شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

آمریکا در مقابل البرادعی


آمریکا در مقابل البرادعی
محمد البرادعی به شدت از سوی مقامات آمریکایی تحت فشار قرار گرفته است.کاخ سفید بارها اثبات نموده است که نسبت به سازمانهای بین المللی برخورد و نگاهی کاملا ابزاری دارد
مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی تاکنون بارها بر عدم انحراف جمهوری اسلامی ایران از فعالیتهای هسته ای خود تاکید نموده است.
انتشار گزارش اخیر البرادعی در خصوص فعالیتهای هسته ای صلح آمیز جمهوری اسلامی ایران سبب نارضایتی ایالات متحده آمریکا و دو کشور جنگ طلب انگلستان و فرانسه شده است.طی سالهای اخیر کاخ سفید و تروییکای اروپایی سعی داشتند با استناد به گزارشهای دوپهلوی آژانس بین المللی انرژی اتمی فشارهای سیاسی خود علیه ایران را افزایش دهند.اما این بار گزارش آژآنس جای هیچ گونه مانوری را برای بوش و شرکای اروپایی آن باز نگذاشته است.بر این اساس آژآنس ،کشورهای غیر متعهد،چین ،روسیه و آلمان عقیده دارند کع باتوجه به توافقات صورت گرفته میان تهران و آژانس بین المللی انرژی اتمی ادامه فشار بر ایران غیر عاقلانه است.اما ایالات متحده آمریکا،انگلستان و فرانسه در آن سو تلاش می کنند تا رویکرد سیاسی نسبت به پرونده هسته ای ایران را تقویت نموده و سطح تحریمها علیه تهران را گسترش دهند.
در این میان،محمد البرادعی به شدت از سوی مقامات آمریکایی تحت فشار قرار گرفته است.کاخ سفید بارها اثبات نموده است که نسبت به سازمانهای بین المللی برخورد و نگاهی کاملا ابزاری دارد.مطابق این رویکرد ابزاری،درمواردی که سازمانهای بین المللی در جهت تحقق خواسته های واشنگتن و دیگر مصادیق جریان سلطه مانند فرانسه گام برندارند،این کشورهای متخاصم فرمول “گذار از سازمانهای بین المللی”را در دستور کار خود قرار خواهند داد.این بار آژآنس بین المللی انرژی اتمی با ابراز رضایت کامل از همکاری دوجانبه با تهران،دست کاخ سفید را جهت سنگ اندازی در مقابل جمهوری اسلامی ایران بسته است.از این جهت مقامات آمریکایی صراحتا نارضایتی و خشم خود را از مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام نموده اند.
“کاندولیزا رایس”، وزیر خارجه آمریکا اخیرا آژانس را به مداخله در دیپلماسی جهانی بر سر برنامه هسته‌ای ایران متهم کرده است.!وزیر امورخارجه ایالات متحده آمریکا و برخی رسانه های غربی ادعا کرده‌اند که “محمد البرادعی”، مدیر کل آژانس، فراتر از اختیارات خود در برخورد با پرونده اتمی ایران عمل می‌کند. بر اساس چنین ادعاهایی، البرادعی باید به تایید این ادعا بپردازد که ایران به طور مخفیانه سلاح اتمی می‌سازد و حق ندارد بر اعمال تحریم‌های جدید از سوی شورای امنیت بر این کشور دخالت کند!
البرادعی به عنوان برنده جایزه نوبل صلح در برابر این اتهامات از حقیقت‌گویی خود در خصوص برنامه هسته‌ای ایران دفاع کرد و گفت که تلاش‌های وی برای بازرسی‌ سایت‌های اتمی این کشور به همکاری بیشتر میان تهران و آژانس منجر شده و این عملکرد دقیقا مطابق اختیارات وی از سوی شورای امنیت است.
مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در این خصوص گفته است: «من به وظیفه خود ادامه می‌دهم و می‌توانم به شما قول دهم که دقیقا حقیقت را به روش عینی و غیرمتعصبانه ارائه می‌کنم.»
این اتهامات در حالی بر البرادعی وارد می شود که مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی تاکنون بارها بر عدم انحراف جمهوری اسلامی ایران از فعالیتهای هسته ای خود تاکید نموده است.واقعیت امر این است که ایالات متحده آمریکا سعی دارد معادلات سازمانهای بین المللی را در جهت نیل به اهداف سلطه طلبانه خود ترسیم نماید.بر این مبنا غرب نمی تواند به بهانه های حقوقی تهران را تحت فشار قرار دارد.در این جاست که “سیاسی بودن” پرونده هسته ای ایران مشخص می شود.اگر این پرونده از ابعاد حقوقی مورد بررسی قرار می گرفت امکان ارجاع آن به شورای امنیت سازمان ملل متحد به هیچ عنوان وجود نداشت.مسئله اصلی اینجاست که تلاش اخیر ایالات متحده آمریکا جهت ایجاد تنش در جو فعلی نظام بین الملل به کجا خواهد انجامید؟پاسخ این سوال کاملا مشخص است.
باتوجه به حمایت نظام بین الملل از توافقات صورت گرفته میان تهران و آژانس بین المللی انرژی اتمی امکان موفقیت واشنگتن کاملا منتفی است.اخیرا مقامات آمریکایی در قالب یک سناریوی از پیش طراحی شده از برنارد کوشنر،وزیر امورخارجه فرانسه خواستند تا با استفاده از واژه”حمله”علیه ایران فضای موجود را متشنج نماید.اما این تلاش وزیر امور خارجه ساده لوح کابینه نیکولاسارکوزی ناکام ماند.
پاریس به دنبال حضور افرادی مانند نیکولا سارکوزی و برنارد کوشنر سعی دارد در کانون جریان سلطه قرار گیرد و تقابل خود با جمهوری اسلامی ایران را آشکار کند.اظهارات بی وزن وزیر امورخارجه فرانسه علیه ایران بازتاب وسیعی در نظام بین الملل داشته است.
واکنش کشورها و جریانهای مختلف به این اظهارات خصمانه سبب شد تا مقامات فرانسوی در قالب چرخشی آشکار مواضع ضدایرانی خود را اصلاح نموده و به سوی آرام سازی جو به وجود آمده علیه خود گام بردارند.وزیر امورخارجه فرانسه پس از اظهارات خصمانه خود در خصوص ایران نتوانست در مقابل فشار سیاستمداران اروپایی و افکارعمومی مقاومت کند.کوشنر در نهایت مجبور شد اظهارات خودرا به گونه ای ناشیانه تصحیح نماید. وزیر خارجه فرانسه پس از دیدار با همتای روس خود در مسکو اعلام نمود«باید هر کاری را برای جلوگیری از جنگ (با ایران) انجام داد.»
برنارد کوشنر در کنفرانس خبری مشترک با «سرگی لاوروف» تاکید کرد جنگ با ایران «بدترین گزینه‌ای است که می‌تواند رخ دهد.» وی خواستار «مذاکرات بدون توقف» درباره برنامه هسته‌ای ایران شد. وزیر خارجه فرانسه در تصحیح اظهارات پیشین خود درباره احتمال جنگ با ایران گفت: «من گفته‌ام جنگ بدترین چیزی است که ممکن است رخ دهد. هر کاری برای جلوگیری از جنگ باید انجام شود. ما باید مذاکره، مذاکره و مذاکره کنیم، بدون آنکه متوقف شویم یا مانعی در برابرمان باشد.من نمی‌خواهم گفته شود من طرفدار جنگ هستم! پیام من پیام صلح، پیام جدیت و پیامی مبنی بر عزم راسخ بود!»
واکنش منفی نظام بین الملل نسبت به اظهارات برنارد کوشنر نشان دهنده “پذیرش ایران هسته ای “ توسط جامعه جهانی است.آنچه مسلم است اینکه ایران اسلامی به مسیر صلح آمیز هسته ای خود ادامه خواهد داد ومطابق گفته رئیس جمهور کشورمان،نباید اظهارات و تهدیدهای مقامات فرانسوی را جدی گرفت.
کاخ الیزه در ابتدای حضور سارکوزی و همراهانش به کانون خطاهای دیپلماتیک در اروپا تبدیل شده است.مسلما اگر این روند ادامه پیدا کند پاریس باید هزینه های هنگفتی را جهت بازسازی چهره بین المللی خود بپردازد.
آنچه مسلم است اینکه تلاش ایالات متحده آمریکا،فرانسه و انگلستان علیه جمهوری اسلامی ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی نشان دهنده اوج خصومت آنها با تهران به عنوان کانون مولد اسلام گرایی و پویایی در خاورمیانه است.کاخ سفید هم اکنون از سوی ملت خود و دیگر ملتهای جهان به علت ایجاد تنش و آشوب در جهان مورد بازخواست و مواخذه قرار گرفته است.
در این بین کشورهای حامی تروریسم مانند انگلستان و فرانسه نیز از سوی نظام بین الملل به علت همراهای با واشنگتن محکوم شده اند.مسلما در آینده ای نه چندان دور سیاستمدارن این کشورها به نقطه ای خواهند رسید که در آن راهی به جز”فرار از آمریکا”باقی نخواهد ماند.افرادی مانند بوش ،رایس ،سارکوزی و کوشنر هم اکنون به اصلی ترین دشمنان بشریت و سازمانهای بین المللی تبدیل شده اند.در این راستا لازم است ملتها و دولتهای آگاه جهان جهت دفع این افراد با یکدیگر متحد شوند.اتحادی که می توان در آینده ای نه چندان دور جریان سلطه را محو و نابود سازد.
سعید سبحانی
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید