شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


ادای دین به ساموئل


ادای دین به ساموئل
● نگاهی به فیلم دعوت به شام ساخته داوود موثقی
موثقی بعد از دو تجربهٔ «ضربه آخر» و «كلید ازدواج» در دو ژانر متفاوت میكوشد با انتخاب قصه‌ای جدید ولی در عمل كلیشه‌ای، بعد از سالها دوری از سینما فیلم پلیسی جذّابی به نمایش بگذارد.
در كارنامهٔ كارگردانی داوود موثقی دو فیلم «ضربهٔ آخر» و «كلید ازدواج» دیده میشود. اولی یك فیلم سیاسی دربارهٔ حوادث انقلاب و دومی یك كمدی اصطلاحاً بزن و بكوب با استفاده از چهره‌های طنز تلویزیون است كه این دو فیلم در زمان اكرانشان به موقعیت چشمگیری دست نیافتند.
دعوت به شام قرار است یكی از فیلمهای اكشن ایرانی باشد، ولی این اكشن چه‌بسا با آثار نازل درجهٔ ۳ سینمای غرب هم برابری نمیكند. شاید سینمای ایران از آغاز تولد تابه‌حال به هیچ وجه نتوانسته سینمای اكشن یا پلیسی تعریف شده‌ای تولید كند.
از مشخصات مهم یك سینمای پلیسی میتوان نوع قصه و از همه مهمتر انتخاب مناسب بازیگران را برشمرد كه این موارد در ساخته جدید داوود موثقی دیده نمیشود.
همیشه این نوع سینما جذابیتی خاص و مخاطبانی زیاد داشته است؛ سینمائی كه بازیگرانش خیلی سریع به چهره‌های شناخته‌شده‌ای تبدیل میشوند و پله‌های ترقی و پیشرفت را طی میكنند. در بین كارگردانان ایرانی فعال در این ژانر شاید مطرح ترینشان ساموئل خاچیكیان فقید باشد كه در برههٔ زمانی خاصی تعداد زیادی فیلمهای دلهره‌آور (ترسناك) را كارگردانی كرد و نام خود را بر سر زبانها انداخت.
دعوت به شام، جدیدترین فیلم موثقی به عنوان اثری «پلیسی ـ معمائی»، خیلی در حد پائین و سرهم‌بندی شده است. گویا كارگردان دوست داشته خیلی سریع نماها را بگیرد و فیلم را با كمك مونتاژ به نمایش بگذارد.
داستان دعوت به شام مانند آثار پلیسی جدید ساخته شده در سالهای اخیر باز هم روایتگر یك مثلث عشقی است: در یك ضلع درخشان (آدم منفی) در ضلعی دیگر پلیس (قهرمان مثبت قصه و حامی منافع مردم) و در قسمت دیگر دختر (كه عاملی محرك در بین این دو نشان داده میشود). رابطهٔ پلیس و دختر خبرنگار به هیچ‌وجه خوب در نیامده و فاصله فاحشی بین آنها دیده میشود. درخشان هم میكوشد در نقش ضد قهرمانی دوستداشتی بازی در بازی راه بیندازد، كه در این كار به موفقیتی نمیرسد. موثقی میكوشد در تك‌تك صحنه‌‌های فیلم به «ساموئل خاچیكیان» ادای دین كند. خانهٔ ویلائی بزرگ، نرده‌های چوبی، سگ، مستخدم سنگدل كم‌صحبت، و گونهٔ نمایشی «درخشان» همه حاكی از این است كه موثقی سعی كرده اثری در حد و اندازه‌های فیلمهای سابق خاچیكیان عرضه كند. ولی كارگردانی ضعیف فیلم ضربه بزرگی بر كل ساختار وارد كرده است. صحنه‌های زد و خورد و ماشین‌سواری خیلی ابتدائی و بچگانهٔ فیلمبرداری شده نیز ضربه‌ای بزرگ به فیلم زده است. گویا بعد از این همه سال هنوز هم سینمای پلیسی ما محكوم به رعایت و استفاده از همان قوانین سالهای قبل سینما است.
هیچ جذابیت و حركت چشمگیری در «دعوت به شام» دیده نمیشود، صحنهٔ منفجر شدن ماشین پلیس را به یاد بیاوریم: بعد از مدتی طولانی كه پلیس به بیرون از ماشین پرت شده با اصابت گلوله‌ای نمایشی ماشین منفجر میشود.
حركات رزمی پلیس خیلی نمایشی و غیرقابل قبول نشان داده میشود. در بین صحنه‌های فیلمبرداری شده به‌هم‌ریختگی زیادی دیده میشود. گویا فیلمبرداری ماهها تعطیل بوده است. موثقی بعد از دو تجربهٔ «ضربهٔ آخر» و «كلید ازدواج» در دو ژانر متفاوت میكوشد با انتخاب قصه‌ای جدید ولی در عمل كلیشه‌ای، بعد از سالها دوری از سینما فیلم پلیسی جذابی به نمایش بگذارد، ولی دعوت به شام در حد و اندازه‌های استاندارد این ژانر نیست.
«دعوت به شام» جزء تولیداتی است كه در سالهای گذشته ساخته شده و حال بعد از مدتها در فصلی نامناسب به نمایش درآمده است. در این سالهای جدید دیگر این فیلمهای دمدستی و كمی بچگانه احساس تعلیق در تماشاگران به‌وجود نمیآورد. بازیهای چند وجهی و سرد بازیگران و چینش ناشیانهٔ تصویر همه جمع شده‌اند تا «دعوت به شام» بعد از مدت اكران به فراموشی سپرده شود و هیچ خاطرهٔ خوبی از آن بر جای نماند.
از نكات قابل توجه این فیلم شاید بتوان تدوین حساب شدهٔ مهدی رجائیان را ذكر كرد كه به كمك فیلم آمده است؛ تا حدودی هم میتوان نام بازیگران شناخته شدهٔ فیلم را ذكر كرد. در پایان باید پرسید براستی هدف كارگردان و عوامل فیلم از انتخاب این نام چه بوده است؟ نامی كه به هیچ‌وجه با داستان فیلم ارتباطی ندارد. شاید «شك» ـ نام اول فیلم ـ حداقل میتوانست در فروش فیلم تأثیر‌گذارتر‌ باشد.
ناصر سهرابی
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر


همچنین مشاهده کنید