شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

داستان تلخ IT ایرانی


داستان تلخ IT ایرانی
<صنعت فناوری اطلا‌عات و ارتباطات> صنعتی جهانی و با اهمیت است که هم نقش استراتژیکی در توسعه اقتصادی اجتماعی کشور‌ها دارد و هم ابزاری قوی برای رشد و توسعه سایر بخش‌‌های هر کشوری محسوب می‌گردد.
در ایران نیز از چند سال قبل روند ایجاد و رشد این صنعت هر چند با تاخیر اما به خوبی آغاز گردید و موجب شد همگان با کاربردهای این فناوری پیشرفته آشنا گردند. حرکتی که باید ادامه می‌یافت تا طعم شیرین آن در کام همه آحاد جامعه و همه بخش‌‌های تولیدی، خدماتی و رفاهی کشور احساس گردد اما متاسفانه تداوم نیافت.
در آن سال‌های نه چندان دور، چیزی حدود پنج سال قبل، طرح‌‌هایی مانند تکفا (توسعه کاربری فناوری اطلا‌عات) به مدد مدیریت افراد آگاه و دلسوزی شکل گرفت که باعث شد شرکت‌های زیادی ایجاد گردند تا نیروهای متخصص فراوانی را جذب خود کنند و طی چندین سال روند مهاجرت نخبگان را بر عکس کنند و پروژه‌‌های بزرگ و مفیدی تعریف شوند که هر کدام در حل بخشی از مشکلا‌ت مردم موثر باشند.
پروژه‌‌هایی مانند آشنایی مردم با اینترنت و توسعه آن در بین همه اقشار جامعه از طریق ایجاد ‌ISP ها، ایجاد صدها پایگاه اطلا‌ع‌رسانی و ارائه سرویس‌های اینترنتی به مردم، تحقق بخش‌هایی از دولت الکترونیکی، پایه‌گذاری و تقویت بانکداری الکترونیکی، سیستم جامع پلیس ۱۱۰، تقویت شبکه رشد و توسعه ‌IT در مدارس کشور، آموزش الکترونیکی و دانشگاه مجازی و راه افتادن رشته‌‌های ‌IT در دانشگاه‌‌های کشور، تجارت الکترونیکی و ایجاد نقطه تجاری و مرکز صدور گواهی الکترونیکی ‌)CA(، توسعه شبکه‌های اینترنتی در دانشگاه‌‌ها و گسترش شبکه علمی کشور، تقویت خط و زبان فارسی در محیط رایانه‌ای، ایجاد پایگاه‌های اطلا‌ع‌رسانی مذهبی و توسعه ‌‌IT در حوزه‌های علمیه و نهادهای دینی، راه‌اندازی پارک‌های فناوری و مراکز رشد ‌ICT و بسیاری از طرح‌ها و پروژه‌های کوچک و بزرگ دیگری که همه و همه باعث شدند جایگاه ایران در سطح بین‌المللی در حوزه ‌IT رشد و ارتقا یابد و نام ایران در بین کشورهای دنیا مطرح گردد و از همه مهمتر اینکه آحاد مردم با این مقوله فناوری به خوبی آشنا گردند.
جالب است که اکثر مطبوعات خوب ما نیز در همین دوران متولد شدند یا رشد کردند و ایجاد سازمان نظام صنفی ریانه‌ای کشور و چندین گروه تخصصی دیگر نیز مدیون همین دوران است.
در این دوران شکوفایی‌ ICT، تعدادی از شرکت‌‌های ایرانی به بازارهای صادراتی خارج کشور راه یافتند یا در اجلا‌س جامعه اطلا‌عاتی ‌)WSIS( که با حضور همه کشورهای دنیا برگزار گردید، ایران هم حرف‌هایی برای گفتن داشت و هم دارای طرح‌هایی برای تغییر مدیریت اینترنت بود که بسیار ارزشمند و موثر بود.
توسعه روزافزون این صنعت آنچنان سریع و آینده‌دار بود که حتی صنعتگران و بازرگانان تیزهوش دیگری که در حوزه‌هایی مانند راه و ساختمان، فولا‌د و آلومینیوم فعالیت می‌کردند را ترغیب کرد تا در این حوزه نیز سرمایه‌گذاری کنند و اتفاقا تعدادی از شرکت‌های بزرگ خدمات اینترنتی یا تجارت الکترونیک موجود کشور که عموم مردم با نام آنها آشنا هستند، ماحصل همین حرکت و گذر تاریخی است.
فناوری اطلا‌عات ایران رشد جنینی خود را به مدد طرح تکفا و طرح‌‌‌های اینچنینی دیگر سپری کرده بود و زمانی که این نهال نوپا باید با حمایت‌های همه‌جانبه دولت و بخش خصوصی تقویت شد، مصادف گردید با روی کارآمدن دولت نهم که علی‌الظاهر فکری برای این فناوری نکرده بود و در حد چند شعار کلی بسنده کرد.
از همان روز اول برخورد دولت و مدیران تازه کار آن با این حوزه صریح، مشخص و آگاهانه نبود و این شد که متاسفانه در دو سال اخیر و بعد از روی کارآمدن دولت نهم وضعیت ‌ICT ایران چه در زیرساخت‌‌ها و کاربری، تولید و ارائه خدمات، نرم‌افزار و سخت‌افزار و چه در نیروی انسانی و از همه مهمتر چه در بخش مخابرات نه تنها رشدی نکرده است که افول هم کرده و خیلی از بخش‌های آن نیز تعطیل شده است.
تقریبا در هیچ وزارتخانه‌ای ساز و کار و بودجه و متولی مشخصی برای پیگیری اقدامات گذشته و یا طرح‌توسعه برای توسعه فناوری اطلا‌عات و ارتباطات در آن وزارتخانه یا وجود واقعی ندارد و یا کژدار و‌مریز حرکت می‌‌کند و حتی در استان‌های کشور نیز مدیریت‌هایی که در استانداری‌ها برای این امر شکل گرفته بودند، منحل شده و کسی نیست تا حتی مدیریت پورتال‌های اطلا‌ع‌رسانی استانی را به طور سازمان یافته انجام دهد!
مدیرانی بر مسند امور فناوری اطلا‌عات در وزارت فناوری ارتباطات و اطلا‌عات و شوراهای دیگر منصوب شده‌اند که یا ابن‌المشاغلند، یا تجربه‌ای دراین زمینه نداشته و یا از حداقل توان مدیریتی همراه با نوآوری و جسارت و شجاعت برخوردار نیستند و بیشتر به خاطر سوابق مذهبی و سیاسی و وابستگی خود بر صندلی‌های تخصصی مدیریت کشور گمارده شده‌اند و جالب است که عملکرد آنها هیچ هم راستایی با سیاست‌های خصوصی‌سازی و برنامه چهارم توسعه ندارد.
در دولت نهم تجارت الکترونیکی به کندی حرکت می‌کند و تولید محتوای الکترونیکی نیز صرفا به تولید محتوای مذهبی و آن هم اندک و در انحصار جاهایی خاص محدود شده است.
تقریبا در این دو سال هیچ نمایشگاه بزرگی در کشور برپا نشده و مطبوعات تخصصی با بی‌خبری دراین حوزه و طبیعتا کسادی کسب و کار مواجهند. شرکت‌‌های زیادی یا رسما ورشکست شده یا به تعطیلی موقت رفته‌اند و یا ترجیح داده‌اند وارد فعالیت‌های واسطه‌ای و غیرتخصصی دیگری گردند تا حیات روزمره حداقلی خود را تضمین کنند.
سازمان نظام صنفی رایانه‌ای کشور نیز به عنوان بزرگترین نهاد صنفی این صنعت به جای آنکه برای توسعه بازار و آینده کسب و کار شرکت‌ها برنامه‌ریزی کند، مجبور شده است غلط‌گیر اقدامات دولتی‌ها شود و فکر حیات بخور و نمیر شرکت‌های عضوش باشد.
در صنعت استراتژیک و حساس مخابرات کشور نیز در این دو سال اخیر هیچ کار بزرگ و قابل توجهی با تکیه بر توان داخلی اجرا نشده است و شرکت‌‌های فعال موجود نیز ضمن تعطیل کردن طرح‌ها و بخش‌های تحقیق و توسعه خود تلا‌ش دارند با اجرای پروژه‌های کم‌ارزش تنها به فکر گذران امور روزمره مجموعه خود باشند.
دولتمردان جدید بیشتر از آنکه به فکر نفوذپذیری شکننده شبکه ارتباطی و مخابراتی خود باشند، سعی کرده‌اند فیلترینگ سلیقه‌ای محتوای اینترنت را برای عموم مردم انجام دهند یا درحالی‌که تمام دنیا به سمت استفاده سریع‌، ارزان و راحت‌تر مردم از اینترنت گام بر‌می‌دارد، مدیران تازه‌کار و تجربه‌آموز و کوتاه بین دولت بر محدود کردن دسترسی عامه مردم به اینترنت پرسرعت روی آورده‌اند. چیزی که در تمام دنیا جای سوال دارد.
تقریبا همه شرکت‌های بزرگ مخابراتی و کامپیوتری کشور با بحران کاهش نیرو مواجه بوده‌اند و متاسفانه این نیروها به دلیل وضعیت اقتصادی راکد کشور ترجیح داده‌‌اند به خارج از کشور مهاجرت کنند که روز به‌روز هم بر تعداد آنها افزوده می‌گردد.
در این دو سال اخیر هیچ کاری جز چند طرح پرهزینه با شعارهای دهن‌پرکن و بدون پشتوانه علمی و فنی و تجربی مطرح نشده است و مدیران جدیدی که سکاندار اداره این حوزه پراهمیت شده‌اند، بدون کمترین سوابق و تجربه‌ای در این زمینه بیشتر در مقام افرادی که سعی دارند با آزمون سعی و خطا کارشان را پیش ببرند، ظاهر شده‌اند و تلا‌ش دارند با مطرح کردن طرح‌های بزرگ و ملی نشان دهند که کارهای بزرگی را در سر دارند!
معاونت فناوری اطلا‌عات وزارت عریض و طویل فناوری ارتباطات و اطلا‌عات کشور هنوز بعد از دو سال عاجز از ارائه حتی چند خط برنامه و طرح برای توسعه ‌ICT بوده و این ضعف آنچنان مشهود است که صدای بخش‌های دیگر دولت را نیز درآورده تا جایی که زمزمه برکناری بالا‌ترین مقام رسمی آن این روزها بیش از گذشته به گوش می‌رسد.
این روزها از فاوای ایرانی هیچ خبر خوب و امیدوارکننده‌ای به گوش نمی‌رسد و نهال نوپا و جوان فناوری اطلا‌عات و ارتباطات ایران این روزها دوران سختی را می‌گذراند که هم برای وضعیت موجودش خطرناک است و هم آینده‌ای جز همراه با عقب‌ماندگی‌‌را به تصویر نمی‌کشد.
آن هم زمانی که همه کشورهای دنیا با سرعت هرچه بیشتر در استفاده از مزایای فناوری اطلا‌عات و ارتباطات از یکدیگر گوی سبقت را می‌ربایند و کشورهای منطقه مانند دبی از موقعیت‌هایی که به خاطر عدم حضور ما ایجاد شده است، سفره‌‌های خود را رنگین‌تر می‌کنند.
در جوار ما در افغانستان، ‌ICT به شدت در حال رشد و توسعه است. وجود سه اپراتور خصوصی موبایل در این کشور جنگ‌زده، اینترنت بی‌سیم در همه جای کابل و پروژه‌‌های زیرساختی در سطح این کشور پهناور و صعب‌العبور و از همه مهمتر طرح توسعه ‌IT در آن که با کمک کشورهای خارجی درحال تدوین است، حکایت از آن دارد که اگر دیر بجنبیم و از خواب غفلت برنخیزیم تا همین دو سه سال آینده دیگر چیزی از ‌ICT در ایران نخواهیم داشت که بتوانیم به آن افتخار کنیم و مایه مباهاتمان باشد.
فاوای ایرانی محتاج مدیرانی هوشمند و خلا‌ق است که عرضه و جسارت کار را داشته باشند. مدیرانی با دورنگری و آینده‌بینی قوی که بتوانند از امکانات موجود به خوبی استفاده کنند. ‌
فاوای ایرانی نیازمند توجه هرچه بیشتر نهادهای مقننه و مجریه و قضاییه است تا بتواند در بستر قانونی ایجاد شده رشد و نمو کرده و روز به روز تقویت گردد.
فاوای ایرانی به تفکراتی احتیاج دارد که دستشان در بودجه‌نویسی برای آن نلرزد و بودجه‌های مصوب آن را به حساب سرمایه‌گذاری ببینند و نه هزینه و تجمل.
فاوای ایرانی این روزها دوران سختی را می‌گذراند که دل هر دردمندی را سوزانده و آه هر صاحب فنی را از نهادش بیرون می آورد.
نوشته: محمد ثروتی
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید