جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا
ارتباط و تأثیر آن بر سلامت خانواده
آماده ساختن افراد برای ایفای نقشها و مسئولیتهای خانوادگی امر تازهای نیست. از آنرو كه انسانها درباره رشد بشر و زندگی خانوادگی دانش درونی ندارند، باید آن را از جایی بیاموزند. این یادگیریها نه تنها میتوانند از بروز آسیبهای درون خانواده پیشگیری كنند، بلكه ممكن است سبب ارتقای كیفیت زندگی خانوادگی شوند.
بعضی از این انتقالات دانش تجربی طی رویدادهای طبیعی مانند بلوغ یا طی مراسم و آیینها رخ میدهند، اما اغلب آنها به شكل غیررسمی در سطح خانواده آموزش داده میشوند. برای مثال، اعضای خانواده مشاركت و نظارت در فعالیتها و تعاملات خانواده را به گونهای غیرمستقیم آموزش میدهند. در جوامع نسبتا ساده و ابتدایی، خانواده قادر به آموزش اعضا در جهت انطباق آنها با تغییرات جدید بود، ولی در جوامع پیشرفته و صنعتی، به دلیل تغییرات سریع، پیشرفت فنّاوری و تغییر نقشها، آموزشهای نسل گذشته ضمن اینكه به آسانی امكانپذیر نیستند، كافی و مناسب نیز نمیباشند. این تغییرات اجتماعیِ سریع و عدم انطباق دانش و مهارتهای لازم میتوانند سبب فشار بر افراد خانواده گردیده، در نتیجه، موجب گسستگی و یا مشكلات دیگر شوند.
به عقیده كركندال (Kirkendull) به موازات صنعتی شدن و ستری شدن جوامع، مشكلات شخصی خانوادهها مانند طلاق، مشاجره و اختلاف نظر بین والدین و فرزندان و یا تغییر در نقشهای زناشویی و خانوادگی افزایش مییابند و درست به همین دلیل، تلاش در جهت تقویت هرچه بیشتر نهاد خانواده از سوی مؤسسات كاملاً مشهود است. با گذشت زمان، این تلاشها منسجمتر شده و به پیریزی حركتهایی انجامیدهاند كه از جمله آنها میتوان به آموزش زندگی خانواده(۱) و برنامه غنیسازی ازدواج(۲) اشاره كرد. هدف كلی این حركتها ایجاد فرصتهای آموزشی، ارتقای سطح كیفی زندگی خانوادگی و كاهش مشكلات اجتماعی خانوادههاست.(۳)
●بیان مسئله
«ازدواج» یكی از مهمترین حوادثی است كه در زندگی هر آدمی رخ میدهد و به قدمت تاریخ و حتی ماقبل آن است. ازدواج در كنار تولّد و مرگ، یكی از سه حادثه مهم زندگی است كه در میان این سه، تنها وقوع ازدواج است كه در آن امكان انتخاب وجود دارد. انسانها میتوانند تصمیم بگیرند با چه كسی و چه موقع ازدواج كنند و بنابراین، پدیده ازدواج در زندگی انسان نقش اصلی ایفا میكند.(۴)
این رویداد معمولاً در زمانها و مكانهای گوناگون با دوران جوانی مصادف بوده و عنصر اساسی آن احساس صمیمیت و نیاز به ایجاد یك رابطه صمیمی با جنس مخالف است. شاید به همین دلیل است كه اریكسون (Erick- Erickson) دوره جوانی را با ویژگی «صمیمیت» در برابر انزوا مشخص كرده است. اگر شخصی به دلایلی چنین نیازی احساس نكند و یا در ایجاد رابطه صمیمانه توانایی لازم را نداشته باشد، به سختی میتواند سازگاری زناشویی و در نهایت، سلامت خانواده را به دست آورد.
خانواده با ازدواج دو نفر شروع میشود و به تدریج، با تولّد فرزندان گسترش مییابد. بنابراین، اساس كاركردهای خانواده با نحوه سازگاری زوجها شكل میگیرد. سازگاری زوجها نه تنها بر میزان رضایتمندی و احساس خوشبختی آنها اثر میگذارد و پریشانیهای زناشویی را كاهش میدهد، بلكه جوّ مناسبی برای رشد فرزندان به وجود میآورد. با توجه به اهمیت سازگاری زناشویی در سلامت افراد خانواده و در نهایت، تعادل خانواده و جامعه، بشر از دیرباز با این سؤال مواجه بوده است كه «چرا زوجین دچار ناسازگاری میشوند؟»
در پاسخ به سؤال مزبور، رویكردهای متفاوتی مطرح شدهاند كه در این میان، رویكرد «شناختی ـ رفتاری» در قالب الگوی «رفتاری ـ ارتباطی» از اهمیت خاصی برخوردار است. این الگو رفتار همسر را همیشه در زمینه رابطهای آن مورد ارزیابی قرار میدهد، و این به معنای انكار فرایند فردی نیست، بلكه تأكید بر فرایند تعاملی است. رفتار یك همسر در خلأ رخ نمیدهد، بلكه در رابطه با موضوعات، افراد و رویدادهای دیگر اتفاق میافتد. الگوی «رفتاری ـ ارتباطی» اساسا براصول تغییر رابطه به طور كلی و آموزش مهارتهای ارتباطی به طور ویژه تمركز دارد.(۵)
● اهمیت و ضرورت مسئله
زندگی انسان از مراحل و چرخههای متفاوتی تشكیل شده است كه یكی از پیچیدهترین و دشوارترین مراحل آن «ازدواج» و تشكیل خانواده است. ازدواج رابطهای انسانی، پیچیده، ظریف و پویاست كه از ویژگیهای خاصی برخوردار میباشد. توجه به كانون خانواده، محیط سالم و سازنده، روابط گرم و تعاملات میان فردی صمیمی كه میتوانند موجب رشد و پیشرفت افراد گردند، از جمله اهداف و نیازهای ازدواج محسوب میشوند.
شواهد فراوانی گویای آن هستند كه زوجها در جامعه امروزی، برای برقراری ارتباط و حفظ روابط صمیمانه و دوستانه، با مشكلات فراوانی مواجهند. در حقیقت، معضل «پریشانی زناشویی» بیش از هر طبقه تشخیصی روانپزشكی دیگر، دلیل مراجعه به مراكز بهداشت روانی است.(۶)
ناسازگاری پس از ازدواج نه تنها بر كنشهای روانی ـ اجتماعی زن و شوهر، بلكه بر رشد و تحوّل كودكان و نوجوانان آن خانواده نیز آثار سوئی بر جای میگذارد، به گونهای كه ۳۹ درصد نوجوانان بزهكار «كانون اصلاح و تربیت ایران» متعلّق به خانوادههای از هم گسیخته بودهاند.(۷)
برخی از پژوهشگران سابقه از همپاشیدگی و ناسازگاری زناشویی والدین را در سازگاری زناشویی فرزندان آنها مؤثر دانستهاند.(۸)
با وجود این مشكلات، جامعه ما از بیاطلاعی از یك برنامه منظم و نداشتن الگوی آموزشی مناسب برای زوجها رنج میبرد. هرچند آموزش خانواده طی سالهای متمادی از سوی سازمانهای گوناگونی همچون آموزش و پرورش شروع شده، اما با وجود تأثیر نسبی این آموزشها چند محدودیت عمده در این زمینه وجود دارند: اولاً، آموزشها بیشتر بر نقشهای والدین، بخصوص درباره نحوه ارتباط با فرزندان و همچنین هماهنگی با مدرسه تمركز دارد و آموزش زوجها از نظر سازگاری با یكدیگر مورد غفلت قرار گرفته است، در حالی كه مقدّمه هر نوع تربیت درست در خانواده، هماهنگی سازگاری زوجین است. ثانیا، این آموزشها از نظام هماهنگی پیروی نمیكنند و چه بسا تحت تأثیر افكار طرّاحان و آموزشدهندگان بودهاند. ثالثا، این آموزشها بیشتر به انتقال اطلاعات و دانش پرداخته و در سطح تغییر نگرش و رفتار، كمتر كارساز بودهاند.
● تعاریف «ارتباط»
«ارتباط» معانی متفاوتی نزد اشخاص گوناگون دارد. محققان غربی، كه پایهگذاران دیدگاههای جدید و روشها و فنون ارتباطی موجود هستند، در اینباره بر این عقیدهاند كه كلمه ارتباطات(۹) در زبان لاتین، به معنای «To make common» یا عمومی كردن و به عبارت دیگر، در معرض عموم قرار دادن است. این بدین معناست كه مفهومی كه از درون فردی برخاسته، به میان دیگران راه یافته و به دیگران انتقال یافته است. پس در اصل، اعتقاد بر این است كه ارتباطات، برخی از مفاهیم و تفكرات و معانی و یا به عبارت دیگر، پیامها را به دیگران و یا میان عموم گسترش میدهند. تعاریف جدیدتر، آن را «انتقال مفاهیم» و یا «انتقال معانی» و نیز «انتقال و یا تبادل پیامها» میدانند. ارتباطات به گونهای وسیع و گسترده، به «تجارب» نیز تعریف شدهاند.(۱۰)
وود (Wood) در تعریف «ارتباط» مینویسد: «ارتباطات میان فردی یك تعامل گزینشی نظاممند منحصر به فرد و رو به پیشرفت است كه سازنده شناخت طرفین از یكدیگر است و موجب خلق معانی مشترك در بین آنها میشود.»(۱۱)
جاسبی در تعریف «ارتباط» میگوید: «ارتباط عبارت است از: انتقال اطلاعات از یك منبع به منبع دیگر و درك آن توسط آن منبع، و چهار عامل در این عمل نقش فعال دارند كه عبارتند از: فرستنده، دریافتكننده، مجاری ارتباط، و نمادها.»(۱۲)
میركمالی در تعریف «ارتباط» مینویسد: «ارتباط فرایندی است اجتماعی كه به وسیله آن، اطلاعات، افكار، عقاید و احساسات یك فرد یاگروه یا زبان یا رفتار مشترك به طرف دیگر انتقال داده میشود تا سبب تفاهم، هماهنگی و ادراك یا رفتار واحد بین گیرنده و فرستنده شوند.»(۱۳)
شاید بتوان «ارتباط» را در كلیترین معنای خود، فرایندی كه مستلزم انتقال اطلاعات از یك فرستنده به گیرنده است، تعریف كرد. بنابراین، هر ارتباطی مستلزم عناصر ذیل است:
الف) فرستنده یا منبعی كه عمل رمزگردانی را موجب میشود؛
ب) پیام مورد انتقال؛
ج) مجرای خاص؛
د) دریافتكننده یا رمزگشا.(۱۴)
● الگوهای ارتباطی
طی سالها تحقیق در زمینه ارتباط میان فردی، الگوهای متعددی ارائه شدهاند كه نشانگر ماهیت و نحوه عمل ارتباطات میباشند. الگوهای اولیه بسیار ساده بودند، اما به تدریج، الگوهای پیچیدهتر و كاملتری جایگزین آنها شدهاند:
الف) الگوهای خطی
هارولد لسول (Harold Laswell) در سال ۱۹۴۸ اولین الگوی ارتباطات را ارائه داد. بر اساس الگوی لسول، ارتباط یك الگوی خطی و یك طرفه است كه در آن، یك نفر بر دیگری تأثیر میگذارد. لسول برای ترسیم دیدگاهش، از نمودار استفاده نمیكرد. الگوی شفاهی او شامل پنج پرسش بود كه مجموعه كنشهایی را توصیف میكردند كه ارتباط را تشكیل میدهند: (۱) چه كسی؟ (۲) چه میگوید؟ (۳) در چه مجرایی؟ (۴) به چه كسی؟ (۵) با چه تأثیری؟(۱۵)
یك سال بعد، كلود شنون (Claude shanon) و وارن ویور (Warren weaver) الگوی لسول را اصلاح كردند و الگویی ارائه كردند كه در آن، ارتباط عبارت بود از: انتقال جریان اطلاعات از منبع به مقصد. آنها در الگوی خود، «پارازیت» را به الگوی لسول افزودند. «پارازیت» به چیزی اطلاق میشود كه مانع از انتقال و جریان یافتن اطلاعات از منبع به مقصد میگردد.
اگرچه الگوهای لسول و شنون و ویور برای شروع معرفی ماهیت ارتباطات میانفردی خوب و مفید بودند، اما این الگوهای خطی ضعفهای جدّی داشتند: اولاً، آنها ارتباط را یك جریان یكطرفه از سوی فرستنده به گیرنده نشان میدادند؛ به این صورت كه شنوندگان فقط گوش میدهند و هرگز پیامی نمیفرستند؛ سخنگوها نیز فقط سخن میگویند و هرگز شنونده نیستند و پیامی از شنونده دریافت نمیكنند.
دومین ضعف الگوهای خطی در این بود كه شنوندگان منفعلانه پیامهای فرستنده را جذب میكردند و پاسخی نمیدادند. در این الگو، شنوندگان شركتكنندگان فعّال ارتباط میان فردی نبودند. اما روشن است كه جریان و فرایند ارتباط چنین نیست؛ زیرا شنوندگان بر سخنگویان تأثیر میگذارند؛ همانگونه كه رفتار و گفتار ما بر نحوه ارتباط مؤثرند.
سومین ضعف الگوی خطی این بود كه ارتباط را یك رشته از كنشها جلوه میداد كه در آن، یك مرحله «گوش دادن» به دنبال مرحله قبلی «صحبت كردن» میآمد. اما در واقع، ارتباط یك فرایند پویاست كه در آن، مجموعهای از تعاملات به صورت همزمان اتفاق میافتند. در ارتباطات میان فردی، تمام شركتكنندگان هر لحظه در حال ارسال و دریافت پیام و منطبق شدن با یكدیگرند.(۱۶)
ب) الگوهای تعاملی
این الگوها ارتباط را فرایندی میدانند كه در آن شنوندگان نیز متقابلاً برای سخنگویان پیام میفرستند. «بازخورد» یا پاسخدهی به پیام ویژگی اصلی الگوهای تعاملی است. بازخورد میتواند كلامی، غیركلامی، عمدی یا غیرعمدی باشد.
مشهورترین الگوی تعاملی توسط ویلبر شرام (Wilbur schramm) مطرح شد كه میگفت: پیامدهندگان پیام را در درون میدان شخصی تجربه خود، خلق و تفسیر میكنند. هرقدر میدان تجربه پیامدهندگان همپوشی بیشتری داشته باشد، طرفین منظور یكدیگر را بهتر میفهمند. با در نظر گرفتن عامل میدانهای تجربه در الگوی تعاملی، میتوانیم بفهمیم كه چرا سوء تعبیرها پیش میآیند. شرام با مبحث میدانهای تجربی و بازخورد، الگویی ارائه داد كه در آن ارتباط یك فرایند تعاملی محسوب میشود؛ فرایندی تعاملی كه فرستنده و گیرنده مشاركتی فعّال داشتند.(۱۷)
اگرچه الگوهای تعاملی از الگوهای خطی پیشرفتهتر بودند، اما پویایی ارتباطات انسانی را به خوبی و به طور كامل پوشش نمیدادند. این الگو دارای ضعفهایی بود؛ زیرا یك نفر با دیگری ارتباط برقرار میكند، پس او به نفر اول بازخورد میدهد. در این دیدگاه، توجهی به این نكته نشده است كه انسانها به طور همزمان با یكدیگر ارتباط برقرار میكنند، نه به طور نوبتی. همچنین در این الگو یك نفر فرستنده است و یك نفر گیرنده، اما در واقع، هر كسی كه درگیر ارتباط است، هم فرستنده پیام است و هم گیرنده پیام.(۱۸)
ج) الگوهای تبادلی
الگوی تبادلی الگویی دقیق و روشن است و شامل عامل زمان و سایر جنبههای ارتباط مثل پیامها، پارازیت و میدانهای تجربه میشود كه ثابت نیستند و در طول زمان تغییر میكنند. الگوی تبادلی نه تنها ضعفهای الگوهای قبلی را ندارد، بلكه دارای نقاط قوّت زیادی هم هست. در این الگو، بیان میشود كه در ارتباطات میانفردی، همیشه پارازیت وجود دارد. در الگوی تبادلی، بر این نكته تأكید میشود كه ارتباطات میان فردی یك فرایند دائمالتغییر است.
در الگوی تبادلی، طرفین ارتباط لحظهای پیام میفرستند و لحظهای پیام میگیرند یا هر دو عمل را به طور همزمان انجام میدهند. در این الگو، نه كسی «فرستنده» و نه كسی «گیرنده» است؛ چرا كه هر دو نفر پیامدهندگانی هستند كه به یك اندازه در فرایند ارتباط شركت میكنند و غالبا شركت آنها خودانگیخته و همزمان است. به دلیل آنكه پیامدهندگان پیوسته بر یكدیگر تأثیر میگذارند، ارتباطات میان فردی با الزام شدید اخلاقی پیوند میخورند. رفتارهای كلامی و غیركلامی ما میتوانند موجب تقویت یا تضعیف روحیه دیگران شوند؛ همانگونه كه رفتارهای كلامی و غیركلامی آنان میتوانند چنین حالاتی در ما ایجاد كنند.(۱۹)● ارتباط كلامی و غیركلامی
دنیای انسانها، دنیای كلمات و معانی است. همانگونه كه یك بافنده با تنیدن تارها و پودها در یكدیگر پارچه میبافد، انسان نیز با تنیدن كلمات در یكدیگر، به زندگی خویش معنا میبخشد. انسان از كلمات برای بیان خویش و معنا بخشیدن به زندگی و فعالیتهایش استفاده میكند. كلمات از آنرو كه وسایلی برای انتقال اطلاعات و خلق پیامها هستند، كار مهمی انجام میدهند، ولی خود كلمات اطلاعاتی نیستند كه ما انتقال میدهیم. كلمات تنها تصور اشیا و رفتارها هستند؛ همانگونه كه ما اطلاعاتی برای ایجاد یك پیام كنار هم قرار میدهیم، لغات را برای ایجاد پیامهای پیچیدهتر كنار هم میگذاریم، كلمات به عنوان رسانههایی برای تبدیل اطلاعات به پیامها، بر روی خود پیام نیز اثر میگذارند. كنار هم قرار دادن كلمات امری اتفاقی نیست، نظام زبانی شامل یك منطق ترتیب است كه وقتی دنبال شود، باعث انتقال اقتصادی و مؤثر پیامهای بشری میشود.(۲۰)
ما در زندگی روزمرّه خود، نه فقط از زبان به عنوان وسیله تعامل اجتماعی سود میجوییم، بلكه به نظر میرسد تنها در صورتی میتوانیم زبان را بیاموزیم كه ابتدا نحوه تعامل را یاد بگیریم.(۲۱)
▪ پیامهای غیركلامی
پیامهای غیركلامی را به چهار طریق میتوان توصیف نمود:
۱) حركات بدن؛
۲) كیفیت صدا و اصوات غیركلامی؛
۴) استفاده از لباس و سایر وسایل شخصی برای انتقال یك تصویر شخصی.
برنارد گونتر (Bernard Gunther) «ارتباط غیركلامی» را بدینگونه شرح میدهد:
۱) دست دادن؛
۲) وضعیت؛
۳) حالت صورت؛
۴) ظاهر؛
۵) تُن صدا؛
۶) انواع آرایش؛
۷) لباسها؛
۸) حالت چشمها؛
۹) لبخند؛
۱۰) فاصله دو طرف نسبت به یكدیگر؛
۱۱) نفس كشیدن با اعتماد؛
۱۲) چگونگی گوش دادن؛
۱۳) روش حركت؛
۱۴) حالت ایستادن؛
۱۵) نحوه لمس كردن دیگران.(۲۲)
عدم هماهنگی پیامهای كلامی و غیركلامی نیز میتواند مانع ارتباط روشن و مؤثر بین افراد شود. متأسفانه ما بسیاری از اوقات پیامهای متعارض و دو سطحی میفرستیم؛ مانند زمانی كه به یاری زبان، كلامی را ارسال میكنیم و همزمان با حركات بدن یا چهره، پیامی مخالف آن میفرستیم.(۲۳)
ویرجینا ستیر (Satir) معتقد است كه پیامهای متعارض یا دوسطحی زمانی به وجود میآیند كه شخص از یكی از این نظرها برخوردار باشد:
۱) سطح ارزش خود را پایین میگیرد و احساس میكند كه آدم بدی است؛ زیرا اینگونه احساس میكند.
۲) از لطمه زدن به احساسات دیگران در خود احساس ترس میكند.
۳) از معامله به مثل و واكنش متقابل دیگران میترسد.
۴) از قطع روابط بیم دارد.
۵) علاقه به تحمیل ندارد.
۶) اهمیتی به خود یا به كسی كه در جهت مقابل او قرار دارد، نمیدهد.(۲۴)
از نظر ستیر، پنج ویژگی عمده بر اثربخشی ارتباطات میانفردی تأثیر میگذارند:
۱) گشودگی؛
۲) همدلی؛
۳) حمایتگری؛
۴) مثبتگرایی؛
۵) تساوی.
▪ ویژگیهای فرستنده مؤثر:
۱) به طور قاطعانه موضوع را بیان میكند.
۲) در یك نوبت مطلب را به طور واضح و روشن بیان میكند.
۳) برای دریافت بازخورد پرسش میكند.
۴) پذیرنده بازخورد است.
▪ ویژگیهای گیرنده مؤثر:
۱) گوش دادن فعّال:
«گوش دادن مؤثر و فعّال» بدین معناست كه روی فرد و تعاملات توجه كامل متمركز میشود تا پیشداوری در معنا و مقصود پیام صورت نگیرد.
۲) بازخورد:
دومین ویژگی مهم گیرنده مؤثر بازخورد یا اطلاعات برگشتی به فرستنده است.
گوردن (Gordon) مجموعهای از مهارتهای ارتباطی را به شرح ذیل بیان میكند:
۱) برای موفقیت در ارتباط، خود را به جای دیگران بگذارید؛ نظرات دیگران را درك نمایید و به عقاید آنها احترام بگذارید.(۲۵)
۲) چارچوپ مرجع دیگران را دریابید. چارچوب مرجع عبارت است از: مجموعهای از پیشزمینهها، تجارب قبلی و باورهای ما.
۳) به حرفهای دیگران گوش فرا داده، به خواستههای واقعی آنها پی ببرید.
۴) دید مثبت داشته باشید و منفیبافی نكنید.
۵) نیازها، خواستهها و نگرانیهای خود را مشخص كنید.
۶) در جستوجوی نقاط اشتراك باشید.
۷) به دیگران نیز اختیاراتی بدهید و انعطافپذیر باشید.
۸) با همكاری یكدیگر به حل مشكلات بپردازید.
۹) احترام متقابل را حفظ كنید.
۱۰) اطلاعات مفید بدهید و اطلاعات مفید دریافت كنید.
درانا (Durana) مجموعهای از مهارتهایارتباطی درباره زوجین را بیان میدارد:
برای كسی كه حرف میزند:برای كسی كه شنونده است:
۱) خلاصه حرف بزنید.
با علاقه گوش دهید.
۲) درباره موضوع مشخصی حرف بزنید.
سعی كنید معانی سخنان همسرتان را درك كنید.
۳) از توهین، سرزنش و یا تهمتزدن اجتناب كنید.
موضع تدافعی به خود نگیرید.
۴) مطلقگرایی نكنید.
بهانهسازی نكنید، ولی دلایل رفتارتان را ذكر كنید.
۵) جنبههای مثبت را در نظر بگیرید.
انگیزههای همسرتان را تحلیل نكنید.
۶) برچسب نزنید.
به نكات مورد توافق و اختلاف توجه نمایید.(۲۶)
▪ خودافشایی (Self- Disclosure):
نشان دادن صریح و محترمانه این موضوع كه من كه هستم و در چه موقعیتی قرار دارم و دوست دارم چطور با من رفتار شود، نشاندهنده قاطعیت در روابط است و محور آن توانایی افشای افكار، احساسات، علایق، تجارب و دیدگاههای خود به دیگران است. هرقدر دو طرف بیشتر رابطه خود را برای دیگری به شكل مناسبی افشا كنند، هم كدورتها در رابطه زودتر از بین میرود و هم سوء تفاهمها مرتفع میگردند. در مقابل، عدم افشای خود ممكن است علاقه نداشتن به ارتباط و یا ناراحتی از آن تلقّی شود.(۲۷)
ماركمن و همكاران او، كه احتمالاً علاقهمندترین پژوهشگران درباره خود فاشسازی هستند، معتقدند كه خودفاشسازی از ویژگیهای بسیار بااهمیت كاركرد روانی خوب به شمار میآید و در حكم نشانه سلامت شخصی و ابزاری برای كسب شخصیت سالم است.
هندریك (Hendrick) اظهار میدارد كه خودافشایی وسیلهای برای بهبود روابط زناشویی است. خودافشایی فاش كردن كلامی و غیركلامی برخی از جنبههای خود ما هستند كه دیگران بدون كمك ما نمیتوانند به وجود آنها پی ببرند یا آنها را بفهمند. وی معتقد است كه اگر عوامل رابطهای خودافشایی را تحت تأثیر قرار دهند، آن هم به نوبه خود میتواند بر این عوامل اثر بگذارد. همچنین او معتقد است: همسرانی كه برای یكدیگر خود را بیشتر فاش میسازند، از ازدواج خود رضایت بیشتری دارند.
اینكه زوجها روابطشان را چگونه تعریف میكنند (سطحی یا صمیمی، پایدار یا غیرقابل پیشبینی)، میتواند خودافشایی را تحت تأثیر قرار دهد. برای مثال، در یك رابطه پایدار و صمیمی، در مقایسه با یك رابطه سطحی و غیرقابل پیشبینی، خودافشایی عمیقتری صورت میپذیرد. زمان یا مدت رابطه نیز مهم است. خودافشایی نوعا و در طول زمان، به صورت تدریجی رشد میكند، اگرچه گاهی رابطهها سریع رخ میدهند و خودافشایی با سرعت رشد میكند.خودافشایی با جنسیت نیز رابطه دارد. یكی از مؤثرترین عوامل در خودافشایی، جنسیت است. تحقیقات متعدد نشان دادهاند كه زنان در مقایسه با مردان خودافشایی بیشتری دارند.(۲۸)
در دوران رشد، خودافشایی بیشتر بخشی از زندگی زنان است تا مردان. برای مثال، به طور زیستی پذیرفته شده است كه دختر بچهها گریه میكنند و سپس درباره ناراحتیهایشان صحبت میكنند، در حالی كه پسر بچهها صبور و آرام هستند. به دلیل اینكه خودافشایی بیشتر بخشی از رشد دختران است تا پسران. از اینرو، زنان در مقایسه با مردان بیشتر اجازه دارند درباره مسائل شخصی خودافشایی كنند و مردان عملاً كمتر خودافشایی میكنند و علاقه دارند مسائلشان را در درون خود نگه دارند، در حالی كه زنان ارزش زیادی برای خودافشایی قایلند و برای تكمیل رفتار رابطهای مثبت، خودافشایی بیشتری را انتظار دارند.(۲۹)
بك (Beck) انواع خطاهای شناختی كه مناسبات و روابط زن و شوهری را تیره میسازند، به شرح ذیل بیان میدارد:
۱) گسستهبینی:
اشخاص با این خصوصیات، امور را مطابق میل خود نگاه میكنند و آنچه را نمیخواهند، نمیبینند.
۲) تجربههای انتخابی:
در ارتباط با گسستهبینی، شرایطی وجود دارند كه شخص یك عادت یا یك حادثه را از یك مضمون وسیع انتخاب كرده، به استناد آن، اشتباه نتیجهگیری میكند.
۳) استنباط مستبدانه:
گاه شدت انحراف به قدری زیاد است كه افراد بدون هرگونه دلیل موجّه نتیجهگیریهای اشتباه میكنند.
۴) تعمیم مبالغهآمیز:
استفاده از كلماتی همچون «هرگز، همیشه، همه، هر و هیچكدام» مبالغهآمیز است. اثر تعمیم مبالغهآمیز و مطلقگویی در ازدواجهای ناموفق، میتواند زیاد باشد.
۵) تفكر قطبی شده:
تفكر قطبی شده «همه یا هیچ» حتی در میان زوجهایی كه زندگی خوشبختی دارند زیاد به چشم میخورد. در ذهنیت افراد با این طرز تلقّی، همه امور به دو دسته تقسیم میشوند: خوب یا بد، سیاه یا سفید، ممكن یا غیرممكن، مطلوب یا غیرمطلوب.
۶) درشتنمایی:
تمایل به مبالغه، گرفتن كیفیتهای خوب یا بد دیگران و مصیبتآمیز جلوه دادن بیش از اندازه نتایج و عواقب حوادث، از مصادیق درشتنماییاند.
۷) توضیحات انحرافی:
در ازدواجهای ناموفق، زن و شوهری كه در جستوجوی یافتن دلایل دلسردی و دلتنگی در زندگی زناشویی خود هستند، به ناچار برخی از انگیزههای منفی و حتی بدخواهانه و یا ویژگیهای شخصیتی همسر خود را زمینهساز اصلی گرفتاری قلمداد میكنند.
۸) شخصیسازی:
بسیاری از افراد از روی عادت، رفتار دیگران را متوجه شخص خود میدانند.(۳۰)
● تفاوتهای جنسیتی در ارتباط
تانن (Tannen) در مورد تفاوت بین شیوههای ارتباط برقرار كردن زنان و مردان موارد ذیل را بیان میدارد:
زنان گفتوگو را به عنوان یك وسیله برای ایجاد صمیمیت میبینند، در حالی كه مردان آن را به عنوان یك فرصت برای اثبات پایگاهشان و رقابت بر شركای محاورهای خود میدانند.
زنان حفظ و تداوم گفتوگو را ضروری و مهم میدانند و به همین دلیل، با سكوت نمودن تا پایان صحبت دیگران و تشویق نمودن آنها به ادامه صحبت و پرسیدن سؤالات، به گفتوگو ادامه میدهند. از سوی دیگر، مردان چنین حمایتهایی را وسایلی ضعیف و سست میدانند و ترجیح میدهند تاكتیكهای قویتری را مانند اظهارنظر كردن و قطع كردن صحبتهای دیگران به كار ببرند.(۳۱)
الگوهای جنسیتی مربوط به تصمیمگیری و حل مشكل از دیدگاههای وسیعتری درباره هدف ارتباط سرچشمه میگیرند. زنان در تصمیمگیریها به دنبال توافق و اتفاقنظر هستند؛ زیرا هدف اولیه آنها حفظ پیوند عاطفی بین شركا میباشد، ولی مردان به منظور تصمیمگیری سریعتر و كسب نتایج تعیینكننده و سرنوشتساز، از فرد قدرتمندی كمك میگیرند.
در پاسخ به نیازها، علایق و مشكلات یكدیگر، مردان احتمالاً بیشتر راهحلها یا عملهای ممكن را پیشنهاد میكنند، در حالی كه زنان احتمالاً بیشتر با سهیم شدن در احساسات و تجربیاتی مشابه، همدردی و دلسوزی را ابراز میدارند و بدینسان، صمیمیتی را كه هدف آنها از ارتباط و گفتوگوهاست، ایجاد مینمایند.
جان گری (John Gary) معتقد است كه نیازها و خواستههای اصلی زن و مرد متفاوتند و این خواستهها و نیازها را به صورت ذیل متمایز میسازند. (منظور از «متمایزسازی» آن است كه خواستهها و نیازهای مزبور برای هر یك مهمترین میباشد.)
۱) زن به توجه، و مرد به اعتماد نیاز دارد.
۲) زن به درك، و مرد به پذیرش نیاز دارد.
۳) زن به احترام، و مرد به قدردانی نیاز دارد.
۴) زن به صمیمیت، و مرد به تحسین نیاز دارد.
۵) زن به اعتبار، و مرد به تأیید نیاز دارد.
۶) زن به اطمینان خاطر، و مرد به تشویق نیاز دارد.(۳۲)
● سازگاری زناشویی و مهارتهای ارتباطی
فیس لوگلو (Fisloglu) اظهار میدارد: سازگاری زناشویی در برگیرنده عواملپیچیدهای همچون میزان تعارض و سهیم شدن در فعالیتها، خوشحالیوموفقیت در زندگی زناشویی است.(۳۳)
لی مسترز (Lemasters) آن را به عنوان ظرفیت انطباق و توانایی حل مسئله تعریف میكند.(۳۴)
اسپانیر (Spanier) توضیح میدهد كه سازگاری زناشویی به عنوان یك پیوستار و تغییر در فرایند این پیوستار است. مشكلات زناشویی، كه در پیوستار سازگاری زناشویی پس و پیش میروند، به عنوان انعكاسی از عناصر تعاملی تجربه انسانی به حساب میآیند. كیفیت رابطه زناشویی خاصیت دونفری دارد و چیزی نیست كه اشخاص بتوانند آن را از یك ازدواج به ازدواج دیگر منتقل كنند.(۳۵)
شعارینژاد ویژگیهای زوجین سازگار را به شرح ذیل بیان میكند:
۱) زنوشوهر با رابطهایكه دارند، خودرا خوشبخت میدانند.
۲) ارضای كامل نیازهای جسمانی و عاطفی انجام میگیرد.
۳) هریك از همسران زندگی همسرش را بارور میگرداند.
۴) محیط زناشویی شخصیت هر كدام از زن و شوهر را ارزشمند میگرداند و به هر یك امكان میدهد و كمك میكند كه به عنوان یك شخص، استعدادهای ذاتی خود را شكوفا سازد و تحقق بخشد.
۵) پشتیبانی متقابل دارند. هریك از زن و شوهر «من» دیگری را تهدید نمیكند و از بودن با همدیگر احساس آرامش میكنند.
۶) نسبت به یكدیگر درك و قبول متقابل دارند.
۷) رابطه زن و شوهر به شكلهای ذیل منعكس میشود: مراقبت، توجه به رفاه و خوشبختی یكدیگر، احترام متقابل، و احساس مسئولیت اختیاری نسبت به نیازهای یكدیگر.(۳۶)
● نقش شناخت در ارتباطات زناشویی
در سالهای اخیر، در زمینه ارزیابی شناخت در رابطه زناشویی، بیشتر بر اسنادها،(۳۷) فرضیات(۳۸) و معیارها(۳۹) تأكید بوده است.
اپستین و باكوم (Epstien & Bacom) معتقدند كه دستكم پنج متغیّر شناختی برای فهم كاركرد رابطه زناشویی باید مورد بررسی قرار گیرند:
۱) ادراك انتخابی:
فرایند ادراكی توجه اختصاصی فرد به جنبههایی از رفتار همسرش زیربنای تمامی فرایندهای شناختی فرد است؛ زیرا اطلاعات اولیه لازم برای بررسی و ارزیابی شناختی را فراهم میكند.
۲) اسنادها:
هر فردی به دنبال این است كه توصیفی برای رفتار یا رویدادی كه در رابطه زناشویی اتفاق میافتد، بیابد. بنابراین، هر رفتار یا رویدادی را به موضوعی نسبت میدهد.
۳) انتظارات:
همسران نه فقط به دنبال نسبت دادن رویدادها هستند، بلكه سعی دارند رویدادهایی را پیشبینی كنند كه در رابطه زناشویی اتفاق خواهند افتاد. این انتظارات بر پاسخهای رفتاری و هیجانی فرد تأثیر میگذارند. همچنین بر فرضیات و باورهای همسران نیز تأثیرگذار هستند و از آنها تأثیر میپذیرند.
۴) فرضیات:
باورهای همسران درباره خصوصیات رابطه و چگونگی رفتار همسر در رابطه را شامل میشود. ویژگیهای رابطه بر پایه «تجربیات گذشته» فرد شكل میگیرد. فرضیات فرد باورهایی را شامل میشوند كه تعیینكننده چگونه بودن رابطه در واقعیت است و تأكیدی بر الزامها و بایدها ندارد.
۵) معیارها:
معیارهای فرد باورهایی را شامل میشود كه در جهت تعیین ویژگیهایی است كه همسر و رابطه زناشویی باید داشته باشند، بنابراین، فرضیاتی هستند در مورد اینكه این ویژگیها چگونه باید باشند.(۴۰)
اپستین به این مطلب اشاره دارد كه زوجدرمانگران بسیاری از مشكلات از جمله افسردگی و وابستگی به دارو یا الكل را درمان میكنند، در حالی كه بر تعامل بین فردی تأكید دارند؛ زیرا ریشه اینگونه مشكلات را در تعامل زوجها میدانند. بر اساس اهمیت پویایی تعامل بین زوجها، درمانگران توجه بسیاری به مسائل ذیل دارند:
۱) كمبود مهارتهای ارتباطی زوج؛
۲) شیوههای نامتناسب در بیان هیجانات مثبت و منفی؛
۳) تعارض بین ارزشهای زوج؛
۴) تعارض نقش؛
۵) كوششهای كسب قدرت؛
۶) مشكلات مالی؛
۷) شیوههای آموزشی بیتأثیر در تربیت كودكان؛
۸) مشكلات جنسی؛
۹) تعارض در رابطه با بستگان دور و نزدیك؛
۱۰) تصمیمگیری بیاثر در حل مسائل؛
۱۱) مشكلاتی كه در زمینه مرزها و حریمهای شخصی ایجاد میشوند.
اگرچه هر زوج مشكلات خود را با در نظر گرفتن رفتار نامطلوب زوج دیگر گزارش میكند، ولی ریشه تعارض آنها در آن نیست و زوجدرمانگران سعی میكنند تا سهم عوامل بین فردی ایجادكننده رفتارهای مشكلزا را تعیین نمایند.
در رویكرد شناختی ـ رفتاری، تأكید بر تعامل زوج در شناختهای بین فردی است؛ زیرا ریشه تمامی مشكلات در تأثیر شناخت بر رفتارها، هیجانها و اثر متقابل آنهاست.
اپستین و باكوم به این نكته اشاره میكنند كه در درمان فردی، بیمار موردنظر یك فرد است، ولی در زوج درمانی، بیمار موردنظر یك زوج است. از دیدگاه شناختی ـ رفتاری، در ناهماهنگیهای زوجها، تأكید بر كیفیت رابطه است. بنابراین، مطالعه شناختها در پریشانی زوجها پیچیدهتر است؛ زیرا تأكید تنها بر شناختها، رفتارها و هیجانهای خود فرد نیست، بلكه باید اثر متقابل شناختها، رفتارها و هیجانات زوج مورد بررسی قرار گیرد. تنها از طریق مطالعه این فرایند متقابل در زوجاست كهمیتواندركروشنیازناهماهنگیبهدستآورد.(۴۱)
كوردوا و جكوبسون (Cordova J. V & Jacobson) روش آموزشی ارتباط را اینگونه تشریح میكنند: آموزش ارتباط به زوجها به عنوان یك وسیله یادگیری راههای مؤثر صحبت كردن درباره تعارض ارائه میشود كه با مهارتهای درست و بجا آنها قادر خواهند شد آزادانهتر و سازگارانهتر درباره رابطهشان گفتوگو كنند و به آنها گفته میشود كه این روش نه تنها احتمال ماندگار شدن موضوعات در مورد مشاجره و تبدیل تدریجی آنها به انفجار را كاهش میدهد، بلكه در مجموع، باعث افزایش میزان نزدیكی و صمیمیت در رابطه میشود.
آموزش اولیه ارتباط در جلسه و تحتنظر درمانگر صورت میگیرد. بیشتر زوجها آموزش داده میشوند تا به روشی ارتباط برقرار كنند كه بسیار متفاوت از آن چیزی است كه به كار میبرند و این مسئله كه آنها مستعد برگشت به الگوهای قدیمی هستند، تذكر داده میشود.(۴۲)
● مراحل آموزش
۱) شامل آموزش شكل كلی ارتباط است؛ ابتدا عواقب مخرّب سرزنش كردن و ایراد گرفتن مورد بحث قرار میگیرند و به زوجها آموزش داده میشود كه چگونه آنچه را میگویند بدون سرزنش و ایراد گرفتن از همسر بیان كنند.
۲) شامل ملزم نمودن زوج به تمرین مكالمات است؛ تمركز بر خود، اجتناب از سرزنش و ایراد گرفتن، ابراز هیجانات ملایم و خودداری از خواندن فكر یكدیگر به عنوان قوانینی برای تمرین مكالمات.
۳) بررسی یك مورد از تعاملات منفی و صحبت درباره آن؛ به زوجها تعلیم داده میشود كه درباره اینكه هر یك چگونه واقعه را تجربه كردهاند و اكنون چه احساسی درباره آن دارند، گفتوگو كنند.
۴) آموزش ارتباط و ارائه بازخورد.
پینوشتها
۱. Family life education.
۲. Marriage enrichment.
۳و۴ـ باقر ثنایی، مقیاسهای سنجش خانواده و ازدواج، بعثت، ۱۳۷۸.
۵,۶. H. Philip Bornstein, Maritalrapy, a Behavioral Communication Approach (university of montana pergamon press, ۱۹۸۶.)
۷ـ ر.ك: شكوه نوّابی نژاد، «نگاهی دیگر به اصول نظری و عملی مشاوره و خانواده» فصلنامه تازهها و پژوهشهای مشاوره، ش ۳ و ۴ (پاییز و زمستان ۱۳۷۴).
۸ـ فرشته میرخشتی، بررسی رابطه میان رضایت از زندگی زناشوییوسلامت روان، رودهن،دانشگاهآزاد اسلامی، ۱۳۷۵.
۹. Communication.
۱۰ـ ر.ك: محمد میركمالی، رفتار و روابط در سازمان مدیریت، نشر سیطرون، ۱۳۸۰.
۱۱ـ ر.ك: جولیاتی وود، ارتباطات میان فردی؛ روانشناسی تعامل اجتماعی، ترجمه مهرداد فیروزبخت، نشر مهتاب، ۱۳۷۹.
۱۲ـ ر.ك: عبدالله جاسبی، اصول و مبانی مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی، ۱۳۶۸.
۱۳ـ محمد میركمالی، پیشین.
۱۴ـ ر.ك: جوزف پی. فرگاس، روانشناسی تعامل اجتماعی (میان فردی)، ترجمه خشایار بیگی و مهرداد فیروزبخت، امجد، ۱۳۷۳.
۱۵. Harold Laswell, "Prevention of marical Distress", Journal of Family Psychology haude Hannon marital and Family Problems. Inw. Dryden and R. Rentoulceds (۱۹۹۸).
۱۶ـ ر.ك: جولیاتی وود، پیشین.
۱۷. Willbur Schramm, "Anout Come Study of short - Term Communication Training with marrid Couple", Jornal of counsulting and clinical Psychology (۱۹۷۸), ag, ۲۰۵.
۱۸ـ جولیاتی وود، پیشین.
۱۹ـ ر.ك: جولیاتی وود، پیشین.
۲۰ـ ر.ك: كریس كول، فهمیدن، فهماندن و ارتباط مؤثر، ترجمه پروانه كاركیا، تهران، دانشگاه الزهراء، ۱۳۷۹.
۲۱ـ ر.ك: اختر ابراهیمی، ارتباط، ارتباط درمانی و الگوهای ارتباطی در خانواده، چ اتحاد، ۱۳۷۱.
۲۲و۲۳ـ ادی استریت، مشاوره خانواده، ترجمه مصطفی تبریزی و علی علوینیا، فراروان، ۱۳۷۶.
۲۴. Virginia satir, Communication for the Satisfaction marital (Losangeles, western Psychological Services, ۱۹۹۸).
۲۵. Kristona Coop Gordon, Donald h. Baucom, "Noraman Epstein, the Interaction between marital standards and Communication Patterns", Jornal of marriage and family Counseling (۱۹۹۹), v.۲۵.
۲۶. Durana, "Enhancing marital Intimacy through Psycho- Education." The Paris Program, The family Jornal, v.۱۵.
۲۷. H.B. Markman, Floyed J.J. Stanly, S.M. Storali, R.D. "Prevention of Marital Distress", Jornal of Counsulting and Clinica Psychology (۱۹۹۸), v.۵۶.
۲۸ـ فرشته میرخشتی، پیشین، به نقل از: هندریك، ۱۹۹۹.
۲۹ـ همان.
۳۰ـ ر.ك: آرون تی. بك، عشق هرگز كافی نیست؛ شیوههای نو برای مشكلات زناشویی و خانوادگی بر اساس شناخت درمانی، ترجمه مهدی قراچهداغی، تهران، نشر پیكان، ۱۳۸۰.
۳۱. Tannin and Patrik fitz, Explanning Family Interactions (Sage Publication, International Educational and Profetional Publisher, ۱۹۹۰).
۳۲ـ ر.ك: جان گری، راهنمای روابط زناشویی (مردان مریخی و زنان ونوسی)، ترجمه حسن رفیعی، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰.
۳۳. Hurol Fisloglu, The Relation of Family Cohesion to Marital Adjustment Family (Human Sciense Press, ۱۹۹۴).
۳۴. Ibid.
۳۵ـ فرشته میرخشتی پیشین، به نقل از: هندریك، ۱۹۹۹.
۳۶ـ ر.ك: علیاكبر شعارینژاد، روانشناسی تربیتی و روانشناسی نوجوان، تهران، شركت سهامی كتابهای جیبی.
۳۷. Attribution.
۳۸. Assumptions.
۳۹. Expectancies.
۴۰. Epstein and Baucornd, The Role of Cognitions in Material Relationships (۱۹۹۹).
۴۱. Ibid.
۴۲. J.V. Cardova and N.S. Jacobson, Couple Distress. Ind. h. Barlow (ed), Clinical Handbook of Psychological Disorders. a step- by - step Treatment manual. New York, ۱۹۹۳).
۱. Family life education.
۲. Marriage enrichment.
۳و۴ـ باقر ثنایی، مقیاسهای سنجش خانواده و ازدواج، بعثت، ۱۳۷۸.
۵,۶. H. Philip Bornstein, Maritalrapy, a Behavioral Communication Approach (university of montana pergamon press, ۱۹۸۶.)
۷ـ ر.ك: شكوه نوّابی نژاد، «نگاهی دیگر به اصول نظری و عملی مشاوره و خانواده» فصلنامه تازهها و پژوهشهای مشاوره، ش ۳ و ۴ (پاییز و زمستان ۱۳۷۴).
۸ـ فرشته میرخشتی، بررسی رابطه میان رضایت از زندگی زناشوییوسلامت روان، رودهن،دانشگاهآزاد اسلامی، ۱۳۷۵.
۹. Communication.
۱۰ـ ر.ك: محمد میركمالی، رفتار و روابط در سازمان مدیریت، نشر سیطرون، ۱۳۸۰.
۱۱ـ ر.ك: جولیاتی وود، ارتباطات میان فردی؛ روانشناسی تعامل اجتماعی، ترجمه مهرداد فیروزبخت، نشر مهتاب، ۱۳۷۹.
۱۲ـ ر.ك: عبدالله جاسبی، اصول و مبانی مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی، ۱۳۶۸.
۱۳ـ محمد میركمالی، پیشین.
۱۴ـ ر.ك: جوزف پی. فرگاس، روانشناسی تعامل اجتماعی (میان فردی)، ترجمه خشایار بیگی و مهرداد فیروزبخت، امجد، ۱۳۷۳.
۱۵. Harold Laswell, "Prevention of marical Distress", Journal of Family Psychology haude Hannon marital and Family Problems. Inw. Dryden and R. Rentoulceds (۱۹۹۸).
۱۶ـ ر.ك: جولیاتی وود، پیشین.
۱۷. Willbur Schramm, "Anout Come Study of short - Term Communication Training with marrid Couple", Jornal of counsulting and clinical Psychology (۱۹۷۸), ag, ۲۰۵.
۱۸ـ جولیاتی وود، پیشین.
۱۹ـ ر.ك: جولیاتی وود، پیشین.
۲۰ـ ر.ك: كریس كول، فهمیدن، فهماندن و ارتباط مؤثر، ترجمه پروانه كاركیا، تهران، دانشگاه الزهراء، ۱۳۷۹.
۲۱ـ ر.ك: اختر ابراهیمی، ارتباط، ارتباط درمانی و الگوهای ارتباطی در خانواده، چ اتحاد، ۱۳۷۱.
۲۲و۲۳ـ ادی استریت، مشاوره خانواده، ترجمه مصطفی تبریزی و علی علوینیا، فراروان، ۱۳۷۶.
۲۴. Virginia satir, Communication for the Satisfaction marital (Losangeles, western Psychological Services, ۱۹۹۸).
۲۵. Kristona Coop Gordon, Donald h. Baucom, "Noraman Epstein, the Interaction between marital standards and Communication Patterns", Jornal of marriage and family Counseling (۱۹۹۹), v.۲۵.
۲۶. Durana, "Enhancing marital Intimacy through Psycho- Education." The Paris Program, The family Jornal, v.۱۵.
۲۷. H.B. Markman, Floyed J.J. Stanly, S.M. Storali, R.D. "Prevention of Marital Distress", Jornal of Counsulting and Clinica Psychology (۱۹۹۸), v.۵۶.
۲۸ـ فرشته میرخشتی، پیشین، به نقل از: هندریك، ۱۹۹۹.
۲۹ـ همان.
۳۰ـ ر.ك: آرون تی. بك، عشق هرگز كافی نیست؛ شیوههای نو برای مشكلات زناشویی و خانوادگی بر اساس شناخت درمانی، ترجمه مهدی قراچهداغی، تهران، نشر پیكان، ۱۳۸۰.
۳۱. Tannin and Patrik fitz, Explanning Family Interactions (Sage Publication, International Educational and Profetional Publisher, ۱۹۹۰).
۳۲ـ ر.ك: جان گری، راهنمای روابط زناشویی (مردان مریخی و زنان ونوسی)، ترجمه حسن رفیعی، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰.
۳۳. Hurol Fisloglu, The Relation of Family Cohesion to Marital Adjustment Family (Human Sciense Press, ۱۹۹۴).
۳۴. Ibid.
۳۵ـ فرشته میرخشتی پیشین، به نقل از: هندریك، ۱۹۹۹.
۳۶ـ ر.ك: علیاكبر شعارینژاد، روانشناسی تربیتی و روانشناسی نوجوان، تهران، شركت سهامی كتابهای جیبی.
۳۷. Attribution.
۳۸. Assumptions.
۳۹. Expectancies.
۴۰. Epstein and Baucornd, The Role of Cognitions in Material Relationships (۱۹۹۹).
۴۱. Ibid.
۴۲. J.V. Cardova and N.S. Jacobson, Couple Distress. Ind. h. Barlow (ed), Clinical Handbook of Psychological Disorders. a step- by - step Treatment manual. New York, ۱۹۹۳).
منبع : مجله معرفت
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
طالبان رئیسی ابراهیم رئیسی توماج صالحی حجاب گشت ارشاد سریلانکا رهبر انقلاب کارگران پاکستان مجلس شورای اسلامی دولت
آتش سوزی کنکور سیل هواشناسی تهران سازمان سنجش شهرداری تهران پلیس سلامت فراجا قتل زنان
قیمت خودرو خودرو بازنشستگان قیمت دلار دلار قیمت طلا بازار خودرو ایران خودرو بانک مرکزی ارز قیمت سکه مسکن
هوش مصنوعی مهران مدیری تلویزیون فیلم سحر دولتشاهی سینمای ایران کتاب بازیگر تئاتر شعر سینما
کنکور ۱۴۰۳
اسرائیل غزه آمریکا رژیم صهیونیستی فلسطین جنگ غزه روسیه حماس اوکراین طوفان الاقصی اتحادیه اروپا ترکیه
فوتبال پرسپولیس استقلال بارسلونا بازی ژاوی باشگاه استقلال باشگاه پرسپولیس فوتسال تراکتور لیگ برتر انگلیس تیم ملی فوتسال ایران
تیک تاک همراه اول بنیاد ملی نخبگان فیلترینگ ناسا وزیر ارتباطات تبلیغات اپل نخبگان
مالاریا سلامت روان کاهش وزن استرس داروخانه پیری دوش گرفتن