جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

کارنامه‌یی نه چندان پربار


کارنامه‌یی نه چندان پربار
ژاک شیراک درحالی با قدرت وداع می کند که کارنامه ۱۲ سال زمامداری او را نمی توان پربار توصیف کرد. او به عنوان یک رئیس جمهور محافظه کار برخی تابوها را شکست ، اما در عرصه عملی بیشتر مرد تاکتیک ها بود تا راهبردها.
شیراک ۷۴ ساله در حالی قدرت را ترک می کند که ۱۲ سال از ۴۰ سال حضورش در صحنه سیاسی فرانسه را در کاخ الیزه گذارنده است. او پس از ۲۸ سال فعالیت سیاسی و پوشیدن جامه وکیل و وزیر و نخست وزیر و شهردار، سرانجام سال ۱۹۹۵ به بالاترین آرزوی سیاسی اش دست یافت و بر مسند ریاست جمهوری فرانسه تکیه زد. به این ترتیب او صاحب مقامی شد، با اختیارات فوق العاده و در مقیاس اروپا، کم نظیر. «پادشاه منتخب» اصطلاح بامسمایی است که معمولاً به کنایه برای یادآوری اختیارات و قدرت زمامداران کاخ الیزه به کار گرفته می شود. این قدرت فوق العاده برای رئیس جمهور را ژنرال دوگل سال ۱۹۵۸ وارد قانون اساسی این کشور کرد و خود نیز اولین اعمال کننده آن شد.
در وارسی کارنامه شیراک اما کمتر نقطه عطفی دیده می شود. معروف است که او مرد تاکتیک هاست ، اما با راهبردها و چشم اندازهای بلند مدت میانه یی ندارد. این سخن فیلیپ سگون، هم حزبی و همراه شیراک کم و بیش قابل قبول است که گفت؛ «شیراک بیشتر به «دون خوان» طالب کسب قدرت شبیه است، اما او بیشتر از آن که از این قدرت استفاده کند، صرفاً مایل به حفظ آن است.»
● شروعی پرسرو صدا، میانه یی پرکش و قوس
سال ۱۹۹۵ که شیراک پا به کاخ الیزه گذاشت جهان با ناباوری و اعتراض شاهد آزمایش های اتمی فرانسه در مناطق تحت مالکیت خود در اقیانوس آرام شد. این آزمایش ها ظاهراً تلاشی بود برای به یادآوردن قدرت ولو همچنان در حال نزول فرانسه.
سال ۲۰۰۲ شوکی که دور اول انتخابات ریاست جمهوری به بار آورد دوباره شیراک را به مرد اصلی صحنه سیاست فرانسه بدل کرد. چپ ها در این انتخابات باختند و شیراک همراه با نامزد راست افراطی، ژان ماری لوپن به دور دوم انتخابات رفت.
ترس از پیروزی لوپن صحنه بی سابقه یی را در فرانسه به وجود آورد. رادیکال ترین چپ ها که رای دادن به شیراک در مخیله شان هم نمی گنجید حالا برای آن که لوپن رأی نیاورد مقابل «انتخاب میان بد و بدتر» قرار گرفته بودند.
به این ترتیب شیراک با رایی قاطع دوباره ساکن کاخ الیزه شد. او قول داد در دور دوم ریاست جمهوری اش سیاست هایی معطوف به پرکردن شکاف درون جامعه فرانسه را پیش بگیرد. جنگ امریکا علیه عراق که فرا رسید، شیراک فرصتی یافت که با مخالفت خود با این جنگ به بازیگری مطرح در صحنه بین المللی تبدیل شود. کم نیستند ناظرانی که می گویند اگر همراهی آلمان و روسیه در مخالفت با حمله امریکا نبود، فرانسه به لحاظ بین المللی دیگر در قد و قواره یی نبود که مخالفتش چندان اعتنایی برانگیزد.
البته شیراک هنوز هم می توانست نسبت به انگلستان به سهم بالای دولت در اقتصاد و برخی مولفه های مثبت در زمینه خدمات درمانی و آموزشی و امور مهاجرتی تکیه کند، اما در گرماگرم گلوبالیزه شدن اقتصاد جهان و گسترش و اشاعه هر چه بیشتر معیارها و استانداردهای اتحادیه اروپا او نیز در شرایطی نبود که برای حفظ این «محاسن» ضمانتی به شهروندانش بسپارد. این گونه بود که تابستان سال ۲۰۰۵ با ناباوری شاهد شکست رفراندوم بر سر قانون اساسی اروپا شد.
مخالفان توانسته بودند مردم را قانع کنند که این قانون جنبه هایی ضداجتماعی دارد و به سود حفظ اشتغال و دولت رفاه در فرانسه نیست. شیراک که با دولتش در تدوین قانون اساسی اروپا سهم عمده یی داشت، با روی باز به استقبال شکست رفت و آن را نشانه بلوغ و استقلال رأی مردم توصیف کرد، اما از آن پس دیگر در شرایطی نبود که ایده و ابتکار تازه یی برای به حرکت درآوردن چرخ های اتحادیه اروپا نشان دهد. عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا را هم که تا پیش از آن هوادارش بود مسکوت گذاشت و کم و بیش به جرگه مخالفان آن پیوست.
● سکوت و کمبود ابتکار و ایده
زمستان سال ۲۰۰۵ نیز که شورش جوانان برخاسته از خانواده های عمدتاً مهاجر حومه های اطراف پاریس و شهرهای دیگر فرانسه را فرا گرفت، باز هم شیراک بود و سکوت و کمبود ابتکار و ایده. این رویه در بهار سال ۲۰۰۶ که جوانان و دانشجویان و دانش آموزان فرانسوی به طرزی کم سابقه در اعتراض به منعطف شدن قانون کار به سود کارفرماها، به خیابان ها آمدند نیز چندان تغییری نکرد.
● مثبت های ثبت شده در کارنامه شیراک
تا آنجا که به کارنامه مثبت ژاک شیراک مربوط می شود، علاوه بر مخالفتش با جنگ عراق، صرف نظر از هر دلیل و انگیزه یی که پس پشت این مخالفت بوده، این نیز در کارنامه وی ثبت است که به عنوان اولین رئیس جمهور محافظه کار فرانسه به جنبه های ضدانسانی سیاست استعماری کشورش آشکار اذعان نمود. او همچنین آشکارا مسوولیت کشورش در قتل عام یهودیان فرانسه در جنگ جهانی دوم را پذیرفت و نسبت به آن گروه از فرانسویانی که به این یهودیان پناه دادند، ادای تکریم و سپاس کرد.
از سوی دیگر او تا روز آخر هم از تلاش و تبلیغ برای ایجاد یک سازمان قوی جهانی جهت حفاظت از محیط زیست باز نایستاد. در عرصه داخلی نیز اگر اصرار و پیگیری شیراک نبود، این کشور هنوز هم به یکی از دستاوردهایش در زمینه سالم سازی ترافیک و کاستن از مرگ ومیرهای رانندگی نرسیده بود. به دستور شیراک سرانجام فرانسه نیز در سال ۲۰۰۳ در خیابان هایش صاحب دستگاه های رادار شد تا متخلفانی که با شیوه بد رانندگی خود جان انسان ها را به خطر می اندازند امکان انکار نداشته باشند.
از این رهگذر تنها درسال ۲۰۰۶ شمار کشته شدگان خیابان ها و جاده های فرانسه نسبت به سال گذشته ۵۰۰۰ نفر کاهش یافته است و شیراک از این بابت هم می تواند به کارنامه خود مفتخر باشد.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید