جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


زوایای پنهان


زوایای پنهان
زنان به دلیل تفاوت‌های جنسیتی همواره با مردان تفاوت‌هایی دارند. گاهی این تفاوت‌ها از سوی طرف مقابل به خوبی درک نمی‌شود و گاهی اوقات حرف‌ها و صحبت‌ها و کلماتی که بین زن و شوهر رد و بدل می‌شود با مفهومی دیگر برداشت می‌شود.
اما همواره نکاتی هستند که از دید یک زوج پنهان مانده و به صورت ناخودآگاه آن دو را عذاب می‌دهد. زن و شوهر بعد از ازدواج باید یکدیگر را درک کنند آنان باید درک کنند که طرف مقابلشان کسی است که از جهاتی متفاوت با خودش با فرهنگ و فکر متفاوت و احساسی دگرگون پیش او آمده و حاضر به زندگی با او شده است. زن و شوهر اگر در ماه‌های نخست زندگی نتوانند به خلقیات و تفکر و راه و روش زندگی و سبک صحبت کردن یکدیگر آشنایی پیدا کنند، بعدها با مشکلات فراوانی روبه‌رو خواهند شد.
خیلی اوقات زن حرف شوهرش را نمی‌فهمد و وقتی دیگر شوهر حرف زنش را متوجه نمی‌شود و یا اینکه آن دو آنقدر با کلمات و عبارات نامناسب با یکدیگر صحبت می‌کنند که باعث رنجش خاطر شریک خود می‌شوند. در این نوشته ما سعی داریم عباراتی که یک زن با آن می‌تواند باعث آزرده خاطر شدن همسرش شود را آورده‌ایم و مورد بررسی روانشناختی قرار داده‌ایم.
● مرد باش
خیلی وقت‌ها پیش می‌آید که زن‌ها در بحث و جدل‌های خانوادگی و زناشویی وقتی که می‌بینند حقی از آنان اجحاف شده خطاب به شوهرشان می‌گویند؛ «مرد باش»
برای یک مرد هیچ‌چیز سخت‌تر از این نیست که مردانگی‌اش زیر سوال رفته و این جمله را از همسرش بشنود این جمله فقط باعث می‌شود که شوهرتان را برانگیخته و او را عصبانی‌تر کنید.
من داشتم فکر می‌کردم که...
خیلی خوب است که شما به موضوعات و مسائل زندگی‌تان فکر می‌کنید و شاید هم وقت زیادی را برای این مسائل می‌گذارید اما نباید فراموش کنید که باید زیرکی خاصی در بیان گفته خود داشته باشید. اگر دائم به شوهرتان بگویید: «من داشتم فکر می‌کردم که...» او حتما پیش خودش فکر می‌کند که شما با فکر کردنتان حتما نقشه‌ای برای او کشیده‌اید و یا اینکه سر بحث و مساله جدیدی را می‌خواهید باز کنید و به دنبال یک راه‌حل برای فراری شدن از این فکر شما بگردد. خیلی از مردان در این مواقع بحث را عوض می‌کنند بدون اینکه بدانند شما به چه فکر می‌کرده‌اید.
سعی کنید کمی زمینه‌چینی کنید و اگر فکر خوبی در سر دارید با دیدی باز و مهربانی به بیان آن بپردازید. فراموش نکنید که هنگام خستگی و کلافگی شوهرتان زیاد به پروپای او نپیچید و از فکر جدیدتان چیزی برای او نگویید شاید این کار شما به عصبانی شدن او منجر شود و شما به نتیجه‌ای نرسید به همین دلیل پس از اینکه شوهرتان از محل کارش به خانه آمد و شما مطمئن شدید که خستگی از تن او خارج شده است او را با یک لیوان چای مهمان کرده و به صحبت با او بنشینید و به آرامی و الفاظی خوب و دلنشین فکرتان را بیان کنید.
● حوصله ندارم
گاهی پیش می‌آید که خسته‌اید، حوصله ندارید دلتان می‌خواهد تنها باشید و... این احساس خیلی احساس ترمیم‌کننده‌ای برای روح و روان شماست. گاهی به دلیل همین احساس از دیگران کناره گرفته و در سرزمین تنهایی‌تان قدم می‌زنید و پس از اینکه خود را یافتید دوباره به زندگی‌تان برمی‌گردید. اما این وقتی خوب است که شما در خانه تنها باشید و یا هنوز ازدواج نکرده باشید. با این اوصاف شما باید نهایت دقت خود را به کار بگیرید تا مبادا در هنگام بی‌حوصلگی به شوهرتان بی‌احترامی کنید.به ویژه اینکه برخی جملات برای شوهرتان خیلی آزاردهنده است و بیان آن می‌تواند او را از شما دور سازد. مثل وقتی که به او می‌گویید: «من امروز اصلا حوصله ندارم به دست و پای من نه پیچ».
با این جمله این احساس در او پدیدار می‌شود که تاکنون بعد از این همه سال زندگی با شما نتوانسته است منشا آرامش و دوستی برای شما باشد، او چون از کلافگی درونی شما خبر ندارد فکر می‌کند علاقه شما کمتر شده و در خیلی از مواقع از عشق شما به خودش احساس یاس و ناامیدی می‌کند. البته منظور این نیست که شما از ابراز احساسات خود بپرهیزید. بلکه ما به شما توصیه می‌کنیم که کمی با اشتیاق هر چند ممکن است در آن لحظه دوست نداشته باشید ابراز به اشتیاق کنید اما جلو بروید و به او خوشامد بگویید در این موقع سکوت بهترین راه‌حل است.
اگر او متوجه خلقیات نامناسب شما و کلافگی‌تان شد و دلیلش را پرسید، دلیل واقعی‌اش را بدون الفاظ تند و زننده و یا رنج‌آور بگویید و یا اینکه بگویید «امروز صبح که از خواب بیدار شدم چندان حالم خوب نیست. امیدوارم تا پایان شب حالم بهتر شود...» این حرف شما باعث می‌شود که شوهرتان خود نیز راه‌حلی برای رفع این احساس شما پیدا کند شاید به شما پیشنهاد بدهد که با هم به بیرون رفته و کمی در پارک قدم بزنید. درست است که ممکن است برخلاف میل شما باشد اما به او بگویید قبول می‌کنم ولی زود برگردیم چون من باید به کارهایم برسم با این حساب نه دست رد به سینه او زده‌اید و نه به احساس درونی شما لطمه‌ای وارد شده است چه بسا که همین قدم‌زدن و صحبت کردن مشکل شما را حل کرده و به نتیجه برسید.
● «داری به چی فکر می‌کنی»، «مطمئنی حواست اینجاست»
لزومی ندارد که آدم همیشه سرحال و شاداب باشد. لزومی ندارد که همیشه شوهرتان حواسش پیش شما باشد و بالعکس. گاهی اوقات شوهرتان به دلیل مشغله‌های فکری و کاری که دارد ممکن است به فکر فرو رفته و ذهنش درگیر باشد. اگر دائم از او بپرسید که «کجا هستی»، «فکرت پیش کیست» باعث می‌شود که عصبانیت او را برانگیزد. وقتی شوهرتان به فکر فرو می‌رود بگذارید لحظاتی از پیش شما رفته و او نیز در سرزمین تنهایی‌اش قدم بزند. او هم نیاز دارد به اینکه تنها باشد و لحظاتی به خود، کار و دغدغه‌هایش فکر کند. بنابراین این صحبت شما که «الان به چه فکر می‌کنی» و «آیا مطمئنی که حواست پیش من است» ممکن است این احساس را در او پدید آورد که شما درباره او بد فکر می‌کنید.
حتی به شوخی هم به شوهرتان این جمله را نگویید. گاهی اوقات حرفی که ممکن است یک ساعت پیش شوخی باشد ممکن است در حال حاضر که شوهرتان در فکر فرو رفته اصلا خوشایند نباشد و حتی او را به موضع‌گیری در برابر شما بکشاند.
اگر شما خلقیات و روحیات شوهرتان را بشناسید و بتوانید او را در همه شرایط درک کنید کمتر با هم اختلاف خواهید داشت. در برابر شوهرتان مهربان و با گذشت باشید و در همه شرایط و حتی در مشاجرات نیز احترام او را حفظ کنید تا او نیز متقابلا احترامتان را نگه دارد. در این شرایط هیچگاه پیوند زناشویی شما حتی با کوچک‌ترین حرف و حدیث‌های ناخوشایند گسسته نخواهد شد.
هما رمضانی
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید