جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


آیین‌های نوروزی


آیین‌های نوروزی
● آغاز سال
مردم شناسان را عقیده براین است که محاسبه آغاز سال، در میان قوم ها و گروه های کهن، از دوران کشاورزی، همراه با مرحله ای از کشت یا برداشت بوده و بدین جهت است که آغاز سال نو در بیشتر کشورها و آیـیـن ها در نخستین روزهای پاییز، یا زمستان و یا بهار می باشد. آغاز سال ایرانیان، هر چند زمانی دستخوش تغیـیـر شد ولی حمزه اصفهانی در کتاب سنی ملوک الارض و الانبـیـاء و ابوریحان بـیـرونی در آثار الباقیه گفته اند که آغاز سال ایرانی، از زمان خلقت انسان (یعنی ابتدای هزاره هفتم از تاریخ عالم) روز هرمز از ماه فروردین بود. وقتی که آفتاب در نصف النهار، در نقطه اعتدال ربـیـعی و طالع سرطان بود.
● پیدایش جشن نوروز
در ادبـیـات فارسی جشن نوروز را، مانند بسیاری دیگر از آیـیـن ها، به نخستین پادشاهان نسبت می دهند. شاعران و نویسندگان قرن چهارم و پنجم هجری، چون فردوسی و طبری و بسیاری دیگر که منبع تاریخی و اسطوره ای آنان بی گمان ادبـیـات پـیـش از اسلام بوده، نوروز و برگزاری جشن نوروز را از زمان پادشاهی جمشید می دانند.
▪ اشعار زیر نمونه ای از این گفته هاست:
جهان انجمن شد برتخت اوی
از آن برشده فره بخت اوی
به جمشید برگوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فروردین
بر آسوده از رنج تن، دل ز کین
به نوروز نو شاه گیتی فروز
بر آن تخت بنشست فیروز روز
بزرگان به شادی بیاراستند
می و رود و رامشگران خواستند
ابوریحان بـیـرونی پرواز کردن جمشید را آغاز جشن نوروز می داند؛ چون جمشید برای خود گردونه بساخت، در این روز برآن سوار شد و جن و شیاطین او را در هوا حمل کردند و به یک روز از کوه دماوند به بابل آمد و مردم برای دیـدن این امر به شگفت شدند و این روز را عید گرفته و برای یادبود آن روز تاب می نـشـیـنـند و تاب می خورند.
درخور یادآوری است که جشن نوروز پـیـش از جمشید نیز برگزار می شده و ابوریحان نیز، با آنکه جشن را به جمشید منسوب می کند، یادآور می شود که، آن روز را که روز تازه ای بود جمشید عید گرفت؛ اگر چه پـیـش از آن هم نوروز بزرگ و معظم بود.
گذشته از ایران، در آسیای صغیر و یونان، برگزاری جشن ها و آیـیـن هایی را در آغاز بهار سراغ داریم. در منطقه لیدی و فری ژی، براساس اسطوره های کهن، به افتخار سی بل، الهه باروری و معروف به مادر خدایان و الهه آتیس جشنی در هنگام رسیدن خورشید به برج حمل و هنگام اعتدال بهاری، برگزار می شد. مورخان از برگزاری آن در زمان اگـوست شاه در تمامی سرزمین فری ژی و یونان و لیدی و آناتولی خبر می دهند. به ویژه از جشن و شادی بزرگ در سه روز ۲۵ تا ۲۸ مارس (۴ تا ۷ فروردین).
● روزهای مردگان و پنجشنبه آخر سال
یکی از آیـین های کهن پـیش از نوروز یاد کردن از مردگان است که به این مناسبت به گورستان می روند و خوراک می برند و به دیگران می دهند. زردشـتیان معـتـقدند که؛ روان و فروهر مردگان، هیچ گاه کسی را که بوی تعلق داشت فراموش نمی کند و هر سال هنگام جشن فروردین به خانه و کاشانه خود برمی گردند. در روزهای پنجه، از جمله رسم ها، تهیه کردن غذا، آیـینی مذهبی بوده است.
غذا پختن و برمزار مردگان بردن در قرن چهارم رسم بوده است.یکی از صورت های برجا مانده این رسم، در شهر و روستا، به گورستان رفتن پنجشنبه آخر سال است، به ویژه در نزد خانواده هایی که در طول سال عضوی را از دست داده اند، رفتن به زیارتگاه ها و زیارت اهل قبور، در پنجشنبه - و نیز، روز پـیش از نوروز و بامداد نخستین روز سال - رسمی عام است. در این روز، خانواده ها خوراک (پلو خورش)، نان، حلوا و خرما برمزار نزدیکان می گذارند و برمزار تازه گذشتگان شمع، یا چراغ روشن می کنند. در برخی از شهرهای ایران، روز پیش از عید، خانواده های عزادار، از خویشان و نزدیکان با غذا و حلوا پذیرایی می کنند و در سر مزار جمع می شوند. و نیز رسم است که ایرانیان شیعه، در موقع سال تحویل، به زیارت قبور امامان و امامزادگان می روند.
● خانه تکانی
اصطلاح خانه تکانی را بیشتر در مورد شستن، تمیز کردن، نو خریدن، تعمیر کردن ابزارها و نوکردن فرش ها و لباس ها و به مناسبت فرارسیدن نوروز، به کار می برند. در برخی از شهرهای آذربایجان نخستین چهارشنبه ماه اسفند (چهارشنبه موله) به شستن و تمیز کردن فرش های خانه اختصاص دارد.
● کاشتن سبزه
اسفند ماه، ماه پایانی زمستان، هنگام کاشتن دانه و غله است. کاشتن سبزه عید به صورت نمادین از روزگاران کهن، در همه خانه ها و در بین همه خانواده ها مرسوم است. در ایران کهن، بـیست و پنج روز پیش از نوروز، در میدان شهر، دوازده ستون از خشت خام برپا می شد، برستونی گندم، برستونی جو و به ترتیب، برنج، باقلا، کاجیله (گیاهی است از تیره مرکبان)، ارزن، ذرت، لوبـیا، نخود، کنجد، عدس و ماش می کاشتـند و در ششمین روز فروردین، با سرود و ترنم و شادی، این سبزه ها را می کندند و برای فرخندگی به هر سو می پراکندند. و ابوریحان نقـل می کند که؛ این رسم در ایرانیان پایدار ماند که روز نوروز در کنار خانه هفت صنف از غلات در هفت استوانه بکارند و از رویـیدن این غلات، به خوبی و بدی زراعت و حاصل سالانه حدس بزنند. این سبزه ها را در روز سیزده فروردین به بیرون از خانه برده و در آب روان می اندازند.
● سفره هفت سین
رسم و باوری کهن است که همه اعضای خانواده در موقع سال تحویل (لحظه ورود خورشید به برج حمل) در خانه و کاشانه خود در کنار سفره هفت سین گرد آیند. در سفره سفید رنگ هفت سین، از جمله، هفت رویـیدنی خوراکی است که با حرف (س) آغاز می شود و نماد و شگونی برفراوانی رویـیدنی ها و فراورده های کشاورزی است - چون سیب، سبزه، سنجد، سماق، سیر، سرکه، سمنو و مانند این ها- می گذارند. افزون بر آن آینه، شمع، ظرفی شیر، ظرفی آب که نارنج در آن است، تخم مرغ رنگ کرده، تخم مرغی روی آینه، ماهی قرمز، نان، سبزی، گلاب، گل، سنبل، سکه و کتاب دینی (مسلمانان قرآن و زردشتیان اوستا و...) نیز زینت بخش سفره هفت سین است. این سفره در بیشتر خانه ها تا روز سیزده گسترده است.
در برخی از نوشته ها از سفره هفت شین (هفت رویـیدنی که با حرف شین آغاز می شود) سخن رفته و آن را رسمی کهن تر دانسته اند. در ریشه یابی واژه هفت سین نظرهای دیگری چون هفت چین (هفت رویـیدنی از کشتزار چیده شده) و هفت سینی از فرآورده های کشاورزی نیز بیان شده است.
● پوشیدن لباس نو
پوشیدن لباس نو در آیـین های نوروزی، رسمی همگانی است. تهیه لباس، برای سال تحویل، فقیر و غنی را به خود مشغـول می دارد. در جامعه سنتی توجه به تهیدستان و زیردستان برای تهیه لباس نوروزی - به ویژه برای کودکان- رسمی در حد الزام بود.
خلعـت دادن پادشاهان و امیران در جشن نوروز، برای نو پوشاندن کارگزاران و زیر دستان بود. مورخان و شاعران از خلعـت بخشیدن های نوروزی فراوان یاد کرده اند. و برای این باور است که در وقف نامه حاجی شفیع ابریشمی زنجانی آمده است؛ هر سال شب های عید نوروز پنجاه دست لباس دخترانه و پنجاه دست لباس پسرانه، همراه کفش و جوراب از عواید موقوفه تهیه و به اطفال یتیم تحویل شود.
در گذشته که فروشگاه ها و بازارهای فروش لباس دوخته نبود و مردم دوختن لباس خود را به خیاط ها سفارش می دادند، نوبت های دوخت و کار شبانه روزی خیاطان یکی از دشواری های خانواده ها بود. اگر در روزهای پیش از نوروز، در خانواده ها، محله ها، مدرسه ها و سازمان های نیکوکاری رسم است که برای کودکان نیازمند لباس تهیه کنند، این کار نیک پیش از آن که برای کمک و همراهی باشد، برای لباس نو پوشاندن به کودکان در جشن نوروز است. این باور کهن را در نوشته ها، توصیه ها و توصیف های نوروزی، همواره می بـینیم که؛ از طبـیعت پـیروی کنیم، از درختان یاد بگیریم و با آمدن بهار، لباس نو بـپوشیم که شگون شادمانی و آرامش است.
● خوراک های نوروزی
در کتاب ها و سند های تاریخی و ادبی کهن، به ندرت از خوراکی هایی که ویژه جشن نوروز (یا جشن های دیگر) باشد سخن رفته است. نویسندگان و مورخان بحث از خوردنی ها را، شاید، پـیش پا افتاده، نازیبا و یا بدیهی می دانستند. در کتاب های قرن چهارم به بعـد، شرح و وصف های دقیق، به شعر و نثر، درباره نوروز و مهرگان و جشن ها و آیـین های دیگر کم نیست، ولی از نوع و ویژگی خوراک های جشن ها، نه در دستگاه پادشاهان و امیران و نه در خانه های عامه مردم، سخنی نرفته است.
امروز در تهران و برخی شهرهای مرکزی ایران، سبزی پلو ماهی خوردن در شب نوروز و رشته پلو در روز نوروز رسم است و شاید بتوان گفت که غذای خاص نوروز در این منطقه است. پلو در شهرهای مرکزی و کویری ایران (می توان گفت غیر از گیلان و مازندران در همه شهرهای ایران) تا چندی پـیش غذای جشن ها، غذای میهمانی و نشانه رفاه و ثروتمندی بود. و این بهترین غذا، خوراک خاص همه مردم - فقیر و غنی - در شب نوروز بود.
● دید و بازدید نوروزی، یا عیددیدنی
از جمله آیـین های نوروزی، دید و بازدید، یا عید دیدنی است. رسم است که روز نوروز، نخست به دیدن بزرگان فامیل، طایفه و شخصیت های علمی و اجتماعی و منزلتی می روند. در بسیاری از این عید دیدنی ها، همه کسان خانواده شرکت دارند. کتاب های تاریخی و ادبی، تـنها از عید دیدنی های رسمی دربارها و امیران و رئـیسان خبر می دهند. رسمی که هنوز هم خبرگزاری ها و رسانه ها، به آن بسنده می کنند.
دیدار های نوروزی که ناگزیر بازدید ها را به دنبال دارد و همراه با دست بوسی و روبوسی است، در روزهای نخست فروردین که تعطیل رسمی است و گاه تا سیزده فروردین (و می گویند تا آخر فروردین) بـین خویشاوندان و دوستان و آشنایان دور و نزدیک، ادامه دارد. رفت و آمد گروهی خانواده ها، در کوی و محله - به ویژه در شهرهای کوچک - هنوز از میان نرفته است.
● نوروز اول
در دید و بازدیدهای نوروزی رسم است که نخست به خانه کسانی بروند که نوروز اول درگذشت عضوی از آن خانواده است. خانواده های سوگوار افزون برسومین، هفتمین و چهلمین روز که بیشتر در مسجد برگزار می شود، نخستین نوروز را که ممکن است بیش از یازده ماه از مرگ متوفا بگذرد، در خانه می نشـینند. و در این روز است که خانواده های خویشاوند لباس سیاه را از تن سوگواران در می آورند. جلسه های نوروز اول که جنبه نمادین دارد، در عین حال از فضای دید و بازدیدهای نوروزی برخوردار است و دیدارکنندگان، در نوروز اول، به خانواده سوگوار تسلیت نمی گویند.
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید