامی که متکلمان اغلب از هنجارهای مربوطه آگاهی ندارند.
مفهوم هنجارمندی تقریباً به صورتِ اندک متفاوتی، در زمینه‌های دیگر فلسفۀ ذهن هم وجود دارد. اولاً اغلب گفته می‌شود که اسناد گرایش‌های گزاره‌ایْ هنجاری است هرچند شاید بی‌درنگ روشن نشود که چه قواعد یا هنجارهایی در این مورد مطرح‌اند. مقصود آنها تقریباً این است: معیارهایی از عقلانیت وجود دارند که بر اسناد گرایش‌ها به دیگران حاکم‌اند هرچند بیان این معیارها بر حسب قواعد یا هنجارهای خاص ناممکن است. برای مثال، واضح است که ما نمی‌توانیم باورهای مربوط به اتم‌ها و الکترون‌ها را به یک کودک سه ساله اسناد دهیم. کلمۀ "نمی‌توانیم" در اینجا این واقعیت را نشان می‌دهد که از لحاظ عقلانی روشن یا قابل تصور نیست که یک کودک خردسال توانسته باشد مفاهیم لازم برای داشتن این باورها را داشته باشد.
ثانیاً: برخی معتقدند که همین داشتن مفاهیمْ امری هنجاری است. ربات کامپیوتری که می‌تواند پیچ و مهره‌ها را بر اساس اندازه و شکل، مرتب کند بر اساس قواعد عمل می‌کند. اما این قواعد را برنامه‌نویسان در ربات تعبیه کرده‌اند و خود ربات برای تبعیت از قواعد هدفی بیشتر از هدف ماهواره‌ها در مدار زمین ندارند. به همین دلیل، هرچند ربات در ارتباط با پیچ و مهره توانایی تشخیص دارد، اما می‌توان با این ایده که ربات مفاهیم پیچ یا مهره را در اختیار دارد مخالفت کرد.
شخص برای اینکه مفهومی را در اختیار داشته باشد باید این ایده را داشته باشد که برای انجام تشخیص‌های مربوطه موجه است و این نوع سخن گفتن از توجیه با سخن گفتن از عقلانیت و هوش‌مندی مرتبط است؛ این به تبعیت از قواعد به معنای کاملاً هنجاری بستگی دارد.
بحث کوتاه فوق شاید این‌طور به نظر برساند که گویا تمایز روشنی میان رفتاری که قاعده بر آن حاکم است و رفتاری که قاعده آن را هدایت می‌کند وجود دارد اما در واقع، در مورد نحوۀ بیان این تفاوت، اختلاف فراوانی وجود دارد. همچنین این مطلب اهمیت زیادی برای فهم ما از اموری از قبیل کاربرد زبان، داشتن مفهوم و اسناد گرایش‌های گزاره‌ای دارد.
سموئل گاتنپلن
منبع:
Guttenplan, “Normative,” A Companion to the Philosophy of Mind, Guttenplan, ed., Blackwell Publications: ۱۹۹۸, pp. ۴۵۰-۱
http://phil-mind.blogfa.com/post-۴۷.aspx


همچنین مشاهده کنید