شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


معضل امنیت در شاهراه انرژی جهان


معضل امنیت در شاهراه انرژی جهان
در حدود ۶۵۵۷۰ درصد از ذخایر نفتی جهان در منطقهء خلیج‌فارس قرار دارد و جریان آزاد نفت از این منطقه، عاملی اساسی برای رشد و ثبات اقتصاد جهانی است.
با وجود این، منطقه با مشکلات امنیتی متعددی روبه‌روست، در عین حال که مهم‌ترین عامل تامین امنیت ذخایر انرژی منطقه، افزایش صلح و تقویت همکاری میان کشورهای منطقه است.
نفت کشورهای منطقه خلیج‌فارس (ایران، عراق، کویت، امارات عربی متحده، قطر و عربستان سعودی)، بیش از ۷/۲۴ درصد از کل نفت مصرفی جهان در سال ۲۰۰۵ را تامین می‌کرد و انتظار می‌رود این میزان در سال ۲۰۳۰ به ۸/۵۱ درصد افزایش یابد. پیش‌بینی می‌شود تقاضای جهانی فعلی نفت از ۸۴ میلیون بشکه در روز به ۱۲۱ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۳۰ برسد. در دو دههء آینده، اتحادیه اروپایی، آمریکای شمالی و منطقهء آسیا- پاسیفیک، برای تامین نفت مصرفی‌شان به ترتیب به ۹۰، ۷۵ و ۷۷ درصد واردات نیازمند خواهند بود. از این رو، امنیت ذخایر نفتی منطقهء خاورمیانه، برای کشورهای صنعتی موضوعی حیاتی محسوب می‌شود.
مسایل چندی، جریان مداوم نفت خلیج‌فارس را تحت تاثیر قرار داده، در آن اختلاف ایجاد کرده و نیز امنیت این حوزه را به خطر انداخته است.
یکی از مهم‌ترین مسایل، رقابت‌های بین‌المللی بوده است. از زمان کشف نفت در این منطقه، رقابت‌قدرت‌های بزرگ برای تصاحب منابع انرژی منطقه آغاز شد. در قرن نوزدهم، این رقابت میان بریتانیا، آلمان، فرانسه و امپراتوری عثمانی جریان داشت.
پس از جنگ جهانی اول، بتدریج فرانسه و عثمانی از صحنه خارج شدند و ایالات متحده وارد عرصهء رقابت در این منطقه شد. پس از پایان جنگ دوم جهانی و آغاز جنگ سرد، رقابت به پیمان‌های ناتو و ورشو منحصر شد. پس از پایان جنگ سرد، رقابت تازه‌ای میان فرانسه، روسیه و چین از سویی و انگلستان و آمریکا از سوی دیگر آغاز شد که هم‌اکنون بشدت ادامه دارد و هر کدام از این قدرت‌ها برای گسترش نفوذ خود در منطقه می‌کوشند که در نتیجه، مسایل و مشکلات امنیتی متعددی برای منطقه ایجاد کرده‌اند.
دیگر عامل مهم برهم‌زنندهء امنیت منطقه، جنگ‌ها و منازعات منطقه‌ای بوده است; البته پرواضح است که در تمام این منازعات به نوعی می‌توان نقش قدرت‌های فرامنطقه‌ای را مشاهده کرد. یکی از مهم‌ترین این منازعات، منازعه اسراییل با اعراب است. تاسیس رژیم صهیونیستی اسراییل با حمایت مستقیم استعمار بریتانیا باعث وقوع چند جنگ در منطقه شد. به دنبال تاسیس اسراییل، خط لوله نفتی موصل- حیفا در سال ۱۹۴۸ مسدود شد. سال ۱۹۵۷ متعاقب جنگ اعراب- اسراییل، جمال عبدالناصر کانال سوئز را بست و در پی جنگ ۱۹۷۳، تحریم نفتی اعراب علیه ایالات متحده و اروپا (حامیان رژیم اسراییل) منجر به شوک نفتی اول شد. هم‌اکنون توسعه‌طلبی رژیم اسراییل و عدم پایبندی این رژیم به تعهدات و مقررات بین‌المللی باعث ایجاد مسایل امنیتی حادی در منطقه شده است.
مسالهء دیگر، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود که باعث کاهش تولید نفت و افزایش جهانی قیمت نفت شد. در این مدت، امنیت جریان نفت در خلیج‌فارس به خطر افتاد و حملات متعددی از سوی نیروهای عراقی علیه کشتی‌های نفتکش صورت گرفت که در آن حدود ۲۰۰ ملوان غیرنظامی کشته شدند. نقش کشورهای غربی به ویژه ایالات متحده در راه‌اندازی این جنگ و حمایت‌های تسلیحاتی آنان از عراق طی جنگ تحمیلی علیه ایران، موضوعی انکارناپذیر است که به نوعی در راستای رقابت برای تسلط بر منابع منطقه صورت می‌گرفت که بشدت امنیت منطقه و نیز امنیت ذخایر انرژی آن را به خطر انداخته بود.
در سال ۱۹۹۰ صدام به کویت حمله‌ور شد و با این کار آتش جنگ اول خلیج‌فارس را در سال ۱۹۹۱ شعله‌ور ساخت. در سال ۲۰۰۳ آمریکا به بهانهء نابودی تسلیحات کشتارجمعی WMD به عراق حمله کرد، ولی این حمله بیش‌تر به خاطر نفت صورت می‌گرفت تا مقابله با سلاح‌های کشتارجمعی. در پی تهاجم آمریکا به عراق، زیرساخت‌های نفتی عراق به شدت آسیب دید، ولی به خاطر مشکلات امنیتی، تاکنون بازسازی این تاسیسات میسر نشده است.
تهاجم آمریکا به عراق، همچنین باعث ایجاد بی‌نظمی و ناآرامی در منطقه شده، چرخهء تامین انرژی را مختل کرده و خشونت و حملات تروریستی را افزایش داده است. در حالی که تولید نفت عراق پیش از حمله آمریکا، بیش از سه میلیون بشکه در روز بود، ولی این میزان در سال ۲۰۰۵ به حدود۸/۱ میلیون بشکه در روز کاهش یافته بود.
آشکارا می‌توان دید که رقابت‌های بین‌المللی و منازعات منطقه‌ای، امنیت ذخایر نفتی خلیج‌فارس را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. در این میان واضح است که مهم‌ترین دلیل برهم خوردن امنیت منطقه و اختلال در جریان آزاد انرژی منطقه، رقابت قدرت‌های بزرگ و دخالت آنان به ویژه ایالات متحده در منطقه بوده است.
دلیل اصلی بروز جنگ‌های منطقه‌ای نیز همانا رقابت و دخالت قدرت‌های بزرگ بوده و هست. قدرت‌های بزرگ به اختلافات منطقه‌ای دامن می‌زنند و باعث ایجاد درگیری و تنش در منطقه می‌شوند. به عنوان یک نمونه بارز، واضح است که ادعاهای واهی امارات عربی متحده دربارهء جزایر سه‌گانه ایرانی با تحریک و حمایت ایالات متحده هر روز تکرار شده، باعث ایجاد تنش در روابط دو کشور و نیز در منطقه می‌شود.
یکی دیگر از دلایل اصلی بروز ناامنی در منطقه، رژیم اسراییل و سیاست‌های توسعه‌طلبانه و غیرانسانی آن در قبال فلسطینیان است. با این حال مشاهده می‌شود که ایالات متحده به شدت از این رژیم حمایت می‌کند و سالانه بیش از سه میلیارد دلار کمک مالی و تسلیحاتی بلاعوض در اختیار این رژیم قرار می‌دهد. ایالات متحده از سال ۱۹۸۲ تاکنون ۳۲ قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه اسراییل را وتو کرده است و تمامی تلاش‌های دولت‌های عربی برای قرار دادن زرادخانه اتمی اسراییل در دستور کار آژانس بین‌المللی، انرژی اتمی را عقیم گذاشته است.
تنها راه مطمئن و کارآمد برای تامین امنیت کلی و انرژی منطقه، ایجاد صلح و تقویت همکاری در منطقه است. جامعهء بین‌المللی باید بر رژیم اسراییل برای انجام تعهدات بین‌المللی‌اش فشار وارد کند و مانع توسعه‌طلبی و جنگ‌افروزی‌های این رژیم شود.کشورهای مسلمان منطقه خلیج‌فارس نیز باید با همکاری و گفت‌وگو، سیستم امنیتی جدیدی بدون حضور نیروهای خارجی را در منطقه پایه‌ریزی کنند. کشورهای صنعتی اگر به واقع درپی جریان آزاد و امن انرژی از منطقه هستند، بهتر است از دخالت در منطقه دست بردارند و تامین امنیت و سیستم امنیتی منطقه را به همکاری مابین کشورهای منطقه واگذار کنند.
اردشیر گراوند
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید